نقد رمان معرفی و نقد رمان طلوعی از پس فراموشی| الهه یخی کاربر انجمن نگاه‌دانلود

الهه یخی

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/31
ارسالی ها
487
امتیاز واکنش
56,051
امتیاز
948
محل سکونت
سرزمین خیال
  • پیشنهادات
  • الهه محمودی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/17
    ارسالی ها
    0
    امتیاز واکنش
    1
    امتیاز
    16
    سلام . به نظر من رمانت عالیه . من که عاشقشم . امیدوارم همینجوری ادامه بدی و مارو با ادامه رمانت شگفت زده کنی .من خیلی به رمانت وابسته شدم و تونستم رمانو درک کنم اینکه این آخرین جلد رمانته برام یه غمه بزرگه . بهترین ها رو برات آرزو دارم .
     

    الهه محمودی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/06/17
    ارسالی ها
    0
    امتیاز واکنش
    1
    امتیاز
    16
    سلام. هر قسمت از رمانت رو که میخونم شگفت زده میشم و باید حتما این انرژی مثبتی که بهم دست میده رو خالی کنم و من میخوام با تشکر کردن انرژی که بهم میده رمانت به خودتم بدم . ممنون بابت رمان خوبت.
     

    الهه یخی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    487
    امتیاز واکنش
    56,051
    امتیاز
    948
    محل سکونت
    سرزمین خیال
    سلام دوست عزیز ممنونم از لطفت. گلم از این به بعد این‌جا نظر بده
    بزن روی الهه‌ی یخی. بعد گزینه‌ی مشاهده‌ی صفحه‌ی پروفایل رو بزن و اونجا دیدگاه برام بفرست. این‌جا نظرات رو حذف می‌کنن و فقط نقد‌ها می‌مونن. مرسی عزیز❤
    @الهه یخی
     

    Sardash

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/27
    ارسالی ها
    155
    امتیاز واکنش
    1,634
    امتیاز
    377
    محل سکونت
    مهد موسیقی
    سلام و خسته نباشی :):aiwan_light_heart:
    من کارم زیاد توی نقد کردن دیگران جالب نیست، اما بهتر دونستم یسری چیزا رو بگم.
    توی سری اول رمان، یا همون جلد اول، ما با دختری مواجه شدیم که یهو بهش یه مسئولیت سنگین دادن، و زمانی که فکر میکرد خوشبخت شده زندگیش زیرورو شد. توی جلد اول کمی مسائل مثل اتفاقای مرگ‌آوری که برای تیارانا میوفتاد خسته کننده میشد، اما اینکه به ملکه مرگ تشبیهش کردی بنظرم یه تحول بزرگ و بهتر توش ایجاد کردی
    توش جلد دوم،‌زمانی که با معما های بیشتری آشنا شدیم، اتفاقات بیشتر شدن. در همین حین که تیارانای داستان پخته‌تر میشه، قلم توام پخته‌تر میشه. حس میکنم تکه ای از شخصیت خودت رو به داستان متصل کردی و این منو جذب کرد :):aiwan_lggight_blum: تیارانای جلد دوم، نشون داد که داره بزرگ میشه و عاقل‌تر، بحرانای بیشتر. و اینکه خیلی خوب احساساتش رو توصیف کردی و به صحنه کشیدی، توصیفاتت باعث شد من تصویر خوبی از اون لحظات و صحنه‌ها داشته باشم و بنظرم این یه مورد خیلی مثبت بود توی نوشته های زیبات.
    توی جلد سوم که همچنان درحال تایپه،‌ یجایی‌رو یخورده بی حس و حال نوشتی، که بنظرم بعدا جبرانش کردی، اونم از دست دادن بچه‌ی تیارانا بود. تا اینجای داستان، اتفاقات خیلی خوب خواننده رو به دنبال خودشون میکشن. و به عنوان یه انسان که مشغله های روزمره خودشو داره کم کاری ای نکردی...
    و خب،من به جز تو فقط دونفر دیگه رو میشناسم که اینقدر عالی داستان تخیلی‌مینویسن و موفقن:
    سایه، خالق هشت داستان هشت کشور
    و خانم تراندویل، خالق مجموعه ده جلد وحشی
    شماها الگوی قلمی منید :) بهتون افتخار میکنم:aiwan_lggight_blum::aiwan_light_heart:
     

    سپیده♡♡

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/20
    ارسالی ها
    18
    امتیاز واکنش
    121
    امتیاز
    111
    اولا سلام دوما خسته نباشی و سوما گفته بودی نقد پس دیدگاه من رو یک دیدگاه منفی نسبت به رمانت نبین توی جلد دوم خوب پیش رفتی درواقع عالی بود نمی دونم نقد من توی جلد قبلی یادته یانه بهت گفتم از لغات جدید و تاریخی که معنا و درکشون برای مخاطبانت مبهم نیست استفاده کن گفتم صحنه پردازی خوبی داری ولی یکم دیگه مونده ب عالی برسه و تو گفتی که توی جلد سوم خیلی کار قوی تری ارائه میدی ببین همونطور که میدونی اکثر مخاطب هات جلد یک رو دوست دارن خودمم یکشونم پس بیا برگرد و جلد اول رو دوباره بخون ببین توی اون چی بوده که خواننده رو مجذوب کرده جلد سومت ب اندازه ی اون دوجلد قوت کافی رو نداشت یک موضوع هیجان انگیز و جالب داری ولی به توصیم عمل نکردی خیلی جاها از جملات خوبی استفاده کردی ولی بعضی قسمت ها اونطور که باید روش کار نکردی و بزرگ ترین چیزی که اینجا رعایت نکردی صحنه پردازیه درواقع رمان اگه صحنه پردازیه قوی نداشته باشه به اون شکل که باید توی ذهن خواننده تداعی نمیشه بزار برات یه مثال بزنم تیاراتا بالهاش شکسته و اون قول دارده به خودش که مقاوم باشه ولی جسمش نمی تونه مقاومت کنه چون بالهاش یکی از عضو های حساس و مهمش هستن (ولی قطعا داره درد میکشه چهره خسته و رنگ پریده ای داره که این شدت دردی که بالهاش بهش وارد میکنن رو نشون میده اون باید توی راه رفتن ناتوان بشه صداش با ضعف شنیده بشه تا الماس هم وقتی اون روتوی این وضعیت میبینه خیلی نگران اون بشه چون اون جنگ خیلی سختی رو داشته )در کل افکاری که برای پیش بردن رمانت داری خیلی خوب هستن ولی باید یکم روشون کار کنی سرسری از اونها نگذر ب اون حالت ها جون بده دیگه اینکه خوبه که تیارانا رو مثل یک ملکه با اقتدار کردی و موضوع رو جدید و مهیج کردی و تکراری نبود تیارانا قدرت های زیادی داری پس از اونها میتونی استفاده ی خوبی بکنی و در کل منتظر بقیه رمانت هستم و امید وارم قلمی قوی و مانا داشته باشی:aiwan_lggight_blum:
     

    الهه یخی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    487
    امتیاز واکنش
    56,051
    امتیاز
    948
    محل سکونت
    سرزمین خیال
    سلام گلم ممنونم از نظر زیبات. بله جلد یک علاوه بر این‌که نواقصی داشت، نقاط قوتی هم داشت که من باید بهش بپردازم. شاید توصیفات زیادش زننده بود و مردن تیارانا هم به این علت دامن می‌زد؛ برای همین بعد گذشت چندسال شروع کردم دو جلد بعدی رو بنویسم که قلمم پخته تر بشه؛ گرچه هنوز هم نواقصی داره که باید روش کار کنم.
    تیارانا تو جلد دوم تنها شد، دوست پیدا کرد، قوی شد، مادر شد و در نهایت فرزندش رو از دست داد؛ اما همین مسئله که من زیاد در مورد فرزندش ننوشنم به خاطر این بود که تیا فراموشی گرفت و بعد از این که حافظه‌ش رو به دست آورد، سعی کرد قوی‌تر و عاقل تر بشه. تصمیم گرفت بدون فکر کردن به کارل جلو بره و همین شخصیتش رو دوست دارن.
    من با تیا زندگی می‌کنم. قوه‌ی تخیلم رو پرورش دادم که اون رو در همه حال پیش خودم داشته باشم. تیارانا اولین نقشیه که من خلقش کردم.
    ممنونم از لطف بی‌کران وزبون شیوات عزیزم. بهم روحیه دادی ❤
     

    الهه یخی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/31
    ارسالی ها
    487
    امتیاز واکنش
    56,051
    امتیاز
    948
    محل سکونت
    سرزمین خیال
    سلام سپیده بانوی گل. چرا این‌قدر عصبی؟ فقط همین چند پارت اخیر مشکل داره یا از اول ایراد داره؟ اخه پست‌هارو شروع کردم به ویرایش. یکم رو احساستشون کار کنم و یه چیزایی بهش اضافه کنم. راستش من جدیدا حالم اصلا خوب نیست. از کمر درد شدید بگیر که اجازه نمیده راه برم و زمین‌گیر شدم تا دندون درد و سردرد میگرنی اعصاب خردکنی که نمی‌ذاره چشمامو باز کنم؛ خودم از پاراتای اخیر راضی نبودم. قصدم هم ویرایشه و برای همین این تایپک نقد رو زدم که نواقصش رو بدونم و دوباره ویرایش کنم. ممنونم عزیزم که صادقانه نقد کردی❤
     

    Fatemeh W.M

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/02
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    12
    امتیاز
    31
    سلام و همینطور هم خسته نباشی من کارات رو دنبال کردم و می کنم
    من کم تجربم و نویسنده ماهری نیستم ولی با این حال می تونم بگم رمان تو یکی از بهترین رمانایی هست از میون چن صدتا رمان کوتاه و بلندی که خوندم هست
    جلد اول و دوم که عالی بودن جلد سوم هم عالی تر هرچی پیش میری بی نقص تر میشی و در گل حرف نداری
    مشتاقانه منتظر باقی جلد سوم رمان زیبات هستم
     

    Fatemeh W.M

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/07/02
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    12
    امتیاز
    31
    با سلام و درود دوباره و خسته نباشید حسابی
    اول اینکه منتقد خوبی نیستم یا اینکه اصلا منتقد نیستم ولی با این نوشته های زیبات نمی تونم به خودم اجازه بدم احساسی که اون لحظه با خوندن نوشته هات گریبانگیرم میشه رو با نوشتنش به بقیه انتقال ندم
    پست امروزت مثل همیشه عالی بود فقط اینکه لازم بود تا این حد تیارانا با ویلیام تند برخود کنه درسته که حقش بیشتر از اینا بود ولی با این حال من موقع خوندن متن اون قسمت دلم بدجوری واسه اون به اصطلاح عوضی ویلیام سوخت
    و خوب شخصیت تازه ی تیارانا خیلی جسور تر از قبل شده که از نظر من واسه ی یه ملکه نقطه قوته واین بازم از نظر من محشره که تو می تونی به این دقیقی اخلاق و کردار شصیتاتو به نحو احسنت به خواننده هات بشناسونی
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا