آموزشی آموزش لغات زبان عربی | طـلایــه کاربرنگاه

وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
‫من به یک تخت خواب احتیاج دارم.‬
‫أحتاج إلى سرير.‬



‫من میخواهم بخوابم.‬
‫أريد أن أنام.‬



‫اینجا تخت خواب وجود دارد؟‬
‫هل هناك سرير؟‬







‫من یک لامپ احتیاج دارم.‬
‫أحتاج إلى مصباح.‬



‫من می خواهم بخوانم (مطالعه کنم).‬
‫أريد أن أقرأ.‬



‫اینجا لامپ وجود دارد؟‬
‫هل هناك مصباح؟‬







‫من یک تلفن لازم دارم.‬
‫أحتاج إلى هاتف.‬



‫من می خواهم تلفن کنم.‬
‫أريد أن أتصل هاتفياً.‬



‫اینجا تلفن وجود دارد؟‬
‫هل هناك هاتف؟‬







‫من یک دوربین لازم دارم.‬
‫أحتاج إلى آلة تصوير.‬



‫من می خواهم عکاسی کنم.‬
‫أريد أن أصوّر.‬



‫اینجا دوربین وجود دارد؟‬
‫هل هناك آلة تصوير؟‬







‫من یک کامپیوتر لازم دارم.‬
‫أحتاج إلى حاسوب.‬



‫من می خواهم یک ایمیل (پست الکترونیک) بفرستم.‬
‫أريد أن أرسل رسالة إلكترونية.‬



‫اینجا یک کامپیوتر وجود دارد؟‬
‫هل هناك حاسوب.‬







‫من یک خودکار لازم دارم.‬
‫أحتاج إلى قلم حبر ناشف.‬



‫می خواهم چیزی بنویسم.‬
‫أريد أن أكتب شيئاً.‬



‫اینجا یک برگ کاغذ و یک خودکار وجود دارد؟‬
‫هل هناك ورقة وقلم حبر ناشف؟‬
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫می خواهید سیگار بکشید؟‬
    ‫أتحب التدخين؟‬



    ‫ می خواهید برقصید؟‬
    ‫أتحب الرقص؟‬



    ‫ می خواهید پیاده روی کنید؟‬
    ‫أتحب السير على الأقدام؟‬







    ‫من می خواهم سیگار بکشم.‬
    ‫أريد أن أدخن.‬



    ‫یک نخ سیگار می خواهی ؟‬
    ‫أتريد سيجارة؟‬



    ‫او آتش (فندک) می خواهد.‬
    ‫إنه يريد ولاعة.‬







    ‫من می خواهم چیزی بنوشم.‬
    ‫أريد أن أشرب شيئاً.‬



    ‫من می خواهم چیزی بخورم.‬
    ‫أريد أن آكل شيئاً.‬



    ‫من می خواهم کمی استراحت کنم.‬
    ‫أريد أن أرتاح قليلاً.‬







    ‫من می خواهم از شما سؤال کنم.‬
    ‫أريد أن أسألك شيئاً.‬



    ‫من می خواهم از شما تقاضای چیزی کنم.‬
    ‫أريد أن أطلب منك شيئاً.‬



    ‫من می خواهم شما را به چیزی دعوت کنم.‬
    ‫أود أن أدعوك لشيء.‬







    ‫شما چه می خواهید (چه میل دارید)؟‬
    ‫ما تريد حضرتك؟‬



    ‫یک قهوه می خواهید ؟‬
    ‫هل تريد قهوة؟‬



    ‫یا این که ترجیحاً یک چای می خواهید ؟‬
    ‫أم أنك تفضل الشاي؟‬







    ‫ما می خواهیم با ماشین به خانه برویم.‬
    ‫نريد أن نذهب إلى البيت.‬



    ‫ شما تاکسی می خواهید؟‬
    ‫هل تريدون سيارة أجرة؟‬



    ‫آنها می خواهند تلفن کنند.‬
    ‫إنهم يريدون الاتصال بالهاتف.‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫می خواهید سیگار بکشید؟‬
    ‫أتحب التدخين؟‬



    ‫ می خواهید برقصید؟‬
    ‫أتحب الرقص؟‬



    ‫ می خواهید پیاده روی کنید؟‬
    ‫أتحب السير على الأقدام؟‬







    ‫من می خواهم سیگار بکشم.‬
    ‫أريد أن أدخن.‬



    ‫یک نخ سیگار می خواهی ؟‬
    ‫أتريد سيجارة؟‬



    ‫او آتش (فندک) می خواهد.‬
    ‫إنه يريد ولاعة.‬







    ‫من می خواهم چیزی بنوشم.‬
    ‫أريد أن أشرب شيئاً.‬



    ‫من می خواهم چیزی بخورم.‬
    ‫أريد أن آكل شيئاً.‬



    ‫من می خواهم کمی استراحت کنم.‬
    ‫أريد أن أرتاح قليلاً.‬







    ‫من می خواهم از شما سؤال کنم.‬
    ‫أريد أن أسألك شيئاً.‬



    ‫من می خواهم از شما تقاضای چیزی کنم.‬
    ‫أريد أن أطلب منك شيئاً.‬



    ‫من می خواهم شما را به چیزی دعوت کنم.‬
    ‫أود أن أدعوك لشيء.‬







    ‫شما چه می خواهید (چه میل دارید)؟‬
    ‫ما تريد حضرتك؟‬



    ‫یک قهوه می خواهید ؟‬
    ‫هل تريد قهوة؟‬



    ‫یا این که ترجیحاً یک چای می خواهید ؟‬
    ‫أم أنك تفضل الشاي؟‬







    ‫ما می خواهیم با ماشین به خانه برویم.‬
    ‫نريد أن نذهب إلى البيت.‬



    ‫ شما تاکسی می خواهید؟‬
    ‫هل تريدون سيارة أجرة؟‬



    ‫آنها می خواهند تلفن کنند.‬
    ‫إنهم يريدون الاتصال بالهاتف.‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫شما چه می خواهید؟‬
    ‫ما تريدون؟‬



    ‫می خواهید فوتبال بازی کنید؟‬
    ‫أتودون اللعب بكرة القدم؟‬



    ‫می خواهید به ملاقات دوستان بروید؟‬
    ‫أتودون زيارة أصدقاء؟‬







    ‫خواستن‬
    ‫أراد‬



    ‫من نمی خواهم دیر بیایم.‬
    ‫لا أريد الوصول متأخراً.‬



    ‫من نمی خواهم آنجا بروم.‬
    ‫لا أريد الذهاب إلى هناك.‬







    ‫من می خواهم به خانه بروم.‬
    ‫أريد الذهاب إلى البيت.‬



    ‫من می خواهم در خانه بمانم.‬
    ‫أريد البقاء في البيت.‬



    ‫من می خواهم تنها باشم.‬
    ‫أريد أن أكون لوحدي.‬







    ‫تو می خواهی اینجا بمانی؟‬
    ‫أتريد البقاء هنا؟‬



    ‫تو می خواهی اینجا غذا بخوری؟‬
    ‫أتريد أن تأكل هنا؟‬



    ‫تو می خواهی اینجا بخوابی؟‬
    ‫أتريد أن تنام هنا؟‬







    ‫می خواهید فردا راه بیفتید (با ماشین)؟‬
    ‫أتريد الرحيل غداً؟‬



    ‫می خواهید تا فردا بمانید؟‬
    ‫أتريد البقاء حتى الغد؟‬



    ‫می خواهید صورت حساب را فردا پرداخت نمائید؟‬
    ‫أتريد دفع الحساب غداً؟‬







    ‫می خواهید به دیسکو بروید؟‬
    ‫أتريدون الذهاب إلى المرقص؟‬



    ‫می خواهید به سینما بروید؟‬
    ‫أتريدون الذهاب إلى السينما؟‬



    ‫می خواهید به کافه بروید؟‬
    ‫أتريدون الذهاب إلى المقهى؟‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫بایستن‬
    ‫وجب،اضطر، لزم‬



    ‫من باید نامه را بفرستم.‬
    ‫علي أن أبعث الرسالة.‬



    ‫من باید پول هتل را پرداخت نمایم.‬
    ‫علي دفع نفقات الفندق.‬







    ‫تو باید صبح زود از خواب بلند شوی.‬
    ‫عليك أن تستيقظ مبكراً.‬



    ‫تو باید خیلی کار کنی.‬
    ‫عليك أن تعمل كثيراً.‬



    ‫تو باید وقت شناس باشی.‬
    ‫عليك أن تكون دقيقاً في المواعيد.‬







    ‫او باید بنزین بزند (در باک بنزین بریزد).‬
    ‫عليه أن يملأ الخزان بالوقود.‬



    ‫او باید ماشین را تعمیر کند.‬
    ‫عليه أن يصلح السيارة.‬



    ‫او باید ماشین را بشوید.‬
    ‫عليه أن يغسل السيارة.‬







    ‫او (مونث) باید خرید کند.‬
    ‫عليبها أن تتسوق.‬



    ‫او (مونث) باید خانه را تمیز کند.‬
    ‫عليها أن تنظف الشقة.‬



    ‫او باید لباسها را بشوید.‬
    ‫عليها أن تغسل الغسيل.‬







    ‫ما باید چند لحظه ی دیگر به مدرسه برویم.‬
    ‫علينا أن نذهب فوراً إلى المدرسة.‬



    ‫ما باید چند لحظه ی دیگر سر کار برویم.‬
    ‫علينا أن نذهب فوراً إلى العمل.‬



    ‫ما باید چند لحظه ی دیگر پیش دکتر برویم.‬
    ‫علينا أن نذهب فوراً إلى الطبيب.‬







    ‫شما باید منتظر اتوبوس باشید.‬
    ‫عليكم أن تنتظروا الحافلة.‬



    ‫شما باید منتظر قطار باشید.‬
    ‫عليكم أن تنتظروا القطار.‬



    ‫شما باید منتظر تاکسی باشید.‬
    ‫عليكم أن تنتظروا سيارة الأجرة.‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫ تو اجازه داری رانندگی کنی؟‬
    ‫هل سمح لك بقيادة السيارة؟‬



    ‫ تو اجازه داری الـ*کـل بنوشی؟‬
    ‫هل سمح لك بشرب الكحول؟‬



    ‫ تو اجازه داری تنها به خارج سفر کنی؟‬
    ‫هل سمح لك بالسفر بمفردك إلى الخارج؟‬







    ‫اجازه داشتن‬
    ‫سمح، أجاز، أمكن‬



    ‫اجازه هست اینجا سیگار بکشیم؟‬
    ‫أيمكننا التدخين هنا؟‬



    ‫اینجا سیگار کشیدن مجاز است؟‬
    ‫أمسموح التدخين هنا؟‬







    ‫ می توان با کارت اعتباری پرداخت نمود؟‬
    ‫أيمكن الدفع بالبطاقة الإئتمانية؟‬



    ‫ می توان با چک پرداخت کرد؟‬
    ‫أيمكن الدفع بشيك؟‬



    ‫ فقط نقد پرداختن مجاز است؟‬
    ‫أيمكن الدفع نقداً؟‬







    ‫می توانم لحظه ای تلفن بزنم؟‬
    ‫أيمكنني إجراء مخابرة هاتفية؟‬



    ‫می توانم لحظه ای یک سوال کنم؟‬
    ‫هل لي أن أوجه سؤالاً؟‬



    ‫می توانم لحظه ای چیزی بگویم؟‬
    ‫أتسمحون لي بأن أقول شيئاً؟‬







    ‫او (مرد) اجازه ندارد در پارک بخوابد.‬
    ‫لا يسمح له بالنوم في المنتزه.‬



    ‫او (مرد) اجازه ندارد در خودرو بخوابد.‬
    ‫لا يسمح له بالنوم في السيارة.‬



    ‫او (مرد) اجازه ندارد درایستگاه قطار بخوابد.‬
    ‫لا يسمح له بالنوم في محطة القطار.‬







    ‫اجازه داریم بنشینیم؟‬
    ‫أيمكننا الجلوس؟‬



    ‫اجازه داریم لیست غذا را داشته باشیم؟‬
    ‫ لائحة الطعام، من فضلك؟‬



    ‫اجازه داریم جدا پرداخت نمائیم؟‬
    ‫أيمكننا الدفع كل على حدة؟‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫امکان دارد موهای مرا کوتاه کنید؟‬
    ‫أيمكنك قص شعري؟‬



    ‫لطفاً خیلی کوتاه نشود.‬
    ‫رجاءً، ألا يكون قصيراً جداً.‬



    ‫لطفاً کمی کوتاهتر.‬
    ‫من فضلك، أقصر بقليل.‬







    ‫ممکن است این عکسها را ظاهر کنید؟‬
    ‫هل يمكنك تحميض الصور؟‬



    ‫عکسها روی سی دی هستند.‬
    ‫الصور مطبوعة على القرص المدمج.‬



    ‫عکس ها روی دوربین هستند.‬
    ‫الصور في آلة التصوير.‬







    ‫می توانید این ساعت را تعمیر کنید؟‬
    ‫أيمكنك إصلاح الساعة؟‬



    ‫شیشه شکسته است.‬
    ‫الزجاج مكسور.‬



    ‫باتری خالی است.‬
    ‫البطارية فارغة.‬







    ‫ممکن است این پیراهن را اتو کنید؟‬
    ‫أيمكنك كي القميص؟‬



    ‫ممکن است این شلوار را تمیز کنید؟‬
    ‫أيمكنك تنظيف السروال؟‬



    ‫ممکن است این کفش را تعمیر کنید؟‬
    ‫أيمكنك إصلاح الأحذية؟‬







    ‫ممکن است به من یک فندک (آتش) بدهید؟‬
    ‫أتسمح لي بشعلة نار؟‬



    ‫ شما کبریت یا فندک دارید ؟‬
    ‫ألديك كبريت أو ولاعة؟‬



    ‫شما زیرسیگاری دارید؟‬
    ‫ألديك منفضة سجائر؟‬







    ‫شما سیگار برگ می کشید؟‬
    ‫أتدخن سيكار؟‬



    ‫شما سیگار می کشید؟‬
    ‫أتدخن سجائر؟‬



    ‫شما پیپ می کشید؟‬
    ‫أتدخن غليون؟‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫چرا شما نمی آیید؟‬
    ‫لما لا تأتي؟‬



    ‫هوا بسیار بد است.‬
    ‫الطقس جداً سيء.‬



    ‫من نمی آیم زیرا هوا بسیار بد است.‬
    ‫لن آتي لأن الطقس جداً سيء.‬







    ‫چرا او (مرد) نمی آید؟‬
    ‫لما لا يأتي؟‬



    ‫او (مرد) دعوت نشده است.‬
    ‫هو غير مدعو.‬



    ‫او نمی آید زیرا دعوت نشده است.‬
    ‫لن يأتي لأنه غير مدعو.‬







    ‫چرا تو نمی آیی؟‬
    ‫وأنت، لما لا تأتي ؟‬



    ‫من وقت ندارم.‬
    ‫لا وقت لدي.‬



    ‫من نمی آیم زیرا وقت ندارم.‬
    ‫لن آتي إذ لا وقت لدي.‬







    ‫چرا تو نمی مانی؟‬
    ‫لما لا تبقى؟‬



    ‫من هنوز کار دارم.‬
    ‫علي متابعة العمل.‬



    ‫من نمی مانم، چون هنوز کار دارم.‬
    ‫لن أبقى إذ علي متابعة العمل.‬







    ‫چرا حالا می روید؟‬
    ‫لما تذهب الآن؟‬



    ‫ من خسته هستم.‬
    ‫أنا تعبان.‬



    ‫من می روم زیرا خسته هستم.‬
    ‫أذهب لأني تعبان.‬







    ‫چرا حالا (با ماشین) می روید؟‬
    ‫لما أنت ذاهب الآن؟‬



    ‫دیر است.‬
    ‫الوقت متأخر.‬



    ‫من می روم زیرا دیر است.‬
    ‫ سأذهب لأن الوقت أصبح متأخراً.‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫یک خانم پیر‬
    ‫إمرأة مسنة‬



    ‫یک خانم چاق‬
    ‫إمرأة سمينة‬



    ‫یک خانم کنجکاو (فضول)‬
    ‫إمرأة فضولية‬







    ‫یک خودروی نو‬
    ‫عربة جديدة‬



    ‫یک خودروی سریع‬
    ‫عربة سريعة‬



    ‫یک خودروی راحت‬
    ‫عربة مريحة‬







    ‫یک لباس آبی‬
    ‫ثوب أزرق‬



    ‫یک لباس قرمز‬
    ‫ثوب أحمر‬



    ‫یک لباس سبز‬
    ‫ثوب أخضر‬







    ‫یک کیف سیاه‬
    ‫حقيبة صغيرة سوداء‬



    ‫یک کیف قهوه ای‬
    ‫حقيبةصغيرة بنية‬



    ‫یک کیف سفید‬
    ‫حقيبة صغيرة بيضاء‬







    ‫مردم مهربان‬
    ‫أناس لطفاء‬



    ‫مردم با ادب‬
    ‫أناس مهذبون‬



    ‫مردم جالب‬
    ‫أناس مهمون‬







    ‫بچه های نازنین‬
    ‫أطفال جديرون بالحب‬



    ‫بچه های بی ادب‬
    ‫أطفال وقحون‬



    ‫بچه های خوب و مؤدب‬
    ‫أطفال مهذبون‬
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ‫من یک لباس آبی به تن دارم.‬
    ‫أرتدي ثوباً أزرق.‬



    ‫من یک لباس قرمز به تن دارم.‬
    ‫ أرتدي ثوباً أحمر.‬



    ‫من یک لباس سبز به تن دارم.‬
    ‫أرتدي ثوباً أخضر.‬







    ‫من یک کیف سیاه می خرم.‬
    ‫أشتري حقيبة يد سوداء.‬



    ‫من یک کیف قهوه ای می خرم.‬
    ‫أشتري حقيبة يد بنية.‬



    ‫من یک کیف سفید می خرم.‬
    ‫أشتري حقيبة يد بيضاء.‬







    ‫من یک خودروی جدید لازم دارم.‬
    ‫إني بحاجة إلى سيارةجديدة.‬



    ‫من یک خودروی سریع لازم دارم.‬
    ‫إني بحاجة إلى سيارة سريعة.‬



    ‫من یک خودروی راحت لازم دارم.‬
    ‫إني بحاجة إلى سيارة مريحة.‬







    ‫آن بالا یک خانم پیر زندگی می کند.‬
    ‫في القسم العلوي تعيش سيدة عجوز.‬



    ‫آن بالا یک خانم چاق زندگی می کند.‬
    ‫في القسم العلوي تعيش سيدة سمينة.‬



    ‫آن پائین یک خانم کنجکاو زندگی می کند.‬
    ‫في القسم السفلي تعيش سيدة فضولية.‬







    ‫میهمانانمان آدم های مهربانی بودند.‬
    ‫كان ضيوفنا أناساً لطفاء.‬



    ‫میهمانانمان آدم های مودبی بودند.‬
    ‫كان ضيوفنا أناساً مؤدبين.‬



    ‫میهمانانمان آدم های جالبی بودند.‬
    ‫كان ضيوفنا أناساً مهمين.‬







    ‫من بچه های نازنینی دارم.‬
    ‫عندي أطفال مطيعون.‬



    ‫اما همسایه ها بچه های بی ادبی دارند.‬
    ‫لكن جيراننا عندهم أولاد وقحون.‬



    ‫بچه های شما با ادب هستند؟‬
    ‫هل أولادك مؤدبون ؟‬
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا