مصاحبه با زهرااسدی نویسنده عزیز انجمن نگاه دانلود

FATEMEH_R

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
عضویت
2015/09/05
ارسالی ها
9,323
امتیاز واکنش
41,933
امتیاز
1,139
به نام خدا

سلام دوستان
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ای رو با ناظر و نویسنده ی خوش اخلاق انجمن، خانم زهرااسدی انجام دادم و امیدوارم مورد پسندتون باشه.


آثارشون: تو بار دیگر - او بدون من


خودتونو به طور کامل معرفی کنید.
زهرا اسدی هستم. دانش آموخته حقوق. متولد دوازدهم اردیبهشت هفتاد و متولد تهران.
چرا اجتماعی و عاشقانه؟
برای من همیشه آسیب های اجتماعی جز معضلاتی بوده که فکر و روحم رو درگیر خودش می‌کرده. چه در زندگی شخصی چه در انتخاب رشته دانشگاهی و نوشتن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
. و عاشقانه به این جهت که روحیه لطیفی دارم که حتی از کنار یک خیابونِ خیس از بارون هم ساده نمی‌گذرم و حتی صدای اوج گرفتن پرنده ها می‌تونه من رو به وجد بیاره. من با نوشتن تو این ژانرها لایه های درونی خودم رو به چالش می‌کشم. سعی کردم مسایلی رو تو
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌هام بررسی کنم که کمتر بهش پرداخته شده و یا از یک زاویه دیگه بهش نگاه شده.

اسم شخصیت های رماناتون رو بر چه اساس انتخاب کردین؟
اسم شخصیت اصلی رو سعی می‌کنم تکراری نباشه یا تا حد امکان به دل همه بنشینه. و اسامی دیگر رو با توجه به شرایط مکانی و زمانی و فرهنگی خود شخصیت انتخاب می‌کنم.
از مراحل نوشتن یه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
به نظرتون کدومش سخت تره؟
قطعا انتهای
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
. من فقط دو تا از
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هام رو منتشر کردم و هنوز چند
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
دارم که فقط یک فصل آخرشون مونده و هنوز هیچ پایانی راضیم نکرده!

تاثیرگذارترین اتفاقی که در طی نوشتن رماناتون براتون افتاده، چی بوده؟
برای
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
"تو، بار دیگر" بعد از نوشتن خط پایان انقدر فشار عصبی بهم اومده بود که دستم سِر شده بود.

همین طور برای خلق شخصیت افسانه در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ِ " او، بدونِ من" خیلی اذیت شدم. زنی که نازاست، زنی که هوو داره، زنی که از طرف خانواده خودش و همسرش تحت فشاره، زنی که حتی بچه خودش در رحم زنی دیگه اس، این شخصیت ابعاد زیادی داشت که خلقش خیلی ازم انرژی گرفت و موقع نوشتن بی اختیار اشک می‌ریزم.

چه چیزی باعث می شه یه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هر چند عالی زیر سوال بره؟
خب باید ببینیم منظور از عالی چی هست؟ به نظرم رمانی که نتونه ژانرش رو درست بشناسونه موفق نخواهد بود. برای مثال گاهی داستانی رو می‌خونیم که ماورا و تخیلی نیست اما شخصیت ها فانتزی اند، در عالم واقع نمی‌شه شبیهشون رو دید، اینها صد در صد به اثر آسیب می‌زنه.
چه چیزی باعث می شه به نوشتن دلگرم بشید؟
وقتی حس کنم با رمانم تونستم حرفی بزنم و برای خواننده صرفا یک تفریح نبودم! بعد از پایان
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
اولم و همچنین الان و در حال تایپ
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
"او، بدونِ من" اینکه می‌بینم خواننده به چالش کشیده میشه و می‌تونه شبیه شخصیت های
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
رو در اطراف خودش ببینه به من دلگرمی می‌ده. اینکه برام پیام می‌گذارند که چقدر با افسانه ی "او،بدونِ من" ارتباط گرفتند برام یک دنیا می‌ارزه.

به جز نویسندگی در چه زمینه هایی فعالیت دارین؟
گاهی طراحی می‌کنم البته نه به صورت حرفه ای؛ و در زمینه تخصصی خودم هم فعالیت دارم.
تا کی قصد دارید به نویسندگی ادامه بدین؟
نمی‌شه برای نوشتن انقضا مشخص کرد. من فکر می‌کنم تا زمانی که یک نویسنده در سلامت روحی باشه توانایی خلق اثر رو داره.
هدفتون از نوشتن چیه؟
صحبت از آسیب های اجتماعی و فرهنگی. کمک به نوجوان و جوانی که راهش رو گم کرده. دقیق به خاطرم هست که خودم با خوندن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
شیوای بامداد خمـار، مسیر زندگیم رو عوض کردم. اشتباه نشه، از لحاظ عشق و عاشقی منظورم نیست! منظورم از جهت شناخت و تشخیص مسیر درسته.

به عنوان یک ناظر به رماناتون از ۲۰ چند می دین؟
ببینید از نظر من هر نویسنده ای حتی اگر بدترین نثر رو هم داشته باشه عاشقِ رمانشه. و من بی نهایت عاشق نوشته هام هستم. اما اگر از دید یک ناظر بخوام نظر بدم، وقتی
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هام رو میخونم با توجه به تاریخی که هر کدوم رو نوشتم متوجه ایرادات می‌شم و می‌فهمم هر بار چقدر پیشرفت کردم. نمی‌تونم نمره بدم اجازه بدید این به عهده خوانندگان باشه.

چقدر از زمانتون رو به نوشتن اختصاص می دین؟
قبل‌تر ها وقت آزاد بیشتری داشتم و تقریبا هر روز یک تایمی برای نوشتن داشتم. اما چند ماهی هست که به شدت سرم شلوغه برای همین
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
جدیدم دیر به دیر آپدیت می‌شه. در حال حاضر هر زمان که حالم خوش نباشه با نوشتن به بهتر شدن حالم کمک می‌کنم.

خانوادتون چه تاثیری روی روند نویسندگیتون داشته؟
من تو یک خانواده کاملا فرهنگی بزرگ شدم. پدرم هم شاعرند. و دوره ای در دانشگاه ادبیات تدریس می‌کردند. پدربزرگ و عموهایم هم همین طور. مادرم همیشه برایم از داستان های شاهنامه و مثنوی داستان سرایی می‌کرد. مسایل مربوط به آموزش های دینی و قرآنی را هم به صورت قصه و داستان به من یاد می‌داد. از وقتی یادم میاد همه اش در حال قصه سرایی بودم. انشای همه بچه های کلاس را من می‌نوشتم. یک موضوع با بیست و چند نگاهِ متفاوت! یک روز معلمم فهمید و به جای تنبیه کلی تشویقم کرد. همسرم هم همیشه خواننده
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هایم هست و به من مشاوره می‌دهند. مخصوصا در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
"تو، بار دیگر" که شخصیت اصلی رمانم یک مرد بود.

زندگی در خارج از کشور تا چه اندازه روی عقاید و همینطور طرز نوشتنتون تاثیر گذار بوده؟
تقریبا می‌تونم بگم هیچ!
با توجه به تسلطتون روی زبان انگلیسی در زمینه ی ترجمه هم فعالیتی دارین؟ اگر نه چرا؟
خیر. ترجمه یک کار کاملا تخصصیه که وقت خیلی زیادی می‌خواد. یعنی یک مترجم حرفه ای اصولا شغل دیگه ای به جز کار خودش نداره.
کاربرد ترجمه برای من در حد کمک به دوست و آشنا برای ویرایش متن های تخصصی پایان نامه و اینها بوده نه بیشتر.

تا به حال شده به خاطر تعداد تشکرای رمانتون مغرور بشید؟
مغرور نه. الحمدلله این اخلاق رو ندارم و بسیار خوشحالم که خودم رو درگیر نمی‌کنم. اما خوشحال چرا! و بیشتر از تشکر نقد و نظر خواننده ها خوشحالم میکنه.
تعریفتون از اخلاق نویسندگی چیه؟
اینکه فکر کنید اثر شما ممکنه توسط هر خواننده و در هر رده سنی خوانده بشه. برای من به شدت قلم حرمت داره.
یه توصیه به نویسندگان تازه کار؟
عزیزای دلم، هرگز هرگز هرگز خسته نشید. برای خوانده شدن ننویسید. چرا که به شدت آسیب پذیر و شکننده خواهید شد. برای اینکه از نوشتن لـ*ـذت ببرید و رشد کنید، برای اینکه حتی یک نفر با خوندن مطلب شما مسیر درست رو پیدا کنه. دلایلتون اینها باشه تا پیشرفت رو به چشم خودتون ببینید.
چطور شد که با نگاه دانلود آشنا شدین؟
پیش از نگاه دانلود به مدت یک ماه در سایت نودهشتیا عضو بودم و رمانم رو با نام "ازدواج اکرم" در اونجا منتشر می‌کردم. با وجود چند پست،
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
خواننده های خودش رو پیدا کرده بود اما اون سایت بعد یک ماه به کل بسته شد و من چون فایلی از رمانم نداشتم نتونستم ادامه اش بدم. با اینکه خیلی دوستش داشتم و موضوعش برام مهم بود. یک روز تصمیم گرفتم از نو نوشته هام رو منتشر کنم با یک سرچ ساده در اینترنت سایت رو پیدا کردم. کمی سایت رو بررسی کردم و چند
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
رو نگاه کردم تا سطح سایت رو بشناسم. که خدا رو شکر از همون اول متوجه شدم با سایت کاملا اخلاقی و حرفه ای طرف هستم. و الحمدلله از این که به خانواده بزرگ نگاه دانلود پیوستم همیشه خدا رو شکر می‌کنم.

اگه انتقاد یا پیشنهادی به تیم مدیریت دارین، بفرمایید.
قبل از هرچیز تشکر می‌کنم از مدیریت سایت و دوستان عزیزم در تیم‌های مختلف که از روی عشق و علاقه محیط سالمی رو برای تفریح و فراغت جوان های کشورمون ایجاد کردند. فکر می‌کنم اگر توجه بیشتری به کیفیت بشه و کیفیت فدای کمیت نشه باز هم از این بهتر خواهد بود.
سخن آخر...
ممنونم از پدر و مادرم که همیشه پشتیبان من بودند و من رو با اثر نویسندگان و شعرای معروف آشنا کردند. بی شک اگر چیزی هم یاد گرفته باشم از شیوه کتاب‌خوانی و آموزشی پدر و مادرم بوده. و همین طور از همسرم تشکر می‌کنم که همراهیم می‌کنه و ذهن من رو برای نوشتن آروم می‌گذاره و شرایط رو فراهم می‌کنه که با خیال راحت به نوشتنم برسم.

ممنون بابت وقتی که گذاشتین.

اینم لینک پروفایلشون
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
  • پیشنهادات
  • zansia

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/05
    ارسالی ها
    248
    امتیاز واکنش
    13,651
    امتیاز
    684
    محل سکونت
    Qom
    رمان او بدون من واقعا فوق العادس و ميشه از لا به لاش احساسات شخصيت هارو لمس كرد

    موفق باشيد نويسنده جان :)
     

    forlorn

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/14
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    89
    امتیاز
    76
    سلام وقتتون بخیر چرا رمان او بدون من ادامه نداره من به تازگی عضو این سایت شدم و دیروز با این رمان زیبا آشنا شدم از وقتی مطالعه کردم نتونستم گوشی رو کنار بذارم ولی حیف که ادامه نداره رمان نصفه هست یا نه ادامه پیدا میکنه؟ بازم ممنون از نوشتن این رمان فوق العاده زیبا و اینکه ای کاش داستان جوری میشد که افسانه هم کارای عمید تلافی کنه چون خیلی از کوتاه اومدناش اینکه با چهارتا حرف عاشقانه از کارای عمید میگذره درسته که نازا هست ولی افسانه هم خیلی زن صبوری بوده که جواب کنایه های مادر فامیل عمید نداده احترامشون نگه داشته ببخشید که طولانی شد ولی واقعا خیلی جاها به خاطر افسانه گریه کردم
     

    FATEMEH_R

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2015/09/05
    ارسالی ها
    9,323
    امتیاز واکنش
    41,933
    امتیاز
    1,139

    Jupiter

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/01/27
    ارسالی ها
    719
    امتیاز واکنش
    34,110
    امتیاز
    1,144
    امیدوارم همیشه و هرکجا موفق باشن
     

    .Mahdieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/18
    ارسالی ها
    1,565
    امتیاز واکنش
    23,200
    امتیاز
    792
    سن
    24
    محل سکونت
    ⇇کره ی خاکی⇉
    موفق وپیروزباشید...به امیدروزی که جهان پربشه ازعلاقه مندان به رمان ونویسندگانی لایق♡
     

    مهربانوی ایرانی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/11/30
    ارسالی ها
    6,382
    امتیاز واکنش
    14,551
    امتیاز
    898
    سن
    27
    سلام،خدا قوت :aiwan_lggight_blum:
    نویسنده ی محترم،خانم زهرا اسدی عزیز،رمان (
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ) جذاب و قشنگی رو دارید می نویسید که آدم از خوندنش لـ*ـذت می بره این یعنی قلم توانایی دارید،به امید مؤفقیت های روزافزونتون.امیدوارم همیشه و همه جا مؤفق باشید.همیشه عشق باشد،همیشه برکت.یا علی :aiwan_light_give_rose:
     
    آخرین ویرایش:

    ^M_A_K_I_A^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/10/23
    ارسالی ها
    2,595
    امتیاز واکنش
    17,359
    امتیاز
    813
    محل سکونت
    نگاه دانلود عزیز ... :)
    مصاحبه ی خیلی خوبی.
    با تشکر از فاطمه و زهرا اسدی
    امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق و پیروز باشین.
     

    Royamehr68

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/11
    ارسالی ها
    9
    امتیاز واکنش
    93
    امتیاز
    81
    سن
    34
    خیلی دیربه دیر پست میذارین... خیلی رمان قشنگیه ولی انقد طول کشیده که آدم ناامید میشه ازاینکه قراره ادامه داشته باشه
     

    mahaflaki

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/09
    ارسالی ها
    491
    امتیاز واکنش
    37,621
    امتیاز
    911
    موفق باشید ^^
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا