من فقط یه رمان غمگین خوندم که نمیشد اسمش روگذاشت غمگین اعصاب خورد کن بود..پیشنهادمیکنم نخونین
اسم رمان خاتون بود..هیچ وقت اسمش رویادم نمیره چون خیلی حرص خوردم
یاسمین م . مودب پور
با اینکه در خود داستان خیلی می خندیدی ولی اخرش به طرز ناگهانی بد تموم شد. با اینکه می دونستم این نویسنده همیشه با پایان های تلخ رمانش رو تموم می کنه ولی پایان رمان یاسمین دیگه اخرش بود. تنها رمانی بود که اخرش گریه کردم
رمان سفر به دیار عشق خیلی خیلی غمگین و صد البته طولانی بود...وقتی میخوندم فقط گریه میکردم....قلم عالیه نویسنده هم خیلی روش تاثیر میذاشت...درباره یه دختر به اسم ترنم بود که به خاطر انتقامی که اطرافیانش ازش گرفته بودن محکوم به مرگ خواهرش شده بود...وای خیلی غم انگیز بود...بعد از اون دیگه هیچ وقت رمان غمگین نخوندم...