دلنوشته کاربران رستنگار | Redemption.H کاربر انجمن نگاه دانلود

  • شروع کننده موضوع Redemption.H
  • بازدیدها 1,380
  • پاسخ ها 30
  • تاریخ شروع

Redemption.H

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/09/25
ارسالی ها
239
امتیاز واکنش
5,038
امتیاز
416
[HIDE-THANKS]حال و روزم خوش نیست....
حال و روزم خوش نیست
حالم حال ابری است در پی باریدن!
حالم حال دلتنگی است
حال کودکی گمگشته در بازار !
گریان و دلتنگ
حالم،حال پیرمردی است نگران !
در پی فرزندی که بیاید از در کهریزک!
حالم ،حال کودکی گل فروش است انگار،
نالان و گریان ،برروی شیشه:تق تق انگشتان
حالم حال کودکی است چشم به دست در گذری پر عابر!
حالم ،حال عاشقی است ویرانه!
ملول و خسته از تو دیوانه....
96/2/1[/HIDE-THANKS]
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    [HIDE-THANKS]گاهی اوقات باید زل بزنی به چشم های بعضی ها و بگویی "شما شاخ،ما به همان انسان بودنمان راضی هستیم"
    از بس مردم ادعا شاخی دارن حرصم دراومد والا![/HIDE-THANKS]
     
    آخرین ویرایش:

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    [HIDE-THANKS]توکه دلم را ربودی و عقلم را نیز
    فدای سرت
    جانم را هم ببر !
    سند شش دانگش را به نام تو زده ام![/HIDE-THANKS]
     
    آخرین ویرایش:

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    [HIDE-THANKS]امروز با یکی از دوستان حرف میزدم دلش گرفته بود هوای دلش ابری بود من که میگویم طوفانی ! دراثنای گفتمان بودیم خلاصه می کنم به جایی رسیدیم گفت "دیگر چه میتوان گفت رفیق؟"[/HIDE-THANKS][HIDE-THANKS]
    پاسخم این بود
    ~جز کمی ازدردهایم از غم های کز کرده گوشه دلم من میگویم تا سامعی پیدا شود از کوچه های تنهایی دستم را بگیرد بگوید غصه نخور درد هایت را با من به رودخانه عشق بسپار !
    گفت "کدام رودخانه جانانم؟برای ما سالهاست خشکیده"
    میدانستم حالش خراب است میدانستم طوفان دارد خدایا طوفان دلش ارام بگیرد .آمین[/HIDE-THANKS]
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    [HIDE-THANKS]امشب خواهم نوشت از تنگی های دلمان از پس کوچه های غم امشب طاقچه غبار گرفته دلم را خاک رو بی خواهم کرد[/HIDE-THANKS]
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    این روزها حالم عجیب است , دربیداری هم رویایت را می بینم ,انگار در خیالم جامانده ای , باتو زندگی می کنم , به تو عشق میورزم, قربان صدقه ات میروم گویا همه چیز رویاست! توهم هایم تمامی ندارد تا وقتی مواد مخدرم تو باشی!
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    برای خودتان نگه دارید…………
    این روزها همه عجیب مشکل دارند ,از دختر بچه یازده ساله گرفته تا سنین بالاتر! ما که یازده سالمان بود تنها دغدغه فکریمان نمره های بیست کارنامه و اول بودن دربازی لی لی خلاصه میشد! الان که نگاه می کنم یازده ساله ها دیگر لی لی بازی نمی کنند پاروپا روی راحتی های خانه شان انداخته و نشسته اند و یک گوشی اندازه دفتر دردست درحال فحش دادن یک دوست مجازی، فلان خواننده و فلان بازیگر هستند! بعد از همین یازده ساله ها حالشان را که میپرسی قیافه شان در هم میرود با یک لحن فیلسوفانه:: رو می کنند به شما و می گویند:
    _فقط مرگ میتواند مرا ازاین زندگی نجات دهد!
    وقتی ما همسن اینها بودیم نمی دانستیم مرگ سازو کارش اصلا چگونه است؟ این که عزراییل بیاید و جانمان را با سلام و صلوات بگیرد برایمان قابل درک نبود! دلیل حال بظاهر بدش را که میپرسی ازاین چند حالت بیرون نمی رودیا شکسست عشقی خورده اند ،یا با برادر مجازیشان دعوایشان شده!یا خواهر مجازیشان پشتشان حرف دراورده و زیر عکسش در اینستا بدو بیراه نوشته که چرا عشقش را ازاودزدیده است، یا "اصلا یایی وجود ندارد مجازی دلیل مرگ طلبی این بچه را عنوان می کند"
    چقدر حرف زدم! دلم پراست. بیراهه رفتم ،سر سخن گفتن! بگذریم, این روزها همه مشکل دارند کوچک و بزرگ به سن ها و تجربیاتشان باز میگردد, ولی اقا جان مشکلاتتان را برای خودتان نگه دارید! دلیل نمی شود هرجا رسیدید با اه و ناله هایتان حال دیگران را خراب کنید! دیگران چه گناهی کرده اند که غر غر های شمارا تحمل کنند؟ دیگران نباید چهره اخموی حاصل از ترافیک شمارا تحمل کنند,دیگران موظف نیستند مشکلات خانوادگی و غرهایتان راجع به همسرتان را گوش دهند, دفت کنید همه این ها حق الناس است,اگر کسی بخاطر اخلاق شما برنجد بخاطر انکه شما روز بدی داشته اید گـ ـناه است ! نمی خواهم موعظه کنم فقط کمی دلم را خالی می کنم زیادی پرشده است دیگر حجمش دارد حالم را بهم میزند! مشکلاتتان را برای خودتان نگه دارید,بد و بیراه یک دوست مجازی اخر دنیا نیست! ادم هایی هستند که زیر یک سقف کاهگلی با یک فرش دوازده متری بدون سرپرست زندگی می کنند اما خداراشکر می کنند برای داشته ها و نداشته هایشان لبخند میزنند تمام مشکلات دنیارا دارند،فقر ،اعتیاد،بیماری،همه اینهارا دارند و باز لبخند میزنند , مشکلاتتان را برای خودتان نگه دارید و شوراهای حل اختلاف, مردم گوشهایشان از ناله های هرروزه خودشان پراست گوش های مردم را با ناله و زاری هایتان نیازارید!
    پ.ن:منظورم شخص خاصی نیس دوستان به دل نگیرید(:
    پ.ن: وقتی میگم فرش دوازده متری واقعیت داره! پدرم انقدر ازاین خانواده ها دیده گاهی از شدت ناراحتی میاد تعریف می کنه و ادم میمونه تو صبر این افراد!
    پ.ن:ممنون ازافرادی که رستنکارو قلم پر اشکال من و میخونن دوستون دارم هوارتا(:
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    می آ یی؟……
    می آ یی؟ بخدا کاری نمی خواهم بکنم ،میخواهم بنشینم کنارت فقط نگاهت بکنم میخواهم سلول های مغزیم هندسه ی چالهایت را از حفظ شوند!
    می آیی؟ بخدا کاری نمی خواهم بکنم ،میخواهم بنشینی کنارم دو چای قند پهلو روی میز بگذارم زل بزنم به چشمانت، سامع موسیقی جنگل چشمانت شوم، تو بگویی:
    _جانا چه شده ؟ صورتم چیزی شده؟
    بگویم :
    ~نه جانانم چه چیزی چایت یخ کرد،من اویشن چشمانت را مزه مزه می کنم!
    تو بخندی و باز من ناشیانه دردفتر خاطرات ذهنم هندسه چالهایت را غلط بنویسم و دوباره زل بزنم به چالهایت ،گفته بودم معلم خوبی هستی؟ازانها که ادم دلش میخواهد فقط برایش حرف بزند!
    و باز بگویی:
    _جانا چای چشمای تو خوردنی تره!
    می آیی؟بخدا کاری نمی خواهم بکنم،بغضم کرفته ازاین دلتنگی میخواهم بغضم را روی سـ*ـینه ات بشکنم، دستهایت به بازی با گیسوانم برخیزند .
    می آیی!بخدا کاری نمی خواهم بکنم،لعنتی اشکهایم میبارند سـ*ـینه ستبرت نیست!گیسوانم بیقرار دستهایت با شانه لج کرده اند! چای اویشن هم دیگر مزه ی چشمانت را نمی دهد!
    می آ یی؟……
    پ.ن: شده دست و پا بزنید که فکرتون نره به سمت یه نفر؟؟؟ من الان اونجوریم, دست و پا میزنم اما جای نجات پیداکردن دارم غرق میشم!
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    [HIDE-THANKS]امشب نمی خواهم از دلتنگیم بنویسم……[/HIDE-THANKS][HIDE-THANKS]
    دیگر این دل انقدر تنگ شده که حتی عبور کلمات هم ازآن دشوار بنظر میرسد.
    امشب میخواهم خلافی کوچه دلم رابگیرم . ساختمان عشقت زیادی کوچه را تنگ کرده! کمی عقب نشینی بد نیست تا بغضم بتواند راحت تر ازاین کوچه دلتنگی ردشود!

    امشب نمی خواهم ازدلتنگیم بنویسم،اصلا میخواهم بیخیال تو و دلتنگیت شوم ولی میدانی چیست؟ جدیدا قلم ها هم دروغ میگویند![/HIDE-THANKS]
     

    Redemption.H

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/25
    ارسالی ها
    239
    امتیاز واکنش
    5,038
    امتیاز
    416
    امروز زنگ زدم جانا!
    امروز زنگ زدم جانا حواست که بود؟ حواست پی لحن غمگینم بود یا مشکل تازه پیش آمده ات؟
    امروز گفتی فلان چیز را جور کنم تا دست پر بیایم.
    جانا میدانم درحال تلاش کردنی،دست پر امدنت وقتی دلم خالی است به چه کارم می آید؟
    وقتی دلم خالی از صدای قربان صدقه هایت است،وقتی دلم خالی از شب هایی است که بخیر نمی شود؟
    امروز زنگ زدم جانا،حواست بود که قربان صدقه ام نرفتی؟
    من توقعم بالارفته یاتو ،فقط به فکر دست های پرت بودی؟
    می گویم جانا اگر دستهایت پر باشد اصلا جایی برای گرفتن دستهایم می ماند؟
    امروز زنگ زدم زدم جانا حواست به نفس های سریع از سر بغضم بود؟
    تاریخ:دیشب:D
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا