مصاحبه باDENIRAنویسنده عزیز انجمن نگاه دانلود

فاطمه تاجیکی

مدیر بازنشسته
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/06
ارسالی ها
2,423
امتیاز واکنش
47,929
امتیاز
956
محل سکونت
بندرعباس
سلام به نگاه دانلودی های عزیز
یک مصاحبه با نویسنده جوان انجمن نگاه دانلودDENIRAانجام دادم امیدوارم خوشتون بیاد.

آثار ایشون:(ملکه مافیا)(آن شب سیاه) (استراتژی تلخ)

خودتون رو کامل معرفی کنید:
ساغر هستم، متولد بيست و يك آبان سال ١٣٨٠. تك فرزندم و در تهران به دنيا اومدم.

اولین بار کی دست به قلم زدید؟
من از كلاس سوم داستان هاي كوتاه مي نوشتم اما همگي ناپخته بودند و چنگي به دل نمي زدند. فعاليت جدي در عرصه نويسندگي درست از شهريور ١٣٩٥ بود كه عضو انجمن نگاه شدم.

کدوم آثارتون رو بیشتر دوستدارید؟چرا؟
استراتژي تلخ رو بيشتر از اون دو رمان ديگه دوست دارم. اول به خاطر اينكه اولين رماني از من بود كه به طور خيلي جدي به دنبال ايده براي تك تك قسمت هاش گشتم و راضي نمي شدم كه فقط يك ايده در رمان وجود داشته باشه. همچنين چون نثر ادبي داشت برام سخت بود و براي همين سر تايپش خيلي وقتا اذيت مي شدم ولي كم كم برام راه افتاد.
اما بيشتر به خاطر ايده هايي كه تا حالا نديدم توي رماني استفاده بشه اين ذهنيت رو در من به وجود آورد كه استراتژي تلخ مي تونه يه رمان جديد و بدون كليشه باشه.

تا حالا به این فکر کردید که رمانتون رو به چاپ برسونید؟کدوم؟
خوب اين آرزوي هر نويسنده ايه كه يك روز رمانش رو چاپ كنه و منتظر استقبال مردم باشه. منم به عنوان يه نويسنده هميشه اين آرزو رو داشتم ولي براي اينكه بخوام به چاپ كردن فكر كنم به نظرم اگه بتونم روي استراتژي تلخ بيشتر كار كنم شايد بتونم موفق بشم. البته براي رماناي چاپي سختگيري هايي هم هست كه فكر كنم همون اول جا بزنم.

بهترین و بدترین اتفاقی که در دوران نویسندگی براتون افتاد چی بود؟
بهترين اتفاق زماني بود كه ملكه مافيا تگ نيمه حرفه اي گرفت. واقعا خيلي خوش حال بودم، اصلا فكرش رو هم نمي كردم كه اولين رمانم نيمه حرفه اي بشه.

بدترين اتفاق هم براي زماني بود كه ملكه مافيا به دانلود رفت و نقدهاي زيادي بهش شد. خوب براي مني كه همه از رمانم تعريف مي كردند اون كامنت ها خيلي سنگين بود.

ایده ملکه ی مافیا چطور به ذهنتون رسید؟
ايده اينكه زندگي يه دختر خلافكار رو شرح بدم كه در بچگي دزديده شده باشه از يه سكانس خيلي گذرا يه فيلم بود. البته هر بار كه اون فيلم رو نگاه مي كنم با خودم مي گم اين صحنه اصلا به رمانم ربط نداره ولي نمي دونم چطوري همون لحظه به ذهنم رسيد. البته ايده هاي بعدش كه توي رمان به كار رفت رو از قبل توي ذهنم داشتم. اما ایده اولیه از يه فيلم بود.

باتوجه باتجربه ای که در اولین اثرتون داشتید چه توصیه ای به نویسندگانی که تازه دست به قلم زدن دارید؟
از كليشه دوري كنيد! كليشه بودن رمان ارزش قلم و سبك خودتون رو مياره پايين.
گاهي اوقات هست كه ايده هايي ناگهاني به ذهن تون مي رسه، حتما اونا رو توي يه دفترچه بنويسيد. صد درصد به درد تون مي خوره.
به نقد جبهه نگيريد. نقد بدون تخريب باعث پيشرفت تون مي شه.
اين پيشنهادي كه بهتون مي كنم ثابت شده ست و خودم هم دقيقا به همين مشكل دچار بودم:
اگه يه رمان رو مي خونيد( مثلا يه رمان معروف مثل قرار نبود و هيچكي مثل تو نبود و...) سريع بعدش نريد پست رمان تون رو بنويسيد. چون هنوز اون رماني كه خونديد توي ذهنتونه و باعث مي شه كه بيشتر صحنه هايي كه در رمان خونديد رو در رمان تون بنويسيد و مي شه كليشه!
بي وقفه از تاپيك هاي آموزش نويسندگي استفاده كنيد، واقعا به درد تون مي خوره.
و هميشه هم اين رو در نظر بگيريد كه ممكنه از يك رمان كه بر فرض ده تا خواننده داره يك نفرش از يك ضعف رمان ناراضي باشه، به حرفش گوش بديد چون اون تونسته ضعف رمان تون رو حس كنه.



چطور با انجمن نگاه دانلود اشنا شدید و موندگار شدید؟‌
خیلی اتفاقی بود، داشتم از سایت نگاه رمان دانلود می کردم و همون طور که رمان داشت دانلود می شد( یادمه رمان ملکه منزوی بود) دستم به قسمت انجمن نگاه خورد و وارد یه قسمت دیگه از سایت شدم. اول فکر می کردم برای اینکه اون رمان رو دانلود کنم باید توی انجمن عضو بشم. وقتی عضو شدم خیلی گیج بودم اما کم کم یاد گرفتم.
موندگار شدنم به خاطر اتفاقات پی در پی در انجمن بود. اول به خاطر رمانم بود که موندم و بعد هم که مدیر شدم و وظیفم این بود که در انجمن حضور داشته باشم. بعد از انصرافم از مدیریت هم نقد و ویرایشه که باعث حضورم در انجمن می شه.

منتقد بودن رو بیشتر دوستدارید یا ویراستار بودن؟اگه روزی مجبور به انتخاب یکی از این دو بشید کدوم رو انتخاب میکنید؟
هر دوتاشون به یک اندازه، با اینکه ویراستاری سخت تره و وقت زیادی می بره اما هردوشون رو به یک اندازه دوست دارم.
خوب خدا اون روز رو نیاره که مجبور بشم از دوتاش یکی رو انتخاب کنم‌؛ اول می بینم که برای چی باید یکیش رو انتخاب کنم. اگه مشکل وقت باشه ویراستاری رو کنار می ذارم. اما تموم سعیم در اینه که حد تعادل رو بین همه شون رعایت کنم هر چند که واقعا سخته.

بزرگترین آرزوتون؟
در عرصه نویسندگی موفق بشم. تموم سعیم رو می کنم ولی نمی دونم می تونم موفق بشم یا نه.

حرف آخر:
هیچ وقت ناامید نشید. قرار نیست اولی نرمان هر کس بهترین رمانش باشه، به نقدهایی که بهتون می شه عمل کنید چون باعث پیشرفت تون می شه. به توصیه هایی که نویسندگان انجمن بهتون می کنن گوش کنید، سوتی ندید توی رمان تون که رمان تون رو می فرستیم توی سوتی نویسنده.

برای ارتباط با ایشون میتونید به لینک زیر مراجعه کنید.
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


این مصاحبه رو تقدیم میکنم به نگاه دانلودی های عزیز و طرفداران این نویسنده جوان امیدوارم ایشون در زمینه ی زندگی و نویسندگی موفق و پیروز باشن.:aiwan_lggight_blum:
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    ما بیست و هشت روز اختلاف سنی داریم.
    خیلی خوبه که علاقه شونو جدی گرفتن و الان از نویسندگان خوب انجمن هستن.
    در تمام مراحل زندگی موفق و پیروز باشی ساغر جان.
     

    آدم برفی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/11/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    9,544
    امتیاز
    746
    قشنگ جاهایی که چرترو پرت گفتیو حس میننم همزاد جانم:aiwan_light_crazy: افتخار میکنم که یه نویسنده دهه هشتادی دوتا رمان انقدر خوب داره:aiwan_light_bdslum: همزاد ببین بهت افتخار میکنم...:aiwan_light_crazy:تازه کلی چیزم یاد گرفتم از مصاحبت
     

    Sepideh.bhz

    کاربر انجمن نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/05
    ارسالی ها
    328
    امتیاز واکنش
    72,460
    امتیاز
    928
    دنی جونم مطمئنم موفق میشی!
    نمی‌دونستم هم سنیم البته من یه ماه بزرگ‌ترم:aiwan_light_beach:
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا