روزی میرسد که :
پشیمان میشوی از دوست داشتنِ یک طرفه !
از این حسِ تلخِ تنهایی ...
از پرسه زدن در خیابان یک طرفۀ خاطرات ...
از اصرار بیهوده باهم یکی شدن ...
روزی میرسد که دلت برای خودت تنگ میشود !
برای غرورت و حس مهربانیت ...
برای لبخندت و چشمانِ بدون اشکت ...
روزی میرسد که سیر میشوی ،
کوله بار اندوهت را برمیداری
و ترک میکنی این رابـ ـطهی یخ زده تنها را ...!
پشیمان میشوی از دوست داشتنِ یک طرفه !
از این حسِ تلخِ تنهایی ...
از پرسه زدن در خیابان یک طرفۀ خاطرات ...
از اصرار بیهوده باهم یکی شدن ...
روزی میرسد که دلت برای خودت تنگ میشود !
برای غرورت و حس مهربانیت ...
برای لبخندت و چشمانِ بدون اشکت ...
روزی میرسد که سیر میشوی ،
کوله بار اندوهت را برمیداری
و ترک میکنی این رابـ ـطهی یخ زده تنها را ...!