- عضویت
- 2017/02/27
- ارسالی ها
- 4,039
- امتیاز واکنش
- 28,649
- امتیاز
- 856
Jacques Brel
GRAND JACQUES (C'EST TROP FACILE)
1955
C'est trop facile d'entrer aux églises
De déverser toute sa saleté
Face au curé qui dans la lumière grise
Ferme les yeux pour mieux nous pardonner
Tais-toi donc, grand Jacques
Que connais-tu du Bon Dieu
Un cantique, une image
Tu n'en connais rien de mieux
C'est trop facile quand les guerres sont finies
D'aller gueuler que c'était la dernière
Ami bourgeois vous me faites envie
Vous ne voyez donc point vos cimetières?
Tais-toi donc grand Jacques
Laisse-les donc crier
Laisse-les pleurer de joie
Toi qui ne fus même pas soldat
C'est trop facile quand un amour se meurt
Qu'il craque en deux parce qu'on l'a trop plié
D'aller pleurer comme les hommes pleurent
Comme si l'amour durait l'éternité
Tais-toi donc grand Jacques
Que connais-tu de l'amour
Des yeux bleus, des cheveux fous
Tu n'en connais rien du tout
Et dis-toi donc grand Jacques
Dis-le-toi bien souvent
C'est trop facile,
C'est trop facile,
De faire semblant.
بسیار ساده است به کلیسا داخل شدن
برای بیرون ریختن تمام کارهای کثیف
در مقابل کشیش محل که در نور خاکستری است
چشم ها را ببند برای اینکه بهتر بخشوده شویم
پس سکوت کن پدر ژاک
شما چه می دانید از خدای خوب
یک سرود مذهبی، یک تصویر
از آنها نیز هیچ نمی دانی
بسیار ساده است هنگامیکه جنگ ها تمام شده هستند
به آن رفتن و داد و بیداد را انداختن که آخرین فریاد بود
دوست بورژوا شما مرا مشتاق می کنی
پس شما چیزی جز مزارهایتان را نمی بینید
پس ساکت شو ژاک بزرگ
و بگذار که آنها فریاد هایشان را بزنند
بگذار از شادی گریه کنند
تو که حتی سرباز هم نبوده ای
بسیار ساده است هنگامی که عشقی درحال مرگ است
که او به دو نیم می شود چون سر تسلیم فرود آورده
رفتن و گریستن همانند دیگر مردان که می گریند
همانگونه که اگر عشق برای همیشه مستمر بود
پس سکوت کن پدر ژاک
تو از عشق چه میدانی
چشمان آبی و موهای پریشان
تو از اینها هیچ نمیدانی
و به خود بگو پس ژاک بزرگ
و به خود بگویید که اغلب
بسیار ساده است
بسیار ساده است
تظاهر کردن
GRAND JACQUES (C'EST TROP FACILE)
1955
C'est trop facile d'entrer aux églises
De déverser toute sa saleté
Face au curé qui dans la lumière grise
Ferme les yeux pour mieux nous pardonner
Tais-toi donc, grand Jacques
Que connais-tu du Bon Dieu
Un cantique, une image
Tu n'en connais rien de mieux
C'est trop facile quand les guerres sont finies
D'aller gueuler que c'était la dernière
Ami bourgeois vous me faites envie
Vous ne voyez donc point vos cimetières?
Tais-toi donc grand Jacques
Laisse-les donc crier
Laisse-les pleurer de joie
Toi qui ne fus même pas soldat
C'est trop facile quand un amour se meurt
Qu'il craque en deux parce qu'on l'a trop plié
D'aller pleurer comme les hommes pleurent
Comme si l'amour durait l'éternité
Tais-toi donc grand Jacques
Que connais-tu de l'amour
Des yeux bleus, des cheveux fous
Tu n'en connais rien du tout
Et dis-toi donc grand Jacques
Dis-le-toi bien souvent
C'est trop facile,
C'est trop facile,
De faire semblant.
بسیار ساده است به کلیسا داخل شدن
برای بیرون ریختن تمام کارهای کثیف
در مقابل کشیش محل که در نور خاکستری است
چشم ها را ببند برای اینکه بهتر بخشوده شویم
پس سکوت کن پدر ژاک
شما چه می دانید از خدای خوب
یک سرود مذهبی، یک تصویر
از آنها نیز هیچ نمی دانی
بسیار ساده است هنگامیکه جنگ ها تمام شده هستند
به آن رفتن و داد و بیداد را انداختن که آخرین فریاد بود
دوست بورژوا شما مرا مشتاق می کنی
پس شما چیزی جز مزارهایتان را نمی بینید
پس ساکت شو ژاک بزرگ
و بگذار که آنها فریاد هایشان را بزنند
بگذار از شادی گریه کنند
تو که حتی سرباز هم نبوده ای
بسیار ساده است هنگامی که عشقی درحال مرگ است
که او به دو نیم می شود چون سر تسلیم فرود آورده
رفتن و گریستن همانند دیگر مردان که می گریند
همانگونه که اگر عشق برای همیشه مستمر بود
پس سکوت کن پدر ژاک
تو از عشق چه میدانی
چشمان آبی و موهای پریشان
تو از اینها هیچ نمیدانی
و به خود بگو پس ژاک بزرگ
و به خود بگویید که اغلب
بسیار ساده است
بسیار ساده است
تظاهر کردن