- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
به نام خدا
سلام دوستان
مصاحبه ای رو بانویسنده کوچولوی انجمن خانم نگین حبیبی انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون واقع بشه
آثارشون: بغض شب های تنهایی من،یکی یه دونه ی من۱و۲، مهتا، دختر بد، من یک ستاره ام،گیسو کمند۱و۲،انقباض زندگی
خودتونو به طور کامل معرفی کنیدسلام دوستان
مصاحبه ای رو بانویسنده کوچولوی انجمن خانم نگین حبیبی انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون واقع بشه
آثارشون: بغض شب های تنهایی من،یکی یه دونه ی من۱و۲، مهتا، دختر بد، من یک ستاره ام،گیسو کمند۱و۲،انقباض زندگی
سلام نگین حبیبی هستم..از استان گیلان شهر رشت..16سالمه
چی باعث شد وارد دنیای نویسندگی بشید؟
کسی که منو با دنیای رمان آشنا کرد دوستم ساغر بود..و واقعا ازش ممنونم
ازچه سنی نوشتنو شروع کردین واسم اولین رمانی که نوشتین چی بود؟
خب من از 8سالگی داستانای کوتاه کودکانه مینوشتم..اما نوشتن اولین رمانم به طوری جدی توی 13سالگی و اسمش"بغض شبهای تنهایی من"بود..
بهترین مشوقاتون چه کسانی بودن؟
بهترین تشویق کننده هام در اون دوران دوستام بودن..اما الان که تقریبا سه چهار سال میگذره پدرمم جز تشویق کننده هام شده..
نویسندگی تداخلی در تحصیلات شما ایجاد نکرده؟
نه اصلا!من سعی میکنم بیشتر در تعطیلات تابستان بنویسم..البته تو دوران تحصیلم نوشتم..اما چون هروقت زمان آزاد داشتم مینوشتم به مدت 6/7ماه طول می کشید..یا کمتر!
تابه حال در مسابقات داستان نویسی مقامی آوردین؟
در دنیای واقعی خیر..اما توی سایت نگاه دانلود یکی از مسابقه های داستان کوتاه..رتبه سوم رو به دست آوردم
انشا نویسیتون چطوره؟
خوبه..همیشه 20بوده
به نظرتون سخت ترین قسمت نوشتن نگـاه دانلـود کجاست؟
اول و آخر داستان!
ابتدای داستان برای اینکه جذاب باشه و خواننده رو جذب کنه..و انتهای داستان برای اینکه جوری بنویسید که خواننده از خوندن رمان راضی باشه
دوست دارید در نویسندگی به کجا برسید؟
دوست دارم یه روز کتابام چاپ بشه و تلاش این چند سالم به ثمر برسه
دوستان ودبیراتون شما رو به عنوان نویسنده رمانتون می شناسن؟
دوستان صمیمی که صدرصد!چندتا از دبیرامم وقتی از دوستام شنیدن که مینویسم اسم رمانامو ازم پرسیدن..میشه گفت بیشتر هم مدرسه ای هامم منو میشناسن!یه خاطره شیرین دارم از همین موضوع:
موقع امتحانای پایان سال..وقتی با دوستم صحبت میکردیم..دو نفر ناگهانی اومدن کنارمون و یکیشون گفت:
-شما یکی یه دونه من رو نوشتید؟!
گفتم آره..بعدم رو به اون یکی دوستش گفت دیدی گفتم خودشه!!اون موقع واقعا خوشحال شدم که تقریبا شناخته شدم..
تابه حال به عنوان یک نویسنده به خاطر کم سن وسال بودنتون بهتون ایراد گرفتن؟
اون اوایل بله..ولی بعد گذشت دو سه سال..وقتی کسی رمانامو میخونه و باهام صحبت میکنه باورش نمیشه من 16سالمه!البته نمیشه گفت رمانای من بدون ایرادن..اما سعی کردم خیلی کمشون کنم..
نویسندگی چه تاثیری روی زندگی شخصیتون گذاشته؟
میشه گفت تاثیر چندانی نذاشته..من حس میکنم یه هنرمند هم شخصیت هنری داره هم شخصیت خصوصی زندگیش..
تاحالاشده پستای رمانتون رو سرکلاس درس بنویسید؟
نه نشده..من توی خونه و توی اتاقم آرامش و تمرکز بیشتری برای نوشتن دارم..ولی شده سر کلاس درس کلی ایده به ذهنم بیاد..معمولا توی مکان های عمومی به فکر ادامه داستان و پیدا کردن ایده ام..
ازبین نویسندگی وبازیگری کدومو انتخاب می کنید؟
با اینکه یه زمانی بازیگری رو دوست داشتم..اما چون تو حرفه نویسندگی کمی تجربه کسب کردم نویسندگی رو انتخاب میکنم
اگر مجبور شید بین عشقتون ونویسندگی یکی رو انتخاب کنید کدومو انتخاب می کنید؟
انتخاب سختیه!!
خب من تاحالا عشق رو تجربه نکردم..ممکنه تصمیم الانم یا تصمیم چند سال دیگه فرق بکنه..ولی در حال حاضر..نویسندگی!
تصمیم دارید در چه رشته ای ادامه تحصیل بدین؟
جالبه که رشته ام هیچ رابـ ـطه ای با نویسندگی نداره!تجربی!از اون به بعدش رو فعلا نمیدونم..
قصد نوشتن رمان جدیدی رو ندارید؟
فعلا نه..دنبال یه سوژه جدیدم..
به نظرخوتون در زمینه ی نقد بهترید با نویسندگی؟
نویسندگی
کوبنده ترین جبهه گیری مقابل نقداتون چی بوده؟
نه خداروشکر نداشتم..رمان هرکسیو نقد کردم روحیه نقد پذیری داشته
به نظرتون مهم ترین نکته در نقد نگـاه دانلـود چیه؟
نکته های زیادی هست..ولی خب من اینکه نقدم زیاد کوبنده نباشه و مختصر باشه رو رعایت میکنم
کی قصد دارید نویسندگی رو کنار بزارید؟
فکر کنم هیچ وقت..حتی اگه یه زمانی درگیر زندگی و بچه بشم شاید نصفه شبا بنویسم!
سوژه های رمانتونو از کجا پیدا می کنید؟
اوایل سوژه ها به خودی خود به ذهنم میومد..یعنی مثلا با دیدن یه فیلم تو ذهنم جرقه ای زده میشد..این اواخر بیشتر دنبال مشکلات جامعه ی امروزم..
کدام رمانتونو بیشتر دوست دارید؟چرا؟
گیسو کمند..چون تو اون دوران دوستی همراه من بود که هر پارتی که مینوشتم نظر میداد و کمکم میکرد و ما با هر پارت رمان می خندیدیم چون یه رمان طنز بود..مریم جان امیدوارم هرجا هستی سلامت باشی..
استقبال از کدوم رمانتون در حد انتظارتون نبوده؟
انقباض زندگی..البته خب..خودمم وقت زیادی روش نذاشتم بخاطر درگیری های درسی امسال..
رمان های چاپی ومجازی مورد علاقتون؟
بیشتر مجازی میخونم..ولی رمان چاپی مورد علاقم سیگار شکلاتی از سرکار خانوم پور اصفهانی..و مجازی:جدال پر تمنا..کفش قرمز..قرار نبود..توسکا..اسمش عشقه..روزای بارونی..رمانای دیگه ای ام هستن که الان حضور ذهن ندارم..
یه توصیه به نویسندگان کم سن وسال وتازه کار؟
اینکه سعی کنن تجربه کسب کنن..اگه رمان اولتون پر ایراده نا امید نشید!شما شجاعت اینو داشتید که بنویسید..و سعی کنید توی رمان های بعدی اون ایرادارو کمرنگ و کمرنگ تر کنید..
چی باعث شد برای نوشتن رماناتون به انجمن نگاه دانلود بیاین وموندگار شید؟
خب..قبلا من اطلاع زیادی از سایت های رمان نداشتم و انجمن نود و هشتیارو بهم معرفی کردن..بعد از رمان سومم..میخواستم "دختربد"رو روی سایت بزارم که مشکلاتی پیش اومد و ردش میکردن!این شد که یکی از دوستام انجمن نگاه دانلود رو پیشنهاد داد..و از وقتی اومدم بخاطر مهربونی و دوستی بین اعضای سایت موندگار شدم..
یه پیشنهاد یا انتقاد از تیم مدیریت انجمن؟
پیشنهاد و انتقادی نیست چون دارن به بهترین شکل ممکن سایتو میچرخونن و واقعا ازشون بخاطر زحمتاشون تشکر میکنم
بزرگ ترین آرزوتون چیه؟
بتونم به جامعه نویسندگی کمکی بکنم..و شاید کتابام چاپ شه!
حرف آخر...
ممنون از اینکه منو قابل دونستید..همیشه و همه جا سلامت و تندرست باشیدباشید
ممنون بابت وقتی که گذاشتین
