چگونه رمان پلیسی بنویسیم؟

دوست دارید بیشتر به چه بحثی پرداخته بشه؟

  • نقد و بررسی رمان های ژانر پلیسی

    رای: 17 34.7%
  • مباحث آموزشی

    رای: 36 73.5%
  • معرفی رمان های موفق پلیسی

    رای: 21 42.9%

  • مجموع رای دهندگان
    49

نگار 1373

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/08/09
ارسالی ها
365
امتیاز واکنش
15,770
امتیاز
641
سن
29
محل سکونت
همدان
سلام دوستان و این هم یه پست آموزشی، برای عزیزانی که جنایی نویس هستن و عاشق کاراگاه بازی :aiwan_light_yu:

کارآگاه‌ها چه کسانی هستند و چه فعالیت‌هایی می‌کنند و آیا مثل فیلم‌ها این‌همه اکشن هستند؟ سردار محمدرضا مقیمی، رئیس پلیس آگاهی کشور در این باره به «ایران» می‌گوید: «کارآگاه کسی است که در کارش بسیار باتجربه باشد. این واژه در همه دنیا در انحصار پلیس قرار دارد و نامی است که در چارچوب واژه پلیس معنا می‌یابد. کارآگاه در پلیس آگاهی کسی است که در عملیات‌ پلیس، پی‌جویی پرونده‌های سرقت و جنایت و کشف جرایم فعالیت دارد.»

او می‌افزاید: «اگر بخواهید با نقش کارآگاه‌ها بیشتر آشنا شوید باید بگویم کارآگاه باید بتواند با صحنه جرم ارتباط برقرار کند و با صحنه حرف بزند و از تجربیات خود برای رازگشایی از صحنه سرقت یا قتل استفاده کند. کارآگاه باید در قبال هر مدرک که در صحنه جرم پیدا می‌کند سه سؤال اساسی را از خود بپرسد. نخست اینکه شی یا مدرک به‌دست آمده چیست و چگونه از آن در جنایت استفاده شده‌است؟ سؤال بعدی اینکه چه رابـ ـطه‌ای بین مدرک جرم با صحنه جرم وجود دارد یا به عبارت دیگر چه رابـ ـطه‌ای بین جرم و قربانی وجود دارد؟ و سوم، مدرک چگونه می‌تواند زمان یا مرحله‌ای از مراحل وقوع جرم را بیان کند؟ بنابراین کارآگاه باید با بهترین شیوه و پیروی از قاعده کلی بررسی صحنه جرم دلایل و مدارک موجود در صحنه را جمع‌آوری کند و از آنها به بهترین نحو برای پاسخگویی به سؤالات و فرضیه‌ها استفاده کند، زیرا امکان حضور دوباره در صحنه‌های جرم و جبران اشتباهات قبلی وجود نخواهد داشت.»

سردار مقیمی در ادامه می‌افزاید: «کارآگاه پس از بازدید از صحنه جرم باید بتواند به این سؤالات پاسخ دهد که چه کسی یا کسانی به این محل رفت و آمد کرده‌اند؟ چگونه می‌توان به این محل رسید (پیاده، با موتور یا ماشین و ...)؟ وسایلی که در صحنه جرم وجود دارند به چه کاری می‌آیند؟ چه فعالیت‌های مجرمانه‌ای در مناطق حوالی صحنه جرم صورت گرفته است؟ صحنه‌های جرم مرتبط با این صحنه، کجاها هستند؟ مجرم چگونه به صحنه جرم وارده شده؟ چرا مجرم اینجا را به عنوان صحنه جرم انتخاب کرده است و ...؟»

البته باید گفت که کشف جرم فقط با مدارک و شواهدی که از صحنه جرم پیدا می‌شود امکان پذیر نیست و تا زمانی‌که متهمی بازداشت نشود و تحت بازجویی قرار نگیرد، نمی‌توان از آن جرم رازگشایی کرد.
کارآگاه برای یافتن سرنخ در صحنه جرم و استفاده از آن برای یافتن سایر سرنخ‌ها بهره می‌برد؛ باید به این نکته هم اشاره کرد که گاهی مجرمان برای ردگم کردن و فریب دادن پلیس صحنه جرم را بهم می‌زنند که البته کارآگاه خبره می‌تواند با زیرکی این تغییر را حدس بزند.

کار یک کارآگاه به بررسی صحنه جرم خلاصه نمی‌شود بلکه برای واکاوی یک جنایت یا سرقت باید به آزمایشگاه‌های تشخیص هویت، آزمایشگاه‌های اسلحه‌شناسی و خط شناسی و تعیین گروه خون و انگشت‌نگاری و ... تحقیق از شاهدان یا مظنونان بپردازد که هر کدام در مقاطع مختلف تحقیق از اهمیت بسیاری برخوردارند.

سرهنگ کارآگاه غلامحسین بیابانی، رئیس مرکز تحقیقات پلیس آگاهی کشور در تشریح وظایف یک کارآگاه باتجربه به «ایران» می‌گوید: «پلیس آگاهی سابقه طولانی در مبارزه با جرم و تبهکاران دارد و آنچه این پلیس را نسبت به سایر پلیس‌ها متمایز می‌کند سرعت و دقت در کشف جرم است. کارآگاه در صحنه جرم به دنبال کشف حقیقت است و با توجه به دانشی که دارد باید بداند آزمایشگاه جنایی با فلان مدرک جرم چه می‌تواند بکند و از ماهیت سرنخ‌های به‌دست‌آمده بااطلاع باشد چون اگر نتواند به درستی صحنه را بررسی کند، نمی‌تواند در گشودن گره‌های معماگونه موفق شود.»

بیابانی ادامه می‌دهد: «یک پلیس، زمانی می‌تواند به یک کارآگاه زبده و باهوش تبدیل شود که با جرم آشنایی بالایی داشته‌باشد، بتواند در خلال بازجویی به سرنخ‌های خوبی دست پیدا کند. کارآگاه با تجربه با سه عنصر دستیابی به مدارک و شواهد، وجود شاهد و اعتراف مجرم می‌تواند پرده از راز یک سرقت یا جنایت بردارد. برای مثال، بیشتر قتل‌ها به این دلیل کشف می‌شوند که افراد دخیل در آن یکدیگر را می‌شناسند و فرایند شناسایی مجرم فقط با حذف مظنون صورت می‌گیرد. کمبود هرگونه رابـ ـطه بین قربانی و مجرم، حل و فصل جرایم را دشوار می‌کند بنابراین کارآگاه می‌تواند با برقراری رابـ ـطه بین مظنونان بالقوه و قربانی در صحنه جرم، فرضیه‌سازی ‌کند که همین فرضیه‌ها مسیر کشف حقیقت را آسان می‌کند.»

شاید خیلی‌ها کارآگاهی را با پلیس بودن یکی بدانند. مثلاً مأمور پلیسی که کلت به کمر از دیواری بالا می‌رود و دزدی را دستگیر می‌کند یا با تعقیب و گریز خطر می‌کند تا تبهکاری را دستگیر کند در نظر مردم همان کارآگاه باشد ولی این‌طور نیست.

کارآگاه پلیس در ابتدا باید چند سالی را در تیم‌های عملیاتی خدمت کند و سپس وارد دوایر مختلف پلیس آگاهی شود. مثلاً افسر تازه‌کار با توجه به علاقه به خدمت در دایره‌ای مثل قتل، آدم‌ربایی، سرقت مسلحانه، سرقت خودرو و موتور، جعل و کلاهبرداری ... و با رسیدگی به پرونده‌هایی که در اختیارش می‌گذارند تجربه‌هایی کسب می‌کند که در آینده در کارآگاه شدنش تأثیر فراوانی دارد.

افسر پلیس پس از اینکه تجربه‌هایی در زمینه فعالیتش به‌دست ‌آورد و به قول معروف در رشته خود کارکشته شد می‌تواند برای آزمون کارآگاهی امتحان دهد و اگر قبول شد از کارآگاه سومی تا کارآگاهی پیش برود.

کارآگاه بر خلاف فعالیت‌های رایج در پلیس مثل بدرقه متهم یا عملیات‌های تعقیب و گریز و دستگیری، وظیفه مهم‌ و ویژه‌تری دارد. یک کارآگاه دیدی وسیع‌تر به مسائل دارد و با در نظر گرفتن همه جوانب و بررسی دقیق صحنه جرم، از هیچ سرنخی نمی‌گذرد، حتی یک تار مو. چه بسا راز یک قتل با یافتن یک تار مو از لباس قربانی فاش شده است. یافتن یک لکه خون، ته سیگار، اثر انگشت، شماره تلفن و ... هرکدام سرنخی مهم برای کارآگاه پلیس برای کشف یک پازل تبهکارانه است. البته در بیشتر کشورها کارآگاهان پلیس پس از بازنشسته شدن در قالبی جدید تحت عنوان کارآگاه خصوصی وارد عمل می‌شوند و با توجه به تجربیاتی که در 30 سال فعالیت در سازمان پلیس داشته‌اند خدمات جدیدی ارائه می‌دهند.
منبع: ایسنا

امیدوارم براتون مفید واقع شده باشه و تا بعد خدانگهدارتون :aiwan_light_sun_bespectacled:
 
  • پیشنهادات
  • ❄Sogol❄

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/31
    ارسالی ها
    272
    امتیاز واکنش
    5,148
    امتیاز
    583
    سن
    25

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    این قسمت: اگور پگور پلیس می شود! :NewNegah (2):

    سلام عزیزان، اول از همه بگم واقعا خوشحالم که انقدر نویسنده مشتاق داریم که اطلاعات بالایی دارن و همراهی می کنن و اطلاعات نابشون رو در اختیار همه قرار می دن.Hapydancsmil

    حالا وقتشه بریم سر بحث اصلی.
    می خوایم یه رمان بخونیم، اسم رمان یه چیزی تو مایه های: قلب اوجگل و حساس من.
    خب میگیم حتما عاشقانس یا حتی طنز. نگاه می کنیم به ژانر رمان، میبینم که نوشته ژانر پلیسی! o_O بعد ما یهو میگیم پلیسی؟! (هشدار: با لحن و صدای جناب خان خوانده شود! 25r30wi)
    بله، می بینیم که چشمامون کاملا سالمه و اسم رمان همونی هست که مشاهده فرمودیم. :aiwan_light_sddsdblum: رمان قلب اوجگل و حساس من با ژانر پلیسی :aiwan_light_sddsdblum:
    بعد ما تا ساعت ها با این قیافه :aiwan_light_sddsdblum: در افق محو می مانیم.

    انصافا قبول دارید چقدر اسم رمان به ژانر بستگی داره؟ هر ژانری به یه نحو، ولی هیچ اسمی جز اسمای خشن یا واقعا خاص به ژانر پلیسی نمیاد! ژانر جنایی هم گاها، ولی چون مجزا از پلیسیه زیاد کاریش ندارم.

    یا می بینی اسم رمان عاشقانس و با این ژانر طرفی، یا میبینی اسم رمان با فرمول (a+ شیطون) ساخته شده و ابهت ژانرش رو با تمام قوا می بره زیر سوال. :aiwan_light_sddsdblum:

    اینجاس که خواننده این شکلی میشه :aiwan_ligdfht_blum: حقم داره! بعد اگه گذاشت رفت رمان هم نخوند نگید چرا.

    شاید خیلی عادی به نظر برسه، ولی اسم رمان برای یه رمان پلیسی، خیلی خیلی خیلی خیلی، و بازم تاکید می کنم خیلی مهمه.
    چون اسم برای خواننده تعیین می کنه که داره با چی مواجه می شه! حتی ممکنه شما یه رمان بی نهایت Perfect :aiwan_light_biggrin: و محشر رو نوشته باشید که هیچ نقصی بهش وارد نیست، ولی سر اسم رمانتون، رمانتون خونده نخواهد شد و گمنام باقی می مونه.:aiwan_light_blusfm:

    اسم گل و بلبل و اسمای زیادی عشقولانه یا زیادی لوس رو برای رمان انتخاب نکنید. فکر نکنید با این کار ممکنه مخاطب جذب کنه، چون ممکنه محاسباتتون کاملا برعکس از آب در بیاد و شخص هیچ وقت سمت رمان شما نره.

    اسم خشن و با ابهت هم زیاده، نگران نباشید. یه کم فکر کردن اسمای زیادی رو مقابلتون قرار می ده.:aiwan_light_blfffffffm:
    قلمتون مانا و تا پست بعدی خدانگهدار.:aiwan_lggight_blum:
     

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    این قسمت: پوآرو و مارپل به ماموریت می روند:aiwan_lighnnnnnt_blum:

    سلام دوستان امیدوارم امتحانات رو بخوبی پاس کرده باشید
    منم که مثلا امتحان ایستایی دارم، اومدم اینجا پست می ذارم 25r30wi

    خب این بار بحث سر چیه؟
    سر ایده های رمانهای پلیسی و جنایی

    می ریم رمان بخونیم، نگاه می کنیم به خلاصه:
    -دختری بی نظیر و اوجگل که هیچ پلیسی انگشت کوچیکش نمی شه:aiwan_light_girl_mad: می خواد بره ماموریت با آقا بدا بجنگه :aiwan_light_flirt:
    قیافه ی ما :aiwan_light_sddsdblum:

    پشیمون می شیم می ریم سراغ بعدی و خلاصه رو نگاه می کنیم:
    یه دختر زبون نفهم کله شق مغرور و گوشتلخ که به خاطر اصرار فرمانده ش مجبور می شه با یه پسر بد اخلاق عنق و سیکس پک دار! بره ماموریت و انقدر با هم کل کل میکنن تا می پوکن :uzi:
    و بازم قیافه ی مبارک ما :aiwan_light_sddsdblum:

    پوف بلندی کشیده می ریم سراغ بعدی:
    -دختری که پی کشته شدن خواهر کوچیکه ی عمو زاده ی خاله بزرگه ی دوستش، از آنگولا به ایران برمیگرده تا انتقامی بگیره از جنس صاعقه و...
    ما اینجوری می شیم :aiwan_ligdfht_blum: و کلا می گیم آقا اصن نخواستیم!

    بعدی:
    یه دختر چشم و گوش بسته ی آفتاب ندیده ی مهتاب ندیده ی منزوی ساکت و خرخون که به خاطر یه اتفاق سر از باند مخوف قاچاق در میاره و یه آدم خوفناکی می شه که...

    اگه تا الان زنده مونده باشیم، جای شکر به درگاه ایزد منان دارد.:aiwan_light_blffffum:

    شما خسته نشدید؟ من یکی که واقعا خسته شدم از این همه تکرار، تکرار ایده، ایده ی تکراری، تکرار، تکرار تکرار تکرار...:aiwan_light_gamer3::aiwan_light_blum:qqqqq

    به خدا این همه ایده ی ناب و دست نخورده ی پلیسی و جنایی وجود داره
    چرا باید همین موارد رو به عنوان شروع یه رمان جدید قرار بدیم؟
    تازه من کار ندارم به واقعی بودن یا نبودنشون، من خودم به شخصه عاشق مافیام و اگه می شد الان تبدیل به مادرخوانده شده بودم :aiwan_light_girl_crazy:25r30wi

    ولی در نظر بگیرید، یه دختر، رییس باند، اونم یهویی! بدون در نظر گرفتن هر گونه اتفاقی :aiwan_light_sddsdblum: آبجی چاکریم :aiwan_light_big_boss:

    ماموریت دختر و پسر که... آقا زبونم مو دراورد اینو دیگه نمی گم، هم شما خسته شدید هم خودم، بعد منو خفم می کنید انقدر می گم اینو :aiwan_light_hang1:

    واسه ایده های جدید نیاز نیست حتما هر شخصیت مثبت کامل باشه یا منفی کامل. شخصیتای خاکستری هم هستن
    ایده ها حتما نباید مثل رمانای مشهور قبلی باشن، قبلیا نوشته شدن و تمام، نفر اولی که نوشت، ایدش تحسین شد و پروندش بسته. نوشتن دوباره ی اون ایده فقط باعث سر رفتن حوصله ی خواننده هاست.

    برای شروع رمان (اگه می خواید تازه استارتش رو بزنید) عجله نکنید. عجله = پشیمانی :aiwan_light_vava:

    خلاصه این ماجرا بحثش زیاده و من فقط در حد خلاصه گفتمش که برای پیدا کردن ایده ی جدید خیلی فکر کنید، چون رمان نویسا زیاد شدن و خودتون بهتر می دونید منظورم چیه.
    قلمتون مستدام :campe45on2: و ایده هاتون همیشه ناب :aiwan_light_victory:
     

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    سلام عزیزانم شبتون بخیر
    شبی که صبح محسوب میشه البته:NewNegah (14):

    این پست آموزشی، انتقادی و یا غیره نیست
    می خوام نظرتون رو بدونم.
    موافقید که رمانای موفق پلیسی رو اینجا بررسی کنیم؟ تا ببینیم اون رمان چی داشته که انقدر مشهور شده.
    هر مشهوری رو هم به چشم عالی بهش نگاه نکنید چون بعضی وقتا یه رمان شانسی مشهور میشه و ممکنه پر از ایراد باشه
    (از همون موارد که آدم هر چقدر فکر میکنه، متوجه نمیشه که چطوری ممکنه این رمان به این بوقی مشهور شده باشه:aiwan_light_sddsdblum: قصد توهین ندارم ولی بعضیاشون واقعا بوقن) و چون هدف یادگیریه، من نمی خوام کسی مطلب غلط رو جای صحیحش یاد بگیره. گفتم از الان بگم که فردا پس فردا سر پل صراط من رو دیدید جوابگو نیستم.:aiwan_light_whistle3:

    اگه موافقید، فقط در نظرسنجی بالا نظرتون رو اعلام کنید. پست موافقت نفرستید که مجبور میشم به عنوان پست اسپم گزارش بزنم تا پاک شه.:uzi:
    فقط رای بدید تا اگه آمار زیاد بود با کمک هم بررسی رو شروع کنیم.
    هر رمانی هم می تونه باشه، از تایپی گرفته تا رمانای آگاتا کریستی و آرتور کنن دویل و...
    صبحتون هم بخیر :campe45on2:
     

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    سلام عزیزان حالتون خوبه؟
    یه ماهی نبودم و خودتون که اوضاع یه دانشجوی ترم آخری بدبخت رو بهتر درک می کنید.Sigh

    این بار می خوایم یه بحث مهم رو بررسی کنیم که من خیلی زیاد دیدم این مورد رو رعایت نکردن و خب، این مسئله اگه رعایت نشه داستان از حالت طبیعیش رنگ می بازه.

    حالا بحث ما سر چیه؟ بحث سر قبولی شخصیت داستان در دانشگاه های نظامی یا همون دانشگاه امین و امام علی و ...

    خودتون می دونید که قبولی در دانشگاه کار حضرت فیل است و بس. :aiwan_lipght_blum: (الان کنکوریا دارن به کنکور فحش میدن، شک ندارم):aiwan_light_crazy:

    حالا تصور می کنیم شخصیت داستان ما که یحتمل یه دختر 18 سالس و عجقش یا رفیقش یا پسر همسایه یا هر X دیگه ای رو دیده که در دانشکده افسری قبول شده
    ایشان نیز تصمیم راسخی می گیره که قبول شه و همون سال هم فرت! قبول!! الله اکبر :aiwan_light_shok: دست و جیغ و هورا بزنید ناموسا برای این دختر کوشای جیگیلیمون :aiwan_light_lol2::aiwan_light_kiss:

    جان من خودتون بگید، دانشکده ای که هر سال فقط 100 نفر، اونم با هزار اما و اگر از کل کشور دانشجو می گیره، چطور ممکنه یه دختر رو با همین تصمیم یهویی قبول کنه اونم بدون گذشتن از گزینش سخت و طاقت فرسایی که در پیش رو داره؟:aiwan_light_moil: تازه بماند که هر 4 سال، فقط 100 نفر دانشجوی زن می گیره. اونم باز شرایط خاص خودشو داره!

    حالا موضوع مهم تر، می خونید که دختره تا قبل از این ماجرا، هفت قلم آرایش می کرده و مانتو کوتاه و ساپورت فلان و این چیزا:aiwan_light_sun_bespectacled: بعد یهو مجبوره اونجا چادر بپوشه، آرایشم کنه دعواش میکنن. بعد اونم با هزار سختی و زور! چادر به سر میشه و کلی هم غر میزنه که چادر دست و پام رو بسته ولی مجبورم بپوشم!!

    شما که اون چادر رو در شان خودت نمی بینی و قبلا اصن چادری نبودی، سوال اینجاست بدون چادر چطوری از گزینش با موفقیت کامل هم عبور کردی؟:aiwan_light_sddsdblum::aiwan_light_sdblum:

    اول از همه، (این نکته برای تمام ژانرا مهمه) اون چادر قداست داره، لطفا زیر سوال نبریدش. بگذریم از بعضی موارد که چادر رو به لجن کشیدن و و و... کار ندارم به اون موارد. ولی ناموسا چادر رو خواهش می کنم زیر سوال نبرید!
    دوم، شما اصلا تحقیق کردی ببینی شرایط قبولی در اونجا چیه؟
    اینا شرایطشه:
    معدل کل بالای 14 (برای دیپلمه ها)
    قد بالای 165 برای خانوما و 175 برای آقایان که البته گاها 170 رو هم قبول می کنن با شرایط خاص
    چادری بودن، سلامت کامل بدنی و و و و...

    البته بگذریم از اون الهه های بی نقص و کاملی که در رمان ها می بینیم! ولی فراموش نکنید، قبل از اینکه شخص بخواد وارد نظام بشه حتما در موردش تحقیق به عمل میاد. پس دختره نمی تونه برای تظاهر فقط سر کارش محجبه بشه و چادر سر کنه.

    من به شخصه معتقدم، اگه کسی چادری شدن رو در شان شخصیتش در یه رمان پلیسی نمی بینه همون بهتر که اصلا رمان ننویسه.
    کسی که دین اسلام رو با کارای شخصیتش که پلیس هم هست، ببره زیر سوال، همون بهتر که در کل ننویسه!
    شاید بعضیا باشن که فکر کنن این حرف من توهینه، ولی در واقع توهین اصلی اون دسته از رمان هایی هستن که یه مامور زحمت کش ناجا رو زبانم لال، ناپاک و مورد دار نشون می دن.

    اینکه ما باید حرمت قلم رو با نوشته هانون حفظ کنیم خیلی وظیفه ی سخت و سنگین و مهمیه. در نوشتن ژانر پلیسی، این وظیفه سخت تر هم میشه چون ما باید همه چی رو دقیق و چیزی که هست در نظر بگیریم.

    من دیدم خلاصه هایی که می گفتن یه شخص چقدر راحت قبول شده و داستانایی که شخصیتش از چادری شدن می نالید تا مثلا به خواننده بفهمونه به خاطر کارش به زور و اجبار چادر می پوشه!
    عزیزم شما همون یک عدد جوجوی ناز در جامعه باقی بمون، ما کمال تشکر و شکر گذاری را از شما داریم.:aiwan_lipght_blum:

    خواهش می کنم رعایت کنید این چیزا رو. خواننده داره از داستان شما خیلی چیزا یاد می گیره. تصور کنید این چیزایی که یاد می گیره، منفی هم باشه! دیگه تا آخر عمرش دیدش به اون مسئله منفی باقی خواهد موند.
    واقعا جا داره که بگم التماس می کنم برای جذب مخاطب، شخصیت پاک افراد کوشای جامعه رو زیر سوال نبرید.
    امیدوارم این بحث هم مفید واقع شده باشه و حتی یه نویسنده هم به فکر بیفته، بازم برای خودش پیشرفتی محسوب می شه، مخصوصا تو این سیل عظیم رمان های تایپی که هر روز بیشتر و بیشتر هم می شن.
    موفق باشید:aiwan_light_friends:
     

    نگار 1373

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/08/09
    ارسالی ها
    365
    امتیاز واکنش
    15,770
    امتیاز
    641
    سن
    29
    محل سکونت
    همدان
    سلام دوزتان، شبتون بخیر
    حادثه ی سقوط امروز خیلی حالمون رو گرفت، امیدواریم مسئولین یه کم به فکر بیفتن اوضاع و احوال رو درست کنن.Sigh

    خب بریم سر بحث امشب که یه ایده ی خوب به ذهنم رسیده.:aiwan_light_biggrin:
    فرض کنید قراره یه رمان پلیسی یا جنایی رو استارت بزنید، ولی هنوز ایده ی به خصوصی تو ذهنتون ندارید.
    چه باید کرد؟ میخواید از خودتون بنویسید، می ترسید تکراری بشه. یا می ترسید که بگن تخیلیه، یا بگن فلان، بهمان...

    یه راه کاملا اسون که شاید خیلیای شما هم بهش فکر کرده باشید، خوندن حوادث و ماجراهاییه که پلیس در دستگیری عوامل خرابکاری یا قاچاق، یا کشف قاتل و قاتلین یک یا چند مقتول دست داشته.:NewNegah (1):

    اولا که این کار سادس و با یه سرچ تو گوگل، هزار مورد رو مقابلتون می ذاره.:NewNegah (9):

    دوما میشه کلاس بذارید که داستانتون برگرفته از یه ماجرای واقعیه:campe45on2:

    سوما اینکه وقتی یه مورد خوب رو پیدا کردید، میتونید با جستجوی بیشتر جزییات کاملش رو هم پیدا کنید و یه داستان پلیسی کامل و بی نقص رو شکل بدید.:aiwaffn_light_blum:

    در آخر هم اضافه می کنم در صورتی که رمان پلیسی خوبی برای نقد سراغ داشتید، حتما اینجا معرفی کنید و حدود 10 خط نقد دربارش از زبون خودتون بنویسید که چرا دوستش داشتید و یا چرا رمان موفقی شده بود:NewNegah (13):

    شبتون بخیر:aiwan_lighft_blum:
     

    Fatemeh-D

    نویسنده انجمن
    نویسنده انجمن
    عضویت
    2017/03/18
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    60,983
    امتیاز
    1,039
    سن
    22
    خوب در جواب نگار جان که گفته بودن یه رمان پلیسی رو نقد کنیم. البته من منتقد نیستم و در جایگاه یه خواننده نظراتمو می گم:
    [HIDE-THANKS]
    تا تلاقی خطوط موازی
    اولین چیزی که توجهم رو به خودش جلب کرد، اسمش بود. این که کدوم دو خط موازی قراره بهم برسن؟ در حالی که طبق قانون ریاضی این ممکن نیست و فقط در صورت شکستن یکی از خط ها اون دو خط بهم می رسن. با خوندن مقدمه رمان به تصورم نزدیک تر شدم. این که یه دختری وجود داره که در گذشته اشتباهاتی مرتکب شده و یه پسر، که برخلاف شخصیت دودی رنگ بهار (منظور اینه که سیاه مطلق نیست. اما سفید و پاک هم نیست) پاکه.
    رمان راجع به دختری بود که در طی نوجوانی به خاطر دوستان نابابش کارش کم کم به بدحجابی، my friend بازی و در نهایت یه باند مواد مخـ ـدر کشیده می شه. اما یه نفر از کارشون سر در میاره. بهار و دوستانش اون رو می دزدن و سرکرده های باند هم اون رو به قتل می رسونن. بعد از اون بهار بخاطر احساس گـ ـناه از باند فاصله می گیره و به زندگی عادیش بر می گرده. اما وقتی همه چی آرومه امیراحسان که یک پلیسه به خواستگاریش میاد (به طور کاملاً سنتی). از قضا آقا امیراحسان داره روی پرونده یکی از اعضای باند کار می کنه. بهار عاشق امیراحسان می شه و باهاش ازدواج می کنه. اما این تازه شروع ماجراست.
    سیر رمان عالی بود. نمی ذاشت خواننده از خوندن خسته بشه و بعد از هر فرودی فرازی در انتظار بود. البته سیر خیلی سریع هم پیش نمی رفت. شخصیت پردازی فوق العاده بود. هرکس در حدی که انتظار می رفت واکنش نشون می داد. شخصیت ها هرکدوم خاص بودن و کلیشه هایی که تو هر رمانی نقش بازی می کنن نبودند. هر کسی هم خوبی داشت و هم بدی. حتی امیر احسان هم با وجود مقید بودنش اشتباهات جزئی هم مرتکب شد. توی هیچ ویژگی اغراق نشده بود. بهار با تمام وجود عاشق بودنش گاهی دلگیر می شد و لحن بیانش تلخ و گزنده و شاید تند. اما همون چیزی بود که یه آدم انتظار داره در واقعیت باشه.
    پلیسی کمرنگ تر از عاشقانه بود. اما رک بگم حداقل آبروی پلیس توش نرفته بود. یک عدد پلیس لوس شیطون نداشتیم. شاید شخصیت محمد، شوهر خواهر امیراحسان کمی نرم تر از امیر احسان و برادرش و یا زن برادرش رفتار می کرد. اما اونم مانند پلیس جدیت داشت. پلیس ها همه به اعتقادات دینی پایبند بودند. زن پلیس که همسر برادر امیراحسان بود یه خانم جدی، متین و مقید بود و توی مأموریتا ژانگولر بازی در نمی آورد.
    از مزایای دیگه ی رمان هدفدار بودن اون بود. می گفت با دوست ناباب نگرد که آخر و عاقبت خوشی نداره. خانوادتو فراموش نکن. اگر حتی اشتباهی کردی اعتراف کن و مسئولیتشو قبول کن. پیام های نهفته زیادی داشت. ایده اش رو در جای دیگه من به شخصه ندیدم. و اگر هم باشه من نود درصد اطمینان می دم که این اولین رمانیه که با این ایده به نگارش در اومده و باقی تقلیدی از این رمانن. و به حتم قوی ترین رمان موجود با این ایده.
    زاویه دید اول شخص بود و بهار داستان رو با نثر ادبی-محاوره ای روایت می کرد. و فقط در اواخر رمان (حدود دو صفحه آخر) شخصیت به یه نفر دیگه چینج شد.
    و آخر این که این رمان پیشنهاد می شه به تمام هواداران عاشقانه و پلیسی.

    [/HIDE-THANKS]
     
    آخرین ویرایش:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا