***آخرین کتابی که خوندین؟؟؟

بیشتر از کدوم نوع کتاب ها استفاده میکنین؟

  • کتاب چاپی

    رای: 33 47.1%
  • کتاب دیجیتالی(E-book)

    رای: 37 52.9%
  • کتاب صوتی

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    70

mery

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/04/19
ارسالی ها
1,190
امتیاز واکنش
3,757
امتیاز
516
كتاب حرير شب
 
  • پیشنهادات
  • SWRA_VJ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/19
    ارسالی ها
    58
    امتیاز واکنش
    96
    امتیاز
    106
    محل سکونت
    TEHRAN
    اشک های یک دلقک
    مولف: میشل زواگو
    اشک های یک دلقک شرحی از زندگی با زاویه دیدِ متفاوت یه آدمکِ که داره تو خودش و بین سایه های آدم های اطرافش گم میشه…
    ژانر داستان کاملا اجتماعیه و همه ما میتونیم اونو تو دنیای اطرافمون لمس کنیم… اما بیان داستان جوری نیست که بشه همیشه تجربه کرد….
    آدمک داستان من، هنوز تو جریان اتفاقات گیج و گنگ میچرخه و سعی میکنه تو دنیا چیزی برای یه درک ساده و خالی از ریا پیدا کرد….
    تو این داستان خبری از دخترای باربی و پولدار و پسرای نجیب زاده با عشق افسانه ای نیست….
    اینجا باید عشق رو پیدا کرد… درست مثل دنیای واقعی… اینجا عشق غول قصه نیست که از پس همۀ مشکلات بربیاد….
     

    H.Karimi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/25
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    882
    امتیاز
    276
    سن
    23
    محل سکونت
    بچه ناف تهران
    کتاب هستی
    ازفرهادحسن زاده
    دستم شكسته بود. دست شكسته‌ام توي گچ بود و از گردنم آويزان. تازه، درد هم مي‌كرد. ولي جرات جيك زدن نداشتم، از ترس بابا. بابا هم جيك نمي‌زد، به جايش غلغل مي‌كرد. عينهو ديگ آبجوشي كه آبش از كناره‌هاي درش بزند بيرون، جيزجيز جوش مي‌زد و راه مي‌رفت. آنقدر عصباني بود كه اگر تمام نخلستانهاي آبادان و خرمشهر را هم به نامش مي‌كردي، خوشحال نمي‌شد. حتي اگر تمام كشتي‌ها و لنجهاي بندر را مي‌دادي، يا حتي...
    «بيا ديگه اِدبار!»
    هر كس نمي‌دانست فكر مي‌كرد اسم من ادبار است. اسمم ادبار نبود و مي‌دانستم معني‌اش خوب نبود. من هم يواش راه مي‌رفتم. چون مي‌ترسيدم. مي‌ترسيدم از پله‌ها بيفتم و دوباره شر به پا شود. دلم نمي‌خواست باز بروم توي اتاق گچ و دكتر آن يكي دستم را هم گچ بگيرد. بابا پايين پله‌ها ‌ايستاد و نگاهم كرد. آفتاب دم ظهر چشم‌هاش را تنگ كرده بود. عينك دودي‌اش را يادش رفته بود بياورد. سفيدي تخم چشم‌هاش معلوم نبود ولي مي‌دانستم چه‌قدر از ديدنم برزخ است. همان طور كه بدجور نگاهم مي‌كرد، گفت: «بذار برسيم خونه، بلالت مي‌كنم!
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    کتاب خیلی قشنگی من تمومش کردم:aiwan_light_girl_wink:
     

    ✖Pary parishan✖

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/05/27
    ارسالی ها
    191
    امتیاز واکنش
    3,076
    امتیاز
    441
    محل سکونت
    سوئیس
    کتاب کلید اشرار (آداب دوری از دروغ)
    امروز صبح به اتمام رسید.

    قسمتی از پیش گفتار کتاب:
    **آهای خانم! آقا!
    مگر همه‌ی ما به دنبال آرامش نیستیم؟
    بیماری ممکن است آرامش ما را به هم بزند؛
    اختلاف با همسر می‌تواند خواب و خوراک را بر ما حرام کند؛
    دغدغه‌ی همیشگی تامین زندگی خودمان و فرزندانمان،روانمان را مخدوش می کند؛
    ترس و نگرانی از فردای نیامده هم همینطور؛
    و هزاران دلیل که انگار همه‌شان بسیج شده‌اند که آرامش را از ما سلب کنند؛
    و هزاران راه مانند مشاوره،دعا و توسل،صبر و تحمل،تغافل،سیگار،خودکشی و... را امتحان می‌کنیم تا بتوانیم مقداری از اثرات این همه عامل ضد آرامش را بکاهیم....
     

    maryam2650

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/29
    ارسالی ها
    21
    امتیاز واکنش
    58
    امتیاز
    71
    سن
    25
    اتش افزار گمشده
    درباره چند نفر هستن که عناصر و کنترل می کنن و قدرت اونها بدون اتش افزار کامل نمیشه در نتیجه اونا دارن دنبال اتش افزار می گردن
     

    مثل ماه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/06
    ارسالی ها
    74
    امتیاز واکنش
    276
    امتیاز
    186
    محل سکونت
    مشهد
    کتاب بیشعوری اثر خاویر کرمنت
     

    Charis

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/24
    ارسالی ها
    218
    امتیاز واکنش
    844
    امتیاز
    296
    سالار مگس ها
    تاریخ اتمامش دیروز بوده
    راجع به چند تا پسر بچه از 5 تا 12-13 ساله که طی دوران جنگ جهانی هواپیمایی که میخواد اون ها رو به یه منطقه امن منتقل کنه نزدیک یه جزیره ناشناخته سقوط می کنه و...
     
    آخرین ویرایش:

    zahra.sh

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2017/06/09
    ارسالی ها
    372
    امتیاز واکنش
    5,876
    امتیاز
    531
    محل سکونت
    ابادان
    سپید دندان
    نوشته جک لندن
    انتشارات افق
     

    *ASIL*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    516
    امتیاز واکنش
    22,890
    امتیاز
    824
    ‎رمان سیاه بازی از مدیا خانم. عالی بود.‏
    ﮊﺍﻧﺮ: ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ… ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ… ﮐﻤﯽ ﻣﻌﻤﺎﯾﯽ!
    ﺧﻼصه: ﺳﯿﺎﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺣﮑﺎﯾﺘﯽ ﺗﻠﻔﯿﻘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽِ ﺩﻭ ﻣَﺮﺩﻩ.. ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖِ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺭﻥ ﻭ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺑﻪ ﻧﺤﻮِ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺩﻧﺒﺎﻝِ ﻣﻌﻨﯽِ ﻭﺍﻗﻌﯽِ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮕﺮﺩﻥ! ﺩﺭﺳﺖِ ﯾﮑﯽ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖِ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯽ؛ ﻣﺮﺩﻭﻧﮕﯽِ ﯾﮑﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩﯼِ ﺍﻭﻥ ﯾﮑﯿﻪ! ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ.. ﺭﺍﻩ ﻭ ﺭﺳﻢ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﻏﻠﻂ ﻫﺎﯾﯿﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺷﺨﺼﯿﺘﺸﻮﻥ ﻋﺠﯿﻦ ﺷﺪﻩ! ﺳﯿﺎﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﻭﻟﯽ ﻭﺍﮊﻩ ﯼ ﮐﻠﯿﺪﯼِ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺯﯾﻪ! ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﺮﻣﻮﺯ ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﻮﻥ ﮔﺮﻩ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﻧﺰﺩﯾﮑﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭ ﺗﺤﺖ ﺷﻌﺎﻉ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ..!ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺧﻮﺵ‎
     

    آیرین

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/05/10
    ارسالی ها
    87
    امتیاز واکنش
    286
    امتیاز
    246
    سایه خون آشام و بعدی یاقوت سرخ از کریستین گی یر
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا