- عضویت
- 2017/05/01
- ارسالی ها
- 1
- امتیاز واکنش
- 2
- امتیاز
- 1
- سن
- 31
با سلام خدمت بهار گل عزیزم
این اولین رمان در حال تایپی که دارم میخونم چون جلد اولش محشر بود نمی دونم این چندمین رمانی هست که می نویسین ولی واقعا قلمتون و موضوع داستانتون عاااالیه ...انگار کار یه نویسنده ی با تجربه ست...هیچ نقدی به نظرم نمی رسه...فقط خواستم تشکر کنم ازتون...ممنون که پست ها رو هم زود به زود میذارین..فقط شخصیت هلما یکم برام زیادی گنگه...اصلا معلوم نیست فازش چیه . سالم هست یا نه؟یا اصلا چرا از هیرمند به اون خوبی کینه به دل گرفته...اگه به خاطر کسی که دوسش داره اینکارو میکنه خوب چرا با آبروریزی ؟می تونست خیلی راحت تو نامزدی یا حتی قبلش موضوع رو بهش بگه...وقتی هیرمند انقدر تو نوجوونی و حتی جوونیاش براش یه حامی بوده واقعا اینکاراش خیلی مسخره و مریض گونه ست...و اینکه احساس می کنم اونی که هلما عاشقش بوده آژند بوده و اونجا که میکاییل به هیرمند میگه هلما از عمارت بیرون رفته بوده فک میکنم داره زیرآبی میره و به هیرمند داره از پشت خنجر میزنه...البته صد در صد تا اینجای رمان گنگه شخصیتش و در ادامه ی رمان بهش می پردازین
این اولین رمان در حال تایپی که دارم میخونم چون جلد اولش محشر بود نمی دونم این چندمین رمانی هست که می نویسین ولی واقعا قلمتون و موضوع داستانتون عاااالیه ...انگار کار یه نویسنده ی با تجربه ست...هیچ نقدی به نظرم نمی رسه...فقط خواستم تشکر کنم ازتون...ممنون که پست ها رو هم زود به زود میذارین..فقط شخصیت هلما یکم برام زیادی گنگه...اصلا معلوم نیست فازش چیه . سالم هست یا نه؟یا اصلا چرا از هیرمند به اون خوبی کینه به دل گرفته...اگه به خاطر کسی که دوسش داره اینکارو میکنه خوب چرا با آبروریزی ؟می تونست خیلی راحت تو نامزدی یا حتی قبلش موضوع رو بهش بگه...وقتی هیرمند انقدر تو نوجوونی و حتی جوونیاش براش یه حامی بوده واقعا اینکاراش خیلی مسخره و مریض گونه ست...و اینکه احساس می کنم اونی که هلما عاشقش بوده آژند بوده و اونجا که میکاییل به هیرمند میگه هلما از عمارت بیرون رفته بوده فک میکنم داره زیرآبی میره و به هیرمند داره از پشت خنجر میزنه...البته صد در صد تا اینجای رمان گنگه شخصیتش و در ادامه ی رمان بهش می پردازین
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
آخرین ویرایش: