من در صورتی که قلم نویسنده خوب باشه و اتفاقات جالب رو رقم بزنه مشکلی با پایان عاشقانه ندارم
اما فکر کنم امروز انقدر که مشکلات زیاد شده مردم دوست دارند لااقل پایان رمانی که مینویسند مثل جریان زندگی در این روزها نباشه و به مردم امید بده که آره هنوز هم اتفاقات خوب میفته...
به امید اتفاقات خوب واسه دوستای گلم
خسته شدم از بس پایانشون تکراری هست.شاید یه پایان خوش متفاوت بهتر باشه.من خودم هر وقت می خواستم رمان بنویسم همیشه پایانش رو تلخ انتخاب می کردم ولی بعد مدتی متوجه شدم که پایان تلخ واسه خواننده های رمان همیشه جذاب نیست.
بعضی از نویسنده ها هستند که اصلا حرفه ای نیستن مثل رمان ملودی من که آخرش میخواست تلخ تموم شه اما یکدفگی شد پایان عاشقانه دختره میخواست بمیره ولی آخرش ختم شد به شب عروسیشون و واسه همین خودمو خیلی سرزنش کردم که چرا وقتمو گذاشتم برای خوندن این رمان
اکثر رمان ها ژانر عاشقانه دارن نه تمامشون! در ضمن نه به خاطر بی تجربگیشونه و نه به خاطر باور های نادرست ما.هر کسی جدا از جامعه خودش برای خودش یک باورهای خاصی داره و این باور ها رو بر اساس چیز هایی که دیده میسازه.رمان عاشقانه بیشتر دوست داره و باهاش حال میکنه پس مینویسه در ضمن طرفدارشم بیشتره.اینکه کسی رمان عاشقانه بنویسه بی تجربگی نیست.چرا که ما نویسنده معروفی داریم که کارشون فقط نوشتن رمان های عاشقانه هستش
این هم دقیقا برمیگرده به باور هایی که نویسنده با دیدن چیزها اون رو میسازه!
وقتی کسی رمان عاشقانه مینویسه،دوست داره بهم برسن
چرا؟؟؟
چون طبیعت انسان جوریه که دوست داره بین افراد صلح برقرار باشه و اونا همدیگرو دوست داشته باشن