« به نام خداوند جان آفرین»
دسته بندی: رمان
نام اثر: رازِ تلخون (جلد دوم اسارتِ عشق)
ژانر: عاشقانه_جنایی_معمایی
نویسنده: سارا رحیمی تبار(Ava Banoo)
ناظر: NAZ-BANOW
زاویه دید: دانای کل
***
توجه:
دوستان عزیز تمامی مطالب جلد یک و جلد دوم با تامل و تحقیق فراوون نوشته شده و اگر جایی از متن رمان بود که با حقیقت منافات داشت، صبر و تحمل داشته باشید. در خلال جلد دوم تمامی ابهامات برطرف میشه.
پیشگفتار:
رازِ تلخون دنباله رو اتفاقاتی هست که در جلد یک به آن ها پرداخته شده. داستان از آنجایی شروع شد که دلیار با فکر اینکه نوشین او را از باند قاچاق بیرون آورده تا جایگزین دختر از دست رفته اش باشد، وارد خانه کیاراد میشود.
طی یک سری اتفاقات با شاهرخ پسر نوشین برخورد میکند و جرقه آشنایی و سرانجام ازدواجشان زده میشود.
در این میان تهدیدهای گاه و بیگاهی که از سمتی فردی ناشناس شاهرخ را نشانه گرفته، آن ها آشفته و مضطرب میسازد. شاهرخ در حالی که در تلاش برای پیدا کردن آن فرد است، با بهانه گیری ها و حرف های مشکوک دلیار مواجه میشود. دلیار که از رفتارهای مشکوک کیمیا،پرستار پدر شوهرش، به تنگ آمده، تلاش میکند تا چهره واقعی او را به شاهرخ نشان دهد. اما شاهرخ نمی پذیرد و همین موضوع دیوار جدایی میان آن دو میکشد.دلیار با تلاش فراوان و با کمک سپهر مدارکی علیه کیمیا جمع آوری میکند؛ امّا درست در زمانی که همه چیز خوب و مطابق نقشه به نظر میرسد، کیمیا پا به فرار میگذارد و مسبب اتفاقات تلخی میشود...
تاپیک جلد اول:
خلاصه:
خــ ـیانـت همیشه زیر پا گذاشتن وفاداری نیست. گاهی پنهان کاری بزرگ ترین خــ ـیانـت محسوب میشود.
دلیار دختریست با یک گذشتهی شوم و دردناک... گذشته ای که سایه به سایه در تعقیب اوست و مجال آسایش به او نمی دهد. گذشته ای که گذشته نیست...
ازدواجش ، فصل جدیدی از زندگی را برای او رقم می زند؛ امّا افسوس که این اتفاق خوش، دروازه ی ورود مشکلات و حوادث تلخ بسیاری را به روی او و شاهرخ می گشاید.
دلیار همچنان بر پنهان ماندن راز خود پافشاری می کند؛ امّا دادگاه سرنوشت حکم به گـ ـناه کاری اش صادر میکند و مجازاتش این است که او باید چهره حقیقت را برملا سازد. حقیقتی که هم شیرین، هم تلخ است.
حقیقتی به هراس انگیزی تمام ترس های دلیار...
و در این میان طوفان حوادث به پا می خیزد و شاهرخ و دلیار را بیش از پیش در گرداب حقایق فرو می برد...
حقیقتی که زنگاری از جنس گذشته گرفته است...
حقیقتی که بوی خون می دهد...
حقیقتی که تاوان برملا شدنش جان آدمیست ...
دسته بندی: رمان
نام اثر: رازِ تلخون (جلد دوم اسارتِ عشق)
ژانر: عاشقانه_جنایی_معمایی
نویسنده: سارا رحیمی تبار(Ava Banoo)
ناظر: NAZ-BANOW
زاویه دید: دانای کل
***
توجه:
دوستان عزیز تمامی مطالب جلد یک و جلد دوم با تامل و تحقیق فراوون نوشته شده و اگر جایی از متن رمان بود که با حقیقت منافات داشت، صبر و تحمل داشته باشید. در خلال جلد دوم تمامی ابهامات برطرف میشه.
پیشگفتار:
رازِ تلخون دنباله رو اتفاقاتی هست که در جلد یک به آن ها پرداخته شده. داستان از آنجایی شروع شد که دلیار با فکر اینکه نوشین او را از باند قاچاق بیرون آورده تا جایگزین دختر از دست رفته اش باشد، وارد خانه کیاراد میشود.
طی یک سری اتفاقات با شاهرخ پسر نوشین برخورد میکند و جرقه آشنایی و سرانجام ازدواجشان زده میشود.
در این میان تهدیدهای گاه و بیگاهی که از سمتی فردی ناشناس شاهرخ را نشانه گرفته، آن ها آشفته و مضطرب میسازد. شاهرخ در حالی که در تلاش برای پیدا کردن آن فرد است، با بهانه گیری ها و حرف های مشکوک دلیار مواجه میشود. دلیار که از رفتارهای مشکوک کیمیا،پرستار پدر شوهرش، به تنگ آمده، تلاش میکند تا چهره واقعی او را به شاهرخ نشان دهد. اما شاهرخ نمی پذیرد و همین موضوع دیوار جدایی میان آن دو میکشد.دلیار با تلاش فراوان و با کمک سپهر مدارکی علیه کیمیا جمع آوری میکند؛ امّا درست در زمانی که همه چیز خوب و مطابق نقشه به نظر میرسد، کیمیا پا به فرار میگذارد و مسبب اتفاقات تلخی میشود...
تاپیک جلد اول:
خلاصه:
خــ ـیانـت همیشه زیر پا گذاشتن وفاداری نیست. گاهی پنهان کاری بزرگ ترین خــ ـیانـت محسوب میشود.
دلیار دختریست با یک گذشتهی شوم و دردناک... گذشته ای که سایه به سایه در تعقیب اوست و مجال آسایش به او نمی دهد. گذشته ای که گذشته نیست...
ازدواجش ، فصل جدیدی از زندگی را برای او رقم می زند؛ امّا افسوس که این اتفاق خوش، دروازه ی ورود مشکلات و حوادث تلخ بسیاری را به روی او و شاهرخ می گشاید.
دلیار همچنان بر پنهان ماندن راز خود پافشاری می کند؛ امّا دادگاه سرنوشت حکم به گـ ـناه کاری اش صادر میکند و مجازاتش این است که او باید چهره حقیقت را برملا سازد. حقیقتی که هم شیرین، هم تلخ است.
حقیقتی به هراس انگیزی تمام ترس های دلیار...
و در این میان طوفان حوادث به پا می خیزد و شاهرخ و دلیار را بیش از پیش در گرداب حقایق فرو می برد...
حقیقتی که زنگاری از جنس گذشته گرفته است...
حقیقتی که بوی خون می دهد...
حقیقتی که تاوان برملا شدنش جان آدمیست ...
آخرین ویرایش: