نقد رمان معرفی و نقد رمان لانه ی ویرانی | بهارگل کاربر انجمن نگاه دانلود

لوییس

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/01
ارسالی ها
1
امتیاز واکنش
2
امتیاز
1
سن
31
با سلام خدمت بهار گل عزیزم
این اولین رمان در حال تایپی که دارم میخونم چون جلد اولش محشر بود نمی دونم این چندمین رمانی هست که می نویسین ولی واقعا قلمتون و موضوع داستانتون عاااالیه ...انگار کار یه نویسنده ی با تجربه ست...هیچ نقدی به نظرم نمی رسه...فقط خواستم تشکر کنم ازتون...ممنون که پست ها رو هم زود به زود میذارین..فقط شخصیت هلما یکم برام زیادی گنگه...اصلا معلوم نیست فازش چیه . سالم هست یا نه؟یا اصلا چرا از هیرمند به اون خوبی کینه به دل گرفته...اگه به خاطر کسی که دوسش داره اینکارو میکنه خوب چرا با آبروریزی ؟می تونست خیلی راحت تو نامزدی یا حتی قبلش موضوع رو بهش بگه...وقتی هیرمند انقدر تو نوجوونی و حتی جوونیاش براش یه حامی بوده واقعا اینکاراش خیلی مسخره و مریض گونه ست...و اینکه احساس می کنم اونی که هلما عاشقش بوده آژند بوده و اونجا که میکاییل به هیرمند میگه هلما از عمارت بیرون رفته بوده فک میکنم داره زیرآبی میره و به هیرمند داره از پشت خنجر میزنه...البته صد در صد تا اینجای رمان گنگه شخصیتش و در ادامه ی رمان بهش می پردازین
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • Sara0413

    مدیر آزمایشی تالار ویرایش+ویراستار انجمن
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/15
    ارسالی ها
    20
    امتیاز واکنش
    107
    امتیاز
    151
    سن
    23
    نه بابا قارداش همون پیرمرده هس که رفت تو رستوران.وقتی هیرمند بیمارستان بود و گلبرگ تو رستوران کار میکرد...
    گلبرگ میگفت تیپش شبیه هیرمنده.کلاه داشت.پیپ میکشید.
    اخرای جلد اول بود...
    البته همش حدسه:campe45on2:
    ولی قبول کنید که احتمالش بالاست:aiwan_light_blumf::campeon4542:
     

    Aramis joon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/05/13
    ارسالی ها
    21
    امتیاز واکنش
    148
    امتیاز
    111
    سلام خسته نباشید گلم
    وقتی صفحه نقد باز کردم می خواستم راجب رمان و شخصیت ها چیزی بنویسم ولی با خوندن نقد کاربرهای منتقد متوجه شدم اصلا یاد ندارم چطور یک نوشته رو نقد کنم
    اسم رمانت خوب انتخاب کردی باعث شد شروع به خوندن رمان بکنم .
    شخصیت تیمور رو با اینکه خشنه دوستش دارم .
    شخصیت گلبرگ در بعضی قسمت ها کارهای خارج از ذهن انجام میده .
    اصلا شخصیت آژند دوست ندارم خیلی مرموزه به نظرم کسی هست که با هلما رابـ ـطه داره آژنده .
    هلما هم اطلاعات خونه و تیمور به آژند می رسونه .
    نمی دونم چرا حس می کنم اون کسی که شب پیش شبنم بود قارداش بوده نه کهکشان .
    قلمت مانا
     

    raha1400-1400

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/06/20
    ارسالی ها
    14
    امتیاز واکنش
    298
    امتیاز
    161
    باسلام خدمت بهارگل عزیز:aiwan_light_blumf:
    اول اینکه رمانت ازهمه نظرعالیه،هم قلمت خوبه هم سیرداستان که عالی پیش میره.
    قلمت ماناوامیدوارم رمانای بیشتری بنویسی ویک نویسنده ی معروف بشی:aiwan_lighfffgt_blum:
    دوم اگه میشه روزی سه روزدرهفته پست بزاری:aiwan_light_give_rose:
    ودرآخرممنون ازرمان زیبایت...
     

    *Fatemeh77*

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/10/28
    ارسالی ها
    15
    امتیاز واکنش
    170
    امتیاز
    81
    سن
    25
    سلام عزیزم بهارجان حس میکنم میخوای سریع داستانو تموم کنی لطفاقشنگو خوب تمومش کن چون این رمان محشره همه دوس داریم پایانش عالی باشه پست هایی هم ک دیشب گذاشتی اصن مشخص نبود چقدگذشته مدت زمانشو نگفتی
     

    بهارگل

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/21
    ارسالی ها
    829
    امتیاز واکنش
    326,685
    امتیاز
    1,251

    بهارگل

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/21
    ارسالی ها
    829
    امتیاز واکنش
    326,685
    امتیاز
    1,251
    سلامممممممممممم ممنون از محبتت:aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum::aiwan_lggight_blum:.....پستای این جلد هیچ کدوم ویرایش ندارن و بعد از اتمام رمان ویرایش حجمش زیاد تر میشه... بیشتر رو فضا سازی داستان کار میکنم...بله اگر واقعااا تحت فشار قرار بگیرم ممکن از بعضی قسمتا صرف نظر کنم ولی داستانو سرسری جمع نمی کنم به هیچ عنوان و مطمئن باشید بیشتر از شما دوست دارم راضی باشید بله طبق دست نوشته هام بیست قسمت بیشتر نمونده این بیست قسمت حالا ممکن قسمت تقسیم بشه یا کلی بفرستم. اگر کلی باشه بیست شب میشه ولی اگر تقسیم بشه معلوم نیست چقدر زمان ببره ولی اخرای رمانه.:aiwan_light_blumf::aiwan_light_blumf::aiwan_light_blumf:
     

    joojoow

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/23
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    17
    امتیاز
    6
    سالم بهارگل عزیز
    من رمان زیاد خوندم اما تا حالا نقدی در موردشون نکردم و فقط میتونم احساسم به رمانتون رو بگم.رمانتون واقعا جذبم کرد اما یه سری جمله ها رو نقل کرده بودین با این مفهوم که مثلا شخصیت اصلی از کاری که میکنه بعدا پشیمون میشه و این جملات خیلی زیاد بود وباعث میشد توی طول رمان همش یه حس ناراحت کننده داشته باشم واینکه قلمتون عالیه.موفق باشید
     

    Roqaye_sadqi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/04
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    5
    امتیاز
    6
    سن
    34
    سلام :NewNegah (13):نویسنده عزیز ب قدری عاشق رمانت شدم ک حد نداره....وقتی ک رمانو میخونم انقد قشنگ همه چیو نوشتی ک تک تک اتفاقایی ک میوفته رو درک و حس میکنم ...انگاری ک گلبرگ خود منم با تمام ماجراهایی ک اتفاق افتاده براش...و از نظر موضوع داستان واقعا موضوع جدیدی بود برام با تمام رمان هایی ک خوندم و تقریبا غیر قابل پیش بینی بود برام رمان .. و فقط این ک دیر ب دیر پست میزاریییییییی:campe45on2:همین دیگه ...فقط بی صبرانه منتظر رمان های بععدی ات هم هستم :aiwan_light_heart:
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا