نه تنها پزشکی، مهندسی و نقاشی هنر است بلکه زیستن نیز خود هنری است
و در حقیقت مهمترین و در عین حال مشکل ترین و پیچیده ترین هنری است که انسان تجربه می کند.
هدف این هنر، انجام کار به خصوصی نیست بلکه هدف آن زندگی شایان تحسین و پرورش استعدادهای ذاتی است. در پهنه هنر زیستن انسان هم هنرمند است و هم محصول هنر،
هم پیکرتراش است و هم سنگ مرم، هم پزشک است و هم بیمار.
جوهر عشق رنج بردن برای چیزی و پروردن ان است.
یعنی عشق و رنج جدایی ناپذیرند. ادمی چیزی را دوست میدارد که برای ان رنج بـرده باشد،
و رنج چیزی را برای خویش هموار میکند که عاشقش باشد.
قانون عشق بالغانـه این است : دوستم دارند چون دوست دارم.
عشق رشد نیافتـه می گوید دوستت دارم چون بـه تو نیاز دارم.
عشق بالغانـه می گوید : بـه تو نیاز دارم چون دوستت دارم.
بر یک صفحـه سفید خط مستقیمی رسم کنید.
ابتدای این خط تولدتان را مجسم می کند و پایانش مرگتان را.
خط متقاطعی بر آن رسم کنید تا نشان دهد . اکنون در کجا هستید. پنج دقیقـه بر آن مراقبـه کنید.
اعتماد به نفس ضرورتاً تضمین کننده موفقیت نیست ولی عدم اعتماد به نفس مطمئناً باعث شکست میشود.
مردم نه تنها با تعمق کردن، درک بهتری به دست میآورند بلکه میتوانند تفکر خود را نیز ارزیابی کرده و تغییر دهند.
آدم موثر و اثربخش کسی است که آینده اش را میسازد نه این که آن را پیش بینی کند.