وضعیت
موضوع بسته شده است.

☾♔TALAYEH_A♔☽

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/18
ارسالی ها
35,488
امتیاز واکنش
104,218
امتیاز
1,376
صفت پرسشی:

با آن نوع، چگونگی یا مقدار موصوف پرسش می‌شود. معمولاٌ از نوع صفت ‌های پیشین هستند. باید توجه نمود كه اگر این كلمات با اسم همراه نشوند، جزء ضمایر پرسشی ‌اند.


چه، كدام، كدامین، چگونه، چطور، چه‌ جور، چه ‌سان، چندم، چندمین، چند، چه ‌قدر، چه ‌اندازه


كدام ورزش را بیشتر دوست دارید؟


نفر چندم هستی؟


هیچ كسی بهتر از او می‌شناسی؟


صفت تعجّبی

صفتی كه همراه اسم آمده و تعجب گوینده از چگونگی یا مقدار موصوف را می ‌رساند. این نوع صفت با تغییر آهنگ گفتار بیان شده و از نوع پیشین است.


چه معركه‌ای!


عجب هوایی!


منبع: دستور زبان فارسی تالیف گیوی و انوری
 
  • پیشنهادات
  • ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ۱-چوپان گوسفندان رابه ییلاق بردوپس از دو ماه آن ها را برگرداند.
    سال گذشته که دوستان را به کوه نوردی بـرده بودند،سیل،سنگ بزرگی را از کوه غلتاند وبه درّه انداخت.


    ۲-


    مصدرهای ساده فعل پیشوندی جمله

    خوردن باز خورد-بر خورد- فرو خورد احمد خشم خود را فرو خورد

    داشتن برداشت -باز داشت اورا از این کار باز داشتند

    چیدن برچید کودک بساطش را برچید

    گشتن برگشت -باز گشت او از سفر باز گشت

    آشفتن برآشفت از سخنم بر آشفت

    انگیختن بر انگیخت مردم از سخنان او بر انگیخته شدند

    بستن بربست او بار خود را بربست

    رسیدن بر رسید - باز رسید -فرا رسید تکلیف دانش آموزی

    بردن فرو برد تکلیف دانش آموزی

    ریختن فرو ریخت تکلیف دانش آموزی

    گرداندن بر گرداند -باز گرداند تکلیف دانش آموزی

    خواندن باز خواند- فرا خواند -فرو خواند تکلیف دانش آموزی

    ماندن در ماند -باز ماند -فرو ماند تکلیف دانش آموزی

    خواستن در خواست - باز خواست تکلیف دانش آموزی


    ۳-پایم به میز خورد(اصابت کرد)--------کودک غذا خورد (تناول کردن) ---------زنگ آهن را خورد (از بین بردن)----------او حقم را خورد(پایمال کردن )-------کتاب خیلی به دردم خورد(مفید بودن)
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    نكاتی گذرا در مورد تكواژ




    تكواژ چیست؟


    تکواژ دومین واحد زبان پس از واج ، کوچکترین واحد زبان که دارای نقش دستوری و معنایی است و نمی توان آن را واحدهای كوچكتر معنایی تجزیه كرد . تکواژها مقولهای صرفی (ساختواژهای) هستند كه در سطح دستور زبان (یكی از سطوح سه گانهی زبان شناسی) مورد بررسی قرار می گیرند . زبانشناسان تكواژها را در دو طبقهی اساسی جای میدهند : آزاد و وابسته .


    ویژگیهای تكواژ


    اصلیترین مشخصهی تكواژها، تقسیم ناپذیری آنها به واحدهای دستوری و معنایی كوچكتر است . ملاك دیگر تشخیص تكواژها از سایر واحدهای زبانی این است كه هر تكواژ در معنای خاص خود به كار میرود؛ مثلاً با وجود آنكه تكواژ «سیما» را می توان به واحدهای معنا دار دیگری چون «سی» و «ما» تقسیم كرد، اما چون این اجزاء در معنای حقیقی خود به كار نرفته اند، «سیما» تنها یك تكواژ به حساب می آید . پس برای شناخت تكواژ و انواع آن توجه به جایگاه مستقل یا وابستهی از لحاظ دستوری، معنایی، املایی و آوایی ضروری می نماید .


    تفاوت تكواژها با سایر واحدهای زبانی


    به غیر از تكواژ، ساختهای معنادار دیگر کلام یعنی جمله ، گروه و واژه را می توان به عناصر معنادار تقسیم كرد، در حالی که تکواژ واحد معنی دار و نقش دستوری پذیری هستند که قابل تجزیه نیستند .


    این واحد زبانی ممكن است از ترکیب یک یا چند هجا ساخته شده باشد؛ مثلاً تكواژهای «گل» یك هجا، «باران» دو هجا و صندلی از سه هجا تشكیل شده اند . بنابراین تعداد هجاها نمی تواند معیار مناسبی برای تشخیص تكواژها باشد .


    تكواژ با واج نیز تفاوت دارد؛ هرچند برخی از تكواژها نظیر نقش نمای اضافه (ـِ) یا «و» عطف تنها از یك واج تشكیل میشوند، تفاوت تكواژ با واج در این است كه واج واحدهای آوایی بی معنای اما معناساز زبان هستند در حالی كه بسیاری از تكواژها نظیر مثال های بالا دارای استقلال معنایی هستند . تفاوت دیگر میان آن ها این است كه شمار تكواژها در زبان ، بر خلاف واج (كه تعداد آن در زبان فارسی 29 واج است‌)، نامحدود است.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    ویژگیهای تكواژ آزاد قاموسی


    این گونه تكواژها دارای مشخّصات زیر هستند :


    1- دارای استقلال معنایی هستند .


    2- از لحاظ املایی می توان به هنگام نگارش میان آنها با تكواژهای دیگر فاصلهی میان واژهای را رعایت كرد .


    3- از لحاظ آوایی همانند واژه پس از آنها میتوان مكث كرد و دارای تكیه هستند .


    4- نقش دستوری میپذیرند .


    اقسام تكواژ آزاد دستوری


    1- حروف اضافه (از، به، برای ، جز، با، بر، بی، ...).


    * نكته : واج (ـِ) پایانی تكواژهای «برایِ» و «بهرِ» جزئی از خود این واژههاست و نمیتوان آن را نقش نمای اضافه به حساب آورد؛ زیرا این واج، وظیفهی (ـِ) نقش نمای اضافه را كه نمایاندن نقشهای نقشهای دستوری صفت بیانی یا مضاف الیه است، ایفا نمیكند و خود این واژه ها حرف اضافه به شمار می آیند نه مضاف یا موصوف .


    2- ضمایر جدا ( من، تو، او، ما، شما، آن، این، خود، ... ).


    3- حروف ربط ( و ، ولی ، امّا ، یا ، كه ، زیرا، ... ).


    4- حروف ندا ( ای، یا، ایا،... ).


    5- (بِ) كه در آغاز اسم می آید و قید نشانه دار می ساد . بـخوبی.


    6- واژه بست یا پی بست : واژه‌بست‌ها تک واژهایی دستوری هستند که کاربرد مستقل ندارند و همانند وندها به کلمه بعد از خود میچسبند اما بر خلاف وندها جزء ساخت این کلمهها محسوب
    نمیشوند و با پیوستن به واژه پایه خود دارای نقش می شوند. مانند( َم) در کلمات کتابـَـم و خوبـَـم که در اولی ضمیر است و در دومی فعل .

     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تكوژهای زیر از نوع واژه بست می داند :


    الف- « ـِ » نقش نمای اضافه: كتابِ علی .


    ب- « ـِ » نقش نمای وصفی: كتابِ سودمند .


    پ- فعل های پی بستی « ـَ م ، ـ ی ، یم ، ـ ید ، ـَ ند » : معلمم، كشاورزیم .


    ت- ضمایر پیوسته « ـَ م ، ـَ ت ، ـَ ش ، ـِ مان ، ـِ تان ، ـِ شان » : كتابـم، امیدشان .


    *نكته : (ـِ) در تكواژهای ـِ مان ، ـِ تان و ـِ شان نقش نمای اضافه نیست و در حقیقت ـَ بوده است كه برای سهولت و روانی تلفّظ به صورت ـِ تلفّظ می شود . پس این ضمایر پیوسته یك تكواژ به حساب می آیند .


    ج- واژه بست عطف « ـُ » : معلّم و دانشجو .


    چ- واژه بست ندا« ا » : خدایا .


    انواع تكواژ تصریفی


    « تصریفی » تکواژی است که نقش نحوی دارد ؛ یعنی نوع و معنی واژه را تغییر نمی دهد و تنها از نظر دستوری به واژه کمک می کند در جایگاه نحوی خود به درستی قرار گیرد . مانند «ها» در كتابها و «ب» در بـرو. معمولاً تکواژهای تصریفی در پایان واژهها به کار می روند .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    تكواژ تصریفی با مقوله های زیر كاربرد دارند :


    الف) اسم :


    1- نشانه های جمع : ها ، ان ، ون ، ین ، ات : كتاب ها


    نشانه های جمع و تثنیهی عربی (ات)، (ون) و (ین) نیز جزو همین مقوله به شمار می آیند : اطّلاعات، انقلابیّون، معلمین .


    *نكته : تكواژ «ان» كه در برخی واژهها بر جمع بودن دلالت نمیكند و معانی دیگری نظیر مكان، تشبیه، زمان، قید حالت و اسم مصدر دلالت دارد ، تكواژ اشتقاقی به شمار می آیند نه تصریفی : سپاهان، كوهان، بامدادان، شادان، یخبندان .


    2- «ی» نكره : كتابـی


    ب) صفت و قید :


    1- نشانه های صفت تفضیلی ( ـ تر ) و عالی ( ـ ترین ) برای واژهای صفت ؛ مانند: خوبـتر ، خوبـترین و قید شجاعانهتر.


    2- نشانه های عدد ترتیبی ( ـ ُمین ) و ( ـ ُم ) برای اعداد هشتـُمین و چهارُم .


    پ) فعل :


    1- شناسه های فعل مانند ـَ م ، ـی ، ـَ د ، ـ یم ، ـید ، ـ ند : شنیدیم .


    2- پیشوندهای فعلی ( ب ـِ در فعل امر و مضارع التزامی، می ـ در ماضی استمراری و مضارع اخباری و ماضی مستمر و مضارع مستمر ، ن ـَ در افعال نهی و نفی) در واژهای فعل ، مانند نمونه های : بِـخوان ، می گوید ، نَـروید.


    3- نشانههای ماضی ( ـ د ، ید ، ت ، اد، ست ) ، خوانـد، پرسـید، كشـت، ایستـاد ، زیـست.


    * نكته : برخی از افعال ماضی خارج از قاعدهی مذكور هستند و در آنها هیچ كدام از تكواژهای بالا وجود ندارد؛ در این گونه افعال، فعل ماضی تنها یك تكواژ است ؛ مثلاً‌ در فعل سوخت . بنابراین مصادری كه مطابق با قاعدهی بالا ساخته می شوند ، سه تكواژ و مصادر افعالی كه مانند مصدر « رفتن » كه با حذف نشانه ی ماضی بن مضارع مستقیم به دست نمی آید، دو تكواژ هستند.


    5- پی بستهای ماضی نقلی ( ـ ام ، ـ ای ، است ، ـ ایم ، ـ اید ، ـ اند ) ، مانند نمونه های : رسیدهام، ... .


    6- (ان) گذرا ساز سببی :‌ در رسـانـد .


    7 – الف در فعل دعایی کنـاد .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    *نكته : واژهی فعل حداقل از دو تكواژ و حداكثر از پنج تكواژ ساخته شده است. كه دو تكواژ آن ( بن فعل و شناسه) اجباری و سه تكواژ اختیاری است .


    *نكته : واج میانجی تكواژ به حساب نمی آید ؛ مثلاً صامت میانجی « ی » پس از تكواژ منفی ساز در افعالی كه با مصوت آغاز شود : افتاد ← نیفتاد آمد ← نیامد .


    تفاوت تكواژ تصریفی و اشتقاقی


    میان تكواژ اشتقاقی و تصریفی دو تفاوت اساسی وجود دارد : 1- با وجود این كه شمار وندهای اشتقاقی در زبان فارسی بسیار بیشتر از وندهای تصریفی است، کاربرد وندهای تصریفی در این زبان بسیار بیشتر از تکواژ اشتقاقی است . 2- تكواژ تصریفی غالباً در پایان تكواژ پایه قرار می گیرند، در حالی که تکواژهای اشتقاقی در همهی نقاط واژهها به کار می روند .


    نظر به این كه تعداد تكواژهای اشتقاقی زیاد است، بهتر است با همهی وندهای تصریفی را آشنا شویم و بدین وسیله این گونه تكواژها را از گونهی اشتقاقی بازشناسیم .
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    كاربرد فارسي مودبانه

    زبان در دهان اي خردمند چيست؟ كـليـد در گـنـج صـاحـب هـنـــر

    سعدي
    رسيدن به هر هدف مستلزم شناخت راه و به كارگيري وسايلي است كه مي تواند زمينه ساز وصول به آن هدف گردد. و انسان با هوش كسي است كه بتواند از ميان راههاي مختلف و وسايل متنوع، بهترين و مناسب ترين را برگزيند. اگر اهداف انساني، كسب مقام هاي والا، محبوبيّت و مقبوليّت، احراز آبرو و حيثيت و . . . باشد از چه راهي مي توانيم آن را احراز كنيم. آيا جز راه كسب علم و دانش راه ديگري مي شناسيم؟ و اما اگر علم همه عالم را داشته باشيم و نتوانيم آن را در عصري كه مشهور به گفتگوي تمدنها و عصر ارتباطات است زيبا و شايسته به ديگران منتقل كنيم، آيا اين علم مفيد خواهد بود؟ بياييد محرمانه تر صحبت كنيم نه تنها در كشور ما، ايران اسلامي، اكثريت بزرگان آن از فرماندار شهرمان گرفته تا نماينده هاي مجلس و وزيران و بالاترها، اكثريت توانا در گفتار بوده اند بلكه در تمام دنيا كساني كه مي توانند به نحو زيبا و شايسته از اين نعمت خدادادي، استفاده نمايند، نردبان ترقي را راحت تر پيموده اند. پس لازم مي نمايد گفتار يا بيان خود را زيبا كنيم يكي از راه هاي زيبا كردن گفتار، آشنايي با اصول و فروع فارسي مودبانه است چراكه به قول يكي از اساتيد «فارسي مودبانه جواز دوستي است و سند محبوبيّت و مقبوليّت» به همين منظور سعي كرديم در اين مختصر، شيوه ها و كاربرد فارسي مودبانه را به صورت بسيار ساده نشان دهيم تا راه جويان نردبان ترقي بتوانند آن را به بهترين شكل موجود به كار ببرند و مزيت بارز اين مقاله اين است كه براي همه ما، چه دانش آموز، چه دانشجو، چه معلم، چه كوچك و چه بزرگ، همه و همه مي تواند كاربرد داشته باشد و مفيد باشد، امّا ويژگي خوب آن اين مي باشد كه در بسياري از موارد با سرشت زبان و گفتار ما خراساني ها همسان است يعني؛ به زبان ساده بسياري از موارد آن را ما به صورت جسته و گريخته و ناخودآگاه و غيررسمي از پدر و مادر و ديگران آموخته ايم و به كار مي بريم.

    در تهيه و تدوين اين مقاله مشكلي كه پيوسته با آن دست و پنجه نرم مي كردم كمبود منابع و مآخذ بود و اين يك مشكل طبيعي به نظر مي آمد چراكه موضوع، موضوعي جديد بود و اما در تنگناها و گره هاي كور آن پيوسته مشعل فروزان رهنمودهاي همكاران مراهادي بود كه جا دارد در اين جا از همه آنها -كه از ذكر نامشان معذورم- تشكّر و قدرداني كنم.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    كاربرد مترادفات فعل در فارسي مودبانه
    از ويژگي هاي منحصر بفرد فارسي مودبانه، كاربرد افعال مي باشد، به گونه اي كه يك فعل با معني واحد براي افراد متفاوت (متكلم يا مخاطب) مي تواند شكل هاي متفاوت داشته باشد كه كاربرد هر كدام در جاي خود نشانه مودبانه بودن است و جابجا كردن آن ها با همديگر نه تنها مودبانه نمي باشد بلكه باعث تمسخر و ريشخند ديگران مي گردد. به عنوان مثال؛ فعل «آمدن» كه گونه معمولي مي باشد وقتي براي مخاطب در فارسي مودبانه به كار مي رود به شكل «تشريف آوردن» به كار مي رود ولي وقتي براي متكلم به شكل مودبانه به كار مي رود به گونه «به خدمت رسيدن و مزاحم شدن» كاربرد دارد. در مثال هاي فوق هر فعل اگر در جاي خود به كار رود شكل مودبانه دارد ولي اگر با همديگر جابجا شوند يعني گونه اي كه براي مخاطب به كار مي رود براي متلكم به كار رود و بالعكس باعث تمسخر و ريشخند از جانب ديگران مي گردد. در مثال ذيل گونه هاي با همديگر جابجا شده است. من تشريف آوردم و شما مزاحم شديد يا شما به خدمت رسيديد.
     

    ☾♔TALAYEH_A♔☽

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/18
    ارسالی ها
    35,488
    امتیاز واکنش
    104,218
    امتیاز
    1,376
    در جدول ذيل سعي شده افعال پركاربرد كه شكل مودبانه آن براي متكلم و مخاطب و همچنين شكل عادي آنها با همديگر متفاوت مي باشد ذكر گردد.


    گونه معمولي

    گونه مودبانه براي متكلم


    گونه مودبانه براي مخاطب


    آمدن

    رفتن
    گفتن

    خوردن

    دادن

    بودن

    خواستن

    ديدن

    ديدن و شنيدن

    بردن


    خدمت رسيدن /مشرف شدن

    شرف ياب شدن/مزاحم بودن

    مرخص شدن- رفع زحمت كردن

    عرض كردن- به عرض رساندن

    صرف كردن
    تقديم كردن

    در خدمت بودن

    استدعا كردن- خواهش كردن -تمنا كردن

    -

    -

    -


    تشريف آوردن- تشريف فرما شدن-قدم رنجه فرمودن؟


    تشريف بردن

    فرمودن

    ميل كردن-ميل فرمودن- نوش جان كردن

    مرحمت كردن

    تشريف داشتن

    امركردن- اراده كردن- فرمودن

    رويت فرمودن

    به سمع و نظر رسيدن- به استحضار رسيدن

    زحمت. . . كشيدن

     
    وضعیت
    موضوع بسته شده است.

    برخی موضوعات مشابه

    پاسخ ها
    62
    بازدیدها
    4,037
    بالا