نقد رمان معرفی و نقد رمان تقاص دلبستن|سحربانو69 کاربر انجمن نگاه دانلود

سحربانو69

مشاورِ نویسندگی
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/07/12
ارسالی ها
526
امتیاز واکنش
28,323
امتیاز
1,058
محل سکونت
اهواز
نه نه من نمیخوام اونو یه خانم دکتر ایده ال و مستقل نشون بدم.شاید من واقعا بد توصیف کردم ولی منظور من یه دختره که تحصیلات عالیه داره ولی وابسته به برادراشه.مظلوم و ساکت..نمیگم این شخصیته درستیه ولی فعلا با همچین ادمی روبرو هستیم.ولی بازم نظر شما محترمه
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • سحربانو69

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/12
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    28,323
    امتیاز
    1,058
    محل سکونت
    اهواز

    Mitra.S

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/12/08
    ارسالی ها
    18
    امتیاز واکنش
    236
    امتیاز
    152
    محل سکونت
    Germany

    ایمانه

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/04
    ارسالی ها
    115
    امتیاز واکنش
    990
    امتیاز
    376

    سحربانو69

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/12
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    28,323
    امتیاز
    1,058
    محل سکونت
    اهواز
    سلام سنا جان.مرسی عزیز دلم قربونت.خیلی خوشحالم که دوست داشتی.
    عزیزم اگر انتقادی داری اینجا بنویس.وگرنه دلم میخواد این پیام هاز پراز مهر و محبتت رو تو صفحه ی خودم ببینم.
    بازم ممنون معرفتت خانم
     

    PoLaRis

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/05/30
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    46
    امتیاز
    36
    سلام و ممنون بابت قلم زیبایی که دارید . داستان شما با اینکه یک موضوع ساده رو داره بیان میکنه اما پر کشش و جذابه . من تا حالا بیشتر از 500 جلد رمان خوندم ولی درحال تایپ اولین باره که میخونم یه نقد کوچیک داشتم اونم اینه که یکم بیشتر روی رابـ ـطه بهار و مهیار کار کنید به نظرم خیلی داره سریع پیش میره مثلا بهار که حتی روش نمیشد مهیار و به اسم کوچیک صدا کنه الان داره بهش عزیزم میگه ، باید مطالب طوری بیان بشن که خواننده متوجه روند پیشرفت روابط بشه ولی از بعد از نامزدی بهار و مهیار شاهد این موضوع نیستیم مثلا اوقاتی که باهم هستن نباید خیلی هم خلاصه گفته بشه مثل خرید رفتنشون و یه موضوع دیگه اینکه در اکثر رمان های ایرانی میبینیم پسرا خطا کارن و دخترا چشم پوشی میکنن حالا از سر عشق یا هرچیزی ولی در نظر داشته باشیم که این مطالب روی خواننده اثر میذاره مخصوصا که طیف گسترده ای از نوجوونا رمان میخونن و در مقطع ناپایداری شخصیتی هستن نقدم به رمان شما اینه که بهار که عاشقانه مهیار و میپرسته وقتی دعواشون شد و گفت اون دخترا خرابن و ... دوست نداشت بهار این شکلی بگرده جاش بود بهار هم که به واسطه علاقه اش اینقدر حساسه روی رابـ ـطه مهیار با بقیه دخترا اعتراض بکنه بگه دوس نداره آزادانه با بقیه دخترا در ارتباط باشه و ناراحتیش و ابراز کنه
    به هرحال این نظر منه و شما نویسنده هستید امیدوارم ناراحتتون نکرده باشم :aiwan_light_give_heart2::aiwan_light_give_rose:
     

    سحربانو69

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/12
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    28,323
    امتیاز
    1,058
    محل سکونت
    اهواز

    سلام عزیزم.مرسی از نقد پرو پیمونت..
    راستش بابت موضوع اول و روابطشون..هنوز اتفاق خاصی نیفتاده..اون عزیزم که الان تیکه کلامه همه شده.ولی من دارم نشون میدم که بهار داره با محبتای کوچیک محبت و علاقشو به مهیار نشون میده.بهار که معلومه عاشق مهیاره.مهیاره که الان با این محبتا و رفتارای اروم بهار داره توجهش کم کم جلب میشه.و درسته که واسه ی بهار سخته انقد بی پروایی ولی وقتی مهیار ازش خواسته واسش زن باشه و نزدیکش باشه داره تلاشش رو میکنه.
    من به این موضوع هم رسیدگی میکنم.یعنی قراره کم کم بریم جلو و همه چی رو سامون بدیم.ولی رفتارای مهیار هم ناشی از دله بودنش نیست.از راحت بودنش با‌همه است که این رفتار متاسفانه توی اخلاق اکثر مردای ایرانی هست که خودشون با همه راحتن و واسه خانوماشون غیرتی میشن.
    بازم ممنون از نکته سنجی و دقتت.خییییلی زیاد ممنونم گلم
     

    Aramis joon

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/05/13
    ارسالی ها
    21
    امتیاز واکنش
    148
    امتیاز
    111
    سلام گل گلی جون :aiffwan_light_blum:
    عاشق رمانت شدم از صبح تا همین الان هر فرصتی پیدا می کردم می خوندم . به نظرم کارت عالیه .
    راجب رفتار بهار تو اولین مهمونی که با مهیار و دوستاش رفت و ناراحت شد ، منم همین جور برخوردی رو قبلا داشتم :campe45on2:
    شخصیت های رمانت دوست دارم .
    بی صبرانه منتظر ادامه رمان هستم :NewNegah (2):
    قلمت مانا :aiwan_lggight_blum:
     

    سحربانو69

    مشاورِ نویسندگی
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/07/12
    ارسالی ها
    526
    امتیاز واکنش
    28,323
    امتیاز
    1,058
    محل سکونت
    اهواز
    مرسی عزیزم.لطف داری.مرسی که همراه ما شدی.
    معمولا این رفتارا پیش میاد.مهم اینه که مثل بهار تغییر کنی.
     

    PrAiSe

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/09/23
    ارسالی ها
    710
    امتیاز واکنش
    26,237
    امتیاز
    781
    محل سکونت
    اهواز
    با سلام خدمت نویسنده عزیز و گرامی.
    به دلیل اینکه رمانتون رو یک اتفاق اجتماعی، عاشقانه و زیبا می‌دونم تصمیم گرفتم طبق چیزهایی که خوندم، یک نقد کامل به شما تحویل بدم تا پروسه رمانتون بهتر پیش بره.

    *نام رمان:
    شما اسم " تقاص دل بستن " رو برای رمان زیباتون انتخاب کردید. در دید اول، و با خوندن خلاصه، این سوال میاد توی ذهن خواننده که حتما بهار داره تقاصشو پس میده؟ و تا اواسط رمان خواننده متوجه اسم میشه و وقتی مهیار و بهار بهم رسیدن میگه: خب دیگه، تا اینجا فقط اسم رمان با متن جور درمی‌یومد و بقیش دیگه اتفاقای عاشقانه و نویسنده اشتباه انتخاب کرده! اما با اتفاقاتی که در رمان گنجوندید متوجه میشیم که نام انتخابی شما کاملا با متن جور در میاد و یک خلاصه جامعی از سرگذشت تلخ بهار و مهیاره؛ و این یعنی شما قسمت اول ویترین رمانتون رو درست انتخاب کردید.

    *خلاصه:
    خلاصه رمان شما، جامع و مفید بود و اون گره ای که خواننده و به خوندن ترغیب میکنه رو ایجاد کرده و این یعنی شما قسمت دوم ویترین رمانتون رو هم درست انتخاب کردید بانو.

    *مقدمه:
    بانو، شما برای رمانتون مقدمه ای انتخاب نکردید و ننوشتید و این به سلیقه خودتون برمی‌گرده اما اگر مقدمه ای کوتاه در عین حال عاشقانه در پست رمان قرار می‌داد قطعا خواننده بیشتر برای خواندن رمانتون ترغیب میشه.

    *شروع رمان:
    شما رمانتون رو با خستگی بهار و علاقه اون به نوشیدنی مورد علاقه اش شروع کردید و محبت خانواده اش به اون که در خلاصه هم در موردش گفته بودید، از نظر منِ خواننده شروع خوب بود اما با دیدن قلم بسیار زیبا و توانا شما پی میبرم که می‌تونستید شروع فوق العاده تری و تحویل بدید.

    * سیر رمان:
    سیر رمان شما یک سیر معقول و درست برای نگـاه دانلـود بود، یعنی تا همه چی درست می‌شد و خواننده می‌گفت به خوبی و خوشی تمام میشه، شما خواننده و با یک اتفاق جدید کیش و مات می‌کردید و فراز و فرود های رمانتون رو بهتر. سیر رمان شما به خوبی جلو رفت.

    *نثر:
    نثر رمان شما ترکیبی از ادبی و محاوره ای بود که هیچ مشکلی در رمان ایجاد نکرده بود و به خوبی تونستید از اون بهره ببرید.

    * دیالوگ ها و مونولوگ ها:
    دیالوگ ها و مونولوگ هاتون در حد تعادل بود و به خوبی میشد تشخیص داد که الان مهسا داره حرف میزنه یا بهار؟ یا الان متین حرف میزنه یا مهیار؟ و این یک نکته مثبت برای رمانه.

    * توصیفات:
    ما توی رمان نویسی چهار نوع توصیف داریم: توصیف حالات، توصیف احساسات و توصیف چهره.
    شما فقط در توصیف حالات که شامل مکان و ... هست می‌تونستید پیشرفت بیشتری داشته باشید و توصیف چهره، چون شما بیشتر مهیار و بهار رو توضیح دادید که این اشتباهه و رمان شخصیت های دیگه ای مثل مهسا، متین، بارمان، آراد و لاله و .... داره.

    *شخصیت پردازی:
    بهار: شما بهار رو یک دختر مستقله متکی به برادر ها و مهیار پردازش کردید که این متکی بودن به برادرهایش، باعث ضعف او شده و از او یک دختر ضعیف ساخته و خیلی خوب تونستید این رو در همه گوشه کناره های رمان گوشزد کنید.

    مهیار: شما مهیار و یک پسر تعصبیه مدرن پردازش کردید که نقطه مقابله بهاره و پره از غرور و خشم، و خیلی خوب تونستید مهیار رو برای خواننده توصیف کنید جوری که خواننده می‌تونه بفهمه الان مهیار حرف میزنه یا آرمان؟


    * ایده:
    ایده رمانتون از چیز منحصر به فردی درست نشده بود و شما فقط خواستید یک تکه از اجتماع و نشان بدید، اما با نوع نوشتار و توصیفتون کاری کردید که رمان ساده شما، به نگـاه دانلـود منحصر به فرد و خواستنی تبدیل بشه.

    *زاویه دید:
    زاویه دید شما دانای کل بود و به خوبی تونستید ازش بهره ببرید و استفاده کنید، و شما یکی از بهترین زاویه ها رو انتخاب کردید.


    بخاطر نوشتن چنین رمان زیبا و قشنگی، و بخاطر روحیه نقد پذیرت ازت ممنونم سحربانو جان.:aiwan_light_heart:
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا