نقد رمان معرفی و نقد رمان طلوعی از پس فراموشی| الهه یخی کاربر انجمن نگاه‌دانلود

[الهه یخی]

نام رمان: طلوعی از پس فراموشی
نام نویسنده: الهه یخی
ناظر رمان: زهرا اسدی
ژانر: عاشقانه، تخیلی

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

خلاصه:
هیچکس نمی‌دونه تیارانا مرده یا نه؟ تنها کلید پیروزی این نبرد حالا از بین رفته و کاری از کسی بر نمیاد. نیروهای تاریکی همه رو اواره کردن؛ ولی اینجا پایان کار همه‌ست؟
چرا تیارانا تبدیل به ملوری شده بود، چه اتفاقی در گذشته‌های دور افتاده و جادوگر رو به انتقام وا داشته؟ چه بلایی سر تیارانا اومد؟ کارل واقعی کیه؟ و...
اون چشم‌های سبز وحشی متعلق به کیه؟

عزیزان دلم ممنونم که همیشه همراهیم کردین و با نظراتتون بهم دل‌گرمی دادین؛ ازتون می‌خوام رمانم رو نقد کنین تا من بتونم رمان بهتری رو تقدیم نگاه‌های زیباتون کنم.

 

[«n-i-y-a»]

به نام خدا​

​

نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
-عزیزم ادامه بده
-خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
-تند تند پست بزار
-تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
و...........

برای درخواست نقد توسط "شورای نقد انجمن نگاه دانلود" می توانید به تاپیک زیر مراجه نمایید:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

موفق باشید .
مدیریت بخش نقد

​

​

 

[Ayt@z]

من دو جلد اول رمانت رو خوندم و جلد سوم رو هم دنبال میکنم یکی از نقاط قوتی که من بیشتر توی جلد سوم مشاهده کردم و امیدوارم که بیشتر در رمانت ازش استفاده بشه معماهایی که خواننده رو مشتاق به ادامه خوندن میکنه و هیجان داستان رو کمی بالا میبره. اما یکی از مشکلاتی که تو رمان مشاهده میشه قسمتهای احساسی اون هست مثلا تیارانا به عنوان زنی که جادوگر هم همسر و هم فرزندش رو ازش گرفته اون نفرت و حس انتقام جویی رو به خواننده انتقال نمیده و باعث میشه خواننده اونطور که باید با شخصیت ارتباط برقرارنکنه.

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[Nazigol]

سلام. این که هر قسمت رمان از زبان یه شخصیت نوشته می شه، یه ایراد بزرگه. به نظر من بهتر بود از زبان راوی جلد سوم رو می نوشتین. این جوری می تونستین هم احساسات شخصیت ها رو انتقال بدین و هم بر معما ها و سیر رمان مسلط بشین.

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[الهه یخی]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام عزیزم، ممنونم از نقد زیبا و سازنده‌ت. چشم روی انتقال احساسات شخصیت‌ها کار می‌کنم. باز هم منتظر نقد زیبات هستم❤

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[الهه یخی]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام عزیزم، اگه از دید سوم شخص می‌نوشتم، دیگه معمایی باقی نمی‌موند تا ذهن خواننده رو جلب کنه. چون سوم شخص یا دانای کل، همه‌ چیو می‌دونه.
اگه می‌بینی تو جلد سوم این همه از زبون شخصیت‌های مختلف گفتم به خاطر اینه ک در نبود تیارانا بفهمیم چه اتفاقایی افتاده و هر کدوم چه احساسی دارن. کیا تو پشت پرده‌ی داستان هستن و...
از این‌جا به بعد از زبون تیارانا نوشته میشه. شاید بین هر صفحه،یه پست از زبون جادوگر، یا هلن، یا ویلیام داشته باشیم. اما با برگشتن کارل همه چی مثل جلد اول یا از زبون کارل یا از زبون تیارانا نوشته میشه
ممنونم که نظرتو گفتی، منتظر نقد سازنده‌ی بعدیت هستم ❤

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[*Ghazaleh_B*]

سلام نیاز جونم
من منتقد نیستم ولی خب نظر من اینکه جلد سوم خیلی بهتر از جلد های قبلیه. اشکالات نگارشی تا حدودی رفع شدند به نظرم قلمت پخته تر شده عزیزم داستانت داره خیلی خوب پیش می‌ره امید وارم بهترین رمان باشه:)
آرزو میکنم به آرزوهات برسی:)

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[الهه یخی]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام غزاله جون ممنونم از نظر زیبا و سازنده‌ت خوشحالم که قلمم به سمت خوبی رفته و راضی هستی. مرسی از انتقاد سازنده‌ت و ممنون از آرزوی زیبات. منتظر نقدهای بعدیت هستم❤

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[Nazigol]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

اما نوشتن از زبان راوی به معنای لو دادن معماها نیست. راوی می تونه هر زمان هر مطلبی از داستان رو که دوست داشت بگه و هر کدوم رو نخواست، نگه!
حتی می تونه احساسات و افکار مخاطب ها رو هم بگه. گره ها و سوال های توی ذهن مخاطب و خیلی چیز های دیگه...
نمی دونم چرا فکر می کنین نوشتن از زبان راوی معماها رو لو می ده؟!
برای این که بهتر متوجه شی یه کوچولو از زبان راوی می گم:
تیارانا به گردنبندی که نام ملوری روی آن حک شده بود، خیره شد. هیچ چیز از گذشته اش به یاد نمی آورد و نام ملوری برایش غریب بود؛ مثل این که اولین بار آن را شنیده باشد. ویلیام همسرش بود؛ اما هیچ احساس تعلقی به او نداشت. احساسش را نمی فهمید. با خود می اندیشید که این سردی و غریبگی حق ویلیام نیست اما نمی توانست نزدیکی به ویلیام را تحمل کند. دست خودش نبود. ویلیام با صبر و حوصله دوری جستن های او را تحمل می کرد. با این حال هر وقت صحبت از قبر روی تپه می شد، آرامشش را از دست می داد و سریع بحث را عوض می کرد.
مثلا در این متنی که من نوشتم احساسات و تفکرات تیارانا بیان شده. چیزی هم از تفکرات ویلیام لو نداده. به همین راحتی!

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[الهه یخی]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

باشه گل گلی. چشم. سعی می‌کنم از زبون یه نفر بنویسم. چون اگه الان برم از دید سوم شخص بنویسم، تراز رمان بهم می‌خوره.
ایشالا تجربیاتم رو تو رمان الهه‌ی یخی اجرا می‌کنم.
مرسی که بهم گفتی❤

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود