- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
سبک محاورهای
ویژگیهای رسمی این سبک نسبت به سبک نیمهرسمی کمتر است، از جمله این که در سبک نیمهرسمی کاربرد صیغههای فعلی دوم شخص جمع بهجای دوم شخص مفرد برای بیان مفهوم احترام بیشتر دیده میشود تا در سبک محاورهای. واژهها بیش از حد تخصصی یا ادبی یا فنی و بهطور کلی واژههایی که خاص سبک رسمیاند عمومن در این سبک کاربرد ندارند. مثلن بهطور معمول واژههای «درمینوردم», «بدرود»، «چهگونه»، «پرداختن»، «تعلل» و «تناول» در سبک محاورهای به کار نمیروند. یکی دیگر از ویژگیهای این سبک کاربرد ساختهای دوگانسازیشده مانند «چیزمیز», «کاغذماغذ», «قاطیپاتی» و «صافوصوف» است. همچنین در این سبک اصطلاحهای محاورهای کاربرد زیادی دارد. سبک محاورهای همان سبک زبانی است که بین مردم در کوچه و خیابان که دارای سطوح متفاوت و متنوع تحصیلاتی, سنی و طبقاتیاند به کار میرود. در مثالهای زیر سبک محاورهای به کار رفته است:
- پدرم از دستم میره. خداجان چه کار کنم؟
- چیزی نیست مامانم، خوب میشه.
- مرد این خونه تو هستی دیگه. (شاملو ۸۰)
سبکهای رسمی و محاورهای از نظر وسعت دامنهی کاربرد, بارزتر از سبکهای دیگرند و در واژگان زبان زوجهای زیادی را میتوان یافت که تفاوت آنها سبکی است و هریک از اعضای هر زوج متعلق به یکی از این دو سبک اند, مثل {در، توی}, {عدد, تا}، {پنهان شد, قایم شد}, {نام, اسم}, {منزل, خانه} و {دشوار, سخت}.
سبک عامیانه (خودمانی)
این سبک برای ارتباط زبانی میان کسانی به کار میرود که مردم عامی کوچه و بازارند. این سبک بین کسانی که ارتباط خیلی صمیمانه دارند نیز کاربرد دارد، مانند دوستان بسیار صمیمی, همکلاسیهای مدرسه, رفقای هممحله, زن و شوهر, پدر و فرزند یا مادر و فرزند. این سبک با سبک محاورهای تا حدی همپوشی دارد، ولی یکی از ویژگیهای بارز این سبک، کاربرد زیاد اصطلاحهای عامیانه است.
به دلیل این که یکی از موارد کاربرد این سبک، در گفتار کسانی است که از طبقات پایین جامعه و عمدتن بیسواد یا کمسوادند و از نظر اقتصادی و اجتماعی در پایینترین سطوح جامعه قرار دارند، در این سبک اصطلاحهای عامیانه و واژههای زیادی به کار میرود که بخش عمدهی آنها عمومن در سبکهای دیگر به کار نمیرود. واژهها و عبارتهایی که در سبکهای دیگر به کار نمیروند, مانند فحشها و متلکهای عامیانه, در این سبک رواج دارند. در «کتاب کوچه» از احمد شاملو اصطلاحهای بسیاری از این سبک را میتوان یافت. در مثالهای زیر نمودی از سبک خودمانی مشاهده میشود:
- اگه یه بار دیگه ببینه گردوبازی میکنی پوستتو قلفتی میکنه (شاملو ۱۶۰)
- حالا همهمون یکی یه شیکم سیر حلوا میخوریم (همان ۱۶۳)
- هیچ وقت بچهها مثل حالا نیومده بودن دور هم بشینن بگن حسنی رییس ماس تا منهم عصای رییسی رو بدم بهاش. (همان ۱۶۶)
از سوی دیگر به دلیل صمیمیبودن دو طرفی که از این سبک استفاده میکنند ممکن است واژهها یا اصطلاحهایی توسط آنها به کار برود که برای طرفین ارتباط زبانی شناخته و رایج ولی برای سایرین نامأنوس و گاه غیرقابل درک است. حتا گاه واژههایی ممکن است در این محدوده ساخته شود و به کار رود که در واژگان سایر زبانوران وجود ندارد و ساختهایی به کار گرفته شود که بر اساس قاعدههای زبان معیار خوشساخت نیست، ولی در موقعیتهای صمیمی مورد نظر بهطور نسبی رایج است. مثلن پدر یا مادر در خطاب به فرزند خود ممکن است از واژههایی مانند «فینگیل», «شَپَلَ» , «موشمولک», «جینگول واویلا» و مانند آنها استفاده کنند یا مثلن صورتهای بدساختی را که کودک در دوره زبانآموزی به اشتباه به کار میبرد، به عنوان شوخی در مقطعی زمانی مانند عبارتهای خوشساخت به کار ببرند مثلن بهجای «مُرد» از «مُرده شد» یا بهجای «سوخت» از «سوزید» استفاده کنند. ضمنن در این سبک فرایندهای آوایی بسیار فعالاند و باعث تفاوت بسیار روساخت از زیرساخت میشوند. مثلن عبارت «دستهایت را» به صورت «دساتو» و عبارت «ما است» به صورت «ماس» و کلمههای «شکم» و «جگر» به صورت «شیکم» و «جیـ*ـگر» تلفظ میشوند.
توصیف سبکهای زبانی و تمایزهایشان چارچوبی برای عملکرد درست در گردآوری و توصیف دادههای پژوهشی به دست میدهد که میتوان آن را مبنایی برای ویرایش متنهای گوناگون و نقد آثار ادبی دانست.
برگرفته از: مجلهی پژوهش زبانهای خارجی، نشریهی دانشکدهی زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران (علمی-پژوهشی)
ویژگیهای رسمی این سبک نسبت به سبک نیمهرسمی کمتر است، از جمله این که در سبک نیمهرسمی کاربرد صیغههای فعلی دوم شخص جمع بهجای دوم شخص مفرد برای بیان مفهوم احترام بیشتر دیده میشود تا در سبک محاورهای. واژهها بیش از حد تخصصی یا ادبی یا فنی و بهطور کلی واژههایی که خاص سبک رسمیاند عمومن در این سبک کاربرد ندارند. مثلن بهطور معمول واژههای «درمینوردم», «بدرود»، «چهگونه»، «پرداختن»، «تعلل» و «تناول» در سبک محاورهای به کار نمیروند. یکی دیگر از ویژگیهای این سبک کاربرد ساختهای دوگانسازیشده مانند «چیزمیز», «کاغذماغذ», «قاطیپاتی» و «صافوصوف» است. همچنین در این سبک اصطلاحهای محاورهای کاربرد زیادی دارد. سبک محاورهای همان سبک زبانی است که بین مردم در کوچه و خیابان که دارای سطوح متفاوت و متنوع تحصیلاتی, سنی و طبقاتیاند به کار میرود. در مثالهای زیر سبک محاورهای به کار رفته است:
- پدرم از دستم میره. خداجان چه کار کنم؟
- چیزی نیست مامانم، خوب میشه.
- مرد این خونه تو هستی دیگه. (شاملو ۸۰)
سبکهای رسمی و محاورهای از نظر وسعت دامنهی کاربرد, بارزتر از سبکهای دیگرند و در واژگان زبان زوجهای زیادی را میتوان یافت که تفاوت آنها سبکی است و هریک از اعضای هر زوج متعلق به یکی از این دو سبک اند, مثل {در، توی}, {عدد, تا}، {پنهان شد, قایم شد}, {نام, اسم}, {منزل, خانه} و {دشوار, سخت}.
سبک عامیانه (خودمانی)
این سبک برای ارتباط زبانی میان کسانی به کار میرود که مردم عامی کوچه و بازارند. این سبک بین کسانی که ارتباط خیلی صمیمانه دارند نیز کاربرد دارد، مانند دوستان بسیار صمیمی, همکلاسیهای مدرسه, رفقای هممحله, زن و شوهر, پدر و فرزند یا مادر و فرزند. این سبک با سبک محاورهای تا حدی همپوشی دارد، ولی یکی از ویژگیهای بارز این سبک، کاربرد زیاد اصطلاحهای عامیانه است.
به دلیل این که یکی از موارد کاربرد این سبک، در گفتار کسانی است که از طبقات پایین جامعه و عمدتن بیسواد یا کمسوادند و از نظر اقتصادی و اجتماعی در پایینترین سطوح جامعه قرار دارند، در این سبک اصطلاحهای عامیانه و واژههای زیادی به کار میرود که بخش عمدهی آنها عمومن در سبکهای دیگر به کار نمیرود. واژهها و عبارتهایی که در سبکهای دیگر به کار نمیروند, مانند فحشها و متلکهای عامیانه, در این سبک رواج دارند. در «کتاب کوچه» از احمد شاملو اصطلاحهای بسیاری از این سبک را میتوان یافت. در مثالهای زیر نمودی از سبک خودمانی مشاهده میشود:
- اگه یه بار دیگه ببینه گردوبازی میکنی پوستتو قلفتی میکنه (شاملو ۱۶۰)
- حالا همهمون یکی یه شیکم سیر حلوا میخوریم (همان ۱۶۳)
- هیچ وقت بچهها مثل حالا نیومده بودن دور هم بشینن بگن حسنی رییس ماس تا منهم عصای رییسی رو بدم بهاش. (همان ۱۶۶)
از سوی دیگر به دلیل صمیمیبودن دو طرفی که از این سبک استفاده میکنند ممکن است واژهها یا اصطلاحهایی توسط آنها به کار برود که برای طرفین ارتباط زبانی شناخته و رایج ولی برای سایرین نامأنوس و گاه غیرقابل درک است. حتا گاه واژههایی ممکن است در این محدوده ساخته شود و به کار رود که در واژگان سایر زبانوران وجود ندارد و ساختهایی به کار گرفته شود که بر اساس قاعدههای زبان معیار خوشساخت نیست، ولی در موقعیتهای صمیمی مورد نظر بهطور نسبی رایج است. مثلن پدر یا مادر در خطاب به فرزند خود ممکن است از واژههایی مانند «فینگیل», «شَپَلَ» , «موشمولک», «جینگول واویلا» و مانند آنها استفاده کنند یا مثلن صورتهای بدساختی را که کودک در دوره زبانآموزی به اشتباه به کار میبرد، به عنوان شوخی در مقطعی زمانی مانند عبارتهای خوشساخت به کار ببرند مثلن بهجای «مُرد» از «مُرده شد» یا بهجای «سوخت» از «سوزید» استفاده کنند. ضمنن در این سبک فرایندهای آوایی بسیار فعالاند و باعث تفاوت بسیار روساخت از زیرساخت میشوند. مثلن عبارت «دستهایت را» به صورت «دساتو» و عبارت «ما است» به صورت «ماس» و کلمههای «شکم» و «جگر» به صورت «شیکم» و «جیـ*ـگر» تلفظ میشوند.
توصیف سبکهای زبانی و تمایزهایشان چارچوبی برای عملکرد درست در گردآوری و توصیف دادههای پژوهشی به دست میدهد که میتوان آن را مبنایی برای ویرایش متنهای گوناگون و نقد آثار ادبی دانست.
برگرفته از: مجلهی پژوهش زبانهای خارجی، نشریهی دانشکدهی زبانها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران (علمی-پژوهشی)