سفر به دیار عشق. از اینایی بود که جعبه دستمال کاغذی تموم میکنی. البته برای من بقیه رو نمیدونم
اسم نویسندش ارامش.
درمورد دختری به اسم ترنم بود که 4 سال از خانواده و نامزد و خانواده نامزدش ترد شده بود و توی خونه باهاش بدرفتاری میکردن. چون فکر میکردن دختره میخواسته برادره نامزدش(سروش) که سیاوش نام داره و نامزد خواهرش ترانه بود رو اغفال کنه. همچنین فکر میکنن مسئول مرگ ترانه اونه برای همین 4 سال تمام مثل یه میت زندگی میکنه. همش سوءتفاهم بود.
معمولا رمان های غمگین زیاد نمیخونم ولی دوس دارم! 1.رمان ستاره دنباله دار..از ایکسا 2.God father از moonshine و 3.آن نیمه دیگر از anital (فوق العاده هستند،پیشنهاد میکنم:aiwan_light_shok:)
4.اجباره اختیاری اختیاره اجباری
5.ثمره انتظار
6.رد های ماندگار
7.آدم و حوا
8.از عشق بدم بدم بدم میاد
9.سفر به دیار عشق
10.دریای عشق
این 10تا پایانش خوشه!
یه رمان بود که واقعا ازش متنفر شدم اسمشاسیر عشق بود از down13 مزخرف ترین رمانی که تو عمرم خوندم ،پیشنهاد میکنم هیچوقت نخونینش ...دست نویسندش درد نکنهo_O:aiwan_light_mega_shok: نمیشه گفت رمان غمگین قشنگی بود ...چون یک سری رمان ها با اینکه غمگینن قشنگن! این افتضاااااااح بود,بخاطر موضوعش!:aiwan_light_sorry:
رمان غمگین زیاد نخوندم کلا خنده دار میخونم ولی رمانی که به نظر مودم قشنگ بود و آخراش یه کم غمگین میشد اسمش هست اگر چه اجبار بود خلاصه اش هم نمیگم خودتون بخونین قشنگه به نظرم
بامداد خمـار که همه باهاش آشنایی دارن
و بعد از اون دیگه کتاب با پایان غم انگیز نخوندم چون خیلی بهمم می ریزه اول یه سری به آخرش می زنم
بعد دوباره میام اول
غمگین ترین رمان با پایان خوشی که خوندم اشکم و درآورد...شخصیت رمان مظلوم بود..کسی باورش نداشت...قضاوتش میکردن...قضاوت اون چیزی که نبود...یه لحظه..خودم و جای اون گذاشتم...اشکم در اومد .. و اگه اون اتفاقات برام بیوفته من چیکار میتونم بکنم؟
ولی پایانش قشنگ تموم شد...قلمش حرف نداشت...نوشته هاش انگا زنده بودن و تا ته دلت نفوذ میکردن...خیلی قشنگ بود و اسم این رمان زیبا: سفر به دیار عشق
اگه اشتباه نکنم اسمش نغمه بود
دختره خانوادشو از دست میده و بعد شوهرش میره پیش مامانش و دیگه برنمیگرده و معلوم میشه سر راه رفته تو دره و عملش کردن
قیافش تغییر کرده و بعد چندماه برمیگرده.بخاطر خون الوده ای ک بهش تزریق کردن ایدز هم گرفته
دختره وقتی میفهمه شوهرش گم شده بچش سقط میشه.تازه بهش ت*ج*ا*و*ز هم میشه
هیچی دیگه بدبختی کامل.قشنگ ی مدت افسردگی گرفته بودم