فریاد بزن ای دل بی چاره من
هوار کن غم های انباشته شده در خودت را
ادمیان به سکوتت گوش نمیدهند
انان به دنبال ان هستن که به دادت برسند
سکوت مکن
تنهایی را پس بزن
اما
با اینکار
ترحمشان به سوی تو جلب میشود
زمانی که داستان هایت برایشان تکراری شود
دیگر ترحم هم نمیکن و تورا پس میزنن
انوقت تو میمانی
تکه تکه هایت که با محبتی ساختگی خو گرفته
از بین میروی
وکاسه چه کنم انوقت به دست میگیری
کاسه ات را بر روی زمین بگذار
چون من هم نمیدانم تو باید چه کنی ؟
هوار کن غم های انباشته شده در خودت را
ادمیان به سکوتت گوش نمیدهند
انان به دنبال ان هستن که به دادت برسند
سکوت مکن
تنهایی را پس بزن
اما
با اینکار
ترحمشان به سوی تو جلب میشود
زمانی که داستان هایت برایشان تکراری شود
دیگر ترحم هم نمیکن و تورا پس میزنن
انوقت تو میمانی
تکه تکه هایت که با محبتی ساختگی خو گرفته
از بین میروی
وکاسه چه کنم انوقت به دست میگیری
کاسه ات را بر روی زمین بگذار
چون من هم نمیدانم تو باید چه کنی ؟
آخرین ویرایش: