نقد رمان معرفی ونقد رمان قاصدک من |نیلوفر.ر کاربر انجمن نگاه دانلود

نیلوفر.ر

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/12/17
ارسالی ها
992
امتیاز واکنش
16,031
امتیاز
694
سلام
نام رمان: قاصدک من
نويسنده: نیلوفر.ر(دخترعلی)
ژانر: اجتماعى
بررسی شده توسط:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

لینک رمان:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

خلاصه:
داستان زندگى شيدا احسانى از ٥سالگى است تا جوانى .
خانواده ايى با پدرى معتادو بدزبان اما سخت كوش و غيرتى ومادرى مظلوم و ساده.
شيدا با داشتن برادرى بيرحم و برادری مهربان دراين خانواده ى پراز تفاوت هاى فاحش، رشد مى كند و بزرگ مى شود .
كودكى او با اتفاق بزرگترى درجامعه رقم مى خورد انقلاب اسلامى ونوجوانيش با حادثه ی بس بزرگ جوش مى خورد :جنگ.


تنها دخترى ساده و معمولى در جريان روان زندگى خشن وگاه مهربان قد مى كشد و بزرگ مى شود .
ورود بهروز پسرك خردسال تنها حادثه ى بزرگ زندگى شيدا ست.

لطفا با نظرات خود مرا برای نوشتن اثر بعدی ترغیب کنید
ممنون از چشم و فکر و دستانتان.



2jo_man.jpg
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    به نام خدا
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .


    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده

    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم

    -تند تند پست بزار

    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن

    و...........

    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد

    36598
     

    Forgettable

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/28
    ارسالی ها
    2,354
    امتیاز واکنش
    11,844
    امتیاز
    796
    سن
    32
    محل سکونت
    یزد
    باسمه تعالی

    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    "قاصدک من" بر اساس متون ارائه شده توسط نویسنده؛

    ●عنوان:
    قاصدک من، - من، نشانگر مالکیت و تملکه و در پسش بیانگر عشقه. البته امکان داره معانی متفاوتی هم جز این بده؛ قاصدک، یه شیئ گل مانند بسیار بسیار سبکیه که با کوچک ترین وزش نسیم از جا بلند می شه و تو هوا معلق می چرخه. قاصدک، به آرزو و رویا شهرت داره و شناخته می شه و حالا صحبت ها زیاده که اگه قاصدک رو فوت کنی آرزوت برآورده می شه و از این مدل حرف ها! کاری به این ها ندارم، می خوام بگم قاصدک می تونه به معنای رسیدن به آرزو یا "رویای من" هم باشه. این رویا هم هر چیزی می تونه باشه؛ و در نتیجه این عنوان در بر گیرندهء چندین ژانر و موضوع می تونه باشه. چرا که رویای فرد، ممکنه به قتل رسوندن یکی جهت انتقام یا رسیدن به معشوقش باشه پس نمی شه معین کرد که چه ژانری رو رسوا می کنه. اما اگر بخوایم سطحی نگر باشیم، قاصدک من، یک جور رمانتیکی و حس عاشقانه به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می ده، می شه گفت که ژانر عاشقانه رو عنوان می کنه. از جهتی برای مثال اگر رویای اون فرد رسیدن به مقطع یا موقعیت دلخواهش تو زندگی باشه، ژانر اجتماعی رو عنوان می کنه.
    نمی شه با قاطعیت گفت که اسم منتخب شما با داستانتون مرتبط نیست، هست، اما تنها به بعضی قسمت هاش. در بر گیرندهء کل
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نیست که خب از نظر من عادیه، به این دلیل که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما تقریبا از بدو تولد شیدا به بعده و مسلما داستان زندگی یک نفر نمی تونه فقط عاشقانه یا فقط درام یا فقط جنایی باشه! در مورد ارتباط با موضوع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به نظر من خوب عمل کردید.
    و عامل دیگهء انتخاب اسم، جذابیتشه که در حق این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کم لطفی شده گویا! اولین عاملی که موجب جذب و کشش خواننده می شه، اسمشه. زمانی که خواننده ای تصمیم به کتاب خوندن می گیره، از بین اسامی، بی توجه به موضوع یا خلاصه و سیرشون کتاب رو انتخاب می کنه. یعنی به طور مثال شما اگر بهترین عنوان رو انتخاب کرده باشید اما محتوای رمانتون پوچ و بیهوده باشه خواننده های زیادی رمانتون رو می خونن. ممکنه که در آخر فحش بدن به نویسنده بخاطر این نوشتنش، اما مسئلهء مورد بحث اینه که اون خواننده به خاطر اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو خونده و در حقیقت کشش پیدا کرده و کنجکاو شده، هر چه قدر هم مسخره و بی مزه بوده باشه اون کتاب! در نتیجهء تمام این ها، می خواستم به این مسئله برسم که اسم باید جذاب باشه تا
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما رو تبلیغ کنه. هر چقدر هم زحمت بکشید برای نوشتن متن و نگارش و ویرایش، به خاطر اسمی که انتخاب کردید شاید کم تر از اون مقداری که لیاقتش رو داشتید، خواننده گیرتون بیاد و این از همون انتخاب اشتباه نشات می گیره!

    ●ژانر:
    تک ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما، "اجتماعی" بود. می دونید که، نوشتن کتاب -علی الخصوص
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    - در یک ژانر و یک سبک، کار دشواریه و برای به سرانجام رسوندنش باید زحمت بسیار کشید. کمیابه داستانی که تنها در یک ژانر پیش می ره و فقط و فقط یک هدف رو داره.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    حواشی های زیادی داره و از قوانینشه، همین حاشیه ها بانی به وجود اومدن ژانر های متفاوت می شن در حالی که هدف اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    چیز دیگه ست. نمی گم که اجتماعی رو اشتباه انتخاب کردید، منتها با توجه به وقایع و رویداد های داستانتون بهتر بود ژانر های دیگری رو هم چاشنی کنید و یا حتی به عنوان انتخاب سبک
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، می تونستید از سبک رئالیسم و دراما بهره مند بشید!
    اجتماعی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما، بیانگر رفتار پدر شیدا بود، رفتار برادرش، شیوهء زندگی مردم در اون زمان، و حضور شیدا به عنوان یک شهروند در شهری که مستلزمه از حقوق خودش بهره مند بشه و برخی جا ها نشده و در حقیقت بی انصافی شده. این ها می شن اجتماعی که کاملا صحیحه.
    اما باز هم توصیه می شه که بیشتر دقت کنید و اگر ژانری خیلی توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    موج می زد، حتما به عنوان ژانر یا سبک، اون رو نام ببرید.



    ●خلاصه:
    خلاصهء
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما به معرفی شخصیت ها و موقعیت ها و وقایع پرداخته. این عمل شما اشتباهه. تا سطر چهارم خلاصه راجع به شخصیت ها صحبت کردید. خیلی خوب نوشتید منتها اشتباهتون این بود که دقت نکردید، حضور شخصیت ها و پردازش به توصیف اون ها در خلاصه نویسی، غلطه. پس از خط چهارم، نمی دونم من، شاید این قسمت جدای از متن خلاصه باشه و در اصل سخنی با خواننده یا همون مقدمه ست، اما اگر جزء خلاصه ست باید به عرض برسونم که باید برداشته بشه! خط 5 و 6 و 7، راجع به این که در این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    خبری از اون مدل دختر ها و پسر ها نیست و متفاوته صحبت شده، اشتباهه و بدون شک باید کات بشه. اگر بخوایم فقط چند سطر باقی مونده رو در نظر بگیریم؛ جملهء اولتون هیچ موردی نداره، حتی می تونستید همین جمله رو به عنوان خلاصه بنویسید و خلاص! در جملات بعدی نباید اعضای خانواده رو نام ببرید و اخلاق هاشون رو توصیف کنید، اشتباهه. توی خلاصه نویسی اگر خانوادهء فرد جزء حاشیه ها بودن که اصلا هیچ اسمی ازشون نباید بـرده بشه و اگر خیر، باید خیلی خلاصه بگید که توی یه خانوادهء 5 نفره با تفاوت هایی فاحش زندگی می کنه، همین کافیه. (مثال زدم!) نیازی نیست خیلی باز توصیف کنید. در ادامه گفته شده که کودکیش با اتفاقاتی که در شهرشون میفته رو به رو می شه و بعد از اون جنگ پیش میاد. وجود این جملات کاملا اختیاریه، می تونه باشه و می تونه نباشه، موردی هم ندارن. و در آخرین جمله اشاره به حضور بهروز شده و درسته. اگر ایراداتی که گفتم رفع بشه، عالی می شه! قبل تر هم گفتم که خیلی خوب نوشتید منتها چند مورد اساسی رو رعایت نکرده بودید که رعایت نکردن اون ها باعث شده بود خوبی هاش به چشم نیان. آفرین!

    ●جلد:
    جلد شما تمی غمگین و ناراحت کننده داره. تصویر اصلی سیاه و سفیده و دختر و پسری رو تو جاده ای نشون می ده که در انتهاش به یه مکان سبز می رسه، که به معنای همون رویا و مقصد و آرزو و قاصدک می تونه باشه، و عشق بین این دو تا بچه. تم و تصاویری که به کار گرفتید، موضوع رسیدن به مقصد رو بیان می کنه. با ژانر اجتماعی فقط در این حد که "آرزو هایی دارم به سان آسمان" مرتبطه، و ژانر های دیگه ای رو هم نشون می ده. به خاطر حالت غمگین و سنگینی که داره، غم انگیز بودن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو نشون می ده. راجع به ربط به داستان و عنوان، با عنوان که خوب رابـ ـطه بر قرار کرده، با سیر و موضوع رمانتون هم کم و بیش می شه گفت آره؛ مربوطن به هم؛ ولی خیلی محو. رنگ های جلد با هم هماهنگ بودن، تنها مورد اینه که یه مقدار حالت و تم غم انگیز دارن. سیاه و سفیدی که به کار گرفتید، حالت تراژدی و غمگین دارن که توی ژانر ها عنوان نشده بودن. عکس گوشهء جلد هم می بایست پیام اصلی داستان رو در قالب کوچک تر بیان کنه، که یه قاصدک جز آرزو و رویا هیچ پیامی رو منتقل نمی کنه.فونتی که استفاده کردید هم خیلی سنگین و رنگینه، عالیه. در نهایت این که بهتر بود یک مقدار بیشتر دقت به خرج می دادید، اما خوبه و نیازیزبه ویرایش نیست.

    ●مقدمه:
    مقدمه اتون مختصر، مفید و در عین حال پر معنا نوشته شده. با ژانر اجتماعی متناسبه، به این دلیل که راجع به مشکلات و زنجیروار بودنشون صحبت شده، و "امید به آینده"؛ این نمی تونه اشارهء ریزی به مقصد و هدف شیدا داشته باشه؟ این که یه زمانی بین حلقه ها یه حلقهء طلایی که به معنای شگون و خوبیه و نماد زیبایی و ثروت، قرار می گیره و تمام زنجیر رو تحت الشعاع خودش می گیره. نقصی نیست!

    ●شروع:
    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با یه دیالوگ از سمت شخصیت های غیر اصلی، پردازش جدیدی نیست و می دونید که بار ها قبل از شما این کار رو کردن و توصیه شده که ایده ها و اتد های مختلفی برای این کار طراحی کنن که از این یک نواختی در بیاد، اما گاهی بر می خوریم با نویسنده هایی که یا از بی اطلاعی یا سهوا این عمل رو تکرار کردن، اما اثر خوبی هم به جا گذاشتن. پس دلیل بر این نیست که رمانی که با دیالوگ شروع بشه حتما بی کیفیته. قلم شما روان و جذابه، پس به راحتی آب خوردن می تونستید شروعتون رو حرفه ای تر بنویسید! ابتدای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما با دیالوگی از مادر شیدا شروع شد که صداش می کرد، جملات به هم ربط دارن و اگر در ادامه بخونیم، متوجه پردازش خوبی که کردید می شیم. شروعتون هم خوب بوده، هم از موقعیت خوبی شروع کردید، هم صحنه اضافه نداشت و کاملا عالی. این که ایراد گرفتم، راجع به تکرار مکرر یه کاره، منظورم این بود که انتخاب یه دیالوگ برای شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کار جدیدی نیست و می تونستید یک ایدهء نو رو به قلم بیارید؛ اما کارتون با همین یه دونه دیالوگ راه افتاده و باید بگم خیلی خوب عمل کردید!

    ●ایده:
    ایدهء شما در بین
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های مجازی ایدهء نابی محسوب می شه. یک ایدهء جدید با پردازش بی نظیر. ایدهء شما دختری بود که بین یه خانوادهء عجیب زندگی می کنه، دو برادر بزرگ تر داره که یکی خیلی مهربون و یکی قزاقی، یه خواهر کوچیک تر از خودش داره، پدرش آدم بخیلیه، مادرش هم زن خسته ایه که از بی حوصلگی توجه چندانی به بچه هاش نداره. در کنار این ها پسر بچه ای هم سال شیدا با اون دوست می شه و شیدا به خاطر کمبود توجه و محبتی که داشته، به این پسر وابسته می شه. و اتفاقاتی که در حین انقلاب و جنگ میفته و موانعی که باعث جدایی و دوری این دو نفر بشن. ایدهء
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در عین سادگی، فضا های آرامش بخش و یا حساسی به وجود آورده. ایده تون و پردازش جدیدتون رو باید تحسین کرد!

    ●شخصیت پردازی:
    شخصیت های رمانتون می شه گفت زیاد بودن، اما قابل قبولن.
    شخصیت اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    "شیدا" بود که دختری ساکت و مهربون، با خلق و خویی کودکانه و ناآگاه از وقایع اطرافشه. اخلاقش و اسمش با سن و سالش و موقعیتش در اون خانوادهء شلوغ همخونی داره.
    "بهروز" رفیق شیدا بود، پسر بچهء عاقل و ساکتیه و دوست زیادی نداره. کم حرفه و جدیتش یک مقدار بزرگ تر از سنش می زنه، اما حرف هاش هم سن و سال خودشه!
    شخصیت های دیگه ای هم بود، مثلا فرخنده یا نادر و ناصر و علی، پدر و مادر شیدا و فک و فامیلشون و معصومه و مرتضی و غلامعلی و این ها، که جزء شخصیت های غیر اصلی بودن و پردازش کافی روشون صورت گرفته بود. شخصیت پردازی خوبی داشتید، آفرین!

    ●سیر:
    سیر رمانتون در حد متوسط بود. یعنی خوب بود. جا هایی که می بایست اکشن بدید، می دادید یا جا هایی که باید آروم پیش می رفتید رعایت می کردید و در کل خیلی خوب و بی نقص بود. اما یعضی جا ها عجله کردید، مرگ غلامعلی، مرگ بچهء مادر شیدا، پیروزی انقلاب و این ها همه با سرعت بود و بهتره ویرایش بشن اما در کل خوبه و قابل قبول. امیدوارم همین سیر و همین شیوه رو الی آخر رمانتون حفظ کنید.

    ●دیالوگ ها و مونولوگ ها:
    دیالوگ های رمانتون خوب بود، شخصیت ها متناسب با اخلاقشون صحبت می کردن. از مرز خارج نشده بودید و تمام موارد لازمه رو رعایت کرده بودید. آفرین! و مونولوگ هاتون، خوب بود و با دیالوگ ها هماهنگی لازم رو ایجاد می کرد. هیچ مشکلی نیست توی این بخش.

    ●نثر و زاویهء دید:
    نثر رسمی، به علاوهء آرایه های ادبی، شیوهء جذابی برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نویسیه. نثرتون با سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کاملا هماهنگ بود و متناسب
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    .
    زاویهء دید شخص سوم بود که در بارهء
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما زاویهء پر طرفدار عنوان می شه. تونستید با به کار گیری این نثر خواننده رو در جریان وقایع مختلفی که در اطراف شخصیت ها میفته قرار بدید.

    ●توصیفات:
    *توصیف احساسات رمانتون در حد متوسط بود؛ قابل قبوله چون خوب توصیف کردید اما باز هم جای کار داشت. مثلا برای شهادت غلامعلی که شخصیت محبوبی بوده، باید بیشتر توصیف می کردید و خواننده رو در جریان قرار می دادید!
    *توصیف اماکن رمانتون خوب نبود! خونهء شیدا و خونهء بهروز که دو مکان اصلی محسوب می شدن به اندازهء کافی توصیف نشده بودن و توصیه می شه که بیشتر روی توصیف اماکن تمرکز کنید.
    *چهره و حالات شخصیت ها هم به حد کافی توصیف نشده بود، برای توصیف چهره کم کاری شده و برای توصیف حالات کم لطفی! چهره های بهروز و شیدا فقط به طور واضح توصیف شده و شخصیت های دیگه تنها شکل تخیلی خواننده رو دارن. از اون طرف هم در توصیف حالات رمانتون یک مقدار بی دقتی کردید، خوب بود، اما مثلا نگفتید که فلانی اون حرف رو با چه لحنی یا چه ظاهری گفت، یا موقع شنیدن اون خبر صورتش چه شکلی شد. این طور توصیفات می شن توصیف حالات که خیلی کم تو رمانتون وجود داره و انتظار می ره که ویرایش کنید
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو!

    ●غلط املایی و اصول نگارشی:
    غلط املایی چشم گیری ندارید. بیشتر اشتباهات تایپیتون به خاطر استفاده از لحن عامیانه ست، مثلا "نگهش دار" (پست اول) نوشته شده نگرش دار، که اشتباهه. یا این که اووخت (پست سوم) باید می نوشتید "اون وقت"، کارت هم (پست سوم) اشتباهه و باید بشه "کارد". البته هر چی بیشتر پیش رفتید این غلط ها کم تر و محو شده اما همین ها رو هم باید اصلاح کنید!
    و اصول نگارشی رمانتون، که رعایت کردید و کاملا صحیحه؛ چند تا نکته بگم؛ زمانی که می خواید دیالوگی رو آغاز کنید می بایست اول نقل قول (:) و بعد از Enter تو سطر بعدی خط فاصله (-) بذارید. به این شکل:
    "شیدا فقط تند تند سر تکان داد و گفت:
    - باشه به خدا نمی رم."
    این می شه درست نوشتنش. این هم اوائل
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    خیلی زیاد بود و کم کم از بین رفته بود.
    مسئلهء دیگه هم پاراگراف بندی بود که رعایت نکردید. جمله های مربوط به هم رو جدا توی یه خط نوشتید و این ممکنه برای رفتن به صفحهء دانلود براتون دردسر درست کنه!


    و در نهایت این نقد، بگم که قلمتون در عین سادگی و پختگی ای که داشت، شیوایی و جذابیت و آرامش عجیبی رو به خواننده منتقل می کرد. احساسی که انگاری دارم یه کتاب، بر اساس واقعیت می خونم! خیلی عالی نوشتید و اشکالاتتون اشکالات کوچیکی بودن که با نیم ساعت زمان قابل رفعن. قلمتون رو ستایش می کنم!

    عضو آزمایشی شورای نقد نگاه دانلود

    100087
     

    ❤ASAL_M❤

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/02
    ارسالی ها
    5,042
    امتیاز واکنش
    53,626
    امتیاز
    1,121
    محل سکونت
    کهکشان راه شیری ، سیاره ی Exo
    سلام خدمت نویسنده عزیز
    ابتدا تبریک می گم که قلمت رو دست گرفتی و شروع به نوشتن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کردی

    نقد براساس پست های نوشته شده می باشد

    1- نام
    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما "قاصدک من" می باشد . معمولا قاصدک پیام آور ، نماد امید و آرزو می باشد .
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما در رابـ ـطه با دختری می باشد که با توجه به وضعیت خانواده با پسری خردسال آشنا می شود که می توان پسر را به قاصدک دختر داستان تشبیه کرد . معمولا انسان ها وقتی قاصدکی را در دست می گیرند راز های خود را با او درمیان می گذارند . در داستان بارها شاهد درد و دل دختر و پسر هستیم بنابراین می توان گفت که نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مطابقت دارد . از نظر زیبایی می توان گفت که نام زیبا و دلنشینی است اما توان جذب کافی را ندارد . واژه "قاصدک" بسیار زیبا و مناسب اما "من" می تونه با تغییر نام بهتری را بسازد .

    2-جلد
    عکس اصلی جلد جلوه گر دو کودک است که دست در دست هم به سوی درختی سبز پیش می رومد . با توجه به خردسال بودن شخصیت می توان گفت که دو کودک در عکس بهترین انتخاب هستند . اما نکته منفی در جلد وجود تضاد در رنگ می باشد . ما در جلد شاهد عکس های سیاه و سفید هستیم اما در این بین ناگهان با یک درخت سبز روبه رو می شویم . رنگ بندی جلد شما متاسفانه از جذابین آن کاسته و درخت مانند برچسبی می ماند که روی جلد چسبانده شده است . همچنین در جلد دوبار از قاصدک استفاده شده که می توانستید از عکس هایی که نشانگر زجر ، جنگ و... هستند استفاده کنید . درکل می توان نتیجه گرفت جلد کاملا مرتبط با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می باشد اما از جذابیت چندانی برخوردار نیست و باید تغییراتی در آن ایجاد بشود .

    3-ژانر
    ژانر شما "اجتماعی" می باشد که با توجه به وضع زندگی شیدا ، پدر معتاد و بددهنش ، برادر بی رحمش ، مادر بی مسئولیت در عین حال ساده اش و... شاهد این ژانر باشیم . در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شیدا بار ها به لباس های کهنه خودش و بی مسئولیتی پدرش اشاره می کند که کاملا با ژانر مطابقت دارد . اما مسئله اصلی خالی بودن جای دو ژانر "عاشقانه" و "تراژدی" می باشد . پیشنهاد می کنم یکی از ژانر هارا یا هردو را به لیست اضافه کنید

    4-خلاصه
    خلاصه شما در جمع چهار خط می باشد . جمله اول کاملا مناسب و بدون مشکل بود . اولین مشکل در جمله دوم پدیدار می شود . جمله دوم در توصیف اخلاق خانواده زیاده روی کرده است . می توانید تنها یک خصوصیت برای هر شخص بنویسید مثل " پدری بددهان و مادری مظلوم " . جمله دوم با تکرار نام برادر ترکیب خلاصه را بهم زده اید . بهتر است در این قسمت از خصوصیت برادر ها چیزی نگید و اشاره کنید که برادر هایی با رفتار های متضاد یا چنین چیزی . در پایان خلاصه متنی که از زبان خودتان می باشد باید از خلاصه جدا شود زیرا در بخش سختی با خواننده قرار می گیرد .

    5- مقدمه
    مقدمه بسیار زیبا و مناسب نوشته شده است . می تواند به ربط و پیوند خانواده و اطرافیان با شیدا اشاره کند و در این بین بهروز را حلقه طلا در نظر بگیرد که در بین این زنجیر قرار می گیرد . در کل خلاصه مناسبی داشتید

    6-شروع
    آغاز
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دیالوگی بود از سوی مادر شیدا . جمله اول در ذهن خواننده سوالاتی از قبیل : چه کسی شیدا را صدا زده ؟ اورا چه کار دارد ؟ و... پدید می آورد . پیشنهاد من به شما این است که دشنامی مثل "دختره گیس بریده ، دختره چشم سفید" و اینجور حرف هارا در دیالوگ اول جایگزین کنید . در این صورت سوال دیگری در ذهن خواننده ایجاد می شود : چرا به این شکل شیدا را صدا می زند ؟ و همین کنجکاوی خواننده را به سمت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می کشاند . ولی در کل شروع خوبی داشتید و خالی از هرگونه کلیشه بود .

    7-سیر و پیرنگ
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما می توان گفت که در حد عالی بود . اما می توانست به بسیار عالی نیز برسد . کمبود برخی توصیفات وقایع باعث شده بود تا سیر در بعضی مئارد سریع پیش برود . مثل شهادت اطرافیان یا ازدواج دایی و زن دایی شیدا . در کل مشکل چندانی در سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ندارید اما بهتر است کمی روی وقایع کار کنید . نکته مثبت در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما وجود اتفاقات بسیار می باشد . درست زمانی که خواننده فکر می کند همه چیز آرام است ناگهان اتفاقی می افتد و خواننده شکه می شود .

    8-زاویه دید
    زاویه دید انتخابی شما در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دانای کل می باشد . بهترین انتخاب در رابـ ـطه با موضوع شما دانای کل بوده است . با این انتخاب توانستید جذابیت موضوع را تا حد زیادی بالا ببرید و خواننده را از احساس برخی از شخصیت ها آگاه کنید

    9-نثر
    نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ادبی می باشد . نوشتن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به نثر ادبی یک کار مشکل می باشد اما نتیجه کار بسیار عالی و جذابیت بیشتری دارد . با توجه به وجود احساس در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    و همچنین وجود دانای کل بهترین انتخاب را انجام داده اید و همچنین می توان گفت که در نگارش آن هم موفق بوده اید .

    10-دیالوگ و مونولوگ
    در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به طور قطع می توان گفت مونولوگ های زیبا و جذابی داشتید . همچنین میزان هردو متناسب بود . دیالوگ های خوبی هم داشتید که مطابق با سن و وضعیت افراد بود اما می توانی گاهی از شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، دیالوگی ماندگار برجا بگذارید .

    11-شخصیت پردازی
    شخصیت های اصلی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما شیدا و بهروز بودند و نادر ، علی ، ناصر ، مادر و پدر شیدا، فرخنده خانوم، معصومه و... نقش حاشیه را برعهده داشتند .
    شیدا به خوبی توانسته نقش یک دختر پاک و معصوم را ایفا کند . شیدا در داستان به خوبی مطابق سنش حرف می زند و در لحظه مناسب ترس و شادی خود را نشان می دهد . بهروز در کودکی شاید کم و کاستی هایی داشت . کمبود احساس و حالات در کودکی بهروز به خوبی مشهود است اما با رشد کردن قد و سنش او هم توانست شخصیت کامل تری را به دست آورد . نادر ، پدر ، مادر و... توانسته اند به خوبی نقش سایه و غول زندگی شیدا را بازی کنند و علی ، ناصر و... در این بین نقش فرشته را برعهده دارند . درکل شخصیت پردازی خوبی داشتید .

    12-توصیفات
    مکان: مکان های مورد نظر توصیف شده بسیار کم می باشند . البته می توان دلیل را محدود بودن مکان ها در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دانست . ولی مکان های دیگر مثل خانه بهروز یا خانه شیدا به خوبی توصیف شده اند . در این بین نبود مکان های دیگری که نیاز به توصیف داشته باشند کمی جذابیت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    را دچار مشکل می کند.
    احساسات و حالت ها : در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بهترین توصیفات متعلق به احساسات و عواطف می باشد . احساسات گاهی در حدی عالی توصیف شده بودند که خواننده خود را به جای شیدا فرض می کرد و گویا خود در آن موقعیت قرار دارد . حالت ها نیز به خوبی توصیف شده بودند و مشکلی در آن ها وجود ندارد .
    چهره : در ابتدای رمان چهره ها به خوبی توصیف می شدند ولی از توصیف شیدا و بهروز به بعد دیگه شاهد توصیف قابل قبولی از چهره ها نبودیم .

    13-علامت های نگارشی ، غلط املایی و تایپی
    در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    علامت های نگارشی به خوبی قرار داده شده بودند اما در تایپ برخی کلمات دچار خطای تایپی شده بودید مانند :

    الف) پرسید ک (غلط)
    ب) پرسید : (صحیح)
    (پست 15)

    الف) پ س بیا ، باشه ؟ (غلط)
    ب) پس بیا ، باشه ؟ (صحیح)
    (پست 18)

    الف)شیدا چیزی تپرسید . (غلط)
    ب) شیدا چیزی نپرسید . (صحیح)
    (پست 19)

    الف)زبهروز کنار اتاقش ایستاده بود (غلط)
    ب)بهروز کنار اتاقش ایستاده بود (صحیح)
    (پست 21 )

    الف)محکم گرک زدم نمی یوفنه . (غلط)
    ب)محکم گرک زدم نمی یوفته . (صحیح)
    (پست 31)

    الف) علی و شیدا از یزیر کرسی بیرونامدند . (غلط)
    ب) علی و شیدا از زیر کرسی بیرون آمدند . (صحیح )
    (پست 32 )

    الف) می دونم ، فکر نکردم . (غلط)
    ب) نمی دونم ، فکر نکردم . (صحیح)
    (پست 41 )

    الف)نور خورشید رق صید . (غلط)
    ب)نور خورشید رقصید (صحیح)
    (پست 41 )

    الف) جانش شرنگی از آرامش (غلط)
    ب)جانش سرنگی از آرامش (صحیح)
    (پست 70 )

    الف ) زندایی کنار اجاق گاز مشغول تف دادن زرشک بود (غلط)
    ب) زندایی کنار اجاق مشغول تفت دادن زرشک بود . (صحیح)

    همچین پست های 16 و 21 درهم ریختگی دارد و گاهی متن دوبار تکرار شده .

    14-باورپذیری
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما میزان باورپذیر بالایی داشت . وجود برادری نامهربان به خوبی بیان کرده بود که همیشه برادر ها مهربان و خوشرو نیستند و یا هرکسی که جبهه رفته است مهربان نشده است(که البته این موضوع می تواند تغییر کند) . همچنین عقاید یک دختر در زمان قدیم به خوبی به تصویر کشیده شده است .

    قلمتون سبز و مانا

    پ.ن: اگر درخواست تگ ندادید پیشنهاد می کنم بدید چون رمانتون لیاقت تگ رو داره
    پ.ن2 :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بسیار عالی داشتید و واقعا مجذوبم کرد .


    "عضو شورای نقد نگاه دانلود "

    100087
     

    Printemps

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/20
    ارسالی ها
    1,624
    امتیاز واکنش
    13,218
    امتیاز
    706
    [ بسمه تعالی]

    #نقد رمان قاصدک من#

    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :

    نام انتخابی شما قاصدکِ من بود که براساس این ویژگی ها نقد میشه:

    درک خواننده:(!)*
    قاصدک نماد سبکی و بلند پروازی و آرزو های بزرگِ!
    و در کل اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دو ذهنیت به خواننده میده:

    ۱.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در رابـ ـطه با دختری هست که عاشق میشه و عشقشو، بلندپروازی شو به قاصدکی که مثل یک روزنه امید دنیای تاریک شخصیت اصلی رو روشن می کنه تشبیه می کنه.

    ۲.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در رابـ ـطه با آرزوهایی هست که شخصیت اصلی در طی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می خواد به این آرزو ها برسه.

    با خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما متوجه شدم ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون به مورد اول نزدیک تره و بهروز با ورود نابهنگامش مثل یک قاصدک معلق در آسمون دنیای کوچک شیدا، زندگی شیدا رو دستخوش تغییر و امید می کنه.


    همخوانی با محتوا(!)*:
    این اسم چندان با محتوای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون همخوانی نداشت و نمی تونست محتوا رو برای خواننده روشن کنه چون بیشتر گویای ژانر عاشقانه بود‌. با این وجود بهتره تغییراتی توی نام ایجاد بشه تا خواننده برداشت بهتری از محتوا داشته باشه‌.


    همخوانی با ژانر(!)*:
    کلمه "من" در اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    حس مالکیت رو می رسوند.

    حس مالکیت در نام گویای ژانر عاشقانه بود.
    ولی کلمه قاصدک چون نماد آرزو هستش گویای ژانر اجتمائی بود.
    و در عین حال تلفیق این دو کلمه در کنار هم ژانر عاشقانه،اجتمائی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو میشه برداشت کرد.



    ایجاد کشش و جذابیت(!)*:
    قاصدک من با حس محزون و خنثی خاصی که به خواننده میده تا حدودی تونست خواننده رو ترغیب به خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کنه اما می تونست با توجه به ایده نابی که داشت نام بهتری داشته باشه.

    در بدو دیدن نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    خواننده فکر می کنه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    از زبون شخصیت مرد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هست که به دختری به اسم قاصدک علاقه داره و همین باعث می شد خواننده تصور کنه ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کلیشه ای و تکراریه. با کمی تغییرات نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می تونه جذابیت بیشتری برای خواننده داشته باشه.


    جلد:
    جلد شما تصویر دختر و پسر بچه کوچکی رو نشون میده که ظاهرا پسر بچه سعی داره دختر بچه رو از جاده تاریکی که توش در حرکته به سمت خوشبختی (فضای سبز مقصد) ببره و در آسمان چند قاصدک هم نشون داده میشه که نشون دهنده آرزو و رویا هستن.
    ژانر اجتماعی دیده میشد و دختر بچه و پسر بچه ای که توی جاده به سختی در حرکت بودن نشون دهنده این بود که دو شخصیت اصلی در طی راهی که میرن با مشکلاتی مواجه میشن و جاده نماد سر نوشت بود که به ژانر اجتماعی مربوط میشد.



    خلاصه:
    خلاصه نوشته شده محتوا رو به حد زیادی برای خواننده روشن می کنه.
    البته اگه چند خط اول راجع به شخصیت های اصلی هست + قسمت هایی که راجع به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های دیگه و کلیشه ای بودنشون حرف زدید
    رو پاک کنید چون اینطوری کشش بیشتری توی ذهن خواننده ایجاد میشه؛ از طرف دیگه قلمتون اونقدر قوی هست که بتونه خواننده رو ترغیب به خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کنه‌.

    خلاصه تون یکم طولانی بود که با حذف کردن این قسمت ها درست میشه.

    مقدمه:

    مقدمه تون متناسب با ژانر انتخابی تون بود و حوادث زندگی و پیوسته بودن شون رو به زنجیره تشبیه کرده بود.
    قسمتی از مقدمه که راجع به ناگریزی از حوادث صحبت میکرد شخصیت اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شیدا رو تحت الشعاع قرار داده بود.

    متن مقدمه در عین کوتاه بود کشش و جذابیت زیادی داشت و تا حدودی تکمیل کننده خلاصه بود.

    شروع:

    نوع شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما نوع سوالی که با دیالوگی سوالی از طرف مادر شیدا شروع شد، سبک و ایده نویی نبود اما با موضوع همخوانی داشت.

    به طور کلی چند شروع بیشتر نداریم:

    ۱.شروع توصیفی(مکان،چهره،ظاهر،احساسات و..)
    ۲.شروع حسی(حس لامسه،غم#شادی و..
    ۳.شروع بی مقدمه(بدون مقدمه و با دیالوگ وارد داستان میشه)
    ۴.شروع صدا دار (صدای نم نم باران،صدای تی تاک ساعت، صدای هق هق گریه!)
    ۵.شروع سوالی (سوال گنجانده شده در دیالوگ یا مونولوگ)

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما مورد ۵ رو در بر می گیره و تا حدودی حس خشونت مادر رو میرسونه.

    نوع شروعتون به تدریج سوالاتی در ذهن خواننده به وجود میاره که توی پیشروی به سوالات پاسخ داده شده.
    مثلا اینکه چرا مادر شیدا اینقدر خشن بود؟
    چرا شیدا از مادرش می ترسید؟
    #می تونستید حس ترس شیدا رو بهتر به خواننده منتقل کنید!
    و بعد با اومدن نادر که با خشونت به شیدا و مهری تشر میزنه.
    و بازهم شیدا می ترسه که کتک بخوره.


    شخصیت پردازی:
    شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون زیاد بود به اندازه کافی به هر کدوم بها داده شده بود.


    شیدا:

    دختری که زندگیش در خانواده پر جمعیتی شروع میشه، روحیاتی شاد و بی خیال داره و سه برادر به نام های(نادر،ناصر،علی) و یک خواهر به اسم (مهری) داره که از قضا به علی برادر ۱۵ ساله اش علاقه زیادی داره.
    دختری که از پنج سالگی درد های زیادی از جمله معتاد بودن و بد دهنی پدرش، بد دهنی نادر، ضعیف بودن مادر رو متحمل میشه و بهروز پسری با جدیتی صامت با ورودش دنیای کوچک شیدا رو تحت تاثیر قرار میده.
    #تمامی رفتارش در غلو سنش هست و بخوبی توصیف شده.

    مهری:

    خواهر شیداس و در شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ۲ سال بیشتر نداره.

    دختری خوش خنده و خوش خیاله و شیدا مثل یه مادر ازش مراقبت می کنه.
    #توصیفات به جاست و سنش کاملا همخوانی داره‌.

    نادر:

    پسر ۱۶ ساله ای با ظاهر ورزیده و ورزشکاره که اخلاقی تند داره و خیلی هم بد دهنه!
    شخصیت منفی و تا حدودی ایستا به حساب میاد و سنش با رفتار و دیالوگ هاش کاملا همخوانی داره‌.

    علی:

    برادر شیداس و ۱۵ سالشه، شخصیت مثبت و مهربون
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    و به نوعی فرشته نجات شیدا به حساب میاد.

    رفتارش و پختگی اش کمی بالاتر از سنش نشون میده و توصیفاتش کمه.

    پدر شیدا:

    مردی معتاد و بددهن و زورگو که شخصیت منفی و ایستا به حساب میاد. تعصبات و عقاید مختص خودشو داره.
    توصیفاتش خوب بود و سنش عنوان نشد.
    شغلش خرید و فروش اجناسه.

    ناصر:

    علاقه زیادی به سفالگری داره و ۷ سالشه، طبق داستان شخصیتش بخاطر بزرگ شدن در خانواده ای تحت فقر فرهنگی در تغییره و رو به منفی شدن میره، ایستا نیست و رفتار با شخصیتش و سنش با شخصیتش همخوانی داره.

    مادر:

    شخصیتی ضعیف و خنثی به حساب میاد و مظلومه.
    هر چند وقت طی ضرب و شتم پدر قرار می گیره و سنش عنوان نشد و توصیفاتش کم رنگ بود.

    بهروز:

    پسری با روحیاتی خشک و جدی و ظاهر غربی که در خانواده ای با سطح و درک فکری بالا رشد می کنه.
    به شیدا تا حدودی علاقه داره.
    سنش با شخصیتش هم خوانی داشت و توصیفاتش به جا بود.


    (!)*: سن برخی شخصیت ها مثل مادر و پدر گفته نشد و خواننده فقط با تخمین از روی رفتار می تونست تشخیصشون بده.

    (!)*: **شغل بعضی از شخصیت ها عنوان نشده بود. روی رفتار شخصیت های داستان تمرکز بیشتری داشته باشید.


    ژانر:

    همونطور که‌ گفتم از محتوا و اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون میشه ژانر:

    عاشقانه_اجتمائی
    رو برداشت کرد؛ در حالی که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما در شماسنامه خودش تنها یک ژانر رو گنجانده بود! "اجتمائی"

    استفاده از یک ژانر در کنار اینکه میتونه اثر ماندگاری بسازه می تونه برای خواننده کسل کننده هم باشه.
    ژانر اجتمائی با محتوا و
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون کاملا مرتبط بود اما اگه قراره شیدا در آینده به بهروز علاقه مند بشه یا علاقه ای بین دو شخصیت اصلی شکل بگیره.

    پیشنهاد میکنم از ژانر عاشقانه هم استفاده کنید تا در کنار ژانر اجتمائی کمی تفاوت هم توی قلمتون ایجاد کنه‌.
    (چون
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در حال تایپ هستش و شما فعلا توی نوجوانی شیدا هستید هنوز می تونید از این ژانر در آینده شیدا استفاده کنید.)


    ایده:

    ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، ایده نویی نبود و در چندین
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دیگه هم به چشم می خورد، اما چیزی که جذاب ترش کرده بود، شاخ و برگ هایی بود که خودتون بهش اضافه کردید. همینطور پیش برید،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو جذاب تر و دارای کشش بیشتری می کنید. داستان درمورد دختری بود که از ۵ سالگی در طی فراز و فرود های زندگی تجربه های زیادی کسب می کنه.

    پدرش معتاد و بد دهنه و مادرش زنی مظلوم و خانواده اش پر جمعیت!
    ورود پسری هو بهروز نام داره زندگیش رو دستخوش تغییر می کنه.
    (ایده نو نبود اما شاخ و برگ دادن بهش
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو دارای کشش و جذابیت کرد)


    نثر و زاویه دید:

    نثری که انتخاب کردید، ادبی و در دیالوگ ها محاوره ای بود. نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون با موضوع و ژانر هماهنگی داشت و متناسب بود.

    زاویه دید:

    زاویه دیدتون سوم شخص/دانای کل بود.
    از مزایای این زاویه دید اینه که دست خواننده برای توصیفات بیشتر بازه اما از معایب این زاویه دید اینه که توصیف احساسات کمی باهاش سخت تر از اول شخصه.
    (!)*:در کل هر دو انتخابتون در نثر و زاویه دید به جا و متناسب با ژانر و سیر بود.

    سیر:

    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در بعضی جاها، هیجان خوبی رو به مخاطب منتقل می کرد و بعضی جاها هم آروم بود. به طور کلی فراز و فرو های به حا و خوبی داشت اما از معایبی که توی سیر دیده شد میشه به عوض کرد روند تون اشاره کرد.

    در اوایل روند تون نسبتا کند و متناسب بود که به شیوایی قلمتون کمک می کرد.اما یهو همه چیز عوض شد! مرگ غلامعلی انگار شروع این طوفان بود و سیر شما مسیرش رو به روند تند تغییر داد!
    توصیه میکنم ویرایش بشن! چون قلمتون دلنشین و شیواست این باعث ضعف قلمتون
    میشه.

    دیالوگ و مونولوگ:
    دیالوگ:
    *(!): بهتره قبل هر دیالوگ، به جای علامت(_)، از اسم اشخاص استفاده کنید تا برای خواننده درک بیشتری داشته باشه.
    *(!): دیالوگ های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو با مونولوگ ها بهتره در حد تعادل نگه دارید.

    دیالوگ ماندگار یه اثر به تثبیتش توی ذهن خواننده کمک میکنه.
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دیالوگ زیاد داشت و این نکته مثبتی بود.


    مونولوگ ها:
    در سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مونولوگ ها خسته کننده نشد و همچنان تونست خواننده رو خفظ کنه.

    در برخی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ها #بیشتر نو قلم ها این طور مونولوگ خسته کننده دیده میشه که باعث میشه خواننده زده بشه، به طور مثال:

    از خواب بلند شدم. ساعت رو خاموش کردم. به سمت در رفتم. دستگیره رو پایین کشیدم. در باز شد.
    تا اینجا به همچین مواردی که خسته کننده بشه بر نخوردم.
    در مورد مونولوگ نقصی نداشتید اما از کلمه: "گفت" زیاد استفاده کردید(بعد از مونولوگ و قبل از دیالوگ)

    علایم نگارشی و غلط املایی:

    شیدا پاشو برو تو ، دیگه نبینم تو کوچه ایی .
    پاشو .

    صحیح:
    شیدا پاشو برو تو، دیگه نبینم تو کوچه ای؛ پاشو.
    (!)*: ویرگول به کلمه قبل می چسبه.

    (!)*: قبل از ادات تشبیه(مثل،همچون،مانند، آن گونه،و...) نقطه ویرگول میاد.

    #خسته هم بشه مجبوره؟

    صحیح:
    خسته هم بشه مجبوره.

    #بزمچه
    صحیح:

    #بزمجه
    (!)*: حتی برای واج آرایی هم املای کلمات رو تغییر ندید. اگه مطمئن نیستید سرچ کنید.

    توصیفات:( احساسات، مکان، حالت، چهره)

    احساسات:
    توصیف احساسات توی اوایل دیده می شد ولی کم کم رو به پسرفت رفت. یعنی می شد توصیف علایق های شخصیت ها،نفرت ها،اون حس بچگانگی شیدا و بهروز
    بهتر توصیف بشه. اما در کل توصیفات توی احساسات خوب و قوی بود.
    محتواتون حس فقر فرهنگی شخصیت های اصلی رو می رسوند و خواننده می تونست شخصیت اصلی رو توی مواقع مختلف درک کنه اما جای پیشرفت هم داشت.

    مکان:
    خیلی سعی کردم با توجه به توصیفاتتون محل زندگی شیدا، اون کوچه و محل رو تصور کنم ولی چون توصیفات مکان به ندرت تو
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون دیده می شد نتونستم. مکان های دیگه بماند ولی در این مورد ضعیف عمل کردید.

    توصیف مکان کم رنگ بود و پر رنگ بودنش به شیوایی قلمتون کمک می کرد!

    حالات:

    توصیف حالات شخصیت ها کامل و به جا بود و هیچ مشکلی نداشت.
    خواننده براحتی واکنش ها رو زمان رد و بدل شدن دیالوگ ها دید و تونست حالات رو تصور کنه‌.
    در این مورد نقصی نبود و امیدوارم تا انتها به همین منوال ادامه بدید‌.

    توصیف ظاهر:

    توصیف ظاهر هم کمرنگ بود و با انتخاب این نوع زاویه دید براحتی دستتون برای این نوع توصیف باز بود.
    شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون زیاد بود و با توجه به اینکه توصیف همه شخصیت ها خواننده رو خسته میکرد میشد یه توصیف مختصر راجع به شخصیت ها و تیپ شون، لباس هاشون، ویژگی های ظاهریشون، نقص هاشون، بدید که خواننده گیج نشه.


    توصیف چهره:

    توصیف چهره توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون در حدی بود که خواننده یه ذهنیت کوچک از شخصیت ها داشته باشه اما از دیدگاه خواننده قانع کننده نبود‌.

    کاش میشد توصیف چهره این شخصیت ها پررنگ تر باشه:
    #ناصر
    #مهری
    #مادر
    #فرخنده
    #معصومه

    متفرقه:

    باور پذیری:
    #
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تون با توجه به ژانر اجتمائی که داشت و قلم شیوا و واقع گراش، از نظر باور پذیری توی محتوا و رویداد ها و شخصیت ها هیچ مشکلی نداشت.



    نویسنده عزیز قلمتون بسیار گیراست و هنوز جای پیشرفت داره.
    به نوشتن ادامه بدید(:


    [ عضو آزمایشی شورای نقد ]

    downloadfile.jpg
     
    آخرین ویرایش:

    آیدا.ف

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/07
    ارسالی ها
    5,830
    امتیاز واکنش
    35,457
    امتیاز
    1,120
    سن
    20
    به نام خدا
    «نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    قاصدک من»​
    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بر اساس پست های گذاشته شده توسط نویسنده می باشد؛
    ضمن خسته نباشید خدمت شما دوست و نویسنده ی عزیز:

    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    اسم رمانتون «قاصدک من» بود. قاصدک در اصل نمادی از آرزو شناخته میشه که ما با فوت کردن قاصدک به آرزوهام می‌رسیم و... اسم رمان با محتوا همخوانی داشت از اونجایی که بهروز می‌تونه همون قاصدکی باشه که شیدا بهش نیاز داره. اسم رمانتون با وجود زیباییش چون موضوعی که توی ذهن خواننده ایجاد می‌کنه، اون کشش لازم رو برای خواندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    درش ایجاد نمی‌کنه، یک مقدار توی جذب خواننده ایراد داره و اگه اسمتون رو عوض کنید شاید خواننده های بیشتری به رمانتون جذب بشن. ژانر اجتماعی هم تا حدودی توی اسم به چشم می خورد.

    جلد
    جلدتون دو تا بچه رو نشون می داد که باهم دیگه و به کمک هم راهی رو طی می شمردند و در پایان راه هم درخت سرسبز و زیبایی قرار داشت. جلد بامفهوم بود اما می‌تونست طیف رنگ های به کار رفته توش بهتر به کار بـرده بشن.
    جلد توی‌ذهن خواننده این سوال ها رو ایجاد می کرد که این دو تا بچه کین، چه راهی رو دارن طی می‌کنن؟ آخر راهشون چیه؟ و سوالاتی از این قبیل که باعث جذب کردنش می‌شدند. اون دو قاصدک (یکی توی عکس گوشه و یکی هم گوشه‌ی جلد) سعی در نشون دادن اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    داشتند و می‌تونستند بگن که قراره بالاخره خبر یک اتفاق خوب رو برسونن. طیف رنگ‌هایی که استفاده کرده بودین، خاکستری و تیره بود و خواننده رو با فضای تراژدی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    آشنا می‌کرد. از اونجایی که امروزه بچه‌های زیادی هستند که باید خودشون با سختی های زندگیشون مواجه بشن و حامی‌ای به اون صورت ندارند و جلد شما هم نمایشگر چنین چیزی بود، ژانر اجتماعی توی جلد دیده می‌شد.


    خلاصه
    خلاصه‌تون از لحاظ جذابیت خوب بود و به خوبی تونسته بودین توی ذهن خواننده سوال ایجاد کنید اما اگه چند خط اول که درباره شخصیت پدر و مادر شیدا و برادرهاش و... رو بردارین خیلی زیباتر میشه و از طرفی قلمتون اونقدر قدرت داره که بدون نوشتن چنین توضیحاتی خواننده خودش متوجه شخصیت کاراکترهای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میشه و اگه این نتیجه گیری رو به خواننده واگذار کنید، خیلی بهتر میشه. خلاصه‌تون یک مقدار طولانی بود و اگه کمی کوتاه تر بشه، بهتر میشه.


    مقدمه
    مقدمه رمان کوتاه بود و در عین حال خواننده رو کنجکاو می کرد که چه اتفاقی قراره بیفته یا مثلاً اون حلقه طلایی چه کسی می‌تونه باشه؟ همچنین با موضوع رمان هماهنگی داشت و می‌تونست اون رو جذب رمان کنه.


    شروع
    رمانتون شروع جالبی داشت؛ دختر کوچیکی که از دست مادرش فرار می‌کرد و به کوچه می‌ره و بچه‌ها رو درحال بازی میبینه و بعد هم مامانش دعواش می‌کنه. اول توی ذهن خواننده این سوالات بوجود میاد که چرا مادرش اون رو می‌زنه و یا مثلاً چرا داره فرار می‌کنه و...؟ و وقتی جواب اون سوال‌ها داده شد، نادر وارد داستان میشه و به شیدا و مهری تشر می‌زنه که تو کوچه چی کار می‌کنن و شیدا و مهری هم با ترس وارد خونه میشن. شروعتون تا حدودی می‌تونست
    خواننده رو جذب کنه. توصیف احساسات در شروع دیده نمی‌شد و فقط یک توصیفی از ترس شیدا و مهری نسبت به نادر داشتین.


    سیرداستان
    رمانتون سیر تندی نداشت و حتی یکم هم کند پیش می‌رفتین، حوادث قبل انقلاب رو بعد انقلاب و... به خوبی توی سیرتون نشون داده بودین و حتی به نکات ریزی از حوادث و وقایع انقلاب هم دقت کرده بودین و این فضای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو طبیعی تر نشون می‌داد. سیر رمانتون درواقع بیانگر زندگی سخت یک دختر بود و می‌تونست دارای فراز و نشیب بیشتری باشه تا خواننده رو به خوبی جذب رمان بکنه.

    توصیف
    توصیفات به چهار بخش تقسیم میشه:
    *توصیف احساسات:
    توصیف احساسات توی رمانتون دیده می‌شد و باوجود اینکه توصیف احساسات در زاویه سوم شخص سخت تره ولی خوب تونسته بودین احساسات شیدا رو برای خواننده به قلم بکشین، اما با این وجود همچنان توصیف احساسات آنچنانی که خواننده رو کاملا تحت تاثیر قرار بده و حتی باعث گریه کردن و احساساتی شدنش بشه به اون صورت دیده نمی‌شد و واقعا حیفه توی چنین
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    زیبایی این توصیفات قوی دیده نشن. ولی در کل خوب بود.
    *توصیف حالات:
    توصیف حالاتتون خوب بود و حالات شخصیت‌ها رو اکثرا نوشته بودین و خواننده می‌تونستید اون‌ها رو تصور کنه. توصیف حالات خوب باعث قابل لمس‌تر شدن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میشه و در قلم نویسنده تاثیر زیادی داره و شما تونسته بودین این توصیف رو انجام بدین.
    *توصیف چهره:
    توصیف چهره در رمانتون به چشم می‌خورد، برای مثال شیدا و بهروز. یا مثلاً یک تعداد از بچه‌های خونواده شیدا پوستشون سفیده و بقیه سبزه. با این حال شخصیت‌های زیادی هستند که هنوز چهره‌شون توصیف نشده و یک عده‌ای هم توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    فقط به خوشگلی با قیافه معمولیشون اشاره شده.
    —ظاهر
    توصیف ظاهر به اون صورت در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دیده نمی‌شد، اما اشاره‌هایی داشتین که برای مثال شیدا معمولا لباس‌های از مد افتاده و کهنه می‌پوشه و معصومه لباس‌های مرتب. یا مثلاً شیدا چادریه و... اگه توصیف می‌کردین که مثلا چه لباسی پوشیده، چه رنگیه، چه مدلیه و... بهتر می‌شد.
    بعضی جاها روی یک سری نکات ریز شده بودین، مثلا اینکه کف پای پدر شیدا سفید بود، اما برای مادرش ترک ترک که می‌خواستین به شدت کار کردن و... اشاره کنید، توی چنین نکاتی خوب عمل کرده بودین.
    *توصیف مکان:
    توصیف مکان تا حدودی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دیده می‌شد(مثلا خون شیدا و حیاطشون که باغچه پرگل L مانندی داشت) اما هنوز مکان‌های زیادی هستند که نیاز به توصیف دارند و بهتره که توصیفشون کنید.


    دیالوگ و مونولوگ
    *دیالوگ:
    دیالوگ ماندگاری به اون صورت در رمانتون دیده نمی‌شد و جا داشت برای تاثیر گذاری بیشتر از دیالوگ های ماندگار بیشتر استفاده کنید.
    توی رمانتون تونسته بودین دیالوگ شخصیت ها رو از هم تفکیک کنید. یعنی به شکلی بودن که دیالوگ هاشون باهم تفاوت داشته باشه؛ دیالوگ های زن و مرد هم به خوبی از هم جدا کرده بودین.
    دیالوگ های رمانتون روتین مثال سلام، احوالپرسی و... نبود و همچنین دیده می‌شد که توی دیالوگ ها اطلاعات رو جا دادین. برای مثال وقتی مرتضی شهید شده بود، این رو از طریق گفتگوی بین مامان و بابای معصوم به خواننده اطلاع دادین.
    *مونولوگ:
    مونولوگ‌های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    خوب بودند، جایی دیده نمی‌شد که متن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    خسته کننده بشه یا برای مثال از حالت روونی خارج بشه و یا خواننده رو گیج کنه که بالاخره چه اتفاقی افتاد و...


    شخصیت پردازی
    شخصیت های رمانتون زیاد بودند. مثل: «مرتضی، معصومه، بهروز، شیدا، مهری، نادر، علی و...»
    *توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به سن اکثر شخصیت‌ها اشاره کرده بودین و چون توی رمانتون بزرگ شدن بچه ها دیده می‌شد، خیلی خوب روند بزرگ شدن و اینکه چجوری شخصیتشون بزرگ تر میشه، تغییر می‌کنه، کامل تر میشه و... رو به خوبی نمایش داده بودین.
    *اسم شخصیت‌ها با موقعیت اجتماعی، سن، فرهنگ و... تطابق داشت. برای مثال در اون دوره از اسمهای اما‌م‌ها بیشتر استفاده می‌شد. مثل: علی، مرتضی، معصومه و... اما از اونجایی که علی، نادر، شیدا، مهری خواهر و برادرن، اما تشابه اسم چندانی بینشون دیده نمیشه. یا برای مثال بین معصومه و مرتضی. البته میشه گفت که اون زمان هم به چنین چیزهایی چندان توجه نمی‌شد، ولی اگه تشابه داشته باشند بهتر میشه.
    *شخصیت های رمانتون اکثرا قابل درک بودند، کارهایی که انجام می‌دادند، قابل درک بود، حتی پدر شیدا. همه‌مون حتی اگه همچین شخصیت‌هایی توی زندگیمون ندیده باشیم، اما شده که دربارشون چیزهای زیادی بشنویم.


    زاویه دید
    زاویه دید
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    سوم شخص بود. از این زاویه نهایت استفاده‌ رو بـرده بودین و ازش برای بیان کردن احساسات همه شخصیت ها، بیان کردن داستان از ذهن اون‌ها و... استفاده کرده بودین. انتخاب خوبی بود.


    ژانر انتخابی
    ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما «اجتماعی» بود.
    این ژانر به خوبی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دیده می‌شد، مشکلات جامعه در اون زمان، تمام سختی هایی که شیدا باهاشون مواجه می‌شد در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به نمایش گذاشته شده بودند.


    نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    نثر رمانتون ادبی بود؛ روون و زیبا نوشته بودین و جاهایی هم دیده می‌شد که از آرایه ها توی متنتون استفاده کرده باشید. با این حال بعضی جاها کمی زیباتر نوشته بشن. برای مثال توی پست ۴# گفته بودین:
    (مادر مشغول ورز دادن مواد شامی بود.) که می‌تونست بهتر نوشته بشه.


    ایده
    ایده رمانتون بیشتر درباره سختی هایی بود که یک دختر توی زندگیش متحمل می‌شه، اینکه چجوری باعث رشد شخصیتش می‌شدند و... رمان‌های چاپی به این شکل هستند، اما چیزی که ایده شما رو نسبت به اونها خاص‌تر می‌کنه، اینه که فضای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    متفاوت تره، شخصیت‌ها متفاوت ترن و...
    ایده تون می‌تونست از جذابیت بیشتری برخوردار بشه، حوادث جانسوز تری اتفاق بیفته، ولی از اونجایی که حالت روتین نداشت خوب بود.


    علامت و اشتباهات نگارشی
    علامت های نگارشی به خوبی توی رمانتون استفاده شده بودند و متن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مرتب نوشته شده بود و چشم خواننده رو اذیت نمی‌کرد.
    یک جاهایی از متن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یک مقدار غلط تایپی به چشم می‌خورد. برای مثال توی پست ۶# گفته بودین: (اووخت) که درستش (اونوقته) یا برای مثال توی همون پست نوشته بودین (کارت بخوره به شکمتون) که درستش (کارد)ه.

    دوست عزیز،
    قلم خوبت هنوز جای پیشرفت داره؛
    زیاد بنویس و زیاد هم بخون.
    موفق باشی.
    «عضو شورای نقد»
    photo_2017-06-26_13-50-43.jpg
     

    نیلوفر.ر

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/17
    ارسالی ها
    992
    امتیاز واکنش
    16,031
    امتیاز
    694
    با تشکر از نقدهای زیبا و گفتار شیوای همه عزیزان که خواندند و نقد کردند رمان (قاصدک من) را.
    تنها یک نکته را باید در اینجا ذکر کنم
    در این رمان نیاز بود از کلمات بزمجه (بزمچه)، کارت (کارد)، اونوخت (اونوقت) و....برای فضا سازی کامل گفتاری بین افراد و شخصیتهای داستان استفاده شود،
    و احتمالا در ادامه نیز باز از این کلمات نامتجانس و اشتباه لفظی در رمان خواهم داشت .

    نگاهتان همواره روشن و قلمتان سبز باد.
     

    soyeon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/14
    ارسالی ها
    1,161
    امتیاز واکنش
    5,174
    امتیاز
    648
    محل سکونت
    شهر زیبای خدا
    نام
    اسم انتخابی شما قاصدک من بود. قاصدک بیانگر آزادی، بلندپروازی، آرزو و... است. که با اضافه شدن من در کنار اون، دارا بودن قاصدک رو توسط شخصی نشون داده. قاصدک گلی هست که بعد از رها شدن از ساقه مدت زیادی از محیطی به محیط دیگر در حال سفر است. این موضوع میتونه مرتب به داستان باشه که بیانگر زندگی شیدا از کودکی تا به الان بوده، که مثل یک قاصدک ماجرا ها و اتفاقات زیادی دیده و در جاده زندگی سفر میکند. البته چنین برداشتی از این نام به طور مستقیم برداشت نمی شود و در اولین نگاه میتونه ذهن خواننده به سمت داستانی کاملا عاشقانه ببرد. اگر اسم به محتوای مرتبط تر باشد به تدریج برای خواننده زیبا تر و پرمعنا می شود.
    نکته دیگه ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هست که نمیتونه به شکل کامل خودش رو در اسم نشون بده.
    اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما جدید و نو نیست ولی این موضوع خیلی احساس نمیشه. مهمتر از اون جذابیت اسمه که برای کسی که از محتوا اطلاعی نداره بتونه اون رو ترغیب به خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کنه.
    در کل اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما میتونه بهتر باشه و برای انتخاب اسم جدید بیشتر به محتوا و جذابیت توجه کنید.

    خلاصه
    شما در ابتدا شخصیت های اصلی داستان رو معرفی کردید. بعد به این اشاره کردید که داستان زندگی شیدا در زمان انقلاب و جنگ است. در اخر هم ورود بهروز به زندگی شیدا بیان کردید. خلاصه شما در همین چند خط تقریبا کل داستان و اتفاقات بعد از اون رو بیان کرده بود. اینکه خلاصه به این اندازه واضح باشه و داستان رو تا حدودی برای خواننده شرح بده، در طول خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هیچ کششی ایجاد نمیشه چون خواننده از ادامه اون آگاهه. خلاصه شما دید کلی به نویسنده میده ولی این دید کلی حد و حدود زیادی داره که داستان رو لو نده. چند جمله وسط خلاصه که درباره متفاوت بودن داستان از سایر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ها نوستید بهتره حذف بشه چون هدف در خلاصه، بیان کلی داستان در چند خط است، نه سبک نوشتن اون. در خلاصه معمولا کلیت داستان رو بین کلمات پنهان میکنن تا هم خواننده کمی متوجه اتفاقات بشه و هم سوالات و گره هایی زیادی در ذهنش ایجاد بشه تا برای فهمیدن اون به سراغ خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بره. این قسمت از خلاصه شما که اشاره به داستان در زمان انقلاب و جنگ دارد، نکته مثبت خلاصه هست. چون خوندن داستانی در ان زمان میتونه جدید و جالب باشه.

    جلد
    تصویر اصلی جلد دو کودک هستند که در جاده ای حرکت می کنند. و تصویر گوشه عکس قاصدک قرار داره. تصویر اصلی بیانگر ژانر اجتماعی است که دو بچه به سمت مقصدی می روند که شاید منظور اینده انها باشد، که از ان بی اطلاعند. تصویر گوشه با نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ارتباط کامل رو برقرار میکنه. در جلد از رنگ های تیره استفاده شده و حالت غمگین به اون میده، که چنین چیزی از محتوای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دور نیست. دوستی شیدا و بهروز که یکی از موضوعات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هست به خوبی بیان شده. با استفاده از تصویر قاصدک در چند قسمت از جلد به اسم ان اشاره شده.
    در کل به اندازه با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ارتباط برقرار میکنه.

    مقدمه
    مقدمه شما کوتاه و مختصر بود. درواقع در چند جمله زندگی به زنجیری تشبیه کردید که میتونه گاهی اوقات زیبا و با ارزش باشه. مقدمه شما زیبا و مرتبط با داستان بود و درکل مناسب با
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    . کوتاه بودن مقدمه بیشترین تاثیر ایجاد میکنه که مقدمه شما دارای این ویژگی بود.

    شروع
    شما
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو با دیالوگی از مادر شیدا اغاز کردید. بعد در ادامه جذابیت بازی بچه ها رو برای شیدا و مهری شرح دادید. شروع شما تکراری نیست و جذابیت خاصی برای خواننده ایجاد میکنه. یا اینکه اتفاق و یا صحنه مهمی در اون نیست و یا سوالی برای خواننده ایجاد نمیکنه، ولی شرح دادن زندگی ساده دو دختر بچه به قدری زیباست که خواننده رو جذب میکنه. اگر سعی کنید شروعی با کمی اتفاقات جدید تر و مهم تر داشته باشید
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو زیبا تر میکنه، اما در کل شروع خوب بود.

    شخصیت پردازی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دارای شخصیت های زیادی بود. که هر کدام نقش کمرنگ و پررنگی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    داشتند و از بعضی فقط یک اسم و یک گذشته یاد شده بود مثل غلامعلی پسر عموی شیدا که بعد از شهادتش از اون نام بـرده شد.
    اضافه کردن شخصیت های غیر مهم و ضروری به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میتونه کمی گیج کننده باشه.
    شیدا: دختر اصلی داستان که آرزو های بزرگ و کوچکی دارد که بالغ شدن و بزرگ شدنش در داستان به خوبی احساس میشه. اون مهربان با محبت که با وجود آزار هایی که بهش میرسه باز هم کینه ای به دل نداره. رفتار شیدا با این شخصیتی که داره کاملا مرتبطه و به عنوان شخصیت اصلی برای خواننده دوست داشتنیه. شما دلیل انتخاب اسم شیدا رو بعد ها بیان کردید که این دلیل کاملا قانع کندس.
    بهروز: دوست و همراه شیدا که از شش یا هفت سالگی همراه هم بودن. بهروز ابتدا پسری مودب در عین حال کمی سرد معرفی شد ولی در ادامه روی شاد و شوخ طبعیش پدیدار شد که این تغییر کاملا قابل قبوله چون از یک پسر بچه به یک پسر نوجوان تبدیل شده. رفتار بهروز مناسب شرایط و سنش بود. اسمش با توجه به موقعیتی که داشت مناسب بود.
    نادر: برادر بزرگتر شیدا که رفتار و اخلاق تندی دارد. به هر بهانه ای سریع پرخاشگری می کند. این رفتارش به دلیل احساس مسولیتی است که به عنوان برادر بزرگتر دارد که چند جا به این موضوع اشاره کردید. این تندی بی اندازه نادر که تقریبا ملایمتی در رفتارش دیده نشد کمی دور از ذهنه. اسم و شغلش به سن و موقعیتش مرتبط بود.
    علی: برادر دیگر شیدا که کاملا متفاوت از شخصیت نادر است و همیشه حامی و پشتیبان خواهر و برادر هاش بود. همیشه سعی میکنه در برابر نادر از اون ها محافظت کنه. اسم و رفتارش با سن و موقعیتش ارتباط دارد.
    در کل شخصیت کاملا گنگی در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مشاهده نمی شود و به مرور زمان توصیف شدن.

    توصیفات
    توصیف مکان: این نوع توصیف در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما تقریبا خوب بود. شما سعی بر توصیف تدریجی اون داشتید و خانه شیدا رو به این شکل توصیف کردید. ولی در بعضی قسمت ها توصیف ناگهانی مشاهده میشد مثل اتاق جدید بهروز که در چند خط اون رو یکجا بیان کردید. این توصیف کاملا نامناسبه و به زودی فراموش میشه. اگر این قسمت ها رو هم به شکل تدریجی بیان کنید توصیف مکان شما کامل تر میشه. و اینکه برخی از مکان های اصلی مثل محله شیدا و خانه بهروز احتیاج به توصیف بیشتری دارن. سعی کنید در این توصیف علاوه بر نحوه قرار گیری وسایل به اندازه فضا، میزان روشنایی و ... هم بیان کنید.
    توصیف احساسات: توصیف احساسات در مواجهه با اتفاقات کوچک کامل و قابل درک بود، ولی در اتفاقات مهم تر احتیاج به پرداختن بیشتری به اون دارید تا خواننده بتونه به ناراحتی و احساس شخصیت پی ببره. مثل بیهوش شدن شیدا در مقابل ضربه نادر.
    توصیف حالات:توصیف حالات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خوب و کافی بود و شرایط و موقعیت های شخصیت به خوبی توصیف شده بود.
    توصیف چهره: چهره خیلی از شخصیت ها مثل مادر و پدر شیدا، نادر، بهروز و... توصیف نشده بود و خواننده اطلاعی از چهره اون نداره. بعضی از چهره ها هم ناگهانی و پشت هم بیان شده مثل چهره شیدا. بهتره این توصیفات رو تدریجی کنید.

    ژانر
    ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما فقط اجتماعی بود. این ژانر کاملا به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    می خورد. اتفاقاتی مثل انقلاب، جنگ و مشکلات برای خانواده ها، زندگی در یک محله کوچک و... ژانر اجتماعی رو برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما توصیف میکرد. ولی شما مس تونید ژانر های دیگه ای هم به اون ها اضافه کنید. با توجه به وقایع غمناک داستان ژانر تراژدی میتونه مناسب باشه.

    سیر
    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما خوب بود وفراز و نشیب های اون رعایت شده بود. با اینکه در بعضی مواقع سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کمی کند بود، ولی روان بودن و گیرا بودن قلم شما باعث میشد این موضوع خیلی احساس نشه.

    ایده
    داستان
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما بیانگر زندگی شیدا در یک خانواده پر جمعیت بود که هرکدام از اعضای خانواده شخصیت متفاوتی دارد. وقایع داستان در دوران انقلاب و جنگ داستان شما رو متفاوت تر میکنه. ایده شما کاملا جدید بود و کمتر رمانی به ان پرداخته.

    دیالوگ و مونولوگ ها
    شما برای بیان دیالوگ ها از _ استفاده کردیدو دیالوگ ها مرتبط با شخصیت ها و موقعیت اون ها بود. در مواقع لازم دیالوگ و مونولوگ ها به کار بـرده شده و دیالو گ و یا مونولوگ طولانی دیده نمیشده که باعث نامفهومی جملات بشه.

    نثر
    نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما ادبی بود. این نثر برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما مناسب بود. نثر ادبی به صورتی هست که میتونین از کلمات و جملات زیبا و بامفهوم استفاده کنید و درواقع با کلمات بازی کنید. این موضوع در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما کم دیده میشد بهتره به این موضوع بیشتر دقت کنید.

    زاویه دید
    زاویه دید شما سوم شخص بود. شما با این زاویه دید تونستید به خوبی اتفاقات پیچیده و شخصیت های مختلف رو توصیف کنید. انتخاب زاویه دید شما کاملا مناسب بود.

    علائم نگارشی و غلط املایی
    شما از اعلائم نگارشی مناسب استفاده کرده بودید. فقط در بعضی مواقع بجای استفاده از . از ؟ استفاده کردید.
    پست سه:
    نه، کارش اینه، خسته هم بشه مجبوره؟ درست: کارش اینه، خسته هم بشه مجبوره.
    اشکالات تایپی به مرور دیده میشد که میتونید اون رو با یک نگاه اصلاح کنید.
    پست سی:
    علی و شیدا از یزر کرسی بیرونامدند. درست: علی و شیدا از زیر کرسی بیرون امدند.
    پست اول:
    مهری دو ساله دست در دست خواهراهسته اهسته از خانه خارج شد. درست: مهری دو ساله دست در دست خواهر اهسته اهسته از خانه خارج شد.
    عضو آزمایشی شورا نقد
    155t_شعار_شورای_نقد.jpeg
     

    Dictator

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    586
    امتیاز واکنش
    20,076
    امتیاز
    671
    با سلام
    ویرایش رمان بر اساس نقد تایید شد
    امید است در ادامه رمان نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید
    با تشکر
    مدیریت نقد – Dictator


    Dictator- مدیریت نقد.jpeg
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا