- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
به نام خدا
سلام دوستان
مصاحبه ای رو با نویسنده ی فعال انجمن خانم ثمین انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون باشه.
آثارشون : رمان بی تو ، با عشق-رمان از نسل آفتاب-نمایشنامه بهشت پوشالی-نمایشنامه طنز سیب زندگی-مجموعه داستان کوتاه ذهن خنثی
خودتونو به طور کامل معرفی کنید.سلام دوستان
مصاحبه ای رو با نویسنده ی فعال انجمن خانم ثمین انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون باشه.
آثارشون : رمان بی تو ، با عشق-رمان از نسل آفتاب-نمایشنامه بهشت پوشالی-نمایشنامه طنز سیب زندگی-مجموعه داستان کوتاه ذهن خنثی
ثمین - یه دی ماهی و یه دهه ی شصتی
کارشناسی ارشد مهندسی سیستم های اطلاعاتی
چی شد که دست به قلم شدین؟
همیشه ی ایام دفتر خاطرات داشتم و از بچگی خاطرات سفرهایی که با خانواده می رفتیم رو می نوشتم . اما اولین بار که فهمیدم نوشته هام ممکنه حال کسی جز خودم رو خوش کنه ، دوران راهنمایی بود. طفلی معلم انشاء وقتی اصرار بچه ها رو می دید ،هر جلسه بهم اجازه میداد انشایی که نوشته بودم و اکثرا داستان کوتاه تخیلی بود رو برای همکلاسی هام بخونم .یه روز که داشتم انشای نیمه نوشته ام رو بداهه ادامه می دادم یکهو برگشت بهم گفت" فلانی تو یه روز نویسنده معروفی میشی" . نمی دونم چرا این جمله اش هیچوقت از ذهنم بیرون نرفت و انگیزه ای شد که تو اون سن کم، اولین داستان بلندم رو بنویسم .
بهترین مشوقتون چه کسی یا کسانی بودند؟
شاید اولین مشوقم همون خانوم معلم عزیزم بود. بعدش هم دوستای نزدیکم و خواهر مهربونم بودن که نوشته هام رو خوندن و تشویقم کردن .حدودا 15 سال پیش خواهرم و شوهر گرامیشون یکی از شعرهامو انتخاب کردن و روی کارت عروسیشون چاپ کردن و اون زمان خیلی ذوق زده شدم .
در حال حاضر هم بزرگترین مشوقم خانواده ، دوستان و فامیل هستن
توی دنیای مجازی هم بهترین مشوقم دوستام و خواننده های عزیزم هستم.
به نظرتون نوشتن با چه ژانری سخت تره؟چرا؟
سخت برای یه نویسنده که خودش و قلمش رو باور داره وجود نداره .من که در اون حد نیستم اما همیشه از به چالش کشیدن ذهن و تجربه ژانرهای جدید لـ*ـذت میبرم .اخیرا نوشتن ژانر عاشقانه،اجتماعی،خانوادگی،پلیسی،ژانر وحشت ،فانتزی و طنز نویسی رو تجربه کردم .هر کدوم لـ*ـذت خاص خودش رو داره اما به نظرم دشوارترینش نوشتن طنزِ فاخرِ اجتماعی هست.
از بین و نمایشنامه و داستان کوتاه هایی که نوشتین کدوم رو بیشتر دوست دارین؟چرا؟
: دومم "از نسل آفتاب" چون نسبت به بقیه هام عیب و نقص کمتری داشت .
نمایشنامه : یه نمایشنامه فانتریِ طنز نوشتم که به لطف اساتیدم در رادیو برای جشنواره کشوری فرستاده شد و امیدوارم مقام بیاره و جبران لطف دوستان بشه .
داستان کوتاه ها: تعداد کمی نوشتم و چون اغلب هم برای مسابقات بود نتونستم توی انجمن به اشتراک بذارمش . اما چند ماه پیش به توصیه دوست عزیزی، یکیش رو برای یه ماه نامه ادبی فرستادم و وقتی دیدم که داستانکم رو به عنوان داستان ماه منتشر کردن و شخص سردبیر واسش نقد مثبتی نوشته ، خیلی خوشحال شدم . اتفاق مهمی نیست اما اون زمان دلگرم خوبی واسم بود :)
به نظرتون نمایشنامه نویسی و نویسی چه ارتباطی می تونن با هم داشته باشن؟کدوم سخت تره؟
نمایش نامه نویسی تکیه بر دیالوگ داره و تکیه بر توصیف و هر دو از شاخه های نویسندگی هستن .
به نظرم نمایشنامه نویسی اون هم نمایش رادیو ،به دلیل محدودیت هایی که برای انتقال مفاهیم وجود داره از همه سخت تره .در رادیو همه مفاهیم از طریق مونولوگ و دیالوگ ها و افکت های صوتی(که افکت نویسی هم بر عهده نویسنده اس) منتقل میشه و این یعنی بخش اعظم کار،بر دوش نویسنده اس.
ایده ی آثارتون چطور به ذهنتون رسیدند؟
چون خون نیستم و نمیدونم کدوم موضوع ها کلیشه است و کدوم نیست، همیشه با دوستانم مشورت میکنم .ایده دومم رو از دوست عزیزی که از مردم غیور کُرد بود گرفتم .فکر می کردم یه ایده اولیه ی آشنا و راحت و عامه پسند بهم میده اما وقتی ازم خواهش کرد که درباره مردم سردشت و جفایی که در حقشون شده بنویسم واقعا هنگ کردم اما الان خیلی خوشحالم که اون موضوع رو انتخاب کردم ونوشتمش .
بقیه کارها از گشت و گذار در انجمن ،وب و گاهی برمبنای اتفاقات و حوادثی که در جراید میبنم و به گوشم میخوره .
چه پیشنهادی برای بهتر شدن کیفیت رمانا دارید؟
مطالعه ...مطالعه و باز هم مطالعه ی نویسنده های عزیز
نظرتون در مورد سخت گیری مدیران بخش کتاب برای تایید ها چیه؟
موافقم با تصمیم ها و سیاست هاشون .البته هنوز هم کمه و باید علاوه بر مقدمه و چندتا پست اول ، بقیه هم زیر نگاه تیزبین یه تیم نظارتی باشه .
بهترین و بدترین اتفاقی که در طی دوران نویسندگیتون براتون افتاده چیه؟
بهترین در انجمن نویسنده شدن-تگ گرفتن رمانم و آشنایی با افرادی بود که کمک کردن راهم رو پیدا کنم و قلمم بهتر از روز اول بشه.
در دنیای واقعی هم زمان دانشجویی، نمایش نامه ام برنده پرسش مهر ریاست جمهوری شد و در ماه های گذشته هم بهترین اتفاق، آغاز همکاریم با رادیو فارس و چاپ شدن نوشته هام توی نشریات بوده .
چطور نقدی رو می پسندین؟
نقدی که بعد از تمام شدن صورت بگیره تا نظر منتقدین ،چارچوب ذهنی نویسنده رو به هم نریزه.نقدی خوبه که جامع و کامل ارکان نوشته رو مورد تجزیه و تحلیل قرار بده و هم نقاط مثبت و هم منفی رو بیرون بکشه .صادقانه و عالمانه باشه .برای هر انتقادی مثالی از متن آورده بشه .با زبان ساده ،دوستانه و در عین حال با صراحت به نویسنده گفته بشه و هدف منتقد کمک به نویسنده باشه نه تخریب و ناامید کردن او.
کوبنده ترین نقدی که بهتون شد و عکس العمل شما چی بود؟
نقد کوبنده نداشتم خوشبختانه .همیشه خواننده هام بهم لطف داشتن و رعایت حالم رو کردن :)
چه چیزی باعث می شه از نوشتن دلسرد بشید و نویسندگی رو کنار بزارید؟
الان دیگه هیچ چیز جلودارم نیست .راهم رو پیدا کردم و چون نویسندگی عشق همیشگیم بوده احتمالا تا زمانی که منتقدین منصف بهم بگن "بسه .لطفا دیگه ننویس"، به نوشتن خواهم پرداخت .
چرا بازگشت به تو رو نیمه تموم رها کردین؟
مهم ترین دلیلش مشغله ی پیش بینی نشده ای بود که یکهو واسم اتفاق افتاد . نمونه نمایشنامه ای که برای رادیو فرستاده بودم مورد تایید سردبیر بخش نمایشنامه قرار گرفت و از اون تاریخ تا همین الان دارم هفته ای یه نمایشنامه مینویسم و بهشون تحویل میدم و این حجم کار بعلاوه مسئولیت های ریز و درشت زندگی شخصیم، واقعا وقتی برای ادامه دادن واسم نمیزاره .
دوست دارید در نویسندگی به کجا برسید؟
اینکه نوشته ها و آثار فاخری از من به یادگار بمونه که بعد از مرگم به نیکی ازم یاد بشه و برای تحقق این این آرزو، منتظر اتفاق افتادن معجزه ای نیستم ...براش شبانه روز تلاش خواهم کرد.
به نظرتون بدترین چیز برای یک نویسنده چیه؟
اینکه عزیزترین هاش آخرین کسانی باشن که باورش می کنن .
بهترین مجازی و چاپی که خوندین؟
مجازی که متاسفانه نمیخونم اما مومیایی و اسطوره رو تا یه جاهایی خوندم و خیلی خوبی بود .چاپی جدیدا چندین نمایشنامه و مجموعه داستان از چخوف و امانوئل اشمیت،اوریانا فالاچی و شرمن الکسی رو خوندم که هر کذوم جذابیت های خاص خودشون رو داشتن اما قلم امانوئل اشمیت رو خیلی دوست داشتم .
اگر انتقاد یا پیشنهاد به تیم مدیریت انجمن دارید بفرمایید.
ندارم .
یه توصیه به نویسندگان تازه کار؟
مثل یه ماهیِ دور مونده از آب، به مطالعه و خوندن آثار فاخر عطش داشته باشین .
بزرگ ترین آرزوتون؟
برای خانواده ؛دوستان ،عزیزانم آرزوی سلامتی و عاقبت به خیری.
برای کشورم آرزوی مدیرانی مدبر و پیشرفت و سربلندی.
حرف آخر...
مراقب خوبی هاتون باشید و پیشاپیش سال نو مبارک :)
ممنون بابت وقتی که گذاشتین.
دانلود رمان و کتاب های جدید
آخرین ویرایش: