مصاحبه با YASHAR نویسنده عزیز انجمن نگاه دانلود

FATEMEH_R

نویسنده انجمن
نویسنده انجمن
عضویت
2015/09/05
ارسالی ها
9,323
امتیاز واکنش
41,933
امتیاز
1,139
به نام خدا

سلام دوستان
مصاحبه ای رو با نویسنده،کارگردان و فیلم نامه نویس انجمن آقا YASHAR عزیز انجام دادم امیدوارم خوشتون بیاد

آثارشون: من یاشار هستم-آشویتس در من است
خودتونو به طور کامل معرفی کنید
من خودم هستم دیگه البته نه اونی که قرار بود باشم اونی هستم که هرکسی خیال میکنه همونم که البته خیال میکنه اما خودم هستم مطمئن باشید دیگران خیال میکنن شما جدی نگیر
استارت شما برای نویسندگی چی،چه کسی ویا کجا بود؟
استارت نویسندگی من خیلی ساده بود بعد از سالها خوندن یک روز تصمیم گرفتم بنویسم توی اتاق خودم و کتابهای شکسپیر خیلی تاثیر گذار بود، شکسپیر طوری مینویسه که همه احساس می کنن میتونن نویسنده بشن مبانی ها و کلمه ها و واژه هاش آنقدر ساده ،دم دستی و واقع گرا هست که آدم خیال میکنه میتونه مثل اون دو روزه یه داستان 200 صفحه ای نوشت اما.. چو عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به نظرتون نقطه ی اوج یک نویسنده کجاست؟
نقطه اوج یه نویسنده اونجایی هست که روی خواننده تاثیر بزاره شادش کنه ، اشکشو در بیاره ، به فکر ببرتش ، وقتی که خواننده با میـ*ـل و بدون توقف کتابشو کلمه به کلمه و صفحه به صفحه بخونه و پس از خوندن هر فصل به دور دست خیره بشه و اتفاق های کتاب رو برای خودش تصویر کنه و پس از تموم شدن کتاب بجای اینکه بگی آخیش بالاخره تموم شد ، با خودش بگه حیف تموم شد، به نظر من این نویسنده در اوج قرار داره.
بهترین مشوق وحتی مخالف شما برای نویسندگی چه کسانی یا چه چیزهایی بودن؟
نویسندگی رو اگر یک مقوله جدی و اصلی در زندگی تعریف کنیم بدون شک کاراکتری که در آدم به وجود میاد با اونی که قبل بوده فرق خواهد داشت چون نویسنده با آدمای قصه اش با محتوای موضوعاتش با درگیری های روحی و روانی رمانش با مردم خیالی قصه هاش درگیر می شه مشکلاتشونو حل میکنه اوناروبا احساسات و قلیان های درونیشون همراهی میکنه ، اشک ها و لبخند ها شون رو شکل و رنگ و فرم میده چنین شخصی طبیعتاً نمیتونه مثل آدم های عادی تک بعدی باشه و آدم های چند بعدی آدمهای مرموز، جالب و غیرقابل پیش بینی هستن ، نه گریشون ساعت داره نه خندشون زمان مشخص البته اگر نویسندگی هدف نباشه، یعنی کسی نویسندگی رو بخاطر به چشم دیگران دیده شدن یا معروف شدن انتخاب نکنه در چنین افرادی تاثیر مثبت که نداره بماند، بسیار هم مخرب هست
نویسندگی چه تاثیری روی زندگی شخصیتون گذاشته؟
اثری که نویسندگی در من گذاشته مثل مسکن برای یه سر درد میگرنی هست،
اگه مجبور باشین بین نویسندگی و عشقتون یکی رو انتخاب کنید انتخابتون چیه؟
آزادترين و ظريف ترين شعور معمولاً تا بدانجا قد نمي دهد كه ميان دو امر، آني را برگزيند كه در گزينش آن به ناچار سود بيشتري باشد. ما در چنين مواردي، برمي گزينيم فقط از آن رو كه ناگزير به گزينش هستيم.
نيچه

هدفتون از نوشتن چیه؟
نوشتنم اول برای این هست که نویسندگی خیلی جاها از درد هام و درگیری های ذهنی من کم میکنه و بهم آرامش میده و بعد اینکه دوست دارم خالق لحظاتی باشم که دلم میخواست تجربه کنم و یک جور پدیدآوردن رویاهای دست نیافتنیم هست و اخر اینکه نوشتن نه هدف هست ونه مقصد نوشتن مثل پیاده روی در یک جاده بدون انتهاست هرچه پیش میری به منظره هاو چشم اندازهای زیباتری میرسی و تمامی نداره،
اگه بهتون بگن دیگه حق نوشتن ندارید چه حسی بهتون دست می ده؟
اگه یک روز بهم بگن حق نوشتن نداری؟ بستگی داره کی بگه چرابگه چطور بگه اما فکر نمیکنم به حرفش گوش بدم برای بعضی ها نوشتن مثل هوا برای نفس کشیدن لازمه البته من خودم رو نویسنده نمیدونم فقط به عنوان کسی که نوشتن رو دوست داره اینو میگم ،هرگز به خودم اجازه نمیدم از دیدگاه یه نویسنده حرفه ای حرف بزنم چون نیستم و اگرمینویسم فقط و فقط شروع یک تجربه شیرین هست همین پس سعی میکنم جوری بنویسم که به کسی بر نخوره و بهم نگه که ننویس.
اینکه می گن نویسنده ها روحیه ی لطیفی دارن تا چه حد در مورد شما صدق می کنه؟
در مورد من که اصلا صدق نمیکنه من بسیار پرخاشگر و عصبیم البته شاید بخاطر اینه که من نویسنده نیستم اما نویسنده ها هم مثل بقیه آدمها میتونن بد یا خوب باشن میتونن روحیه ای لطیف یا زمخت داشته باشن البته شاید نظر شما بیشتر درباره نویسندگان رمنس یا همون
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
نویس های درام و عاشقانه باشه که یکم نظر من در مورد اینجور افراد بابقیه متفاوته اونها از نظر من دو دسته هستن :یا آدمایی هستن که هم به خودشون هم به دیگران دروغ های شاخ دار عاشقانه میگن اما دروغاشون شیرینه و به کسی برنمیخوره حتی بعضی از خواننده ها دروغ هاشونو دوست دارن ، یا کسایی هستن که تجربه یک شکست عاطفی اونهارو به وادی نویسندگی کشونده که گاهی سیاه گاهی سفید گاهی خاکستری هستن و روحیه یک نواقت ندارن صبح تصمیم به نوشتن یک
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
عاشقانه میگیرن که توش پر از حس تازه و ناب دلدادگیه ، شب کنارش میزارن و از درد جدایی و حس انتقامی سخت می نویسن پس همه جورش هست هم لطیف هم خشن، آدمی هستند دیگر ، چونان من چونان تو....
ممکنه یه روز داستان زندگی خودتون رو بنویسید؟
بله مینویسم اگه خدا عمر بده و بتونم تا 60سالگی زندگی کنم مطمنم اگر بنویسم خواندنی خواهد بود.
موضوع وشخصیت اصلی
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
من یاشار هستم تا چه حد به زندگی شخصیتون نزدیکه؟

خیلی دور خیلی نزدیک
به جز نوبسندگی در چه زمینه هایی فعالیت دارین؟
کهنه روییییی میخریم، سماور کهنه میخریم ، پیر زن خفه میکنیم ،آب حووووض میکشیم، :aiwan_light_clapping:
بودن در فضای نویسندگی و تنفس عرصه ادبیات داستانی و نمایشی برای من پالایش روح و روان رو به همراه داره دراین فضا ها با دوستانی آشنا شدم و با بزرگانی گفت و شنود و رفت و آمد داشتم که حاظر به ازدست دادنشون نیستم اما برای امرار معاش بلعخره فعالیت های اجتماعی و اقتصادی لازم هست من هم باید برای زندگجی کردن کار بکنم.

اهل شعر و شاعری هم هستین؟
بله من خیلی شعر دوست دارم و ادبیات رو با شعر شناختم :aiwan_light_cray2:
چطور پایانی رو می پسندین؟
اگر درست حدس زده باشم منظورتون پایان داستان هست و اگر این باشه، من پایانی رو دوست دارم که نویسنده از اول تصمیم نگرفته باشه که چطور به پایان برسونه ، چون یه خواننده حرفه ای اینو میفهمه و به خوبی از خوندنش لـ*ـذت نمیبره پایانی خوب هست که مثل زندگی در لحظه اتفاق بیوفته خود قهرمان های داستان پایان رو با رفتارو اتفاقات کاملا ناب که رقم بزنند و خواننده وقتی به آخر میرسه اینو حس کنه که سرنوشت داستان خودش رقم خورده نه به دست نویسنده ، مثل گایال ، مثل افسانه مادری ، مثل عروس فرنگی و..
بیشتر
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
می خونید یا می نویسید؟

بیشتر میخونم البته خیلی مجال کم شده اما همیشه تشنه خوندن هستم ، مجازی که خیلی کم میخونم تقریباً نمیخونم اما چاپی بله و خیلی زیاد هستن اما استفنی میر ، جکی کالینز ، تام کلنسی ، زرین کوب ، خلج و....
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ها و نویسندگان مجازی و چاپی مورد علاقتون؟

مجازی که خیلی کم میخونم تقریباً نمیخونم اما چاپی بله و خیلی زیاد هستن اما استفنی میر ، جکی کالینز ، تام کلنسی ، زرین کوب ، خلج و....
به نطرتون نویسندگی در فضای مجازی چه آینده ای می تونه داشته باشه؟
خیل رک بگم هیچ آینده ای نداره اگه منظورتون چاپ شدن کتاب نویسدگان باشه این هدف اصلا هدف خوبی نیست که البته در فضای مجازی هم به ندرت اتفاق میفته در فضای مجازی فقط تجربه و بازتاب خواننده ها در مختصاتی کوچک از دریای بزرگ ادبی جهان هست، بی تعارف با تمام کستردگی و بی حدو مرز بودن دنیای مجازی راهی به جایی نداره وبیشتر استعداد سوز هست تا اسستعدادپرور ، و متاسفانه .. بگذریم.
در مورد اسم
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
آشویتس در من است و دلیل انتخابش توضیح بدین

آشویتس یک تاریخ هست یک لایه غم انگیز و درد آلود جهان گذشته ما هست درحال نوشتن اپیزوت های یک درام نمایشی بودم که دیدم جای کاربیشتری داره باید درموردش بیشتر بدونم و بخونم و بشناسم و وقتی درگیرش شدم بهتر دیدم اول کامل بنویشمش بعد از دل حوادث و ماجراهای روحی و روانی و زندگی توماس ،اونایی که برای نمایش ، زیبا و تاثیر گذار هست رو در بیارم و جان ببخشم البته نیاز به پرداخت بیشتری داره که دارم سعیم رو میکنم.
چرا مدتی نوشتن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
در حال تایپتون روبه تعویق انداختین؟

مشکلات و گرفتاری های زندگی که گاهی مجال نفس کشیدن هم به آدم نمیده چه برسه به پرداختن به تمایلات ذهنی
چطور نقدی رو می پسندین؟
نقدی که از سر دلسوزی باشه و پشتوانه مطالعاتی داشته باشه چه منفی چه مثبت ، رک و بی پرده باشه
کوبنده ترین نقدی که بهتون شدچی بود و شما چه عکس العملی نشون دادین؟
جلوی 20 نفر بهم گفت: یه چیزو بهت میگم آویزه گوشت کن بچه ازتو نویسنده در نمیاد پاشو برو دنبال کارت
منم یه لبخند زدم و پاشدم اومدم بیرون و باکمال پر رویی جلسه بعد زودتر ازهمه تو کلاسش بودم و...

برای بهتر شدن کیفیت
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ها چه پیشنهادی دارین؟

پیشنهاد که چی بگم یکم در نوشتن عجله نکنن من نمیدونم چطور یه آدم 14 ساله
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
عاشقانه مینویسه اونم نه یکی نه دوتا بهتره یکم مطالعه بیشتر جای نوشتن رو بگیره فقط خوندن و تجربه در زندگی هست که میتونه کیفیت رو بالا ببره ، درفضای مجازی کسی (با اون سن کمش) عاشق یکی میشه(اون هم مجازی)شروع به نوشتن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
میکنه یه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
عاشقانه و.. یک هفته بعد دعواشون میشه یه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
دیگه شروع میکنه با هوای جدایی ، اگر این دوستان یک کم بیشتر تحمل کنن فکر میکنم این تجربه ها در وجودشون ته نشین بشه مطمئن باشند یک جایی یک جوری بهتر و سنجیده تر جواب میده.
نظرتون در مورد صحنه های +۱۸در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ها چیه؟چطور می شه اینطور صحنه ها رو در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ها کمتر کرد؟

در مورد صحنه هایی که گفتید ببینید ما همه انسانیم و این قضیه در ضمیرهمه ما ها نهاده شده ،کسی نمیتونه منکر این نیاز انسان بشه ،فضایی مثل
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
که یک فضای آرمانی در زمینه عواطف و نیاز های روحی انسان هست میتونه بستر مسایل جنـ*ـسی رو هم فراهم کنه دلدادگی یک واکنش روحی هست که انتقال این حس میتونه از طریق فیزیکی و...جذاب تر به نظر بیاد اما بکارگیری اون بدون درنظر گرفتن شرایط موقعییت و هنجار های جامعه، خیلی خوب نیست این همون مساله ای هست که من در سوال قبلی شما در مورد کیفیت
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
گفتم، اگه آثار چاپ شده نویسندگان خوب رو مطالعه کنید از این فضاها درونش هست اما با استفاده از ایهام و اشاره که فقط باتجربه و مطالعه به دست میاد پس نتیجه اینکه نباید نیاز چنین چیزی رو در آثار ادبی نادیده گرفت اما باید درست و اصولی بکارشون گرفت، عریانی واژه ها و بی پروایی در خلق چنین فضاهایی اثرخوبی نداره.
نوشتن نمایش نامه سخت تره یا
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
؟

البته که نمایشنامه سخت تره چون هرکلمه و هر فضایی که مینویسی باید قابلیت اجرا داشته باشه باید جوری بنویسی که صحنه از ریتم نیفته در نمایشنامه همه چیز جان دارن و هرچیز حتی جزیی ترین چیز به چشم میاد و مهمتر ازهمه اینکه در نمایشنامه همه چیز رنگ دارن، نور دارن و باید به چشم بیننده بیاد در نمایشنامه فرصت برای شرح یک موضوع نیست همه چیز باید گویا باشه همه چیز باید در آنه زمان اثر خودش رو بزاره اونجا نه از فلش بک های متداول در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
خبری هست نه دانای کلی مثل یک اثر مکتوب وجود داره که ماجرا رو تعریف کنه، نوشته ها از کاغذ برلب های بازیگر میاد و بازیگر با اون کلمات حس میگیره حرکت میکنه و مخاطب همه اینهارو نگاه میکنه، دیگه خودش مثل خواننده
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
تصویر دلخواهشو نمیسازه، قهرمانش جلوش داره بازی میکنه رنگها براش انتخاب شده هستن حتی لباس ها و حرکات و چقدر سخته نظر 500 نفرتماشاچی رو با یک فضاسازی واحد به نمایشت جلب کنی.
فقط نمایش نامه می نویسید یا خودتون هم بازی می کنید؟
من تخصص و پیگیرهام در مورد نمایش نامه هست و از نوشتن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
بیشتر هدفم کسب تجربه هست همین و دوست دارم بنویسم بازیگر خوبی نیستم.
ترجیح می دین رماناتون چاپ شن یا به صورت نمایش نامه در بیان؟
اگه بتونم نمایشنامه خوبی ازشون در بیارم خیلی خوبه چاپ شدن منو راضی نمیکنه هیچ لطفی در چاپ شدن نمیبینم واگرنه میشه با دو میلیون تومن و در مدت یک هفته کتاب چاپ کرد مثل آب خوردن اما که چی؟
چه انتظاری از خوانندگان رمانتون دارید؟
انتظار دارم بخاطر وقتی که میزارن و میخونن و راضیشون نمیکنه منو ببخشند
چطور با انجمن نگاه دانلود آشنا شدین وموندگار شدین؟
به پیشنهاد یکی از دوستان و پیدا کردن دوستان خوب در این انجمن
یه پیشنهاد یا انتقاد از تیم مدیریت انجمن؟
پیشنهاد که در اون حد نیستم انتقادی هم ندارم ،موفق باشند
برای آیندتون چه برنامه ای دارین؟
تا چه پیش آید از این پس ما که در تلاشیم و تکاپو
بزرگ ترین آرزوتون چیه؟
دیدن روی ماه مادرم که در این دنیا آرزویی بیش نخواهد بود و دوست دارم این آرزوی ابدی من باشه.
حرف آخر...
درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی‌ روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام...
تو هر چه میخواهی‌ مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی‌ احساس.......

نمیــــــــفروشــــــــــم..!


ممنون و معذرت میخوام بخاطر پر گویی.
باقی بقایتان یاشار


ممنون بابت وقتی که گذاشتین

اینم لینک پروفایلشون

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • لیلی تکلیمی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2015/12/30
    ارسالی ها
    785
    امتیاز واکنش
    20,382
    امتیاز
    661
    محل سکونت
    تهران
    بسیار عالی بود. ایشون نویسنده ی توانا و خوش فکری هستن و امیدوارم با قدرت به کارشون ادامه بدن. ممنون از آقایاشار و فاطمه عزیز به خاطر این مصاحبه ی زیبا.
     

    م . میشی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/04
    ارسالی ها
    2,751
    امتیاز واکنش
    31,388
    امتیاز
    846
    محل سکونت
    خوزستان
    تشکر از فاطمه جان و با عرض ارادت و خسته نباشید خدمت آقا یاشار و سپاس از ایشون که قبول زحمت فرموده و در این مصاحبه شرکت کردند

    با آرزوی موفقیت برای ایشون
     

    Behnam_Rastaghi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/07
    ارسالی ها
    747
    امتیاز واکنش
    16,563
    امتیاز
    671
    محل سکونت
    گرگان
    خیلی عالی بود،از پاسخ های آقا یاشار بسیار لـ*ـذت بردم و از زحمت های فاطمه خانوم هم بسیار تشکر میکنم خسته نباشید
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا