- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
به نام خدا
سلام دوستان
ای رو با نویسنده و مترجم ویژه انجمن، خانم س.زارعپور انجام دادم و امیدوارم خوشتون بیاد.
آثارشون: به خاطر هلیا _ ارواح نوستالژیک _ حلقه جادویی _ سومین دختر وارث (جلد دوم حلقه جادویی) _ ترجمه دختر اژدها _ ترجمه جذاب ترین مرد دنیا
سلام دوستان
ای رو با نویسنده و مترجم ویژه انجمن، خانم س.زارعپور انجام دادم و امیدوارم خوشتون بیاد.
آثارشون: به خاطر هلیا _ ارواح نوستالژیک _ حلقه جادویی _ سومین دختر وارث (جلد دوم حلقه جادویی) _ ترجمه دختر اژدها _ ترجمه جذاب ترین مرد دنیا
خودتونو به طور کامل معرفی کنید.
سایه هستم. بیست و یک ساله. متولد و ساکن شیراز. کارشناسی حسابداری میخونم و به نویسندگی. ترجمه و موسیقی و فیلم علاقه دارم.
چطور شد که دست به قلم شدین؟
راستش از وقتی توی مدرسه انشا مینوشتیم من نوشتن رو دوست داشتم. اما یه روز توی دوران دبیرستان با یکی از دوستام مسابقه ای گذاشتیم ک هر کدوم داستان خودمون رو بنویسیم. و از اونجا بود ک دیگه نتونستم نوشتن رو کنار بذارم.
چرا برای رمان سومین دختر وارث محدودیت سنی مشخص کردین؟
چون صحنه هایی توش داره که برای هر رده ی سنی مناسب نیست. البته هنوزم به اون قسمت هاش نرسیدم اما من وظیفه ی خودم دیدم که خواننده ها رو آگاه کنم تا هر کس تحملش رو نداره یا روانش رو آزرده میکنه نخونه. به دلیل خشونت بیش از حدی که برخی از کارکترها دارن.البته مشخص کردن رده ی سنی در همه جای دنیا رواج داره و اهمیت خاصی هم داره.
چرا رمان ارواح نوستالژیک رو نصفه رها کردین؟ قصد ادامه دادنشو ندارین؟
راستش نه. از یه جایی به بعد فهمیدم که اصلا اون چیزی نشده که میخواستم. اما در عوض ایده های زیادی دارم ک از اون خیلی بهترن و یکی یکی توی سایت قرارشون میدم.
در شخصیت سازی شخصیت های مرد و زن رمان هاتون، چه مواردی رو مد نظر دارین؟
هر کسی متناسب با شرایط زندگیش، شخصیت متفاوتی داره. مثلا کسی که بین یه خونواده ی گرم و صمیمی رشد میکنه روحیات و اخلاقش با کسی که به عنوان مثال پدر و مادرش از هم جدا شدن یا تو خونشون مدام جر و بحث بوده خیلی فرق داره. من متناسب با این قضیه شخصیت های مختلفی برای کارکترهام میسازم.
چرا در اکثرآثارتون (رمان و ترجمه) از ژانر تخیلی استفاده کردین؟
چون خیلی این ژانر رو می پسندم. ذهن من رو بیشتر به چالش میکشن و از مرز بینهایت تخیل خیلی خوشم میاد.
کدوم نظرات از طرف خوانندگانتون شما رو به چالش انداخته؟
نظراتی ک داستان های منو با رمان ها و فیلم های معروف مقایسه میکنن. مثلا برای جلد اول حلقه ی جادویی نظرات بسیار زیاد و خیلی مفصلی داشتم که اون رو با رمان نغمه ی یخ و آتش یا سریال بازی تاج و تخت مقایسه می کردن. این مقایسه ها من رو وامیداشت تا دقت بیشتری توی نوشتن بکنم. یا حتی مقایسه شدن با نویسنده های معروفی که واقعا از این مقایسه ها ممنون و خوشحال میشدم.
کدوم اثرتون ضعیف ترین بازخورد رو داشته؟ چرا؟
نسبت به انتظارم...رمان بخاطر هلیا. چون جای کار خیلی زیادی داشت و اگر الان دوباره بخوام بنویسمش از یه رمان دویست صفحه ای به بیش از پونصد صفحه افزایش پیدا میکنه. و قطعا بازخورد خیلی بهتری خواهد داشت.
مترجمی سخت تره یا نویسندگی؟ کدومو ترجیح می دین؟
قطعا نویسندگی سخت تره. اما من نویسندگی رو ترجیح میدم. چون چیزیه ک از ذهن خودم به عمل میاد و با ترجمه کردن فقط افکار و داستان های ساخته شده رو بازگردانی میکنم.
مهمترین چیزی که از مترجمی و نویسندگی یاد گرفتین، چیه؟
تلاش کردن و دقت به جزئیات.
چه وجه اشتراکی بین مترجمی و نویسندگی وجود داره؟
برای هر جفتشون باید از جمله بندی های مناسبی استفاده بشه. هر کدوم رو اگر بیش از حد عامیانه یا بیش از حد ثقیل و معیار بنویسی باعث زدگی خواننده میشه.
از انتشار کدوم یکی از آثارتون پشیمونید و ترجیح می دین حذف بشه؟
هیچکدوم.
به جز نویسندگی و مترجمی در چه زمینه هایی دستی تو کار دارین؟
آشپزی:)
به نظرتون یه مترجم خوب می تونه یه مدرس خوب هم باشه؟ یا برعکس؟
بستگی به اون طرف داره. ممکنه کسی که میتونه ترجمه کنه بتونه خوبم توضیح بده. این درمورد من صدق نمیکنه. میدونم ک نمیتونم معلم خوبی باشم. چون بعضی چیزا رو توی زبان یه جوری به خودم فهموندم که نمیتونم همونجوری واسه بقیه هم توضیح بدم.
تحصیلات خاصی در زمینه ی ترجمه زبان دارید؟
خیر.
درآمد زایی از طریق مترجمی راحت تره یا نویسندگی؟ چنین قصدی دارید؟
فکر میکنم از مترجمی. و بله قصدشو دارم:)
یه جمله ی کوتاه یا ضرب المثل به زبان انگلیسی؟
A friend in need, is a friend indeed.
دوست حقیقی اونیه که موقع نیاز پیشت باشه.
چطور با انجمن نگاه دانلود آشنا و عضو شدین؟
با سرچ و گشت و گذار در گوگل:)
اگر پیشنهاد یا انتقادی به تیم مدیریت دارید، بفرمایید.
ایشالا موفق باشید.
توصیه به نویسندگان تازه کار؟
هیچوقت سعی نکنید از روی ایده ی کسی بنویسید. هیچ عجله ای هم در کار نیست. فکر کنید. مشورت کنید. ایده ی تازه بسازید.
دست از سر تاریکی و شیطان و پسراشو اهل و عیالاشم بردارین. هم برای اسم هم برای القاب شخصیت ها. دیگه زیاد شده. همه داریم میبینیم. تک و خاص باشین:)
سخن آخر...
امیدوارم سایت نگاه دانلود روز به روز بیشتر پیسرفت کنه. و ممنون که منو برای مصاحبه انتخاب کردین.:)
ممنون بابت وقتی که گذاشتین.
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
انجمن کتاب و رمان نویسی نگاه دانلود