- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
«به نام هستی بخش جهان آفرین»
فاسی سَره
پاسی سره با دبیرهٔ نستعلیق
فارسی سَره یا پارسی سَره، آن گونه از زبان فارسی است که تهی از واژههای بیگانه یا دارای کمینهای از آنها باشد.
زبان پارسی کنونی بازماندهٔ زبانی کهن است که در درازای پیشینه ش واژههای بسیاری به آن اندر شده یا از آن رخت بربستهاند؛ از این روی بخش بزرگی از دستور زبان پارسی کنونی و واژگان آن، ریشه در زبانهای پارسی میانه و پارسی باستان دارد.[۱][۲]
زبان پارسی دچار دگرگونیهای بسیاری بودهاست که یکی از چراییهای آن، پیوند نزدیک با مردمان دیگر به شوند (دلیل) گسترش ایران از یونان تا هند و دیگری فتح تازیان و مغولان است ایران را؛ که آسیب فراوانی بر آن وارد کرد و اگر نبود کوشش کسانی چون فردوسی که خطر از میان رفتن فرهنگ ایرانی را با از میان رفتن زبان پارسی دریافتند، زبان پارسی از میان میرفت.
میتوان گفت تنها مردمی که کشورشان به دست تازیان افتاد ولی زبانشان را به دلیل رخنه بسیار زبان تازی به واسطهٔ پشتیبانی دینی از آن از دست ندادند، ایرانیان بودند؛ هر چند که برخی از نویسندگان واژگان بسیاری را از تازی به پارسی آوردند ولی آن اندازه نبوده است که نتوان با گذشت زمان آن را بازسازی کرد.
هنگامی که سخن از سرهگرایی به میان میآید، برخی به نادرست گمان میکنند که سرهگرایان را آهنگ خوار داشتن زبان قومیت آنها بوده یا خواستار نابودی آن زبان هستند. سرهگرایی، هیچ ناسازگاری با گونهگونی زبانی و بودن زبانهای بیشمار بر روی این کره خاکی ندارد. اینکه در سرهگرایی کوشیده میشود تا از بکاربردن واژگان دیگر زبانها (چه عربی و ترکی و چه انگلیسی و فرانسوی و...) پرهیز شود برابر با نایش (~نفی) دیگر زبانها و دشمنی با آن نیست. همانگونه که گفته شد، هر زبانی در جای خود بسیار ارزشمند است و گویشوران این زبانها نیز باید بر توانمندسازی زبان خود و زدودن آسیبهایی که به آن زبان رسیدهاست کوشا باشند.[۳]
آخرین ویرایش: