نقد رمان معرفی و نقد رمان وارث عشق| یلدا علیزاده کاربر انجمن نگاه دانلود

یلدا علیزاده

🧂 نمک انجمن 🧂
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2019/01/17
ارسالی ها
492
امتیاز واکنش
57,719
امتیاز
1,042
سن
21
دوستان، خواهشا هر نظری دارین بهم بگین که مشکلاتم رو توی سیر رمان و بافتش بفهمم.

نام رمان: وارث عشق
• نام نویسنده: یلدا علیزاده کاربر انجمن نگاه دانلود
• ناظر رمان: @*یـگـانـه*
• ژانر: عاشقانه، طنز
• لینک تاپیک رمان:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!


خلاصه: این داستان، روایات زندگی دختر یتیمی است که بعد از فوت خانواده اش، بلاجبار، برای امر معاش به پسر بودن تظاهر می کند؛ اما بعد از ورود به عمارتی برای کار، با دیدار چهره ای آشنا، به گذشته ای مبهم و آینده ای نامعلوم راهی می شود.
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • برترین
    به نام خدا
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده

    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم

    -تند تند پست بزار

    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن

    و...........

    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ...

    مهرا عظیمی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/08
    ارسالی ها
    138
    امتیاز واکنش
    1,849
    امتیاز
    388
    سن
    22
    محل سکونت
    تهران
    سلام عزیزم خداقوت :aiwan_light_give_heart2:
    رمانت حرف نداره کم پیش اومده از رمان طنز خوشم بیاد شاید به جرعت میتونم بگم اولین رمانی هست که واقعا بیش از اندازه ازش خوشم اومده
    با اینکه کنکور دارم سخت مشغول خوندن هستم اما سعی کردم حتما بیام و رمانت رو بخونم شده به اندازه چند دقیقه بخندم واقعا ممنون بابت اینکه
    واسه لحظه ای ام که شده لبخند رو مهمون لب هامون میکنی اونم توی این وضعیت که هر کسی یه غمی تو دلش سنگینی میکنه.
    یه سری حدس وگمان نسبت به پدر ومادر واقعی مانی هست که فکر میکنم به همون روایت زندگی شمس الملوک و داستان زندگی پسرش
    یه ارتباطی هست نمیدونم شاید هم حدس من اشتباه باشه .درمورد ارتباط مانی و عرشیا هم از اینکه داره این رابـ ـطه پررنگ تر میشه واینکه
    داری لحظه به لحظه هردوشون رو بهم نزدیک میکنی زیبایی رمانت رو چند برابر کرده شاید بهتره بگم عاشقانه هایی که بینشون داره شکل میگیره برای من متفاوته. پارت های آخر رمانت هم که کولاک کردی؛ خیلی چیزا هست که بتونم بگم ولی چه کنم که اگه بگم تکراری میشه و دوستان دیگه بهشون اشاره کردن.
    ایشالا همین طور پیش بری و در همه مراحل زندگیت موفق باشی گلم :aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_ligfght_blum:
     
  • پیشنهادات
  • یلدا علیزاده

    🧂 نمک انجمن 🧂
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/17
    ارسالی ها
    492
    امتیاز واکنش
    57,719
    امتیاز
    1,042
    سن
    21
    سلام عزیزم مرسی بابت نظر فوق العادت؛ خیلی خیلی خوشحالم که خوشت اومده و سعی می کنم از این به بعد بهترش هم کنم..
    و خیلی خوبه که از رابطشون خوشت اومده ؛ دیگه داستان پدر مادر مانی هم تو پارت های بعدی کم کم شروع میشه؛)
    ممنون بابت نظر عالیت خانومی
     

    par.saieh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2020/12/20
    ارسالی ها
    82
    امتیاز واکنش
    1,331
    امتیاز
    357
    محل سکونت
    سیاره ب612
    سلام به نظرم توصیفاتی که کردین خوب بود و راحت باهاش میشد ارتباط گرفت، این‌که مانی هم یه دختره رو نشون دادین بهتر و واضح‌تر و قابل‌پذیرتر داستان رو کرده.
     

    <sonnet>

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/03/26
    ارسالی ها
    344
    امتیاز واکنش
    2,436
    امتیاز
    474
    نویسنده عزیز سلام
    با توجه به علاقه شما به نقد اثرتون، من هم به خودم این اجازه رو دادم که نظرم رو راجع به این داستان بنویسم. امیدوارم کمکتون کنه.
    داستان شما در رابـ ـطه با دختر پسرنمایی به اسم مانی هست که بعد از یک زندگی طاقت فرسا، برای کار وارد خونه یک خانواده ثروتمند میشه و ادامه ماجرا...
    دوست عزیز برای این که منظورم رو بهتر برسونم قدم به قدم میرم جلو. در مورد خلاصه ای که گذاشتید خیلی نکات خوبی داره. مثل این که اطلاعاتی از شخصیت اصلی و محور کلی داستان قرار دادید. ولی ایراد اصلیش این هست که یکراست مشخصه که فکر میکنه این پسر رو کشته و تو خونه صاحب کارش یکهو به عنوان صاحب خونه میبینتش! حدسش سادست. یکم پیچیدگیش بیشتر شه یا یکم کوتاه تر شه فکر میکنم خیلی جذاب تر شه.
    در ادامه شاهد روند داستانتون هستیم. تواناییتون در طنز کردن اتفاقات بسیار عالیه. بهترین نقطه قوت این رمان هم همینه. ولی شاهد یک داستان جدید نیستیم. یعنی میشه کلی داستان نام برد که یه دختر فقیر وارد خونه یه مرد پولدار میشه یا به عنوان خدمتکار یا پرستار. که پرستارم یا برای خانم خونست یا بچه های خونه و بعدش هم عاشق هم میشن. همچنین این کلیشه در شخصیت پردازی شخصیت عرشیا هم بود. یه پسر خیلی خیلی خوشتیپ که مدلم هست و همه چیز تموم ماشالا. و از قضا خیلی هم پولداره و خندیدنم بلد نیست. از اول عمرش هم اینجور نبوده و یکهو خندیدن از یادش رفته!
    اما یک شخصیت پردازی خوب در رابـ ـطه با مانی میبینیم. یه دختر جسور و خوش زبون. یکی از دلایل جذب شدنم به رمانتون شخصیت مانی بود. در رابـ ـطه با سایر شخصیت ها هم میشه گفت عملکرد متوسط رو به بالایی داشتید. این نشون دهنده توانایی خوبتونه. در اینده میتونید خیلی بهتر کار کنید. ولی بازم برای این که کمکی باشه اجازه بدید بگم شخصیت پردازی رو میتونید با ریز تر شدن و خو گرفتن با اون افراد خیلی بهتر کنید. یا حتی با بهای بیشتر دادن بهشون. مثلا دوستان مانی یا بچه ها که شخصیت های خیلی فرعی تر هستند جای کار بیشتری دارند.
    یک اشکال بزرگ به نظرم من رسید که شاید هم اشتباه میکنم! ولی بگذارید مطرحش کنم. شما جاهایی نوشتید: دوست دارید روند داستان چطور بشه؟ کی به کی چی بگه؟ و ازین جور سوالات. این نظر خواهی خیلی خوب هست. ولی نویسنده جان مگر شما خودت یک نقشه پیشین دقیق از داستان نداری؟ مثلا یک جاهایی در اواسط ما به پیشینه مشکوک مانی رسیدیم که یکدفعه رها شد. البته این چند پست اخیرتون رو نخوندم ببینم بهش پرداختید یا نه! ولی بهترین روش اینه که پیش از شروع خودتون بدونید پیشینه هر کس چی هست. و چطور پیش میره.
    مورد دیگه در رابـ ـطه با اتفاقات کلیشه ای هست که همون باعث شد تا اون پستی که لایک کردم داستانتون رو بخونم. یعنی همیشه دختره خیلی سادست و یک ارایشگر سمج میاد از این رو به اون روش میکنه و پسره هم شیفته این دختر جدید میشه.
    این یکی از اتفاقات کلیشه این رمان بود. و این اتفاقات در رمانتون کم نبود‌. البته اتفاقات واقعا جذاب و جدیدی هم وجود داشت. مثلا این دعوا های مانی که از شخصیت پردازی نوش میومد. ولی خوب یک میوه فاسد میتونه بقیه میوه های تازه اطرافش رو خراب کنه. پس پیشنهاد میکنم از اتفاقات کلیشه ای تا حد امکان دوری کنید.
    شما در رمانتون از جمله های کوتاه متناسب با موقعیت استفاده کردید. یا حتی برخی شعر های کوتاه. جای به کار بردنشون درست بود. ولی این متن ها در همه شبکه های مجازی دیده شدن. یکم خلاقیت بیشتر اثرتون رو بسیار ناب تر میکنه. این موضوع در برخی حاضر جوابی ها هم صادقه. حاضر جوابی هایی کاملا متشابه مکالمات طنز در شبکه های مجازی مثل کانال های تلگرام. البته تواناییتون در این که این موارد رو اینجور و اینجا به کار ببرید واقعا جالب بود. اما من به شخصه اون تیکه هایی که خودتون ساخته بودید رو خیلی بیشتر دوست داشتم.
    اسم رمانتون هم همونطو که منتقد های محترم انجمن پیش تر هم اشاره کردن کلیشه ای هست. میشه اسم خیلی قشنگی در رابـ ـطه با همین ژانر طنز برای این رمان انتخاب کرد.
    امیدوارم موفق و پیروز باشید.
     

    یلدا علیزاده

    🧂 نمک انجمن 🧂
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/17
    ارسالی ها
    492
    امتیاز واکنش
    57,719
    امتیاز
    1,042
    سن
    21
    سلام مرسی بابت نقد خوب و عالیتون🌿🙏
    به جا و کامل بود؛ حتما در مورد اسم یه تجدید نظری می کنم؛ ولی خلاصه الان حدود یک هفته اس که تغییراتی کرده..
    آره خب رمان یه سیر از پیش تعیین شده داره ولی این که از بچه ها بپرسم بنظرتون چجوری پیش بره بهتره باعث میشه نظر دادنشون بیشتر شه؛ و این که شاید یه ایده کوچک برای رمان به ذهنم برسه؛ در مورد پیشینه مانی هم از پست های بعدی همه اش به اون پرداخته میشه و برای اینکه کمی مانی صمیمی تر شه با اعضای خانواده مجبور شدم حرفی ازش نزنم..
    مرسی بابت نقد خیلی خوب و عالی و به جات🙏💫
    خوشحال میشم نقد بعدی داشتی هم بعدا بهم بگین
     

    Zahra_23_yaghubi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/10
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    55
    امتیاز
    101
    سلام خانومی؛
    یکی از دوستان در مورد ' که 'تو رمان یه نظری داده بود که بنظرم واقعا به جا بود و شما تو پارت های بعدی کاملا رعایتش کردین؛
    و این که قلمتون تو پارت های آخر به شدددت پخته تر و خوب تر شده که واقعا خواننده ازش لـ*ـذت می بره.😊
    من به شخصه خیلی از دو شخصیت اصلی رمان خوشم میاد؛ مانی و عرشیا واقعا رفتار های متناقض فوق زیادی دارند ولی وقتی با همند انگاری دیگه هیچی برای خواننده مهم نیست جز روون شدن رابطشون.
    و این که خیلی خوب و زیر پوستی دارین نشون می دین عرشیا همه جا حواسش به مانی هست؛ این حاظر جوابی های ریز عرشیا هم نشون میده عرشیا از اول ساکت نبوده..
    در یک کلام رمان شما فووووق العاااادست و من فقط به عشق این رمان سایت رو چک می کنم و توش عوض شدم...
    بی صبرانه منتظر رمان های فوق العااده دیگه تون و آثار ماندگارتون هستم خانم نویسنده....
    قلمتون مانا یلدا جان🌹
     

    یلدا علیزاده

    🧂 نمک انجمن 🧂
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/17
    ارسالی ها
    492
    امتیاز واکنش
    57,719
    امتیاز
    1,042
    سن
    21
    سلام ممنون بابت نظر عالیتون
    خیلی خوشحالم که خوشتون اومده و بنظرتون قلم پیشرفت کرده.
    نظر لطفتونه امیدوارم همیشه همین طور راضی باشین از رمان
    بله مانی و عرشیا بیشتر هم حضور پیدا می کنند از این به بعد
    خیلی خوشحالم که خوشتون اومده
     

    harir:)

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2021/01/21
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    6
    امتیاز
    36
    سلام زیبا خسته نباشی
    قلمت نسبت به پارت های اول پخته تر شده
    از اون قسمت هایی که عرشیا مطابق سنش رفتار میکنه خوشم میاد شخصیتش جذاب میشه برخلاف قسمت هایی که کل کل میکنه
    به نظرم عرشیا نقش حامیو داشته باشه برای مانی رمان جذابیت بیشتری میگیره شخصیت مسئول و حامی برخلاف شخصیت های مغرور و شیطون و عصبی
    به نظرم این واقعا چیزیه که مانی بهش نیاز داره همیشه تضاد توی زوج ها خیلی جذاب تر از تفاهمه منظورم از تضاد مغرور و سرد شدن عرشیا نیست
    مانی مستقله و عاقل !به کسی نیاز داره که به دو راز بچه بازی قابل اعتماذ باشه به کسی نیاز داره که بتونه با خیال راحت بهش تکیه کنه
    نمی دونم کارم درسته یا ن اینکه توصفحه ی نقد نگـاه دانلـود رمان دیگه ای و معرفی کنم
    امیدوارم ناراحت نشی
    پیشنهاد میکنم رمان این مرد امشب میمیرد و عابر بی سایه خانم ایلخانی و بخون
    شخصیت های اصلی مرد داستان همونه که مانی نیاز داره که عرشیا هم خیلی نزدیکه بهشون
    منظوم این نیست کپی برداری کنی
    منظورم الگو برداریه یعنی شخصیت هارو ببین ومطابق با رمان خودت شکل بده و حامی بودن و مسئولیت پذیری و اضافه کن به شخصیت عرشیا
    من یا هرکس دیگه فقط نظرمونو میگیم زیبا !و تهه تمام این حرف ها و نقد هایی که هر کدوممون میزاریم تویی که باید تصمیم بگیری اگه سبک خودت اینجوریه و دوست داری اینطوری شخصیت هارو بسازی
    همین طوری با قدرت برو جلو و موفق شو
    شخصیت مانی و خیلی دوست دارم واقعا قابل تحسینه از همه نظر مستقل بودنش تلاش کردنش نا امید نشدنش نسبت به زندگی با تمام سختی هایی که کشیده و داره میکشه این که خط قرمز داره و برای شخصیتش ارزش قائله
    یکم رمان از حالت تخیلی دور شده و صحنه ها دارن واقعی تر میشن دیالوگ ها و محاوره ی شخصیت ها جذاب تر شدن و قابل باور تر البته به غیر از اون قسمت که مانی توماشین خواب رفته و رسیدن شمال
    ولی همچنان میگم از هوش نویسندگی و خلاقیت خودت برای صحنه های طنز استفاده کن از تیکه ها و کل کلای اینترنتی و چیزایی ک اینروزا تو فضای مجازی پر شده توی رمانت کمتر استفاده کن به نظرم واسه کسایی که اینارو شنیدن و دیدن رمان جذابیتشو از دست میده
    بعد زیبا دندون غروچه نیست دندون قروچه
    موفق باشی :aiwan_light_heart:
    قلمت مانا عزیزم
     

    یلدا علیزاده

    🧂 نمک انجمن 🧂
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/01/17
    ارسالی ها
    492
    امتیاز واکنش
    57,719
    امتیاز
    1,042
    سن
    21
    سلام خانومی مرسی بابت نقد خوبت
    حتما وقت کردم اون دو رمان رو می خونم، شخصیت عرشیا هم از نظر بعضی از بچه ها یکم زیادی سرد و خشک شده بود، کل کلی هم که می کنه بر میگرده به ادمی که تو گذشته بوده ولی حتما مسئولیت پذیری و ... عرشیا رو بیشتر می کنم، مرسی بابت نقد خوبت.
    امیدوارم تا آخر هم راضی باشی از رمان🌹
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا