وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
واژه و واژگان در زبان

اهداف یادگیری:

20120811120438948_star2.gif
آشنایی دانش آموزان با نظام آوایی، نظام معنایی و نظام دستوری



20120811120438948_star2.gif
آشنایی با واج شناسی، صرف، نحو و معناشناسی


زبان نظام پیچیده ای است که از سه بخش : نظام آوایی، نظام دستوری و نظام معنایی تشکیل شده است.


هر زبان علاوه بر نظام های یادشده بخش دیگری را با نام واژگان دارد.


واژگان چیست؟

واژگان حاوی کلیه ی واژه های زبان همراه با همه ی عناصری است که می توانند نقش واژه را بر عهده گیرند؛ مانند گروه واژه هایی از نوع :« سرکار گذاشتن».


در هر زبانی علاوه بر مجموعه نظام های آوایی، صرفی، نحوی و معنایی، واژگانی نیز در ذهن سخن گویان هر زبانی وجود دارد که به آن واژگان ذهنی زبان می گویند.


در واژگان ذهنی زبان برای هر واژه دست کم سه نوع اطلاع ذخیره شده است:


1. اطلاع آوایی که ناظر بر چگونگی تلفظ واژه است.

2. اطلاع دستوری که ناظر بر چگونگی استفاده از آن در ساخت های دستوری است.

3. اطلاع معنایی ناظر بر این است که واژه ی مزبور چند معنی دارد و هریک از این معانی از کدام مولفه های معنایی ساخته شده است.
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    زبان شناسان واژگان زبان را در دو سطح واژگان شناسی و واژگان نگاری مطالعه می کنند.


    سطح واژگان شناسی:


    این سطح انواع روابط ساختاری، تاریخی و جامعه شناختی موجود در میان واژه ها را مورد بررسی قرار می دهد.


    سطح واژگان نگاری:


    این سطح به چگونگی گردآوری، تدوین و ضبط واژه ها در قالب یک واژگان یا یک فرهنگ لغت توجه می کند و لذا نام دیگر واژگان نگاری اصول فرهنگ نویسی است.


    در واژگان نگاری برای هر واژه اطلاعات بسیار گوناگونی در نظر می گیرند از جمله : اطلاعات املایی، تلفظی، دستوری، معنایی، کاربردی، سبکی، علمی، تاریخی و ریشه شناختی.


    اطلاعات دستوری
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    شامل مقوله ی دستوری کلمه همراه با اطلاعات صرفی یا نحوی آن است.



    اطلاعات معنایی
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    شامل معانی متفاوت یک واژه است که هریک از این معانی به موقعیتی معین وابسته است.



    اطلاعات کاربردی
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    شامل استعمال های خاص یک واژه می باشد؛ مانند: معنای واژه « سنگ » در عبارت « سنگ جلوی پای کسی انداختن».



    بخش واژگان هر زبان بیش از بخش های دیگر آن در معرض تغییر و تحول و دگرگونی است
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    زیرا هر زبان از طریق واژگان خود به فرهنگ و تمدن جامعه ی خود و سپس به کل فرهنگ بشری می پیوندد و لذا بخش واژگان بیش از دیگر بخش های زبان از انواع تغییر فرهنگی، هنری، علمی و صنعتی تاثیر می پذیرد.



    هرچه فرهنگ و تمدن یک جامعه پرتحرک تر و پویاتر باشد، واژگان زبان آن نیز به همان مراتب دچار دگرگونی و تحول بیشتری خواهد بود.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    نظام دستوری شامل دو بخش صرف و نحو می شود.


    هر واژه می تواند از طریق تصریف به چند صورت درآید که صورت رایج تر را صورت پایه و بقیه را صورت تصریفی می نامند.


    برای جستجو در فرهنگ لغات صورت پایه مدخل اصلی واقع می شود و صورت های دیگر یا در فرهنگ لغات آورده نمی شوند یا آن که ذیل مدخل اصلی با نام مدخل فرعی ذکر می شوند.


    اکنون به واژگان زیر دقت کنید :


    شدید
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه / شدیدتر ، شداید، شدیدترین
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی



    لـ*ـذت
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه/ لذایذ، لـ*ـذت ها، لذتی، لـ*ـذت بخش
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی



    مدرسه
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه/ مدارس، مدرسه ی، مدرسه ها
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی



    خانه
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه/ خانه ها،خانه ای
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی



    درخت
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه/ درختان، درختی، درخت ها
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی



    سرما
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت پایه/ سرمازده، سرمایی
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    صورت های تصریفی
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تست: کدام گزینه صحیح است؟


    الف) در عبارت « چشم هایمان را باید بشوییم»
    2012081111013152_th_leftarrowanimated-1.gif
    چشم ها مدخل اصلی /چشم مدخل فرعی است.



    ب) اصول فرهنگ نویسی نام دیگر واژگان شناسی است.


    ج) اطلاعات املایی و دستوری یک واژه جزو سطح واژگان شناسی است.


    د) بخش واژگان زبان بیش از دیگر بخش ها دستخوش تغییر و تحول است.
    20120826154655915_20px_animated_arrow.gif
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    دستورزبان فارسی - (ضمیر2)

    همان طور که گفته شد ضمیر واژه ‌اى است که به ‌جاى اسم مى ‌نشیند و نقش ‌های مختلف آن ‌را می ‌پذیرد. مرجع ضمیر همان اسمى است که ضمیر جانشینِ آن شده است. البتّه گاه ضمیر مرجع ندارد، یعنى خود به حالت اسم بروز مى ‌کند. مرجع معمولاً قبل از ضمیر، و گاه پس از آن مى ‌آید.


    1557894183781551186356558217431247217.jpg



    ضمیر داراى هشت گونه است:

    شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى، شمارشی، ملکی (اختصاصی)

    ضمیر اشاره:

    ضمیری است که مرجع آن به اشاره معلوم شود: آن/ این و ترکیباتش مثل اینان/ آن‌ ها


    - (کتاب را بگیر و آن ‌را بخوان.)


    ضمیر پرسشى:

    واژه ‌های پرسشی اگر به تنهایی در جمله بیایند. (بدون همراهی اسم): که/ چه/ کدام/ کی/ کجا/ چگونه/ چند/ چقدر


    - (تا یار که را خواهد و میلش به که باشد.)


    ضمیر مبهم:

    واژه ‌هایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت می ‌کنند. چند/ همه/ هیچ/ یکی/ هرکه/ کمی/ دیگری


    - ( چند مى ‌گردى به دور خویشتن؟)


    ضمیر تعجّبى:

    واژه ‌هایی که مفهوم تعجب و شگفتی را برساند: به/ چقدر/ وه...


    - (وه که چگونه مى ‌رزمند شیرمردان مبارز!)


    ضمیرشمارشی:

    صفت شمارشی که بدون همراهی اسم بیاید.


    - (حمید به کلاس چهارم می ‌رود.)


    ضمیر ملکی:

    واژه مرکب "ازآن" است که معنی "مال" / "متعلق‌به" را می ‌دهد.


    - (من زان خودم هرآنچه هستم، هستم.)


    نکته: ضمیر نیز همانند اسم در جمله داراى نقش است.


    برخى از ضمیرها همه نقش‌هاى اسم و برخى دیگر بعضى از نقش‌هاى اسم را مى‌پذیرند.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    گروه اسمی ( ضمیر )

    اهداف یادگیری:

    • آشنایی با ضمیربه عنوان هسته ی گروه اسمی
    • آشنایی با شبه جمله

    همان طور که در طرح های گذشته آموختیم هر گروه اسمی دارای یک هسته است، این هسته می تواند اسم یا ضمیر باشد.


    در این طرح می خواهیم درباره ی عباراتی که هسته ی آن ها ضمیر است صحبت کنیم.


    ضمیر در یک گروه اسمی نیازمند مرجع است که این مرجع گاهی به قرینه حذف می شود و معمولا در اول شخص و دوم شخص حذف ضمیر بسیار رایج است؛ مانند:


    * در طول سال تحصیلی درس هایم را خوب می خوانم که در امتحانات پایان ترم دچار مشکل نشوم.


    * چرا به حرف پدرت گوش نمی دهی؟


    20120201103015715_leavesa.gif
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    برخی از ضمایر ویژگی های خاصی دارند:


    1) ضمایر اشاره « آن» و « این» وابسته ی پسین جمع را می پذیرند؛ مانند: آنان، اینان


    2) ضمیر « خود» یک ضمیر مشترکی است که مضاف الیه میگیرد: خود حمیده این کتاب را به من داد.


    3) برخی از ضمایر شخصی گاهی صفت می گیرند: توی خوشبخت


    تمرین:

    در عبارات زیر ضمیری را که هسته گروه اسمی است می بینیم:


    *کلام دلنشین او بسیار نافذ و پرمحتواست به طوری که شاگردانش جملگی شیفته ی وی شدند.


    کلام دلنشین او --> او: هسته/ کلام : وابسته ی پیشین/ دلنشین : وابسته ی پیشین( صفت مشتق برای کلام محسوب می شود)


    شیفته ی وی --> وی: هسته/ شیفته : وابسته ی پیشین


    *جمال تو آنچنان زیباست که ماه شب چهارده به زیبایی تو غبطه می خورد.


    جمال تو --> تو: هسته/ جمال: وابسته ی پیشین- زیبایی تو --> تو: هسته/ زیبایی: وابسته ی پیشین





    20120201103015715_leavesa.gif
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    *جلوه ی حیات آنان تجلی بخش احسان و لطف و کرامت آنان است.


    آنان --> هسته/ جلوه: وابسته ی پیشین/ حیات: وابسته ی پیشین ( جلوه ی حیات یک ترکیب اضافی است از نوع اضافه ی تعلقی است )


    کرامت آنان --> آنان: هسته/ کرامت : وابسته ی پیشین





    *خود من تصمیم گرفتم به این خانه نقل مکان کنم اما اکنون متوجه شدم اشتباه کرده ام.


    خود من : یک ترکیب اضافی است که ضمیر « خود» مضاف و « من» مضاف الیه است.


    *اینان همان هایی هستند که در هنگام سختی روی از تو برمی گردانند.


    اینان : ضمیر اشاره که علامت جمع گرفته است / همان ها: ضمیر اشاره که علامت جمع گرفته است.


    *به منظور شناخت هویت شما لازم است که در موسسات و اداره ها کارت شناسایی همراه داشته باشید.


    شناخت هویت شما --> شما: هسته/ شناخت : وابسته ی پیشین / هویت: وابسته ی پیشین ( شناخت هویت: یک ترکیب اضافی است از نوع اضافه ی غیرتعلقی )


    20120201103015715_leavesa.gif
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    *خانه ی ما یک خانه ی بزرگ است که در باغچه ی آن انواع درخت و گل را می توانی به تماشا بشینی.


    خانه ی ما --> ما : هسته/ خانه: وابسته ی پیشین


    باغچه ی آن --> آن : هسته/ باغچه: وابسته ی پیشین ( آن در این جا ضمیری است که مرجع آن خانه می باشد )/ می توانی : ضمیر این فعل دوم شخص است که مرجع آن به قرینه حذف شده است .


    *تلاش بی وقفه ی ما تلاشگران بالاخره به نتیجه خواهد رسید.


    تلاش بی وقفه ی ما --> ما: هسته/ تلاش: وابسته ی پیشین/ بی وقفه: وابسته ی پیشین ( تلاش بی وقفه: یک ترکیب وصفی است )


    *کلاس این مدرسه به قدری بزرگ است که می توان تعداد بسیاری از دانش آموزان را در آن جای داد.


    آن --> ضمیر اشاره است که مرجع آن کلاس می باشد.


    7321671161761675810514515215712397943154.jpg
    کاربرد مودبانه ی ضمیر:


    برای احترام گذاشتن به جای ضمیر دوم شخص مفرد( تو، ت ) از ضمایر ( شما و تان ) استفاده می کنیم و برای سوم شخص مفرد به جای ضمایر ( او، ش ) از ضمایر ( ایشان و شان ) استفاده می کنیم.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    شبه جمله:

    برخی از واژه ها به تنهایی یک معنای کاملی دارند به گونه ای که نیازمند نهاد و گزاره نیستند و تنها یک کلمه بیانگر معنای کامل یک جمله است که به آنها شبه جمله می گویند؛ مانند: هیس، وای، اه


    منادا نیز وقتی با « یا، ای، آی» بیاید یا حتی اگر با هیچ یک از این نقش نماها نیاید می تواند به تنهایی یک شبه جمله محسوب شود.


    72223031167126431471402053132344073161.jpg



    تمرین:


    به انواع شبه جمله در عبارات زیر دقت کنید:





    * آی نسیم سحری --> آی : حرف ندا/ نسیم سحری: منادا --> شبه جمله


    * ای حیات عاشقان در مردگی --> ای: نقش نما/ حیات عاشقان: منادا --> شبه جمله


    * ساکت، بخواب --> ساکت: شبه جمله
     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    62
    بازدیدها
    4,036
    بالا