- عضویت
- 2015/09/05
- ارسالی ها
- 9,323
- امتیاز واکنش
- 41,933
- امتیاز
- 1,139
به نام خدا
سلام دوستان
مصاحبه ای رو با نویسنده دوست داشتنی انجمن خانم لیلی تکلیمی انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون باشه
آثارشون:گل حسرت،دنیای پنهان،پشت کوه،کابوس های شب امتحان
خودتونو به طور کامل معرفی کنید؟سلام دوستان
مصاحبه ای رو با نویسنده دوست داشتنی انجمن خانم لیلی تکلیمی انجام دادم امیدوارم مورد پسندتون باشه
آثارشون:گل حسرت،دنیای پنهان،پشت کوه،کابوس های شب امتحان
لیلی تکلیمی هستم، متولد سی ام تیر 1352 تهران. همسر و سه فرزند دارم، دو پسر و یک دختر
درمورد رمانای درحال تایپ وکامل شدتون به طور مختصر توضیح بدین
درنودهشتیا دو رمان کامل شده داشتم که برای دانلود رفته بود روی صفحه اصلی، دنیای پنهان و پشت کوه
بی رنگ هم درحال تایپ بود که بعد از خروجم از نودهشتیا اون رمان رو حذف کردم و دیگه جایی ادامه ندادم تا ان شالله برای چاپ آماده بشه
گل حسرت رو هم در نودهشتیا شروع کردم اما بعد از عضویت در نگاه دانلود در همین انجمن ادامه دادم که یک جلدش کامل شد و برای دانلود رفت صفحه اصلی، جلد دوم هم که درحال تایپه. کابوس های شب امتحان رو هم توی نگاه دانلود شروع کردم که به امیدخدا و با همکاری دوستان کامل خواهد شد ان شالله.چون همون طور که در ابتدای رمان هم عرض کردم در نوشتن این رمان از دوستان هم درخواست کردم که مشارکت کنند و تا الان فاطمه (برنو) بیش از همه و مهسا و زینب دخترم که با نام کاپیتان زی زی در انجمن حضور داره یک پست برای این رمان ارسال کردن.
درحال حاضر رمان گل حسرت توی کانالم هم درحال تایپه و تصمیم دارم در آینده رمان بیراهه رو در نگاه دانلود شروع کنم ان شالله.
زمانی که اولین رمانتون رو نوشتین فکرشومی کردین به این جایگاه برسید؟
هنوز به جایگاهی که مدنظرمه نرسیدم و این نظر لطف شماست که جایگاهی برام متصورید.
خانوادتون چطور ازتون حمایت می کنن؟
همین که به من فرصت می دن تا زمانی طولانی در اختیار خودم، نوشته هام و فضای مجازی باشم بزرگترین حمایته، اما گاهی هم به این شکل که وقتی گرهی در ذهنم ایجاد می شه باهاشون مشورت می کنم و گزینه های موجود رو بررسی می کنیم تا بهترینش رو انتخاب کنم.
چه چیزی باعث شد فکر کنید می تونید نویسنده خوبی بشید؟
من همیشه فکر می کردم خداوند هرکسی رو که آفریده رسالتی براش درنظر گرفته، وقتی می تونم ذهنیاتم رو درقالب داستان یا شعر ارائه بدم حتما رسالتم همینه و باید سعی کنم به بهترین نحو ممکن انجامش بدم.
الگوتون درنویسندگی چه کسیه؟
من آثار نویسندگان زیادی رو مطالعه کردم و بسیار دوستشون دارم اما حقیقتا الگویی در نویسندگی ندارم و سعی می کنم خالق یک الگوی جدید باشم کما این که برای اولین بار سعی کردم ذهن مخاطب رو با واژه ی «پاک نگاری» آشنا کنم.
از کدوم رمان های چاپی ومجازی خوشتون می یاد؟
رمان های چاپی که کلیدر، هری پاتر، دلتورا، دموناتا، بلندی های بادگیر و خیلی های دیگه که شمارشون از دستم خارج شده. از مجازی ها هم البته هنوز چیزی به دلم چنگ نزده و کار بی ایراد هنوز ندیدم.
به نظرتون نویسندگی در فضای مجازی آینده ای داره؟
اگه نویسنده ی مجازی خودش رو ملزم کنه که بهترین کار رو ارائه بده مطمئنا آینده از آن فضای مجازیه چون مهمترین امتیازش ارتباط با مخاطبه.
کی قصد دارین نویسندگی رو کنار بزارید؟
فکر نمی کنم کنار بذارم. اون قدر ایده توی ذهنمه که احتمالا تا لحظه ی آخر عمرم خواهم نوشت.
ازچه سبکی خوشتون می یاد وخودتون ازچه سبکی اسنفاده می کنید؟
من از علمی تخیلی بسیار خوشم میاد و البته فانتزی وحشت از نوع هری پاتر و دلتورا رو هم دوست دارم. من از تمام سبک ها استفاده می کنم و تاهمین الان هم علمی تخیلی، هم طنز، و هم اجتماعی عاشقانه در کارنامه ی خودم دارم.
اسم اولین رمانی که نوشتین چی بود؟
شرط. که توسط انتشارات آوای کلار منتشر شد ولی اولین رمان مجازیم دنیای پنهان بود.
قصد چاپ کردن رمان هاتونو دارین؟
اگه خدا بخواد بله.
ازکدوم رمانتون بیشتر خوشتون می یاد؟چرا؟
پشت کوه رو خیلی دوست دارم چون موقع نوشتنش واقعا شاد بودم و از این که این شادی به مخاطب هم القا می شه حس خوبی داشتم. من هرشب قبل از ارسال پست ها اون ها رو باصدای بلند برای همسرم و بچه هام می خوندم تا اگه نیاز به اصلاح داره انجامش بدم و هرگز فضای پر از خنده ای که حاکم می شد رو فراموش نمی کنم.
اسم مثبت ترین ومنفی ترین شخصیتی که خلق کردین بگید.
مثبت ترینش بردیا - بی رنگ، زینب - پشت کوه و منفی ترینش یاشار - بی رنگ، الهه - گل حسرت.
ایده ی کابوس های شب امتحان چطور به ذهنتون رسید؟
سال چهارم دبیرستان بودم که حس کردم تمام اسامی عجیب و غریبی که حفظ کردم مدام توی ذهنم تبدیل به قصه می شن. یادم میاد که یک دفترچه برداشتم و قسمت هایی از اون رو نوشتم و دادم به دوستانم خوندن و دفتر من بین بچه ها دست به دست می شد و همه بلند می خندیدن. توی امتحان زیست شناسی بیشتر اسامی که توی رمانم نوشته بودم اومد و بچه ها خوشحال بودن از این که رمانم رو خوندن. همیشه باخودم می گفتم اگه مطالب درسی به این شکل جذاب سازی بشه هیچ کس از درس و مدرسه بیزار نمی شه و تصمیم گرفتم خودم شروعش کنم و بنیانگذار این سبک باشم.
رمان گل حسرت رو براساس واقعیت نوشتین؟
نه نه به هیچ وجه. درواقع تمام ماجراها و شخصیت های گل حسرت مخلوقات ذهنی من هستن و هرگز چنین افرادی با چنین ماجراهایی وجود نداشتن. اما چارچوب داستان ریشه در واقعیت داره، یعنی وقایع تاریخی، مکان ها و تغییر و تحولات اجتماعی که به تصویر کشیدم کاملا مستند و حقیقیه. بسیاری از این وقایع رو به صورت شاهد عینی در جریانشون بودم و بسیاری دیگه رو با سرچ در اینترنت مستندسازی کردم.
اسم این رمانو برچه اساس انتخاب کردین؟
من ابتدای داستان هم توضیح دادم که گل حسرت گلیه که با اولین نسیمی که بوی بهار داره می شکفه ولی به بهار نرسیده پرپر می شه. کنایه از انسان هایی که زود قضاوت می کنند و زود تصمیم می گیرند، برای همین دچار ناکامی و شکست می شن.
چی باعث شد این رمانو در دوجلد بنویسید؟ سرتاسر داستان شرح یک قصه ست و فقط برای سهولت در خوندنش دوجلدیش کردم، مخصوصا این که بسیاری از دوستان مدام می پرسیدن کی تموم می شه و ما فقط می تونیم پی دی اف بخونیم، من هم ترجیح دادم جلد اول رو بدم بخونن تا وقتی که جلد دوم آماده می شه. دلیل دیگه ای هم البته داشتم که می خواستم چاپ کنم و به من گفته شد ادامه ش رو نباید در فضای مجازی بذارم ولی خب، من نتونستم مخاطبم رو بازیچه ی امیالم قرار بدم.
تعداد تشکرای پستای رمانتون تاچه حد براتون اهمیت داره؟
دروغه اگه بگم اهمیتی نداره. درواقع حتی یک نفر اضافه یا کم شدن هم برام واقعا مهمه و به چشمم میاد.
نوشتن داستان کوتاه سخت تره یارمان؟
رمان
اهل شعروشاعری هم هستین؟
بله
به نظرتون چطور می شه از نویسندگان حمایت کرد؟
با خوندن کتاب هاشون و با پی گیری آثارشون. اگه کار یک نویسنده رو می پسندیم بهتره ازش قدردانی کنیم و بگیم که زحماتش برامون ارزشمنده. واقعا بی انصافیه که از نگـاه دانلـود یانوشته ای لـ*ـذت ببریم، دسترسی هم به نویسنده و خالق اون اثر داشته باشیم اما از گفتن خسته نباشید بهش دریغ کنیم.
به نظرتون سازنده ترین نقد چه نقدیه؟
نقدی که حاوی نقاط ضعف و مثبت داستان به صورت توأمان باشه، نه فقط نقاط ضعف و نه فقط نقاط قوت. درواقع فقط نقدهایی که وارد جزییات رمان می شن از ارزش بالایی برخوردارند و نقدهایی که به کلی گویی می پردازند فاقد ارزش هستن.
از خوانندگان رمانتون چه انتظاری دارید؟
صبور باشن و نظرشون رو به من تحمیل نکنن. من می تونم پذیرای هرنقد مثبت یا منفی باشم و حتما به نظرات تک تکشون اهمیت می دم ولی این که کسی به من بگه از چارچوب های خودم تخطی کنم یا طبق سلیقه ی اون ها به ماجراهای داستان و روابط شخصیت ها بپردازم واقعا اذیتم می کنه.
امسال از نمایشگاه کتاب خریدکردین؟اگه آره کتابی هم خریدین؟
بله بازدید کردم. متأسفانه نمایشگاه کتاب شده مصداق بارز این ضرب المثل که سال به سال دریغ از پارسال! هیچ کتابی که دست و دلم به خریدنش بره پیدا نکردم، برخلاف پارسال که وقتی خونه رسیدیم تا سه روز دستم درد می کرد بس که کتاب بار کرده بودم. درواقع بهتره از خریدهای پارسالم بگم که یک سری کتاب در باب فلسفه بود که خریدیم و همچنین چندجلد کتاب برای فرزندانم.
هرزمان شکست خوردین چه عکس العملی نشون دادین؟
معمولا تا مدتی دپرس می شم ولی شکر خدا همیشه بدون کمک دیگران برگشتم و پرقدرت تر ادامه دادم.
تابه حال شده به نویسندگی به چشم یک شغل نگاه کنید وبخواید از طریقش درآمد زایی کنید؟
بدم نمیاد، ولی خب امکانش برام مهیا نیست.
نویسندگی اولویت چندم زندگیتونه؟
دوم. اولیش همسر و فرزندانم هستن
چطور با انجمن آشنا شدین؟
وقتی در نودهشتیا بودم یکی از دوستانم بهم پیام داد که نگاه دانلود کتاب پشت کوه رو توصیه کرده. آدرس رو ازش گرفتم و سر زدم، دیدم انجمن صمیمی و خوبیه. متأسفانه درباره ی انجمن نگاه دانلود توی انجمن نودهشتیا با دوستانم حرف زدم و اطلاع نداشتم که این خلاف قوانینه و از اون جا بن شدم. ترجیح دادم توی همین نگاه ادامه بدم چون آرامش بیشتری داشتم
ازتیم مدیریت انجمن چه انتظاراتی دارید؟
تا همین لحظه تیم مدیریت عالی عمل کرده، اما خب امیدوارم رمانهای این انجمن بیشتر تحت نظارت قرار بگیرند و از تولید هرزنامه جلوگیری بشه تا سطح انجمن ارتقا پیدا کنه.
یه توصیه به نویسندگان تازه کار؟
رؤیاهاتون رو هر زمان و هرکجا که هستید ثبت و یادداشت کنید اما برای اشتراک گذاریشون عجله نکنید.
مهم ترین چیزی که باعث دلسردشدنتون از نویسندگی می شه چه چیزیه؟
این که مخاطبینم به جای تعمق و تفکر در نوشته هایی که با مطالعه و تحقیق و زحمت زیاد خلقشون کردم بخوان به یک سری مسائل پیش پا افتاده و سطحی مثل روابط عاشقانه ی کارکترها دقت کنن و بابتشون سرزنشم کنن که چرا کم نوشتم، یا بیشتر نپرداختم و......
برای آیندتون چه برنامه ای دارین؟
من به وظیفه م عمل می کنم، آینده خودش ساخته می شه
حرف آخر...
خودمون رو قضاوت کنیم، دست از قضاوت دیگران برداریم. همین. موفق باشید و ممنونم از لطف شما
ممنون بابت وقتی که گذاشتین
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
تالار نقد نگاه دانلود
دانلود رمان و کتاب های جدید
آخرین ویرایش: