- عضویت
- 2017/05/18
- ارسالی ها
- 35,488
- امتیاز واکنش
- 104,218
- امتیاز
- 1,376
از سوی دیگر، نقل قطعاتی که رنگ دینی یا حتی اشارات دینی دارند، از دانش آموز توان نقد مضمون این قطعات را میگیرد.
زیرا هر چند بخش بزرگی از ادبیات گذشته ما مستقیماً از منابع دینی و از تجربه دینی ملت ما سرچشمه میگیرد، یا بیان ارزش های همیشگی زندگی بشری است، اما این درونمایه پایدار غالباً در زمینهای پدیدار میشود که متعلق به یک دوران معین تاریخی است، و از این نظر عمرش به سر آمده است.
یکی از مهمترین وظایف ما در خواندن متون گذشته جدا کردن این عناصر پایدار و ناپایدار از یکدیگر است. هاله تقدسی که وجود بسیاری از عبارات و اشارات دینی، در قطعات منقول در کتاب های درسی، بر گرد این قطعات میکشد سبب میشود که دانش آموز از چون و چرا کردن در مضمون این قطعات ـ هر چند هیچ ربطی با عقاید راستین دینی نداشته باشند ـ بهراسد و چیزی را که جز یک سنت منسوخ اجتماعی نیست به جای عقاید اصیل دینی بگیرد.
۵-مجموعه این عوامل باعث میشود که دانش آموزان ما خوانندگان غیرفعالی باشند؛ به این معنی که چشم بسته بخوانند و از بر کنند. نه تلاشی برای سهیم شدن در تجربهای که نویسندگان داشتهاند بکنند و نه برای آنچه خواندهاند کاربردی بشناسند: آموزش زبان و ادبیات در نظام آموزشی ما نه ذوق درک و لـ*ـذت بردن از ادبیات را در دانش آموز میپرورد و نه به او مهارت کاربرد زبان را میآموزد. بخصوص به او نوشتن نمیآموزد.
جامعه امروز ما متعلق به دنیای جدید است و چون متعلق به دنیای جدید است ضرورت آموزش همگانی خواندن و نوشتن را پذیرفته است ـ بویژه که سنتهای دینی ما نیز بر این ضرورت تاکید دارند ـ اما در واقع چیزی که آموزش میدهیم خواندن غیرفعال است و نوشتن به معنای رسم شکل کلمات.
زیرا هر چند بخش بزرگی از ادبیات گذشته ما مستقیماً از منابع دینی و از تجربه دینی ملت ما سرچشمه میگیرد، یا بیان ارزش های همیشگی زندگی بشری است، اما این درونمایه پایدار غالباً در زمینهای پدیدار میشود که متعلق به یک دوران معین تاریخی است، و از این نظر عمرش به سر آمده است.
یکی از مهمترین وظایف ما در خواندن متون گذشته جدا کردن این عناصر پایدار و ناپایدار از یکدیگر است. هاله تقدسی که وجود بسیاری از عبارات و اشارات دینی، در قطعات منقول در کتاب های درسی، بر گرد این قطعات میکشد سبب میشود که دانش آموز از چون و چرا کردن در مضمون این قطعات ـ هر چند هیچ ربطی با عقاید راستین دینی نداشته باشند ـ بهراسد و چیزی را که جز یک سنت منسوخ اجتماعی نیست به جای عقاید اصیل دینی بگیرد.
۵-مجموعه این عوامل باعث میشود که دانش آموزان ما خوانندگان غیرفعالی باشند؛ به این معنی که چشم بسته بخوانند و از بر کنند. نه تلاشی برای سهیم شدن در تجربهای که نویسندگان داشتهاند بکنند و نه برای آنچه خواندهاند کاربردی بشناسند: آموزش زبان و ادبیات در نظام آموزشی ما نه ذوق درک و لـ*ـذت بردن از ادبیات را در دانش آموز میپرورد و نه به او مهارت کاربرد زبان را میآموزد. بخصوص به او نوشتن نمیآموزد.
جامعه امروز ما متعلق به دنیای جدید است و چون متعلق به دنیای جدید است ضرورت آموزش همگانی خواندن و نوشتن را پذیرفته است ـ بویژه که سنتهای دینی ما نیز بر این ضرورت تاکید دارند ـ اما در واقع چیزی که آموزش میدهیم خواندن غیرفعال است و نوشتن به معنای رسم شکل کلمات.