چگونه رمانی با موضوع غیر کلیشه ایی و جالب بنویسیم؟

وضعیت
موضوع بسته شده است.

ldkh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/28
ارسالی ها
4,013
امتیاز واکنش
122,619
امتیاز
1,126
محل سکونت
مازندران
بستگي به ژانر و قلم نويسنده داره.سعي كنيم از چيزاي خاص فاصله بگيريم.چهره خاص و افسانه اي،چشم هاي ابي،پارو زدن پول،داشتن بنز،يه اكيپ دختر كه توي رستوران با يه اكيپ پسر اشنا ميشن اينو همون اولم ميش فهميد اينا اخرش بهم ميرسن فقط اين يكم مشكل پشكل پيش مياد ولي بازم ازدواج ميكنن.سعي كنيم رمان از اون رمانايي نباشه كه وقتي اولشو ميخونيم خسته شيم بريم ببيني اخرش چي ميشه و وسلام.
وبعد يه نكته ديگه كه اقا ايين بهش اشاره كرد اين بود كه همينطوري استارت يه رمان رو نزنيم.يعني قبلش يه خلاصه اي از تمام اتفاق هاشو كنار هم بچينيم بعد توي تاپيك بهشون پرو بال بديم،توصيف كنيم.قبل اينكه بنويسيم حداقل بايد بيستا رمان خوند تا با طرز نوشتن اشنا شد.هم رمان بي كيفيت بخونيم تا بدونيم رمان هاي بي كفيت يعني چي و هم رمان هاي معروف مثل اسطوره رو بخونيم تا متوجه شيم رمان هاي تك و خاص كه چهره دختر داستان زيادم افسانه نيست يعني چي.
و اينكه از ديگران كمك بخوايم.از نويسنده ها يا از كسايي كه قلم خوبي دارن،يا حتي از دوستايي كه خيلي خوب مينويسن.يه نكته ديگه باعث ميشه خواننده جذب شه انتخاب يه اسم مناسب و جذابه كه به داستان رمانمون بخوره.يه نام ادبي يا عاميانه.
بعضي از نويسنده ها هم هستند كه رمانشون كاملاً كليشه اي هستش ولي چون قلم عالي دارن اين موضوع رو خيلي كمرنگ ميكنن.و قابل توجه دوستانم باشه توي دنيا، دخترا همش شيطون نيستند و از روي پله ها سر نميخورن :|
 
  • پیشنهادات
  • ђ๏๓ค_รђ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/08
    ارسالی ها
    243
    امتیاز واکنش
    3,631
    امتیاز
    451
    محل سکونت
    مگه فرقيم ميكنه
    سلام چيزي كه براي خود من خسته كننده است
    ١-همه ي دخترا از پسر خوششون مياد
    ٢-بالاخره يا دختره يا پسره و حتي هر دو پولدارن و طرف ديگه فقيره،نميشه هر دو معمولي باشن!!
    ٣-از همون اول از پسره بدش مياد دختره داستان يعني نميشه خوشش بياد!!
    ٤-همه ي رمانا تازگي بسيار تا بسيار قابل پيش بيني هستند و به دور از واقعيت هستند
    ٥-شخصيت هاي داستان همه چي تموم هستند
    اميدوارم نويسنده هاي عزيز حتي براي جذب خواننده بيشتر به اين نكات توجه كنند
     

    mahta_si

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/19
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    47
    امتیاز
    41
    توی ژانر تخیلی میشه کم کم پیشرفت کرد از یه حسایی دست کشید بزرگ شد
    کم کم تو دل داستان جا گرفت
    ن اینکه بیان زمین دنبالت دقیقا همون طرف خوب داستان هم میاد میبرتت یا خودت میوفتی تو قسمت خوبه و پاک سرزمین
    بشی پرنسس سرزمینشون
    بری به جنگ اونی که دشمن کسایی هس ک تا حالا ندیدی و تازه باهاشون آشنا شدی
    لباسای خوشگل و غذاهای آنچنانی بخوری و عاشق شی
    دست از سر خون آشاما و گرگینه های بیچاره باید برداشت
    از سر داشتن قدرت عناصر
    وهمچنین بر راس قدرت بودن
    یا تخیلی فانتزی یا تخیلی ترسناک باید نوشت
    یا عاشقانه
    تخیلی حماسی با کمی عشق جالبه
    ن عاشقانه با کمی تخیل
    جوری تخیل به کار باید برد که حتی توی عکسای فانتزی هم پیدا نشه و موضوع جدید باشه
     

    Aster

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/11
    ارسالی ها
    2,803
    امتیاز واکنش
    45,910
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    شمال
    ژانر تخیلی:
    چند روز پیش داشتم رمان های در حال تایپ رو نگاه می کردم، دیدم اکثریت زدن تو کار ژانر تخیلی .
    خلاصه های چند تا از رمانا رو خوندم دیدم اکثریت یا خوابیدن بیدار شدن خودشونو تو ی یه دنیا دیگه دیدن یا ملکه ای پادشاهی چیزی شدن یا فرشته ای شیطانی چیزی بودن بعد معلوم شد. سرتونو درد نیارم خلاصه این که از این که به رمانای دیگه نگاه کنم زده شدم.
    چرا سعی نمی کنیم از خود ادما تخیلی کنیم منظورم اینه که ویژگی های درونی یه ادمو متفاوت کنیم یا مثلا یه چیزی هست به اسم «علمی -تخیلی » یعنی علمو قاطی تخیل کنیم ، امروزه موضوعات زیادی هستش که اگه بهش دقت کنیم و کمی تخیل قاطیش کنیم می تونه یه رمان عالی بشه.
    مثلا در باره ی دنیای رباطا بنویسید یا مثلا یه پسر نخبه که اختراعی که می کنه باعث نابودی نصف کره ی زمین می شه حتما نباید طرف نیروی خاصی داشته باشه مثلا از دستاش اتیش بیرون بیاد یا مثلا اینده رو پیش بینی کنه .
    من به شما کتاب های چاپی علمی-تخیلی و فیلم هایی در این موضوع پیش نهاد می کنم این خیلی کمک می کنه که رمانتون موضوع خاصی پیدا کنه .
    جدیدا زدن تو کار ادم فضایی راستش من یه کتاب خوندم به اسم«موج پنجم» که درباره‌ی ادم فضایی هایی بود که در بین مردم عادی زندگی می کردن اون هم سالیان دراز و بعد یک دفعه همشون حمله کردن برای نابودی زمین که اونم در پنج مرحله و غیره حالا
    می خوام بگم از این داستان می شه الهام گرفت و ادم فضایی ها رو جور دیگه جلوه بدیم .
    برای پیدا کردن یه موضوع غیر کلیشه ای خیلی کارا می شه کرد:
    دو تاشو بالا گفتم
    تو کافیه کمی در مورد جهان پیرامونت کهکشان ها تو نت جست و جو کنی و اگه قوه ی تخیله خوبی داشته باشی کلی ایده بیاد تو زهنت
    می تونی از یه ازمایشگاه شیمی شروع کنی
    می تونی از یه اشتباه توی یه وسیله ی الکتریکی شروع کنی
    می تونی از خوردن یه غذای ساده شروع کنی، الان منو مسخره می کنی ولی می تونی تغیرات فیزیکی بدنی یه ادم از ورود یه ویروس شروع شه کی گفته حتما باید به یه دنیا دیگه بره
    و کلی موضوع دیگه
    یکی دیگه از روش های ژانر تخیل همون طور که دوست عزیز نگین جان گفتن ایجاد یه جامعه جالبه
    مثلا کتاب «انتخواب »بر اساس شغل ادماست که جامعش از رده ی یک تا هشت طبقه بندی شده ...
    یا کتاب «قیام سرخ » که علاوه بر این که تو مریخن بر اساس رنگ چشم و مو شون شغل متفاوت و رده ی متفاوت دارن ...
    یا کتاب «ملکه‌ی سرخ»که بر اساس رنگ خونشون به دو دسته‌ی نقره ای و سرخ تقسیم می شن و نقره ایا فرا تر از سرخ ها هستن ...
    هر چی کتاب و فیلم تخیلی یا علمی-تخیلی بیش تر ببینین تخلتون بالا تر می ره
    و مثلا در باره ی خون اشاما یا گرگینه ها چرا ما به جای این که از این ها بنویسیم خودمون موجودات خودمونو خلق نکنیم
    می تونین از افسانه های یونانی هم الهام بگیرین از خدایان یونان این ها همه به شما کمک می کنن که اثرتون دوست داشتنی و غلمتون غیر کلیشه ای بشه
    ممنون که با من همراه بودید .
    کسی اگه بازم اسم کتاب تخیلی یا علمی-تخیلی می خواد،من درخدمتم .
    و این که این کتاب ها هم برای مثال هست و کلی دیگه هم هستن که دیگه نگفتم.
     

    Negin.k

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/05
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    23,507
    امتیاز
    746
    سن
    21
    دوستان اگه کمی در کانال های ترسناک تو تلگرام بگردید،میتونید ایده های جالبی برای رمان ترسناک پیدا کنید.من ایده دو تا از رمانامو از اینجور کانالا پیدا کردم.

    برای ژانر عاشقانه میتونید از قضیه عشق پدر مادرتون و ادامه زندگیشون که چطور پستی بلندی داشت استفاده کنید.

    برای ژانر تخیلی چیزی نمیخواد فقط کافیه یه چیز غیر واقعی و جالب پیدا کنید.

    برای ژانر پلیسی میتونید یک نفر که تو نظام کار میکرده رو پیدا کنید تا از یکی از پرونده هاش براتون تعریف کنه.

    برای ژانر اجتماعی میتونید یه سر برید پایین شهرا :)

    برای ژانر طنز میتونید از جک ها و یا از اتفاقای خنده دار دور و برتون نت برداری کنید و تو رمان استفاده کنید.
     

    Negin.k

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/05
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    23,507
    امتیاز
    746
    سن
    21
    دوستان اینجا میتونید ایده های جالبی که به ذهنتون میرسه رو بنویسید بقیه هم بهره ببرن
    بعضی دوستانی که تو ایده خوب برای رمان موندن میتونن استفاده کنن
     

    سما جم «moghaddas»

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/12
    ارسالی ها
    666
    امتیاز واکنش
    22,866
    امتیاز
    661


    با سلام به همه ی دوستانی که تا این لحظه نظراتشونو خوندم و خیلی هم آموزنده و جالب بود.
    البته همه ی ما می دونیم که مسائل مبتلابه در اجتماعات ، باعث رونق در برخی از مباحث برای داستان نویسی میشه که بهرحال نمیشه نادیده اشون گرفت. در این حالت ذوق و خلاقیت و قدرت بیان و نگارش نویسنده در داستانها با محوریت موضوع تکراری، نکته ی مهم قضیه هست.
    اما اینهم باعث نمیشه که مدام تمرکز دوستانی که عاشق این کار هستند از مطالعه ، تحقیق و کنکاش در خصوص سایر مسائل و معضلات اجتماعی پیرامونمون و یا حتی مسائل جهانی، خارج بشه.
    شخصا فکر می کنم برای عدم تکرار در داستان نویسی، ابتدا مغز رو از تمام آنچه که از سایر متن ها و نویسندگان داخلی و یا خارجی و مجازی و ... پُر شده ؛ بعنوان اولین دستور کار خالی کنیم و بعد از ایجاد یک بستر سفید و تازه، به مطالعه و تحقیق بپردازیم.
    معمولا وقتی تجربیات فرد بالا میره و با مسائل بیشتری در جوامع مواجه میشه، فعالیت و خلاقیت مغز هم برای تازه و بکر نویسی، رشد میکنه.
    میشه در ابتدا یک لیست از مشاغلی که تاکنون در داستانهای موجود، مورد توجه نبوده ، ترتیب داد و قدری در خصوص نوع کار و فعالیتشون تحقیق کرد و شخصیت شناسی نمود.
    خودش میشه یه الگو برای شخصیت های تازه در داستانمون.
    با نگاه کردن به خیلی از روابط اقوام و آشناها و دوستامون می تونیم جدولی از نوع ارتباطات داشته باشیم.
    حتی زمانی که در ایستگاه های مترو و اتوبوس و یا تاکسی ها و فروشگاه های بزرگ هستیم با مداقه در خیلی از آدمها و شخصیتی که بروز میدند، نکات جالبی رو در شخصیت پردازی دستمون میاد.
    یادمه یه بار آقای رضا عطاران به یکی از دوستان گفته بود : تمام شخصیت هایی که در سریالهام خلق می کنم ، از نمونه هایی هست که در دور و اطرافم مشاهده کردم و به ذهنم سپردم.
    یه دوستی در یکی از تاپیک های بالاتر حتی پیشنهاد نگاه کردن به عکس ها رو داده بود که واقعا به نکته ی جالبی اشاره کردند.
    برای خود من این حالت پیش اومده و بهم سوژه داده..
    بهرحال اینا چیزهایی بود که به ذهنم رسید و امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره.

     
    آخرین ویرایش:

    Negin.k

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/05
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    23,507
    امتیاز
    746
    سن
    21
    اولین ایده رو خودم میگم
    همونطور که گفتم اجنه بیشتر علاقه دارن تو جنگلا زندگی کنن.شما میتونید چند نفر رو که کنجکاون به نزدیکی اون جنگل ببرید و اونها اونجا گیر بیوفتن و اجنه اذیتشون کنن بعد اونها سعی کنن که از تو جنگل فرار کنن و البته هیچ کلبه یا خونه ای اونجا نباشه اونا مجبور باشن رو زمین بخوابن.بعد چند تا شکارچی(شکارچی اجنه)به کمک این دوستان بشتابن،نیروی کمکی امداد رسانی خبر کرده باشن ولی اجنه نذارن که از اون جنگل برن بیرون و بعد کلی کشمکش و هیجان تزریق کردن به رمان،شکارچیا از اجنه مسلمون کمک میخوان و بعد دوستان فرار کنن و همه شون زخم و زیلی تو ماشین های امداد بخوابن ولی اجنه تو خواب اذیتشون کنن و اونها بخاطر اینکه راحت تر با این موضوع کنار بیان،برن و به شکارچیانی که واسه کمکشون اومدن بپیوندن
     

    Negin.k

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/05
    ارسالی ها
    3,432
    امتیاز واکنش
    23,507
    امتیاز
    746
    سن
    21
    دوستان عزیزی که میاین رمان ازدواج اجباری مینویسین
    بله با شمام
    میدونستید اگر زوج یا زوجه قلبا رضایت نداشته باشه، حتی اگر صیقه هم بینشون خونده بشه و زن و شوهر اعلام شن، از نظر شرعی نامحرم حساب میشن؟
    چون رضایت قلبی یکی از واجبات ازدواجه و اگر رضایت وجود نداشته باشه، حتی اگر اون یکی طرف دوسش داشته باشه بازم اینها به هم نا محرمن.
    اینو گفتم تا دگ این ژانر من درآوردی ازدواج اجباری ریشه کن بشه
     

    برنو

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/01/27
    ارسالی ها
    305
    امتیاز واکنش
    4,502
    امتیاز
    485
    محل سکونت
    شهرجهانی (یزد)
    ژانر اربـاب رعیتی(با اینکه همچین ژانری نیست،اما دوستان نویسنده بین رمان های خود جای دادند و ما کمی انتقاد ازشون داریم):
    اولا دوست نویسنده عزیز،ما ژانر اربـاب رعیتی،اربـاب خدمتکاری و اربابی نداریم :aiwan_lightsds_blum:)
    لطفا از نوشتن این سه در قسمت ژانر به شدت خود داری کنید.
    ژانر اربـاب رعیتی که بسیار مورد توجه نویسندگانمان قرار گرفته است،یا همان Bdsm،اصلا ربطی به دختری ندارد که رعیت یک اربـاب است و نام نوعی(با عرض شرمندگی از دوستان، نویسندگان و صد البته مدیران)رابـ ـطه است.برای همین میگویم از نوشتن این سه به عنوان ژانر به شدت خود داری کنید :aiwan_lightsds_blum:)
    اگر هم بنویسید،میزان شعور خود را نشان دادید،چون چیز بی ادبی ایی است و بزرگسالان قطعا با دیدن این سه کلمه به عنوان ژانر،کله مبارک فرزند عزیز و پاره تنشان را میکنند.

    و اما چیز هایی که بسیار در این ژانر دیده میشود،این است که دختر داستان بزور با اربـاب مزدوج میشود ولی او علاقه ایی به اربـاب ندارد و آن اربـاب(که معمولا بی رحم و شکنجه گر است)بزور دخترانگی های دختر را میگیرد و هر روز او را شکنجه میکند!!
    از آب جوش روی صورت ریختن گرفته تا ریختن آب نمک روی زخم های درد ناک دختر!!
    به قول شقایش روح نویس،جلل عجایب!!
    و آیا به نظرتان دیگر همچین چیزی وجود دارد؟؟
    قطعا نه!!
    قطعا همسایگان آن مرد به تیمارستان زنگ میزنند و پزشکان به عنوان یک بیمار سادیسمی،اورا در بخش اعصاب و روان بستری و یا قرنطینه میکنند!![/QUOTE]

    اين رو هم بايد ضميمه ي حرف دوستمون كنم كه اين معضل خان و اربـاب اينها تقريبا از زمان شاه ريشه كن شده ! اگه يه كم مطالعه ي تاريخي داشته باشيد متوجه ميشيد كه بعد از انقلاب سفيد ،نظام اربـاب و رعيتي از هم پاشيد .
    ( البته منكر سيستم نوين بـرده داري تو بعضي كشور ها نيستم ولي الان تو كشور ما معضلات جديد تري پا به عرصه گذاشتن ،از آقازاده و ژن خيلي خوب بگير الي آخر ...)
     
    آخرین ویرایش:
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    بالا