هوالجمیل...
نون و القلم و ما یسطرون...
سوگند به قلم و آنچه می نویسند!
نام رمان: معادله ی احساس
نویسندگان: سروش73 و سییما
کاربران انجمن نگاه دانلود
بر اساس طرحی از سروش 73
ژانر: عاشقانه _اجتماعی
راوی: اول شخص
شخصیت های اصلی: فرهاد، مهشاد و راحله
خلاصه:
راحله معتمد، تک دختر حاج کاظم معتمد از تجار و حجره داران خوش نام بازار فرش تهران می باشد؛ او که مدت هاست حصار تنهایی را به دور خود کشیده و پیله ی تنهایی را به دور خود تنیده با وارد شدن فرهاد رادمهر به خلوتش، طعم زندگی اش فرق می کند و متفاوت می شود. حالا راحله دوست دارد خوشبختی را بیشتر بچشد و آن را لمس کند اما افسوس و صد حیف که دست تقدیر درست در لحظه ای که می خواهد به وصال برسد او را وارد یک معادله می کند اما این بار نه از جنس ریاضیات و فیزیک بلکه از جنس احساس!
مقدمه:
سه معادله سه مجهول...دو زن و یک مرد...روایت تلخ و شیرین یک عاشقانه...یک قلب و دو عشق! روایتی متفاوت از داستان عشق...نگاه های پر رمز و راز...پیچیدگی احساس!معادله ای که به ظاهر پاسخ آن آسان است اما...
فرهاد_ اما من و تو می تونیم مال هم باشیم، می تونیم دوباره شروع کنیم...
راحله_ نه فرهاد. بین من و تو آغازی وجود نداره. راه ما بن بسته...پایانه پایان! پس بیا با خاطره ی خوش تمومش کنیم. ما هرچند نمی تونیم با هم ازدواج کنیم ولی می تونیم دوستای خوبی برای هم باشیم!
سخن نویسنده: بدون شک نقد و نظرات شما در بهتر شدن قلم ما بی تاثیر نیست!
اینم لینک داستان من و سییما جان:
نون و القلم و ما یسطرون...
سوگند به قلم و آنچه می نویسند!
نام رمان: معادله ی احساس
نویسندگان: سروش73 و سییما
کاربران انجمن نگاه دانلود
بر اساس طرحی از سروش 73
ژانر: عاشقانه _اجتماعی
راوی: اول شخص
شخصیت های اصلی: فرهاد، مهشاد و راحله
خلاصه:
راحله معتمد، تک دختر حاج کاظم معتمد از تجار و حجره داران خوش نام بازار فرش تهران می باشد؛ او که مدت هاست حصار تنهایی را به دور خود کشیده و پیله ی تنهایی را به دور خود تنیده با وارد شدن فرهاد رادمهر به خلوتش، طعم زندگی اش فرق می کند و متفاوت می شود. حالا راحله دوست دارد خوشبختی را بیشتر بچشد و آن را لمس کند اما افسوس و صد حیف که دست تقدیر درست در لحظه ای که می خواهد به وصال برسد او را وارد یک معادله می کند اما این بار نه از جنس ریاضیات و فیزیک بلکه از جنس احساس!
مقدمه:
سه معادله سه مجهول...دو زن و یک مرد...روایت تلخ و شیرین یک عاشقانه...یک قلب و دو عشق! روایتی متفاوت از داستان عشق...نگاه های پر رمز و راز...پیچیدگی احساس!معادله ای که به ظاهر پاسخ آن آسان است اما...
فرهاد_ اما من و تو می تونیم مال هم باشیم، می تونیم دوباره شروع کنیم...
راحله_ نه فرهاد. بین من و تو آغازی وجود نداره. راه ما بن بسته...پایانه پایان! پس بیا با خاطره ی خوش تمومش کنیم. ما هرچند نمی تونیم با هم ازدواج کنیم ولی می تونیم دوستای خوبی برای هم باشیم!
سخن نویسنده: بدون شک نقد و نظرات شما در بهتر شدن قلم ما بی تاثیر نیست!
اینم لینک داستان من و سییما جان:
سایت دانلود رمان نگاه دانلود
انجمن کتاب و رمان نویسی نگاه دانلود
دانلود رمان های عاشقانه
تالار نقد نگاه دانلود