مسابقه شعر کشف استعداد برتر

  • شروع کننده موضوع م . میشی
  • بازدیدها 2,675
  • پاسخ ها 40
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

MASUME_Z

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/04/18
ارسالی ها
4,852
امتیاز واکنش
29,849
امتیاز
1,120
سلام... راستش من اصلا اهل شعر و شاعری نیستم اما نمی دونم یهو چی شد .... این روزها کمی دلگیرم و این حرفا از دلم اومد..... ببخشید دوستان من انگشت کوچیک شما هم نمیشم.


روزهای خستگی


این روزها عجیب خسته ام !

خسته از ثانیه ها و دقایقی که بر من طولانی می گذرند.

خسته از روزهای بی فروغی که خالی است ... خالی از هر گونه شادی و نشاط ، درست مثل خودم.

مثل خودمی که مدت هاست منتظر یک اتفاق غیر منتظره هستم .... اتفاقی که بگیرد مرا از این روزهای بی کسی .. روزهای خستگی.

اتفاقی که بگیرد و ببرد مرا ... به نقاطی دوردست... دوردست تر این حرفا .. دور دست تر از حرف های مردم .... آنقدر دور دست که حتی نتوانی باورش کنی.

بگیرد و ببرد ... بگیرد و ببرد و دیگر نیاورد... نیاورد به این خراب شده ای که اسمش زمین است... زمینی که نامش زمین است اما هزاران هزار بار از جهنم بدتر است و شاید ... و شاید ما خودمان آن را به جهنم تبدیل کرده ایم و شاید هم این زمین جهنم سیاره دیگری باشد.

این روزها عجیب خسته ام !

خسته از حرف ها و حدیث هایی که مانند گدازه ای بر جانم می نشینند....

خسته از اشتباهاتی که شاید اگر مرتکبشان نبودم این چنین نمی شد ... این چنین نمی شد و انقدر خسته نبودم این روزها ....

خسته ام .. معنی خسته را میفهمی؟

خسته هرکلمه اش از خسته هم خسته تر است.

خسته از خودم که آیا این منم واقعا؟

خسته از این منی که من نیستم .... آری این من ، من نیستم.

این روزها عجیب خسته ام .... عجیب !


# MASUME_Z
 
  • پیشنهادات
  • Monika_m

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/23
    ارسالی ها
    5,704
    امتیاز واکنش
    16,771
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    مشهد
    مگر میشود در قلب پدر عشق وعلاقه ومحبت به فرزند نباشد؟
    مگر پدر میتواند،اصلا مگر دلش می آید که در هر حال دل از فرزند خود بکند؟!
    هان ؟مگرمیشود ؟
    مگر او،علاقه ندارد...
    رشد وتعالی فرزند را ببیند؟
    مگر علاقه ندارد دختر کوچکش را در لباس عروسی ویا پسرش را در لباس دامادی ببیند؟
    اما
    اما ...رفت...
    وآرزوهایش را پشت خاکریز های دنیا...
    خاک کرد...
    وبرای عشق
    آسمان را در آغـ*ـوش کشید ...



    نمیدونم اینم جزو مسابقه میتونه باشه یا نه...قبلا تو کشف استعداد گزاشته بودمش :)
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    به نام عادل آسمانی

    دوستان من شعرامو به اسم"ر.د"مینویسم.
    موضوع:تنهایی


    جایی که ما هستیم جای خوبی نیست
    آسمان تنگ وبارانی...
    آدمها چمباتمه زده
    زیر شیروانی...
    جایی که ما هستیم گریه عادت است
    خنده سخت...
    بغض کردن راحت است...
    جایی که ماهستیم بی وقفه اشک و باران با هم میبارند
    بی تو بودن سعادت نیست...
    غربت است!
    جای من و تو خیلی خالی ست...
    در آسمانی از ترانه
    میبارم و میبارم
    تا بگویند دیوانه!
    جایی که ما هستیم جای خوبی نیست
    اینجا...همین لحظه
    جای خورشید خالیست...!
    "جایی که ما هستیم-ر.د"
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    موضوع:شکوه از روزگار/قالب قصیده

    راهی برای رهایی از این درد لعنتی نیست
    زندگی، زندگی عالی و بغض ها شکستنی نیست

    من از آن روز سخت جوخه ی اعدام فهمیدم
    که در این دنیا صداقت ماندنی نیست

    درد ودوری و تبعیدوحسرت
    نشانم داده که غصه هایم دیوانگی نیست

    مرگ را به خدا قسم میخواسته ام
    که بی دردی سزای آدمی نیست

    و از وحشت تا به صبح تکیه بر دیوار مرگ
    که مرگ را برای من هم معنی ای نیست

    خواسته ی من از خدا رفیقی معتمد بود
    که در خودباختگی غریبان هیچ شکی نیست

    من از باران خیس تر شده ام در این دنیای سرد
    که خیس از خونم و مرا رمقی نیست

    وصل و هجران و دیوانگی و عشق دروغ پاک کسی ست
    که گوید زندگی میگذرد مشکلی نیست

    و از مردن هراسم نیست که زندگی هم مردگی ست
    غصه ها بر دلم ماندو تنهایی را حریفی نیست

    بر این خودفریبی لعنتی لعنت و نفرین
    که مرا زین زندگی بی نفس،هوسی نیست

    تا ابد برای همدیگر دروغ گفتیم وساختیم
    و مارا با راستگویان بدبخت سخنی نیست...

    "حسرت-ر.د"
     

    FARIMAHYOUSEFI

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/03/31
    ارسالی ها
    287
    امتیاز واکنش
    3,508
    امتیاز
    441
    محل سکونت
    RST
    دِلْنِوِشْتِه:
    وقتی که دلت شکسته باشد، هیچ احدوناسی نمی تواند دردش راتسکین دهد!
    هیچکس نمیتواند، کنارتو اظهارهمدردی کند!
    وقتی که بغضت رادر میان جمع، به اجبارقورت می دهی، تنها، خودت میفهمی!
    وقتی که پشیمانی ازکارهای گذشته ات ودرمقابل خدایت زانو میزنی وطلب ببخش می کنی، این یک خلوت است، میان تو وخدای تو!
    وقتی که بدی کردی وطلب بخشش می کنی ازفردمقابل، با یک کلمه ی"بخشیدمت" خود را آسوده خاطرنکن!
    کسانی هستند که فقط آن رابه زبان می آورند اما ازته "دل" آن را نمی گویند!
    وقتی که می خواهی تنها، دریک زمان نا معلوم آدم خوبی شوی وپاک ازگناه، زیاد به خوداطمینان نکن!
    انسان جایزالخطاست!
    پس خوب بودن رااینقدر به خودت تلقین نکن!
    برای خوب بودن، زمان زیادی"نیاز"است!.
     

    * عطیه *

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/11/16
    ارسالی ها
    476
    امتیاز واکنش
    4,568
    امتیاز
    573
    محل سکونت
    بهشت ایـــــران ... مازندران :)
    موضوع : درد و رنج و عذاب
    نام شعر : اسمان نگاه خسته ی من
    چشم بستم به رویت
    رخت بستی و رفتی
    دردم ز درد دگران درمان نمیگیرد
    تو ای درمان تنها دردهای من کجا رفتی ؟
    اسمان نگاه خسته ی من
    خانه ی ابر های باران زاست
    نیستی و نبودنت تنها غصه ی این دل تنهاست
    درشب هایم حتی شعر و شب بو و غزل هم جوابگو نیستند
    ارام جان من کجایی که حتی باران و باد و ماه هم بی تو نیستند
    در میان غم هجر تو پایان معنا ندارد
    بیا که این دل دگر بی تو دوام ندارد
    عاشقت بودم و عشقم خموش گشت ز نادانی یار
    خداوندا اسمان نگاه من را ببین
    امشب تو نیز همپای من ببار

    امیدوارم که خوشتون بیاد
     

    نارینه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/10/29
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    39,880
    امتیاز
    975
    محل سکونت
    کوهستان سرد
    نام شعر:بازگشت...برگرفته از داستان نینوا

    گفتم نرو ، اگر بروی بدون تو نمی توانم دوام بیاورم!!
    گفتی:باید بروم..
    رفتی و یک روز و دو روز..
    سالهاست چشم انتظارت..
    هر شهر و برزن را گشتم..
    خبرت را از باد و هر قاصدی گرفتم..
    نبودی...
    انگار قطره آبی شده بود و فرو رفته بودی در دل زمین..
    خبرت را آوردند..
    تمام شهر به استقبالت آمدند...
    تمام شهر برایت آذین بستند..
    من با تمام قلبم...
    چقدر خشنودم که رفتی..
    تو ستاره فروزانی بودی..
    که باید می رفتی...
    تو شهید گمنام من نیستی....
    تو تاج افتخار همه این مرز و بومی بودی و هستی...
    نکته:
    این شعر برگرفته از یک داستان منه لطفا کپی نشه..
     

    ®.niloofar

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/08
    ارسالی ها
    121
    امتیاز واکنش
    2,904
    امتیاز
    416
    محل سکونت
    omghe oghyanos
    به نام خدا
    موضوع : ستاره ارزو ها
    شب چادر مشکی اش را برسر آسمان می اندازد
    دخترک تنها در کنار پنجره ی اتاقش ،
    چشم به ستاره ای می دوزد
    آری ، این همان ستاره ی اقبال است .
    همان ستاره ای که شبی در آغـ*ـوش هم ،انتخابش کردیم ...
    ستاره چشمک زد
    دخترک خندید ودر دلش نجوا کرد...
    شاید فردا روز خوبی باشد
    شاید فردا روز ما باشد
    شاید فردا ، خدا با ماباشد...
     
    آخرین ویرایش:

    ~رُزالْی~

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    282
    امتیاز واکنش
    3,888
    امتیاز
    441
    سن
    27
    محل سکونت
    ْطِهْرانْ
    آیینه زنها را خوب میفهمد...
    که تمام غربتشان را پشت رژلب قرمز...
    خط چشم نازک...
    ولاک های رنگارنگشان پنهان میکنند...
    هرصبح نقاب بی تفاوتی می زنند بر روی دلی که آشوب و درهم است و لبخند مهمان ناخوانده ی بی قراری های هر روز آنهاست...
    می دانم بانو...
    دلت که میگیرد جلوی آینه می ایستی...
    کمی عطر...کمی آرایش و کمی نیشخند می زنی بر خودت...
    به دلتنگی هایی که برایشان نقاب می دوزی...
    لباس رنگی ات را می پوشی...
    موهایت را میبندی و چند دانه مروارید به بغض هایت می آویزی...
    و در آخر آنقدر زیبا میشوی...
    که کسی شک نمی کند...
    که تو خسته ترین زن دنیایی...!
     

    fatemeh_gh

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/06/26
    ارسالی ها
    209
    امتیاز واکنش
    3,937
    امتیاز
    416
    محل سکونت
    بوشهر
    عشقه کودکی
    هرکی یجور نوشت منم اینجوری...کلی خیلی به خودم جرات دادم که فرستادمش


    از کودکی عشقی بزرگ را در سـ*ـینه ام پرورانده ام
    عشقی که به تو بود
    ارزویه شب و روزم تو بودی
    دلیله تلاش هایم تو بودی
    و تنها دلیله بودنم باز هم تو بودی
    تمام شهر را بخاطره تو بهم ریختم
    ولی در اخر چه شد؟
    من به تنهایی برایه تو کم بودم
    ولی تو به تنهایی برایه من کافی
    لحظه دیدار نتوانستم بگویم که دوستت دارم
    تو رفتی و مرا تنها رها کردی
    من بدونه تو شکستم
    سالها بعد بازگشتی با امید و عشقی بیشتر
    گفتی که رفته بودم تا عاشقانه بازگردم
    حال میدانم که چه دلپذیر بوده است عشقه تو
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    Z
    پاسخ ها
    7
    بازدیدها
    596
    پاسخ ها
    28
    بازدیدها
    2,079
    پاسخ ها
    46
    بازدیدها
    2,123
    پاسخ ها
    20
    بازدیدها
    1,142
    پاسخ ها
    4
    بازدیدها
    1,049
    پاسخ ها
    10
    بازدیدها
    861
    پاسخ ها
    41
    بازدیدها
    1,699
    پاسخ ها
    63
    بازدیدها
    2,830
    پاسخ ها
    74
    بازدیدها
    5,031
    پاسخ ها
    67
    بازدیدها
    3,447
    پاسخ ها
    97
    بازدیدها
    4,531
    پاسخ ها
    45
    بازدیدها
    2,242
    پاسخ ها
    134
    بازدیدها
    6,216
    پاسخ ها
    57
    بازدیدها
    3,241
    پاسخ ها
    94
    بازدیدها
    7,178
    پاسخ ها
    67
    بازدیدها
    2,936
    پاسخ ها
    97
    بازدیدها
    7,570
    بالا