چگونه رمانی با موضوع غیر کلیشه ایی و جالب بنویسیم؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

dorsawaj

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/03/12
ارسالی ها
809
امتیاز واکنش
27,677
امتیاز
771
محل سکونت
شمال:)
اصلا حرف دل منو زدی،بالای 300تا رمان که خوندم،200تاش یه اکیپ دختر بودن که میرن پاتوقشون و با یه اکیپ پسر که سوار پورشه هستن برخورد می کنن...آخرش هم به خوبی و خوشی به هم می رسن...ضمن اینکه دوتا از دخترای اکیپ فوق اعاده شیطونن و وقتی وارد خونشون می شن انگار زلزله اومده...همیشه با همه کل کل دارن و همیشه هم از نرده های خونه دوبلکس 3500متریشون سر می خورن میان پایین...بابا این موضوع ها تکراری شده بخدا...دیگه جذاب نیست..چرا همش می خواین رو موضوع های تکراری و مسخره کار کنید؟؟رمانی مثل اسطوره که فوق العادست می تونه اسم رمان موفق رو یدک بکشه،چون به واقعیت جامعه مون نزدیکه...نه رمانی مثل رمانِ x که تو برخورد اول عاشق هم می شن و بعد با هم کل کل می کنن و آخرش هم توی یه روز بارونی به هم اعتراف می کنن....اگه اینجوری می نویسین تو قسمت ژانر رمان ذکر کنید تخیلی...انقدر که از دست رمان ها حرص خوردم من برای نمره هام و امتحاناتم حرص نخوردم..
 
  • پیشنهادات
  • dorsawaj

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/12
    ارسالی ها
    809
    امتیاز واکنش
    27,677
    امتیاز
    771
    محل سکونت
    شمال:)

    اين رو هم بايد ضميمه ي حرف دوستمون كنم كه اين معضل خان و اربـاب اينها تقريبا از زمان شاه ريشه كن شده ! اگه يه كم مطالعه ي تاريخي داشته باشيد متوجه ميشيد كه بعد از انقلاب سفيد ،نظام اربـاب و رعيتي از هم پاشيد .
    ( البته منكر سيستم نوين بـرده داري تو بعضي كشور ها نيستم ولي الان تو كشور ما معضلات جديد تري پا به عرصه گذاشتن ،از آقازاده و ژن خيلي خوب بگير الي آخر ...)
    [/QUOTE]
    موفق ترین رمان ایرانی هم همینجوریه...من نمیدونم چرا این رمان،(که خودتون فکر کنم متوجه شدید کدوم رو می گم)جز بهترین رمان ایرانی هستش،منکر قلم موفق و قشنگ نویسنده نیستم،ولی رمانی مثل این مرد امشب می میرد،یا اسطوره،بسیــــــــــــــــــــار موفق ترند...باید افسوس بخوریم که الان خواننده ها اینجور ژانر رو خیلی دوست دارند...
     

    dorsawaj

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/03/12
    ارسالی ها
    809
    امتیاز واکنش
    27,677
    امتیاز
    771
    محل سکونت
    شمال:)

    shaghiw.79

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/26
    ارسالی ها
    1,379
    امتیاز واکنش
    18,362
    امتیاز
    806
    سن
    23
    محل سکونت
    ساری
    اینقد کامل بود نظرات دوستان که واقعا جای حرف نمیمونه
    منم یه چندتا نکته دوس داشتم بگم تو همه ژانر ها نه فقط یه ژانر خاص
    تو همه رمانا،دو طرف قضیع یا لااقل یکیشون خیلی پولدارن.خب این که نمیشه مخصوصا تو جامعه امروز ما.همشون ماشین اخرین مدل،هرروز یک دست لباس و...
    یا تو رمانای پلیسی چجوری همه همکارای زن با سرگرد یا سروان ازدواج میکنن؟یا چجوری میشه که صیغه میکنن قبل هر ماموریت؟واقعا تو قوانین نظام این هست که قبل هر ماموریت صیغه شن؟
    تو خیلی از رمانهام هست که اتفاقات تکرار میشه یا تو هررمانی دختره میخواد بیوفته ولی پسرع مثل مرد عنکبوتی میاد و نمیزاره!!
    بخدا من هربارشو شوت شدم زمین!!هیچکسم محض رضای خدا نیومد بگیرتمون!
    ژانر تخیلی رو نخوندم پس نظری نمیدم

    ی سوال که خیلی ذهنمو درگیر کرده اینه که چرا همش دخترا باید عذاب بکشن و از جانب پسره زجر کش بشن؟؟پسرا نمیشه زجر بکشن در راه عشق؟
    یکم از مباحث پولداری و خــ ـیانـت و ... بکشیم بیرون.سخت نیس پیدا کردن موضوع جدید

    من خودمو میگم.یکساله شایدم بیشتر،هیچ رمانی نخوندم تا صحنه ها از ذهنم بره و بتونم بنویسم.لااقل موضوعم میدونم جدیده و از دختر و پسر پولدار و چشم رنگی خبری نیس.
    از کل کل های اضافه یا مسخره هم خبری نیس
    از خــ ـیانـت و عشق و عاشقی الکیم خبری نیس!
    پس میشه یه رمان غیرتکراریم نوشت
     

    Jupiter

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/01/27
    ارسالی ها
    719
    امتیاز واکنش
    34,110
    امتیاز
    1,144
    خب امیدوارم حرفام به درد دوستان بخوره.
    اول اینکه مهم ترین اصل برای نوشتن داشتن یه ایده است. مهم نیست شما به عنوان نویسنده، چقدر ادبیاتت خوبه. هر چقدر بیشتر بنویسی و بخونی بهتر میشه.
    ولی برای نوشتن خواهش میکنم اگر یه رمانی خوندید که باحال بود، جوگیر نیشد و عین ایده ی همونو با شخصیت های متفاوت پیاده نکنید.
    اگر میخوای اینکارو بکنید حداقل موضوع اصلی رو عوض کنید.:/ اون وقت ما منتقدا بهش میگیم فن فیکشن که قابل تحمل تر از هزاران رمان همخونه ایه.
    قبل از نوشتن درباره ی ایدتون یکم تحقیق کنید.
    مثلا میدونستید دختر بدون اجازه ی پدر حق صیغه نداره؟ حالا زن مطلقه یا بیوه یه چیزی ولی دختر نه.
    یا مثلا همه ی شخصیت ها نباید مغرور و سنگدل و البته جذاب و نفس گیر باشن. از بین هفت میلیار د ادم دنیا، نود درصدشون معمولین. پنج درصد خوشگل و پنج درصدم زشتن.
    طنز بلد نیستین بنویسید، خواهشا ننویسید. اگر هم عشق طنزید، یکم استند اپ کمدی ببینید و ایده بگیرید. فحاشی طنز نیست.
    از بوگاتی و فراری و لامبور به عنوان ماشین بکشید بیرون.
    تخیلی مینویسید، تکراری از بقیه نباشه. تخیلی یعنی غرق کردن خواننده توی دنیای خودتون.
    و در اخر
    کتاب بخونید و بنویسید. که موفقیت در گرویه این دوست.
    ایده میخواید؟
    صفحه ی حوادث روزنامه !! صحبتای بین مردم.
    اخباررررر....
     

    ifera

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/08/06
    ارسالی ها
    20
    امتیاز واکنش
    125
    امتیاز
    71
    سن
    25
    اولین کاری که یه نویسنده باید انجام بده تا کلیشه ای ننویسه، اینه که بیاد نظرات مردم رو بخونه تا ببینه چه چیز هایی کلیشه ای شدن؟
    بعد این که حالا اگر یک یا دو موردش داخل رمان جزو کلیشه ها بود عیبی نداره نباید خودش رو ببازه.
    حالا که کلیشه ها نیست باید ایده ی جدید پیدا کنه... چطوری؟o_O
    .
    ژانر طنز:
    دوستان همه گفتن که از فحاشی و کلکل خسته شدن:uzi: شما یه نگاهی بنداز ببین به چه اتفاقی خیلی خندیدی؟ اگر چه اتفاقی بیوفته خیلی میخندی؟
    اون هیچی در طنز باید از مبالغه هم استفاده کرد مثل خیلی آثار نویسندگان بزرگ، مثل داستان کباب غاز. شما حتی به توصیفات نویسنده از فامیلشون هم میخندی.
    یا حتی سو تفاهم ها هم میتونه اتفاق طنز رقم بزنه.:aiwan_light_sdblum:
    .
    ژانر معمایی:
    نیاز به ذهن عمیق و خلاق داره. و به نظر بنده بهتره برای طراحی معما، اول جواب رو در نظر بگیرین بعد معما رو طراحی کنین. حتما هم برای این یکی باید کاغذ قلم رو به روتون باشه تا ذهنتون خلاقیت بیشتری به خرج بده.:aiwan_light_rtfm:
    .
    ژانر جنایی:
    علاوه بر مطالعه کتاب و تماشای فیلم های مربوط به همین ژانر،که صد البته برای اکثر ژانر ها لازمه، مطالعه ی اخبار هم خیلی خیلی ایده های نو بهتون میده.و صد البته برای انگیزه ی قاتل میشه باور های خرافی ادیان رو هم چاشنی کار کرد.:aiwan_light_big_boss::aiwan_light_hunter:
    .
    ژانر عاشقانه:
    همیشه با این ژانر مشکل داشتم، اما برای عشق باید یه داستان جدید و جذاب خلق کرد و صد در صد ترکیب این ژانر با معمایی عالی میشه. و میشه برای ایده گرفتن به زندگی اطرافیان نگاه کرد. یا حتی همیشه نباید شکل گیری عشق رو توضیح داد، میشه عشقی به انزوا رفته رو نشون داد که دو طرف تقلا میکنن تا درستش کنن، یا حتی عشقی که در اوجه و داره کم کم به انزوا میره.:aiwan_light_heart:
    .
    ژانر تخیلی:
    در این ژانر شما دستتون خیلی بازه، اما فقط ذهنتون رو رها کنین، رها. یه ذهن بدون مرز و توقف میخواد. و صد البته یه تحقیق کوچیک در مورد قوانین طبیعت و سایر چیز ها میتونه کلی بهتون کمک کنه.:aiwan_light_wizard:
    .
    ژانر ترسناک:
    برای این ژانر همونطور که دوستان گفتن افسانه های قدیمی خیلی بهتون کمک میکنه و همینطور باور های خرافی مردم. چیزی که ببیشتر از همه مهمه چیزی رو باید مورد هدف قرار بدین که اکثریت مردم اونجا رو مکان امن میدونن...:aiwan_light_vampire:
    .
    و من الله توفیقBokmal
     

    برنو

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/27
    ارسالی ها
    305
    امتیاز واکنش
    4,502
    امتیاز
    485
    محل سکونت
    شهرجهانی (یزد)
    من با شخصیت پولدار و خوش قیافه مشکل ندارم ولی با شخصیت های سوسول و خودشیفته به شدت مشکل دارم .
    یه بار یه رمان خوندم که طرف فهمید خواهرشوهرش توسط دوست مذکرش معتاد شده و عروس خانوم داشت با خودش میگفت که آره من مثل اون نیستم و با جنبه تشریف دارم و خودمو کنترل میکنم و از این دست اراجیف ...اما نکته جالبش این بود که طرف حداقل توی سه قسمت رمان تا خرخره نوشیدنی زهرماری کوفت کرد و تقریبا با همه ی پسرای داستان نخ و طناب و سیم بکسل رد و بدل کرد!
    من پولدارایی رو میشناسم که اگه نشونتون بدم فکر میکنید طرف تو پنجاه متری اجاره ای زندگی میکنه .
    و البته بلعکسشم دیدم !طرف خونه و مغازه و همه چیزش اجاره ای ولی یک تیپی میزنه و عکسایی تو اینستا میذاره انگار باباش سلطان سکه است !
     

    Melika Nasirian

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2019/05/19
    ارسالی ها
    330
    امتیاز واکنش
    4,051
    امتیاز
    488
    محل سکونت
    محوطه‌ی بازی
    من بیشتر از همه از رمان های ترسناک که خودم طرفدارش هستم حرصم می گیره :aiwan_lighgt_blum:

    آخه مگه فقط فر تهران به شمال و یک خونه ی عجیب و غریب که پنجره هاش بستست ولی
    پرده هاش تکون می خوره می تونه ترسناک باشه ؟
    یا فقط باید یکدفعه اجنه سر از زندگیآدما پیدا کنه ؟ من که خودم هزار بار سعی بر احضار داشتم اما نشد . اما حداقل بیاید و یک دلیل به جز یک مکان ترسناک برای احضار روح بیاریم :-\
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا