نقد رمان معرفی و نقد رمان امید رهایی| deimos کاربر انجمن نگاه دانلود

PrAiSe

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/09/23
ارسالی ها
710
امتیاز واکنش
26,237
امتیاز
781
محل سکونت
اهواز
بسم الله الرحمن الرحیم
نقد رمان امید رهایی| deimos کاربر انجمن نگاه دانلود

*نام:
نام انتخابی شما برای
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
امید رهایی است. نامی متشکل از دو جزء.
امید: آرزو، امیدواری و...
رهایی: آزادی، نجات یافتن و...
نام
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان در ابتدا برای من معنا می‌شود در آرزوی رها، شخصیت اول
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
! آرزوهای بر باد رفته رها، آرزوی نجات یافتگی از آن همه درد و رنج بود. نام
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان ژانرهای
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان را هم نشان می‌دهد و با متن
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
هم خوانی دارد اما ژانر پلیسی را به طور واضح نشان نمی‌دهد، ژانر جنایی هم درصدی نشان می‌دهد اما خب ژانر پلیسی را اصلا.

*خلاصه:
خلاصه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان کاملا، خوب نبود. در اوایل خلاصه شما اضافه گویی هایی کرده بودید که می‌توانستید همه‌شان را در دو خط بنویسید و در خط‌های بعدی به بقیه موضوعات بپردازید. مثلا، شما همش هی نوشتید اون دختری معمولی و مثل بقیس، اون دختر معمولی، اون مثله همه است و... لطفا ویرایش کنید.
در خلاصه شما گفتید که رها دختر معمولی هستش. این اشتباهه، رها بخاطر نبوغ سرشاری که داشت و درک زیادی که از دنیا می‌برد وضع روحی خوبی نداشت! لطفا ویرایش کنید!
خلاصه سوالاتی ایجاد کرده بود از قبیل:
1- رها چه گناهی مرتکب شده است؟
2- چه چیزی و چه موضوعی باعث شده تا رها مرتکب به اون گـ ـناه بشه؟
3- حال الانی رها بخاطر اون گـ ـناه ها هستش؟
اگر قسمت‌های اولیه خلاصه رو ویرایش کنید،خلاصه ای استاندارد ازش در می‌اید.

*جلد:
جلد
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تون برگرفته از طیف رنگ‌های بنفش و مشکی و یاسی بوده. با توجه به اینکه بنفش رنگی وحشی و تند هستش و رها شخصیتی تند و وحشی داشت، انتخاب این نوع رنگ بسیار هوشمندانه بود.
ژانرعاشقانه جزو ژانرهای انتخابی‌تون نبود، درحالی که کل جلد
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان که یک دختر و پسر با حالتی عاشقانه به آسمان که انگار خاطرات کوچکی امید و رها بود(عکس محو دو کودک) اشاره می‌کردند، عاشقانه بود. با اینکه جلد موضوع
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
را نشان می‌داد، اما هیچ کدام از ژانرها در آن به کار نرفته بود.
جمله پایین جلد:
فقط دوست داشتن کافی نیست! گاهی باید ابراز کرد...
این جمله هم ژانر عاشقانه را نشان می‌دهد و ندامت و ناامیدی که همراه ژانر تراژدی است.
جمله مناسب است.

*ژانر:
بیشترین ژانری که در
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان معلوم بود تراژدی بود که اولین ژانر انتخاب شما برای رمانه. یعنی پس زمینه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان بر این ژانر بنا شده بود. به خوبی از این ژانر بهره بـرده بودید و در تک به تک جملات‌تون این ژانر به کار رفته بود.
ابتدا باید بهتون بگم که مافیایی ژانر فیلم و سریال هستش و حذفش کنید.
دوما، کار هوشمندانه شما در رابـ ـطه با ژانر جنایی این بود که تیکه تیکه موضوعاتی گیج کننده نوشتید و یکهو گویی با پتک در سر خواننده زدید!
بهتر است ژانر عاشقانه را اضافه کنید به همراه ژانر اجتماعی.
در انتخاب ژانر موفق بودید.


*مقدمه:
مقدمه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
‌تان بسی پر معنا و تامل برانگیز بود! مخصوصا پاراگراف آخر.
مقدمه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
تماما عاشقانه بود که جزو ژانرها نبود اما مکمل خلاصه بود و با داستان همخوانی داشت.

*شروع داستان:
شروع داستان خوب و با احساس بود. از کابوس رها شروعش کردید که بازم ژانرعاشقانه بود، زانر که جزو ژانرهای انتخابی‌تون نبوده.
شروع داستان خوب بود اما خیلی تند از کابوس گذشتید. بهتر بود که توصیفاتش رو بهتر و بیشتر می‌کردید تا خواننده بهتر بتونه
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
و درک بکنه. تاکید می‌کنم که فقط قسمت توصیف کابوس!

* زاویه دید:
زاویه دیدتون اول شخص مفرد بود که به خوبی توصیفش کردید.رها به خوبی از احساسات، رفتارها و ناآرامی ها فکرای طرف مقابل سخن می‌گفت و این باعث میشد تا من یا خواننده های دیگه فکر نکن اگر دانای کل بود بهتر می‌شد.

*نثر:
نثر
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
محاوره‌ای بود و هیچ اشکالی در آن نبود. یعنی نثر ادبی و محاوره ای را با هم قاطی نکرده بودید.

*سیر:
سیر
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
با نگاه بر اینکه رها در خاطراش بود، سیری مناسب و معقول بود. نه کند و نه تند.

*ایده:
ایده
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
پر معنا بود! ایده ای که اولین چیزی که به ذهن من رساند این بود که همیشه، فهم زیادی باعث عذاب می‌شود!
ایده
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
مبتکرانه، جدید و پر غم بود.

*شخصیت پردازی:
-رها: دختری تندخو و خشن! 18ساله و تقریبا نابغه. دختری است که با وجود سختی‌هایی که کشیده و رنج‌های زیادی که کشیده، ضعیف نشده. از رنگ‌های روشن متنفر است و فردهای موردعلاقه‌ای پدرش و امید بود. او، خیلی وقت‌ها درک نمی‌شد.
-امید: پسری که حال 26 سالش است و تنها کسی بود که از دل و جان برای رها مایه نهاد. شخصیتی با فهم و آرام دارد. او توسط شخصیت‌های دیگر درک نمی‌شد و علاقه زیادی به رها داشت.

*توصیفات:
۱•توصیف چهره و ظاهر: توصیف چهره و ظاهر خوب بود. من می‌دانستم که رها چه شکلی است، امید چه شکلی است، سامی چه شکلی است، مریم چه شکلی است، ساقی چه شکلی است و....
۲•توصیف احساسات: در این توصیف خوب عمل کردید. با هر اتفاقی که می‌افتاد شما به خوبی ان را توصیف می‌کردید. احساس ترس، حقارت، شادی، عشق، بی‌قیدی و درد را به نحو عالی توصیف کردید.
3•توصیف مکان: در این بخش خوب عمل نکردید. درواقع توصیف کردید، اما خیلی خیلی کم. شما باید اتاق رها، خانه رها، خانه ارمان را توصیف می‌کردید.
4•توصیف حالات: توصیف حالت‌تون متوسط بود. موقع بیان احساسات چه اتفاقاتی برای رها می‌افته؟ تیک پیدا میکنه پلکش؟ دستاش میلرزه؟ از درد دستش و روی سینش میکشه؟ همه اینا رو باید توصیف کنید.

*دیالوگ و مونولوگ:
ابتدا باید بگم به جای (ـــ) از (-) استفاده بکنید، برای دیالوگ‌ها.
دیالوگ هاتون بسیار پرمعنا و خوب بودن. شخصیت هرکسی را نشان می‌داد. شخصیت خشن رها، شخصیت آرام و مهربان امید و... . در دیالوگ‌ها بیشتر احساسات درونی نهفته بودند.
مونولوگ‌ها بیشتری قسمت برای همه توصیفات بودند. مونولوگ های خوبی داشتید و خواننده را قانع می‌کرد.

-*اشکالات نگارشی و تایپی
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
:
مسنتد← مستند
ریه← گریه
فس←فصل


نباید بعد از (،) و بیاید:
یکی از چاپلوس ترینای کلاس و شاگرد اول بود، و همچنین از من متنفر!

بعد از پایان جمله از (.) یا (؟) یا (!) استفاده بکنید:
غلط:
وای تو خیلی لاغری، دستات خیلی ظریفه عزیزم. استخونای دستت قابل لمسه، دارم مویرگای دستت و می‌بینم
صحیح:
وای تو خیلی لاغری، دستات خیلی ظریفه عزیزم. استخونای دستت قابل لمسه، دارم مویرگای دستت و می‌بینم!


*باورپذیری:
باورپذیری رمان اشکالی نداشت.

موفق و سربلند باشید.
237488_236623_bfj8_215542_photo_2017-06-26_13-50-43.jpg
 
  • پیشنهادات
  • Slyidaes

    منتقد آزمایشی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/11
    ارسالی ها
    194
    امتیاز واکنش
    2,095
    امتیاز
    346
    محل سکونت
    Shomal_دخمه اسلیترین
    *به نام خدایی که برایم کافی است...*

    عنوان رمان:
    نام رمان شما «امید رهایی است».
    عنوان، متشکل است از دو واژه امید و رهایی که
    یکدیگر نسبت داده شده اند. درست
    است که این دو کلمه به تنهایی کلیشه ای هستند؛ ولی ترکیب ایندو با یکدیگر به جایی بر نمیخورد.
    وقتی عنوان را دیدم، اول از همه فکر کردم با رمانی پر از تنش های روحی رو به رو خواهم شد که شخصیت اصلی قصد رها شدن از آنها را دارد.

    باید اضافه کنم نام هایی مشابه دیده شده؛ ولی در کل جذاب است.
    یک نکته دیگر هم این است که نام فقط با ژانر تراژدی ارتباط تنگاتنگی دارد، ولی خیلی کم ژانر جنایی_پلیسی را می رساند.

    ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :
    ژانر های منتخب شما رئال،تراژدی و جنایی_مافیایی بودند.
    تا اینجایی که من میدانم، ژانر های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میتوانند
    اجتماعی، تاریخی، مذهبی، فانتزی، علمی_تخیلی، تراژدی، ترسناک، طنز، جنایی_پلیسی، جنایی_مافیایی، و معمایی باشند و همانطور که مشاهده میکنید، ژانر رئال در این دسته مشاهده نمیشود. رئال برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یک سبک به شمار می آید تا ژانر، مثل زندگی نامه ای که یکی از سبکهای این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    است. ژانر تراژدی به خوبی در محتوا دیده میشد. آنهمه سختی برای یک دختر خردسال و قرار گرفتن در شرایط وخیم روحی و....

    کشتن متجاوز حریمش و کار کردن برای نینا و برملا شدن انبار آنها، ژانر جنایی را میرساند!

    و اما باید بگویم ژانر جنایی_مافیایی مخصوص فیلم است نه کتاب!
    داخل
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    اشاره ای به تاثیر خانواده بر زندگی شده؛و
    همچنین سختی های یک دختر و ارتباط او با اقشار مختلف جامعه را به تصویر می کشد.
    پیشنهاد من به شما این است که ژانر اجتماعی هم با توجه به نکاتی که گفتم به ژانر هایتان اضافه کنید.

    عشق رها به امید در کنار اندوه و حسرتی که نسبت به سرنوشتشان دارد، بار ها داخل
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    آورده شده. پس ژانر عاشقانه هم بهتر است به ژانر هایتان اضافه شود.

    خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما:خلاصه جامع و کوتاه بود؛
    ولی سوالاتی که میتوانستند در ذهن خواننده شکل بگیرند، آنقدر اساسی نبودند که خواننده را جذب کنند.

    جلد:
    جلد در کل مناسب بود. رنگ بنفش بک گراند آن، ارتباط مستقیمی با شخصیت تند رها داشت.
    جلد تشکیل شده بود از یک زوج که روی چمن کنار هم دراز کشیده اند و به آسمان اشاره می کنند.

    جلد با محتوا ارتباط دارد. چون آندو دارند به آسمان بنفش اشاره میکنند که نماد شخصیت تند رها است.
    و نشانگر این است که این زوج همدیگر را میفهمند؛درست مثل امید و رها!
    جمله روی جلد هم ژانر تراژدی را میرساند و در واقع از احساس ندامت شخصیت صحبت میکند.

    اینرا اضافه کنم که جلد ارتباطی با ژانر جنایی و پلیسی ندارد!


    مقدمه شما
    توانستم مقدمه را مانند شخصیت اصلی درک کنم.
    مقدمه با همه ژانر ها و همینطور عنوان ارتباط داشت و فقط، با ژانر جنایی_پلیسی مرتبط نبود.



    زاویه دید
    شما راوی اول شخص را انتخاب کرده بودید که از دیدگاه من، انتخاب هوشمندانه ای داشتید.

    واقعاً از اینکه به خوبی از راوی اول شخص استفاده شده و آنقدر کامل همه چیز را شرح داده به وجد می آمدم.


    نثر
    نثر شما کلا محاوره ای بود...خود به شخصه در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما به سبکی خاص با نثر محاوره ای بیشتر خو گرفتم و فکر کنم خواننده های دیگر هم همچین احساسی خواهند داشت.

    شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    از خواب بد رها شروع شد.

    خوب شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به خصوص داخل خواب رها، دارای گره هایی بود و خواننده را تشویق به ادامه دادن میکرد.

    چون توصیفاتش قوی بود و جوری خواب را بیان کرد که شخص داخل خواب در لحظه اول مجهول ماند و خواننده را کنجکاو کرد.

    شخصیت پردازی

    در شخصیت پذیری خوب عمل کرده بودید. هر شخصیت را منحصر به فرد توصیف کرده بودید.منظورم این است یکدفعه همه را توضیح نمیدادید و به مراتب میشد خواننده ها با شخصیت ها آشنا شوند.همین یکی از نکات مثبتی است که باعث جذب خواننده ها میشود.

    رها:دختری که داستان درباره اوست. چیز های زیادی میتوان درباره اش گفت ولی اگر بخواهیم به طور کلی شخصیت او را مورد بررسی قرار دهیم:
    خاص بود؛ با توجه به واقعی بودن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با شخصیت اصلی های تمام رمانهایی که تا کنون خوانده بودم فرق داشت. سختی های زیادی کشیده بود و نویسنده به خوبی توانسته بود لحظه به لحظه او را توصیف کند و با رشدش شخصیت او را شکل بدهد.


    امید:
    پسری که از سیزده سالگی در پرورشگاه با رها دوست شد؛ آنهم به خاطر فهم بالایی که داشت.
    شخصیت آرام و دل نشینی داشت و نویسنده در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    انگار که یک اسطوره از او ساخته بود.



    آرمان:نميدانم شخصیت هایی وجود داشتند که نمیدونم در واقع اصلی محسوب میشوند یا فرعی!آرمان هم از آن دسته شخصیت هاست.
    او برادر ناتنی رهاست و از بچگی با او رابـ ـطه خوبی نداشته. در حال حاضر هم آنطور که رها میپندارد ،آمده تا از رها انتقام بگیرد.
    او پسری بیست و سه ساله ای است که در ریاض متولد شده. وقتی خواننده ها توصیفات رها را درباره او بخوانند میپندارند او تازه به دوران رسیده است. مستبد و زورگو است و از نظر رها شباهت هایی با بابا محمدشان دارد.


    مریم:به خاطر این مریم را توصیف میکنم که اثرات اعمالات او بر روی رها وصف ناپذیر هستند. او زنی است که طی جریانات طایفه ای به بیماری روحی روانی دچار شده و از همان اول مثل ملکه بدجنس داستانها رها را شکنجه میکند. دلیل اینهمه کینه مشخص نیست هنوز!

    توصیف چهره و ظاهر


    خوب عمل کرده بودید. من به شخصه از توصیف آرمان خوشم می آمد. باورم نمیشد یک نویسنده پسر چگونه اینقدر توانسته خلاقانه از جانب یک دختر به بررسی چهره و ظاهر ها بپردازد.
    من میدانم رها چشمان فیروزه ای دارد. مریم زیبا است، اما دیوانه.و آرمان پسری جوان که برادر رها است و همیشه خوشتیپ است.


    توصیف احساسات:توصیف احساسات به بیان احساسات مختلف شخص در شرایط مختلف میپردازد. شما در خلاصه ذکر کرده بودید لحظه به لحظه اش برای یک دختر اتفاق افتاده و خردمندانه بود توصیفات لحظه به لحظه احساسات شخصیت اصلی!احساساتش نسبت به آدمها، نسبت به لبخند ها، پوزخند های نینا و...

    توصیف مکان
    شما بیمارستان و اتاق دوران کودکی رها را خوب توصیف کرده بودید؛ انبار استتار نینا را هم همینطور و اتاق کنونی رها هم خالی از لطف نبود. ولی در توصیف خانه آرمان ضعیف عمل کرده بودید یا اصلا از کنار آن به کل گذشتید.


    توصیف حالات

    شما رو توصیف احساسات خوب عمل کرده بودید، ولی در حالات نه زیاد!
    در شروع که رها از کابوس بیدار شده بود، خیلی خوب حال نامساعد او را شرح دادید ولی در باقی چیز ها! او در مواجهه با چیز های مختلف فقط احساسات شخصی اش را بیان میکرد و دیالوگش را میگفت...نمیگویم خیلی ضعیف بودید، نه!پیشنهاد میکنم بال و پر بیشتری به حالات رها بدهید

    دیالوگ و مونولوگ ها


    دیالوگ هایتان متناسب با شخصیت ها بود و همینطور پر مفهوم و بجا بود.
    مونولوگ ها بیشتر به احساسات پرداخته بودند. مثلاً وقتی رها میخواست جواب سوالاتی که دوست نداشت را بدهد همه ش با خود میگفت:_از آدمای احمق بدم میومد.
    تکرار مکرر این جمله از دیدگاه من کلیشه ای شده بود ، بهتر است شکل آنرا تغییر بدهید یا در بعضی جاها حذفش کنید. چون میتواند باعث دلسرد شدن خواننده بشود.

    غلط های تایپی و اشکالات نگارشی


    یکی از نکات منفی که در نگارش شما وجود داشت،ذاستفاده بیش از حد از کلمه ٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰٰکه بود.
    دقت کنید!
    _انگار متوجه شد که از جمله اش خوشم نیومده که دوباره پرسید... _
    در این جمله کلمه که به فاصله کم از هم آمده .
    بهتر بود اینگونه نگارش میکردید:
    _انگار متوجه شد از جمله اش خوشم نیومده که دوباره پرسید_
    یعنی باید یکدام را حذف کنید.


    یکی دیگر هم استفاده بیجا از علامت تعجب بود؛تقریباً بجای نقطه در بیشتر جملات از علامت تعجب استفاده کرده بودید.
    _سرم داد زد!
    _سرم داد زد.
    _وقتی رسیدیم خونه آرمان جلوی در ایستاده بود و با اخم زل زده بود بهم!
    _وقتی رسیدیم خونه آرمان جلوی در ایستاده بود و با اخم بهم زل زده بود.


    _دستاشو به لبه پشت بوم فشار میداد!
    _دستاشو به لبه پشت بوم فشار میداد.
    به این جمله دقت کنید:
    _هر چیزی که بابام برام تعریف نکرده بود،برام ترسناک بود.
    چون واژه برام سنگین است، یکجورایی استفاده نزدیک به هم از آندر دو جمله وزن را بهم ریخته.
    بهتر است اینگونه نگارش شود
    _هر چیزی که بابام برام تعریف نکرده بود، در نظرم ترسناک بود.

    همینطور در بعضی جاها استفاده نابجا از علامات مشاهده میشد:
    دقت کنید!
    _اما بقیه به اشتباه! به این جور مدلای شلخته میگفتن جذاب
    _اما بقیه به اشتباه ، به این جور مدلای شلخته میگفتن جذاب .
    غلط های تایپی
    در:درک


    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما
    با توجه به واقعی بودن داستان،سیر معمولی و با اعتدالی داشت.
    پرش های زمانی به موقع بودند و دارای فراز و نشیب های بجا بود.

    ایده
    ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما درباره شخصیت یک دختر و تنش های او در یک برهه زمانی خاص از زندگی اش بود...زندگی نامه ای سبکی تکراری است؛ولی به جایی بر نمیخورد چون داستان جدید بود.

    باورپذیری:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بر اساس واقعیت بود؛ ولی اینهمه خاص بودن رها برای من به شخصه غیر قابل باور بود . شاید چون نابغه بوده!

    متفرقه:

    از پایان این جلد که معلوم شد امید فوت شده است،بسیار خوشم آمد و برایم غیر قابل پیش بینی بود.

    *منتقد آزمایشی انجمن نگاه دانلود*
    136293

    معذرت بابت تاخیرم
     

    پیوست ها

    • 239417_237488_236623_bfj8_215542_photo_2017-06-26_13-50-43.jpg
      239417_237488_236623_bfj8_215542_photo_2017-06-26_13-50-43.jpg
      121.1 کیلوبایت · بازدیدها: 6
    آخرین ویرایش:

    Dictator

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/18
    ارسالی ها
    586
    امتیاز واکنش
    20,076
    امتیاز
    671
    با سلام
    ویرایش رمان بر اساس نقد "اذر 97" تایید شد

    امید است در ادامه رمان نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید
    با تشکر
    مدیریت نقد – Dictator


    Dictator- مدیریت نقد.jpeg
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا