فاطمه تاجیکی
مدیر بازنشسته
به نام نگارنده ی هستی...
سلامی دوباره خدمت نگاه دانلودی های عزیز در خدمتتون هستم با مصاحبه ای از -merad-نویسنده سبک رئالیسم(واقع گرایی:برگرفته از واقعیت)از ایشون تشکر میکنم که دعوت ما رو برای انجام مصاحبه پذیرفتن.
نویسنده ی آثارهای زیر:
کامل شده:مهبد_بر فراز عشق و تاریکی(جلد دوم مهبد)
درحال تایپ:ژرفای عشق_در امتداد خوشبختی(جلد سوم مهبد)
بیوگرافی کوتاه ایشون:
من مهراد سیماه هستم متولد13بفهمن1368و 28ساله از خطه سر سبز گیلان. لیسانس رشته حقوق و مدیر موسسه کودکان کار احسان بندر انزلی.
چیشد که به سمت نویسندگی کشیده شدید و دست به قلم زدید؟
من اصلا قصد نوشتن رمان نداشتم به واسطه یکی از اقواممون که نویسنده رنگی این سایت هم هستن خانم malihe2174 که قصدشون نوشتن زندگی نامه من بود دعوت شدم برای همکاری و نوشتن رو به عنوان تفریح شروع کردم اما واقعا جدی شد و بهش علاقه مند شدم و ادامه ش دادم.
باتوجه به پاسختون به سوال قبل رمان مبهد یا بر فراز عشق و تاریکی بر اساس واقعیت است؟
رمان مهبد و رمان بر فراز عشق و تاریکی که مهبد جلد یک و بر فراز جلد دو هستش هر دو زندگی نامه خودم هست و کاملا حقیقت داره و چون خودم یه کودک کار بودم به طور تخصصی به بچه های کار پرداختیم. خوشبختانه خیلی استقبال شد و مدتی مهبد جز پیشنهاد سر دبیر بود.
جرقه های داستان هاتون از کجا سرچشمه میگیره؟
ایده های رمان هام رو از آدمهای اطرافم یا مباحثی که بین دوستام پیش میاد میگیرم. بیشتر به سبک رئالیسم علاقه دارم و وقتی میبینم موضوعی اونقدر خوبه که میتونم باهاش حرفی به مردمم بزنم و چشم هاشون رو بروی حقایق باز کنم به این پی میبرم که وقتشه یه رمان رو شروع کنم.
ایده ی ژرفای عشق چطور به ذهنتون خطور کرد و قلم رو برای خلق این آثار به دست گرفتید؟
با داداش کوچیکم چند شب پیش نشسته بودیم توی یک کافی شاپ و داشت برام از گذشته ی تلخ یک پسر هم سن و سال خودم میگفت. میگفت اون پسر به من گفته کاش بشه به همه بگم که زندگی و گذشته ی تلخ یه آدم نباید باعث بشه هر کسی از راه رسید قضاوتش کنه کاش مردم با درد بقیه آشنا شن. نمیدونم چی شد ولی بلافاصله گفتم من مینویسم و قبول کردم که بنویسم حقیقتش به شخصه این رمان رو خیلی دوست دارم که ادامه ش بدم و تموم ش کنم.
بعداز اتمام دو رمان درحال تایپتون ایا بازم به نوشتن ادامه میدید؟
مسلما همیشه بعد از این به ملیحه خانم که با نوشتن مهبد بهم لطف کردن بخاطر ادای دین هم که شده کمک و باهاشون همکاری میکنم. نوشتن به من آرامش میده و باعث میشه از عمق دردهایی که نمیشه به کسی گفت کم شه. در نهایت حتما ادامه ش میدم.
نشر مجازی رو میپسندید یا چاپی؟
راستش مردم ما یکم این روزا با کتاب بیگانن چی بشه که بخوان یه کتاب رو که چاپی باشه دست بگیرن حمل کتاب چاپی الان یکم سخته اما مجازی که کتابی باشه همه هر جور و هر وقت که بخوان راحت میتونن بخونن و هر جا خواستن ببرن تو عصر تکنولوژی الان مجازی بهتره.
رمان خوندید؟نام ببرید:
رمان که خیلی خوندم. رمان بهانه، رمان قرار نبود رمان های مودب پور، برای من بمون برای من بخون، رمان گناهکار، توسکا، جنایات و مکافات، بلندی های بادگیر، جین ایر و......
بهترین نویسنده از نظر شما:
از نویسنده ای که خیلی خوشم میاد مریم نیکویی هستش و رمان برهوت ایشون اونقدر قشنگ بود که واقعا منو تحت تاثیر قرار داد. بعدم آقای مودب پور و کتاب گندم شون رو دوس دارم.
باتوجه به تجربه ای که در عرصه ی نویسندگی دارید چه توصیه ای به نویسندگان نوقلم دارید؟
بنظر من وقتی کاری رو شروع میکنن فورا برای انتشارش اقدام نکنن. رو نوشته هاشون فکر کنن بارها بخوننش و از هر کسی که میتونن و دورشون هستن نظر و نقد بخوان به متن سایر نویسندگان و جمله بندی و تمام عناصر نویسندگی نویسنده های معروف و عامه پسند دقت کنن و اینو در نظر بگیرن که فقط نوشتن مداوم و نقد شدن باعث پختگی قلمشون میشه.
تاحالا شده از نوشتن دلسرد بشید؟چرا؟
اره خیلی پیش اومده که دلسرد شم و حتی علنا هم گفتم بعضی وقت ها که دیگه نمی نویسم برخورد بعضی از مخاطب ها و جمله هاشون و بی تفاوتی خیلی هاشون که فقط میخوان یه پارت بخونن و برن واقعا آزار دهنده س توهین و نقد نابجا هم که جای خود داره و اینکه همش فکر میکنن نویسنده باید زندگیش رو بزاره کنار و فقط 24ساعته بنویسه و فقط در خدمت اونا باشه گاهی زده میکنه منو.
سخنی با هوادارانتون:
از همه ی هوادارامون ممنونم که همیشه پشت و منو ملیحه جان بودن. بهم اعتماد کردن بهم انگیزه دادن و باعث شدن راهم رو تحت هر شرایطی ادامه بدم. امیدوارم که همیشه بتونم حمایتشون رو داشته باشم و راضی شون نگه دارم.
ابتدا برای نشر رمان های خودتون در انجمن نگاه دانلود عضو شدید یا برای سرگرمی؟
من فقط برای خوندن رمان هایی که برام جذاب بود و محتواش به خاطر مخفی بودن معلوم نبود عضو شدم و فکر نمیکردم اصلا یه روز خودم چیزی بنویسم اینجا. اما خیلی خوشحالم که عضو اینجا هستم.
یکی از بهترین و جذابترین خاطراتتون:
بهترین خاطره من مربوط به زمانیه که فکر میکردم دوستم سالها ست فوت شده و بعد از 12سال به طور ناگهانی دیدم ش اولش باور نمیکردم و هر چی میگفت بابا مهراد منم شایان خودمو رو عقب میکشیدم و میگفتم نه تو شایان نیستی بعدش بهم گفت که اشتباه تشخیص داده بوده دوازده سال قبل و تو غسالخونه یهو پا شده و... کلی هنوز با هم سر این موضوع که چجوری اونجا بیدار شده میخندیم دکتر اشتباه تشخیص داده بوده.
خودتون رو در یک جمله توصیف کنید:
یه آدم ساده و صاف....
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید:
قدم گذاشتن تو راه خلاف و گوش دادن به آدمهایی که بظاهر خیرت رو میخوان ولی در اصل هدفشون نابود کردنته.
کدام فیلم روی احساس شما تأثیر گذار بوده؟
فیلم اسپارتاکوس،تایتانیک
یک توصیه به مدیران انجمن:
مدیران انجمن مدیران خیلی خوبی هستن و منم در حدی نیستم که بخوام به کسی توصیه ای بکنم.
یک جمله در مورد خدا:
تنها همدم بی ریا و با ارزشم تو زندگی.
یک جمله در مورد هدفتون در زندگی:
کمک به کودکان کار و کمک به هر کسی که مورد ظلم گرفته. کودکان کار بچه های بیگناهی هستن که خیلی احتیاج به کمک دارن.
بزرگترین شعارتون:
شعار من یک چیزه :
قدر اونایی رو که هستن بدونیم و تا میتونیم ببخشیم و به همه محبت کنیم و هیچ‌وقت دروغ نگیم حتی اگر مجبور باشیم و همه چی نابود شه.
حرف آخر:
حرف آخر اینکه ممنونم که منو برای این مصاحبه قابل دونستین و امیدوارم که همه نگاه دانلودی های عزیز همیشه شاد و لبشون خندان و دلشون بی هیچ غم بزرگی باشه و هیچ حسرتی هیچ‌وقت تو زندگی نداشته باشن و خدا یارو یاور لحظات و خودشون باشه.
سپاس بابت وقتی که برای پاسخ به سوالات من گذاشتید برای شما ارزوی موفقیت در زمینه ی نویسندگی و زندگی دارم:
خواهش میکنم و منم برای شما آرزوی موفقیت بیشتر تو هر زمینه ای دارم.
برای ارتباط با نویسنده به لینک زیر مراجعه کنید:
از این نویسنده عزیز تشکر و قدر دانی میکنیم برای خلق این آثارهای رئالیسم رمان هایی که واقعیت جامعه رو به گوش مردم میرسونه برای ایشون آرزوی موفقیت در زمینه ی نویسندگی،زندگی واقعی داریم.
منتظر من باشید با مصاحبه ای دیگر...
مصاحبه کننده:فاطمه تاجیکی
منبع:negahdl.com
سلامی دوباره خدمت نگاه دانلودی های عزیز در خدمتتون هستم با مصاحبه ای از -merad-نویسنده سبک رئالیسم(واقع گرایی:برگرفته از واقعیت)از ایشون تشکر میکنم که دعوت ما رو برای انجام مصاحبه پذیرفتن.
نویسنده ی آثارهای زیر:
کامل شده:مهبد_بر فراز عشق و تاریکی(جلد دوم مهبد)
درحال تایپ:ژرفای عشق_در امتداد خوشبختی(جلد سوم مهبد)
بیوگرافی کوتاه ایشون:
من مهراد سیماه هستم متولد13بفهمن1368و 28ساله از خطه سر سبز گیلان. لیسانس رشته حقوق و مدیر موسسه کودکان کار احسان بندر انزلی.
چیشد که به سمت نویسندگی کشیده شدید و دست به قلم زدید؟
من اصلا قصد نوشتن رمان نداشتم به واسطه یکی از اقواممون که نویسنده رنگی این سایت هم هستن خانم malihe2174 که قصدشون نوشتن زندگی نامه من بود دعوت شدم برای همکاری و نوشتن رو به عنوان تفریح شروع کردم اما واقعا جدی شد و بهش علاقه مند شدم و ادامه ش دادم.
باتوجه به پاسختون به سوال قبل رمان مبهد یا بر فراز عشق و تاریکی بر اساس واقعیت است؟
رمان مهبد و رمان بر فراز عشق و تاریکی که مهبد جلد یک و بر فراز جلد دو هستش هر دو زندگی نامه خودم هست و کاملا حقیقت داره و چون خودم یه کودک کار بودم به طور تخصصی به بچه های کار پرداختیم. خوشبختانه خیلی استقبال شد و مدتی مهبد جز پیشنهاد سر دبیر بود.
جرقه های داستان هاتون از کجا سرچشمه میگیره؟
ایده های رمان هام رو از آدمهای اطرافم یا مباحثی که بین دوستام پیش میاد میگیرم. بیشتر به سبک رئالیسم علاقه دارم و وقتی میبینم موضوعی اونقدر خوبه که میتونم باهاش حرفی به مردمم بزنم و چشم هاشون رو بروی حقایق باز کنم به این پی میبرم که وقتشه یه رمان رو شروع کنم.
ایده ی ژرفای عشق چطور به ذهنتون خطور کرد و قلم رو برای خلق این آثار به دست گرفتید؟
با داداش کوچیکم چند شب پیش نشسته بودیم توی یک کافی شاپ و داشت برام از گذشته ی تلخ یک پسر هم سن و سال خودم میگفت. میگفت اون پسر به من گفته کاش بشه به همه بگم که زندگی و گذشته ی تلخ یه آدم نباید باعث بشه هر کسی از راه رسید قضاوتش کنه کاش مردم با درد بقیه آشنا شن. نمیدونم چی شد ولی بلافاصله گفتم من مینویسم و قبول کردم که بنویسم حقیقتش به شخصه این رمان رو خیلی دوست دارم که ادامه ش بدم و تموم ش کنم.
بعداز اتمام دو رمان درحال تایپتون ایا بازم به نوشتن ادامه میدید؟
مسلما همیشه بعد از این به ملیحه خانم که با نوشتن مهبد بهم لطف کردن بخاطر ادای دین هم که شده کمک و باهاشون همکاری میکنم. نوشتن به من آرامش میده و باعث میشه از عمق دردهایی که نمیشه به کسی گفت کم شه. در نهایت حتما ادامه ش میدم.
نشر مجازی رو میپسندید یا چاپی؟
راستش مردم ما یکم این روزا با کتاب بیگانن چی بشه که بخوان یه کتاب رو که چاپی باشه دست بگیرن حمل کتاب چاپی الان یکم سخته اما مجازی که کتابی باشه همه هر جور و هر وقت که بخوان راحت میتونن بخونن و هر جا خواستن ببرن تو عصر تکنولوژی الان مجازی بهتره.
رمان خوندید؟نام ببرید:
رمان که خیلی خوندم. رمان بهانه، رمان قرار نبود رمان های مودب پور، برای من بمون برای من بخون، رمان گناهکار، توسکا، جنایات و مکافات، بلندی های بادگیر، جین ایر و......
بهترین نویسنده از نظر شما:
از نویسنده ای که خیلی خوشم میاد مریم نیکویی هستش و رمان برهوت ایشون اونقدر قشنگ بود که واقعا منو تحت تاثیر قرار داد. بعدم آقای مودب پور و کتاب گندم شون رو دوس دارم.
باتوجه به تجربه ای که در عرصه ی نویسندگی دارید چه توصیه ای به نویسندگان نوقلم دارید؟
بنظر من وقتی کاری رو شروع میکنن فورا برای انتشارش اقدام نکنن. رو نوشته هاشون فکر کنن بارها بخوننش و از هر کسی که میتونن و دورشون هستن نظر و نقد بخوان به متن سایر نویسندگان و جمله بندی و تمام عناصر نویسندگی نویسنده های معروف و عامه پسند دقت کنن و اینو در نظر بگیرن که فقط نوشتن مداوم و نقد شدن باعث پختگی قلمشون میشه.
تاحالا شده از نوشتن دلسرد بشید؟چرا؟
اره خیلی پیش اومده که دلسرد شم و حتی علنا هم گفتم بعضی وقت ها که دیگه نمی نویسم برخورد بعضی از مخاطب ها و جمله هاشون و بی تفاوتی خیلی هاشون که فقط میخوان یه پارت بخونن و برن واقعا آزار دهنده س توهین و نقد نابجا هم که جای خود داره و اینکه همش فکر میکنن نویسنده باید زندگیش رو بزاره کنار و فقط 24ساعته بنویسه و فقط در خدمت اونا باشه گاهی زده میکنه منو.
سخنی با هوادارانتون:
از همه ی هوادارامون ممنونم که همیشه پشت و منو ملیحه جان بودن. بهم اعتماد کردن بهم انگیزه دادن و باعث شدن راهم رو تحت هر شرایطی ادامه بدم. امیدوارم که همیشه بتونم حمایتشون رو داشته باشم و راضی شون نگه دارم.
ابتدا برای نشر رمان های خودتون در انجمن نگاه دانلود عضو شدید یا برای سرگرمی؟
من فقط برای خوندن رمان هایی که برام جذاب بود و محتواش به خاطر مخفی بودن معلوم نبود عضو شدم و فکر نمیکردم اصلا یه روز خودم چیزی بنویسم اینجا. اما خیلی خوشحالم که عضو اینجا هستم.
یکی از بهترین و جذابترین خاطراتتون:
بهترین خاطره من مربوط به زمانیه که فکر میکردم دوستم سالها ست فوت شده و بعد از 12سال به طور ناگهانی دیدم ش اولش باور نمیکردم و هر چی میگفت بابا مهراد منم شایان خودمو رو عقب میکشیدم و میگفتم نه تو شایان نیستی بعدش بهم گفت که اشتباه تشخیص داده بوده دوازده سال قبل و تو غسالخونه یهو پا شده و... کلی هنوز با هم سر این موضوع که چجوری اونجا بیدار شده میخندیم دکتر اشتباه تشخیص داده بوده.
خودتون رو در یک جمله توصیف کنید:
یه آدم ساده و صاف....
اشتباهی که هرگز تکرار نمیکنید:
قدم گذاشتن تو راه خلاف و گوش دادن به آدمهایی که بظاهر خیرت رو میخوان ولی در اصل هدفشون نابود کردنته.
کدام فیلم روی احساس شما تأثیر گذار بوده؟
فیلم اسپارتاکوس،تایتانیک
یک توصیه به مدیران انجمن:
مدیران انجمن مدیران خیلی خوبی هستن و منم در حدی نیستم که بخوام به کسی توصیه ای بکنم.
یک جمله در مورد خدا:
تنها همدم بی ریا و با ارزشم تو زندگی.
یک جمله در مورد هدفتون در زندگی:
کمک به کودکان کار و کمک به هر کسی که مورد ظلم گرفته. کودکان کار بچه های بیگناهی هستن که خیلی احتیاج به کمک دارن.
بزرگترین شعارتون:
شعار من یک چیزه :
قدر اونایی رو که هستن بدونیم و تا میتونیم ببخشیم و به همه محبت کنیم و هیچ‌وقت دروغ نگیم حتی اگر مجبور باشیم و همه چی نابود شه.
حرف آخر:
حرف آخر اینکه ممنونم که منو برای این مصاحبه قابل دونستین و امیدوارم که همه نگاه دانلودی های عزیز همیشه شاد و لبشون خندان و دلشون بی هیچ غم بزرگی باشه و هیچ حسرتی هیچ‌وقت تو زندگی نداشته باشن و خدا یارو یاور لحظات و خودشون باشه.
سپاس بابت وقتی که برای پاسخ به سوالات من گذاشتید برای شما ارزوی موفقیت در زمینه ی نویسندگی و زندگی دارم:
خواهش میکنم و منم برای شما آرزوی موفقیت بیشتر تو هر زمینه ای دارم.
برای ارتباط با نویسنده به لینک زیر مراجعه کنید:
از این نویسنده عزیز تشکر و قدر دانی میکنیم برای خلق این آثارهای رئالیسم رمان هایی که واقعیت جامعه رو به گوش مردم میرسونه برای ایشون آرزوی موفقیت در زمینه ی نویسندگی،زندگی واقعی داریم.
منتظر من باشید با مصاحبه ای دیگر...
مصاحبه کننده:فاطمه تاجیکی
منبع:negahdl.com
آخرین ویرایش:
