نقد شما باعث پیشرفت قلم منِ نویسنده میشه و...
منتظر حمایتهای بی دریغتون هستم:-)
نام رمان: پیچک
نویسنده: carnelian
ژانر: تخیلی فانتزی
ناظر: _ کآف جانا_
"چه کسی می گوید دوره ی گرانیست اینجا؟!...دوره ی ارزانیست!...چه شرافت ارزان .تن عـریـان ارزان ،و دروغ از همه ارزان تر ...! و چه تخفیغی خرده ست قیمت هر انسان !"
چه حکایت عجیبی است جنگ درون و برون ما !تب کرده ایم ! زهر می نوشیم و زیر این سقف خفقان آور زندگی می گذرانیم ؛ آری زندگی نمی کنیم ،فقط گذران روزمره ایم ! زیر این عرق ریزان یک قهرمان احتیاج است، یک نجات دهنده ،ریشه ای که با سختی رشد کند ،جوانه ای که بپیچد ،خم شود اما نشکند ! ما یک پیچک نیاز داریم !
خلاصه : مو حنایی ها ،حنایی فکر می کنند ! یه موحنایی خودساخته ،دختری که درگیر رویاهای خودشه ،پای دوستی و عهدش میمونه ؛ مستقله ،راحت اعتماد میکنه اونقد ر که یکبارهم از مادربزرگش در مورد مادرو پدرش نپرسیده! در واقع مادربزرگش ،دنیاشه!
همچین آدمی تو دوره ی مرگ انسانیت کم یابه،نابه ؛ دختر داستان تو یه نقطه ای از داستان با یه اتفاق مسیر زندگی ش عوض میشه و از اون جا حکایت ما هم شروع میشه ،یه اتفاق چقدر میتونه بزرگ و مهم بشه که رویا و هدف های زندگی موحنای داستان مارو عوض کنه؟ به گونه ای که خودشم عوض شه!
شاید این اتفاق یه نشونه باشه ،نشونه ای برای فکر کردن به والدینی که ازشون هیچ چی نمیدونه !
برای فهمیدن در موردشون یه تصنیم میگیره ، و اون تصمیم منجر به باز شدن دروازه ی یه دنیای دیگه به روش میشه ! دنیایی پراز موجودات عجیب و ترسناک،دنیای فرا طبیعی!
لینک رمان: