نقد رمان معرفی و نقد رمان لانه ی ویرانی | بهارگل کاربر انجمن نگاه دانلود

  • پیشنهادات
  • elaheh.1991

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/09
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    21
    امتیاز
    21
    محل سکونت
    خوزستان
    سلام وخسته نباشيد اميدوارم نقد ها رو بخونيد من اولين بار هست كه رمان در حال تايپ ميخونم و اين هم دليلش مطمئنا جذاب بودن جلد اول بوده به طور كل رمان خيلي عالي و جذابه من با شخصيت ها تونستم ارتباط بر قرار كنم اما چند مورد رو من به عنوان كسي كه بالاي ١٥ ساله رمان ميخونم مينويسم اميدوارم كمكتون كنه
    1-شخصيت هلما خيلي پيچيده بيان شده بعضي قسمت ها مثل يك ديوونه رفتار ميكنه بعضي اوقات اونقدر عاقل برخورد ميكنه كه تيمور ازش كمك ميخواد كه درگيري مهرو و هرمز زياد نشه يعني خانواده متوجه اخلاق عجيب هلما نميشن و اينكه هلما مرتب از خونه بيرون ميره اين يك مقدار عجيبه
    2-به نظر من شخصيت تيمور واقعا بيش از اندازه بد اخلاقه مگه يه ادم چقدر ميتونه داد بزنه و خشن باشه و اينكه تيمور حتي با هرمز هم مهربون نيست خشن بودن هم حدي داره
    3-احساس هرمز به گلبرگ خيلي كمه حتي اگر بعد ٢٥ سال بهم رسيده باشن
    4-آژند قارداشه؟
    اميدوارم هميشه موفق باشيد نويسنده توانا
     

    Mirzaees

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/06/08
    ارسالی ها
    5
    امتیاز واکنش
    34
    امتیاز
    41
    نویسنده عزیز واقعا رمانتون زیباست با اینکه تا به اینجا من خیلی از رمان های اجتماعی رو خوندم به نوعی میشه گفت تو انتخاب رمان کمی سخت گیرم ولی این رمان واقعا منو جذب کرد به امید روزهای پر از موفقیت برای شما نویسنده عزیز.
     

    Anita.adamak

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/05
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    9
    امتیاز
    26
    سن
    28
    سلام نویسنده عزیز، اول از همه میخواستم بهت تبریک بگم بابت این رمان قشنگ و زیبایی که نوشتید و قلم زیبایی که دارید دوم میخواستم یه خسته نباشید که واقعا خیلی واسش زحمت میکشید که رمانتون رو به بهترین شکل ادامه بدید بگم و سوم هم تشکر میکنم از زحماتتون ❤ من واقعا انتقاد خاصی از رمانتون ندارم ولی بعضی جاها کارای گلبرگ خیلی زیاد رو اعصاب آدم میره مثلا تیمور یا هیرمند رو متهم به دروغی که گفته میکنه ولی فراموش میکنه که خودش هم قصدش همین بوده که هم انتقام بگیره و نقش مهرو رو بازی میکرده! رفتاراش از نظر من بچگونست... امیدوارم تا آخر رمان رفتارش تغییر کنه واستون آرزوی موفقیت میکنم
     

    Paeizeh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/06
    ارسالی ها
    30
    امتیاز واکنش
    221
    امتیاز
    121
    سن
    28
    سلام و خسته نباشید ب نویسنده ی عزیز ، تبریک میگم برای رمان بی نهایت جذاب و‌گیرای شما.
    اسمی که برای رمانتوت انتخاب کردین بی نظیره و از بطن ماجرا سرچشمه گرفتع ، بنظرم شخصیت پردازی شما هم فوق العاده بود برعکس رمان های آبکی اخیر خبری از غرور های شدید و بیجا نبود، بنظرم تیمور همراه با غروری که داشت خیلی قشنگ عشقش رو به تصویر کشیدین، گلبرگ هیچ چیز عجیبی نداشت یه دختر معمولی با تصمیمات معمولی، شخصیتی بود که اگر من به شخصه میخواستم خودم رو بجاش بزارم همون تصمیماتی که اون گرفت ،میگرفتم، خوشحالم که رمانتون نزدیک به واقعیت بود و خبری از شخصیت های آرمانی با تصمیمات آرمانی نبود، هرمز دوست داشتنی بود وحتی بنظرم صحنه ی اخر که گلبرگ همه چیز رو فهمید برخلاف نظر بقیه بنظرم واکنش صحیحی داشت و بهت و دوری اون از گلبرگ کاملا طبیعیه.رمان کشش خاصی داشت و همینکه فاصله ی خسته کننده ای برای قهر و آشتی و ماجراهای اونها نداشت عالی بود.
    فقط تنها نقدی که میشه داشت به شخصیت هلما بود که چرا بقیه از رفتارهای اخیرش که به ادم های سالم شبیه شده بود هیچ شکی نکردن و بحثی راجع بهش نشده بود.
    درکل رمان عالی بود و نقطه ی پایان جلد اولش ب درستی انتخاب شده بود
     

    elaheh.1991

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/09
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    21
    امتیاز
    21
    محل سکونت
    خوزستان

    بهارگل

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/21
    ارسالی ها
    829
    امتیاز واکنش
    326,685
    امتیاز
    1,251
    --------------------------------------
    سلاممممم ممنون باعث افتخاره خواننده لانه هستین...
    برای شخصیت هلما فعلا صحبت نکنیم بهتره...ولی برای کمک تیمور...تیمور اشاره کرد اون قسمت به تنها کسی که می تونم رو بندازم تا با دیوونه بازیش جلوی هرمزو بگیره هلماست...اگر دقت کرده باشین برای بیرون رفتن هاش هم زمانی بود که همه درگیر بودن و متوجه نشدن الا میکاییل که به تیمور بعد خوب شدنش گفت که تیمورم به تاج الملوک گفت و اونم گفت بچم کجا رو داره بره و تقریبا حرفشو باور نکرد...یک جای دیگه ام وقتی گلبرگ میاد تیمور میگه من الان بخوام قضیه دیوونه نبودن هلما رو مطرح کنم کسی باور نمی کنه و همه می گن به خاطر گلبرگه یا می خواد از سر بازش کنه...اگر متوجه شده باشید هلما بعضی جاها اشاره شد رفتار طبیعی داره که خواننده اگر تیز باشه کاملا متوجه میشه چرا ....ولی لانه هنوز سوپرایز زیاد داره وقرار نیست هیچ چیز بی جواب بمونه..
    تیمورم خوب واقعا اینجوری بزرگ شده خودشم گفت ازاول تو اجتماع بودم و یاد گرفتم باهمه چطور رفتار کنم کسی ام نبوده بخواد بهش یاد بده یا ببینه...پست یکشنبه رو بخونید.
    3_ نه کم نیست هرمز تو شوکه ..هنوز با خودش کنار نیومده برای گلبرگ که خواهرشه... برای مادری که شبیه گلبرگه و تنهاش گذاشته ازش نفرت داره...هرمزم مجهول ترین شخصیت داستانه که چند قسمت رو حرف هاش کار میشه.
    مرسی از مهربونیت و نظری که نوشتی
     

    بهارگل

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/21
    ارسالی ها
    829
    امتیاز واکنش
    326,685
    امتیاز
    1,251
    ممنون از محبتت بی نهایت خوشحال شدم از اینکه پیامت رو خوندم...
    بعضی قسمتا و بعضی حرفا لازمه گلبرگه ادمی که یکدفعه همه عشقش تیره شد و خودشم میگه رفتارم ضدو نقیضه مثل هیرمند ولی این پست گفت میخوام بشم گلبرگ به دور از کینه ها تا ادمای این عمارت بخندن ...ولی زمان فرارشم تیمور بهش گفت ما مثل همیم هردو دروغگو هردو.....تا اخر رمان قرار خیلی چیزا تغییر کنه.(:
     

    بهارگل

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/21
    ارسالی ها
    829
    امتیاز واکنش
    326,685
    امتیاز
    1,251
    ممنون از نظرت و مهربونیت بی نهایت خوشحالم که خوشتون اومده...:aiwan_light_air_kiss:
    هلما رو کم کم خواننده می شناسه و به مرورم شناخته میشه مثل یک پازل تا اخر داستان...به زودی بیشتر از هلما می خونیم و امیدوارم به جواب سوالاتون برسید.
    :aiwan_light_heart::aiwan_light_heart:
     

    elaheh.1991

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/09
    ارسالی ها
    7
    امتیاز واکنش
    21
    امتیاز
    21
    محل سکونت
    خوزستان
    خيلي خوشحال شدم جوابم رو دادين خيلي دوستت دارم و اميدوارم هميشه قلمت توانا و جذاب باشه و واقعا خسته نباشيد
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا