اولین رمانمو سعی کردم عاشقانه بنویسم ولی هر کار کردم احساسات دختر رمان درست در نیومد واسه همین زدم تو خط داستان کوتاه های ترسناک اما داستان کوتاه هامو توی کاغذ و دفتر نوشتم.الان هم دارم گسترششون می دم تا به صورت رمان کوتاه همینجا منتشرشون کنم.
اولین رمان من که به صورت جدی بعد از کلی سروکله زدن با خودم شروع به نوشتنش کردم و الان در سایت در حال تایپه، کیفرخواسته. در کل، برای نثرش و جمله به جملهاش که نوشتم و مینویسم وقت زیادی میذارم. با همهی اینها، ضعف زیاد داره اما با توجه به اینکه کار اولمه که جدی نوشته میشه، ازش راضیام و بازخوردهاش هم خدا رو شکر تا اینجا خوب بوده.
وقتی نه سالم بود رمان مدرسه ی جن و شیاطین رو نوشتم، اما خواهرم که نویسنده بود قبولش نکرد و گفت موضوش برات خیلی سنگینه!
دومین رمانی که توی اینترنته و خودم نوشته، جهش در زمان هست که به خاطر نداشتن مهارت زیاد خیلی خوب نشد!
اولین رمانی که تایپ کردم اسمش دختری از دیار پسران بود که بازخورد مثبتی داشت و اکثر خواننده ها راضی بودن ولی خب به دلیل موضوع سنگین خود رمان نتونستم ادامش بدم
اولین تجربه ی نویسندگیم که به طور جدی شروع و تمومش کردم الان داره توی کتابخونهام خاک میخوره و چند روزی هست که تصمیم گرفته یه دور ویرایشش بزنم و توی انجمن قرارش بدم.
فکر میکنم چهارده سالم بود که نوشتمش و هنوزم که هنوزه به نظرم ایده اش جدید و جالبه... .
اولین رمانی که نوشتم جوشیون بود و دو ساله که تمومش کردم و جایی انتشارش ندادم
بقیه که دیدن گفتن خوبه فقط مشکلش اینه که لحن گفتاریش عجیب و غریبه هم محاوره ایه هم ادبی
از بچگی مینوشتم و همه نوشته هام رو با ضعفاش خیلی دوست دارم اما اولین رمانی که منتشر کردم صورتک دورو در حال تایپ هست. بازخوردش خوب نبود که البته پیشبینیش رو میکردم چون فهمیدنش فکر متمرکزی میخواد و این روزا کمتر کسی رو یه رمان اینطور وقت میذاره اما به مرور دارم متوجه اشکالاتم میشم و تصحیحشون میکنم. امیدوارم جلد اول پشت وانه ای برای جلد دو باشه