صفت پرکاربرد انگلیسی

  • شروع کننده موضوع Kimia.Kardan
  • بازدیدها 3,009
  • پاسخ ها 88
  • تاریخ شروع

Kimia.Kardan

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/18
ارسالی ها
2,188
امتیاز واکنش
33,580
امتیاز
916
محل سکونت
تهران
He turns on the charm.........باز زبونشو راه انداخت(اصطلاح براي آدم زبون باز)
He charmed his way in my heart...........تو دلم جا باز كرده
You can be of no help.......كمكي از دستت بر نمياد
I didn`t mean to upset you.........نميخواستم ناراحتت كنم

what is this bullshit all about...........اين شر و ورا چيه؟
asabi1.gif


why did you discourage him.........چرا زدي تو ذوقش؟
cry.gif
 
  • پیشنهادات
  • Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    the situation is way out of control..........كار از اين حرفا گذشته
    put some effort.......يه خودي نشون بده
    get this straight to your ear..........اينو خوب تو گوشت فرو كن
    right on.......دمت گرم
    strike a light........بابا ايول دمت گرم...بزن قدش
    no hard feeling........آشتي آشتي
    love.gif
    tanx.gif

    burry the hatches........آشتي كردن
    uncross with with U.........باهات قهرم
    I had my shoes customized........كفشامو سفارشي دوختم
    hackle & haggle on the price..........چك و چونه زدن سر قيمت
    wink.gif
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    save%20someones%20neck.JPG



    ny0yt3mdvqdk03y5wi.jpg


    sucks_.jpg




    spitting_image.jpg


    steponit.jpg
     

    پیوست ها

    • upload_2017-3-3_11-26-14.png
      upload_2017-3-3_11-26-14.png
      5.5 کیلوبایت · بازدیدها: 1

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    eat sb alive


    اصطلاح
    eat sb alive
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    معادل فارسی:
    1. سر کسی سوار شدن، درسته کسی را خوردن، درسته قورت دادن، تسلط یافتن (بر کسی)
    2. (در مورد حشرات) (اغلب مجهول) مرتب نیش زدن
    مثال:
    1- You must be confident, otherwise the interviewers will just eat youalive.

    1- بایستی اعتماد به نفس داشته باشی وگرنه مصاحبه کننده ها به تو مسلط میشن. (سوارت میشن)

    2- I was being eaten alive by mosquitoes.

    2- پشه ها داشتن مرتب منو نیش می زدن



    معنای کلمه به کلمه:
    کسی را زنده خوردن
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    go Ape
    معنی:
    خشمناک شدن، خیلی عصبانی شدن

    معادل فارسی:
    ديوانه‌ شدن‌، رفتار دیوانه کردن
    هيجان‌ زده‌ شدن‌



    مثال:
    Lara went ape when she heard Mark had cancelled her flight. She was so angry she could kill him if he was there.

    وقتی لارا شنید مارک پروازش را کنسل کرده بسیار عصبانی شد. او آنقدر عصبانی شده بود که اگر مارک آنجا بود او را زنده نمی گذاشت.

    Amy went ape over the hotel and beautiful beaches.

    امی از دیدن هتل و سواحل زیبا بسیار هیجان زده شد.
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    آسانسور

    An Amish boy and his father were in a mall. They were amazed by almost everything they saw, but especially by two shiny, silver walls that could move apart and then slide back together again.
    The boy asked, “What is this, Father?” The father (never having seen an elevator) responded, “Son, I have never seen anything like this in my life, I don’t know what it is.”
    While the boy and his father were watching with amazement, a fat, ugly old lady moved up to the moving walls and pressed a button. The walls opened, and the lady walked between them into a small room.
    The walls closed, and the boy and his father watched the small numbers above the walls light up sequentially.
    They continued to watch until it reached the last number, and then the numbers began to light in the reverse order.
    Finally the walls opened up again and a gorgeous 24-year-old blond stepped out.
    The father, not taking his eyes off the young woman, said quietly to his son, “Go get your mother

    .
    آسانسور

    .
    پسر و پدر شهر ندیده ای داخل یک فروشگاهی شدند تقریبا همه چیز باعث شگفتی آنها می شد مخصوصا دو تا دیوار براق و نقره ای که می تونست از هم باز بشه و دوباره بسته بشه.پسر می پرسه این چیه.پدر که هرگزچنین چیزی را ندیده بود جواب داد :پسر من هرگز چنین چیزی تو زندگی ام ندیده ام نمی دونم چیه.در حالی که داشتند با شگفتی تماشا می کردن خانم چاق و زشتی به طرف در متحرک حرکت کرد و کلیدی را زد در باز شد زنه رفت بین دیوارها تویه اتاقه کوچیک در بسته شد و پسر وپدر دیدند که شماره های کوچکی بالای لامپ هابه ترتیب روشن میشن.آنها نگاشون رو شماره ها بود تا به آخرین شماره رسیدبعد شماره ها بالعکس رو به پایین روشن شدند سرانجام در باز شد و یه دختر ۲۴ساله خوشگل بور از اون اومد بیرون . پدر در حالیکه چشاشو از دختر بر نمی داشت آهسته به پسرش گفت :برو مادرت رو بیار.

    .
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    Iranians celebrate Sizdah-Bedar, the traditional Persian festival of nature, which is also a finale to the Nowruz celebrations. Sizdah-Bedar is an ancient Iranian nature festival dating back to at least 4,000 years ago and marks the last day of Iranian New Year festivity. Contrary to popular myth, number thirteen does not demonstrate bad omen in Persian culture, it is merely chosen as a day to celebrate. Based on traditional belief the thirteenth day of every month belongs to Tishtrya, the god of rain, Zoroastrian benevolent divinity associated with life-bringing rainfall and fertility. According to Zoroastrians, in order to have the god of rain as victorious and the fiend of drought as destroyed in the New Year, people should commemorate Tishtrya and ask him for rain. Therefore on the last day of Nowruz festival and when the earth grows green, people leave their houses for water streams on the 13th to ask Tishtrya for rain. Feasting on traditional foods, munching nuts and playing group games are inseparable ingredients of the happy occasion. Knotting grass blades and wishing upon the knot is another popular tradition of this day. Once the knot is tied the grass is thrown into water stream. It is believed if the knot is opened, fortune finds the way and wishes will come true. Some people also pull practical jokes and tell lies on this day, calling it the Thirteenth Lie, which is a tradition similar to April Fools. People will also release goldfish into a pond or river - a symbol of freedom. Iranian families all eat alfresco, preferably near water springs and lush greener, on this day. Sizdah-Bedar is the last day of New Year holidays. On the following day, routine life resumes; schools and offices open after 14 days and life heads back to normalcy. ایرانیان سیزده بدر, جشن فارسی سنتی طبیعت را جشن می گیرند که همچنین پایان عید نوروز می باشد. سیزده بدر جشن طبیعت ایران باستان است که قدمت آن حداقل به 4000سال قبل برمیگردد و نشانگر آخرین روز از جشن سال نو ایرانی است. بر خلاف افسانه ی رایج عدد سیزده در فرهنگ فارسی نحس نمی باشد صرفا روزی است که برای جشن گرفتن انتخاب شده است. بر اساس باورهای سنتی, روز سیزدهم هر ماه متعلق به تیشتریه"Tishtrya" خدای باران الوهیت نیکخواه زرتشتی است که در ارتباط با باران های زندگی بخش و حاصلخیزی می باشد. بنا بر عقیده ی زرتشتیان, برای پیروزی خدای باران و نابودی شیطان خشکی, مردم بایستی خاطره ی تیشتریه"Tishtrya" را گرامی بدارند و از او تقاضای باران کنند. بنابراین در آخرین روز از جشن نوروز زمانی که زمین سبز میشود مردم در روز سیزدهم خانه هایشان را برای رفتن به نهرهای آب ترک می کنند و از تیشتریه "Tishtrya"تقاضای باران می کنند. جشن گرفتن با غذاهای سنتی,خوردن آجیل و انجام بازی های گروهی جزء لاینفک این مراسم شاد می باشد. گره زدن تیغه ها ی سبزه و آرزو کرن رسم دیگر این روز است.زمانی که گره زده میشود سبزه را به داخل آب می اندازند.اعتقاد بر این است که اگر گره بازشود بخت با شخص یار میشود و آرزوها برآورده میشود. بعضی از مردم در این روز کلک میزنند و دروغ میگویند و آن را دروغ سیزدهم مینامند که رسمی است شبیه به دروغ اول آوریل0 مردم همچنین ماهی قرمز را در برکه یا رودخانه رها میکنند ...
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    اصطلاح
    clear the air

    معنی:
    discussing something to remove bad feelings and misunderstanding between people

    صحبت کردن درباره ی چیزی برای از بین بردن سوء تفاهم و حس بد میان افراد

    معادل فارسی:
    برطرف کردن سوء تفاهم

    مثال:
    He finally cleared the air by saying that she was late just because of traffic and she didn’t mean to disrespect the rules.

    بالاخره سوء تفاهم رو برطرف کرد و گفت به دلیل ترافیک دیر اومده و قصد بی احترامی به قوانین رو نداشته.
     

    Kimia.Kardan

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/18
    ارسالی ها
    2,188
    امتیاز واکنش
    33,580
    امتیاز
    916
    محل سکونت
    تهران
    اصطلاح
    cough up

    معنی:
    to give money unwillingly

    معادل فارسی:
    سلفیدن، اخ کردن، از روی ناگزیری و اکراه پولی را به کسی دادن

    مثال:
    I can’t go on holiday this season. I had to cough up all my savings for repairing the house.

    این فصل تعطیلات نمیتونم جایی برم. تمام پولایی که جمع کردم رو جای تعمیرات خونه دادم.

    معنای کلمه به کلمه:
    با سرفه چیزی را از گلو بیرون آوردن
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا