سلام!
اول از همه باید یه تشکر جانانه بکنم ازتون که این متن به این بلند بالایی رو نوشتید ! و دوم لازم دیدم چند تا نکته رو متذکر بشم که از اشتباه دربیاید :)
نکاتی که درمورد علائم نگارشی، باور پذیری، مقدمه، جلد، شروع، خلاصه و نام رمان گفته بودید رو قبول دارم و قبل از نقد ، مطمئن بودم با یه همچین چیزی روبهرو میشم ! اما در مورد شخصیت پردازی ، واقعا متاسفم که همچین دیدی رو در نظر شما به وجود آوردم !
۱.اتفاقات، لحن های بیان و همینطور تناسبشون با مقام رو قبول دارم ولی در ۹۰% مواقع، با برنامه ریزی و اتفاقاتی که قراره تو رمان اتفاق بیوفته سعی کردم سنخیت داشته باشه و توی جلد های بعد صددرصد به دلیلشون پرداخته میشه!
۲.یه جایی از رمان نوشته بودم برای راحتتر تصور کردن حرکات ساگور، مجبور به تشبیه بعضی حالت ها به انسان هستم. مثل دست به جای بال یا همون لبخند محجوب. مجبور بودم، خواننده انس نمیگرفت!
۳.دارکالس...خب نمیتونم بگم چون رمان لو میره! ولی بدونید حساب شده بود!
۴.سومبل در بعضی مواقع واقعا احساس ضعف میکرد! مثل اونجایی که از کتابخونه بیرون میاد و... ! اگه دقت میکردید توی کتاب خونه با موجودی روبهرو میشد که حرکات و رفتار هاش رو کاملا غیرارادی میکرد! و اینو هم بگم هر چقدرم سنگ محکمی باشی بعضی وثت ها ترک بر میداری!!!
۵.مورد آخر که وافعا تعجب کردم ، پسر بودن جونیا بود! جونیا دختره ، لحن چاله میدونی و لاتش هم باز برنامه ریزی شده است!!
شدیدا پیشنهاد میدم جلد های بعدی رو هم بخندید تا متوجه بشید چرا اینطور در برابر شخصیت هام ایستادم !
بازم متشکرم:)
نکات خوبی رو متذکر شده بودید و...ممنون
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
تالار نقد نگاه دانلود
دانلود رمان و کتاب های جدید