سلام جانان جان.
راستش رو بگم، هیچ طوره از آماج انتظار چنین کار قویای نداشتم!
البته نه اینکه قلمت بد باشه، اتفاقا جنون از چشم تو آغاز میشود رو خونده بودم و واقعا خوشم اومده بود. شخصیت سازیت ملموسه با زندگی واقعی، دوست داشتنیه!
و خب این سارا رو مثل این که شما نساختی و فقط پر و بال دادی بهش، و باید بگم تعجب من رو همین موضوع برانگیخت!
اصلا باور نمیکردم که این شخصیتها واقعی باشن، چون جوری باهاشون انس گرفته بودی که انگار کار خودتن.
خوب شد که خلاصه رو عوض کردی، چون من اولش با اون مشکل داشتم
شاید باور نکنی اگه بگم فکر میکردم سارا عاشق آژمانه و بخاطر سایه با اون ازدواج نکرده _و سایه با اون ازدواج کرده _ خب امان از نصفه و نیمه خوندن
اگه صادق باشم، توی این سبک برترینهاش زیتون و بانوی قصهها رو میشناسم. و اینو صادقانه میگم که این کتاب یه چیزی فراتر از اونا نباشه، کمتر هم نیست. البته اگه ناراحت نشی که رمانت مقایسه شده!
دردسرهای سارا خیلی بیشتر از همراز بود، شخصیت هر دو رو دوست داشتم، هر دو محکم بودن و جلوی مشکلات واستاده بودن. سارا رو بیشتر دوست دارم :)
ارتباط بهتری باهاش برقرار کردم.
به نظرم نگـاه دانلـود طولانی خواهد بود _و دارم خودم رو فحش میدم که چرا شروع کردم به خوندنش ^_______^ _ آهان راستی، باید بگم خدا شانس بده
والو آژمان رفت تو صدر لیست کراشام. _شت -___- کای چی میشه پس؟ _
فقط مشکلاتی وجود داشت، تایپی و املایی و بعضا دستوری.
مثل اخبارها، اسا و ... که توی پروفت گفتم.
همچنین بهتره که اصول نگارش رعایت بشن جانا:
او رفت. من ✔
او رفت.من ❌
او رفت . من ❌
و از این قبیل چیزها.
بیصبرانه منتظرم ببینم آخر این داستان چیه :)
موفق باشی :)
راستش رو بگم، هیچ طوره از آماج انتظار چنین کار قویای نداشتم!
البته نه اینکه قلمت بد باشه، اتفاقا جنون از چشم تو آغاز میشود رو خونده بودم و واقعا خوشم اومده بود. شخصیت سازیت ملموسه با زندگی واقعی، دوست داشتنیه!
و خب این سارا رو مثل این که شما نساختی و فقط پر و بال دادی بهش، و باید بگم تعجب من رو همین موضوع برانگیخت!
اصلا باور نمیکردم که این شخصیتها واقعی باشن، چون جوری باهاشون انس گرفته بودی که انگار کار خودتن.
خوب شد که خلاصه رو عوض کردی، چون من اولش با اون مشکل داشتم
شاید باور نکنی اگه بگم فکر میکردم سارا عاشق آژمانه و بخاطر سایه با اون ازدواج نکرده _و سایه با اون ازدواج کرده _ خب امان از نصفه و نیمه خوندن
اگه صادق باشم، توی این سبک برترینهاش زیتون و بانوی قصهها رو میشناسم. و اینو صادقانه میگم که این کتاب یه چیزی فراتر از اونا نباشه، کمتر هم نیست. البته اگه ناراحت نشی که رمانت مقایسه شده!
دردسرهای سارا خیلی بیشتر از همراز بود، شخصیت هر دو رو دوست داشتم، هر دو محکم بودن و جلوی مشکلات واستاده بودن. سارا رو بیشتر دوست دارم :)
ارتباط بهتری باهاش برقرار کردم.
به نظرم نگـاه دانلـود طولانی خواهد بود _و دارم خودم رو فحش میدم که چرا شروع کردم به خوندنش ^_______^ _ آهان راستی، باید بگم خدا شانس بده
والو آژمان رفت تو صدر لیست کراشام. _شت -___- کای چی میشه پس؟ _
فقط مشکلاتی وجود داشت، تایپی و املایی و بعضا دستوری.
مثل اخبارها، اسا و ... که توی پروفت گفتم.
همچنین بهتره که اصول نگارش رعایت بشن جانا:
او رفت. من ✔
او رفت.من ❌
او رفت . من ❌
و از این قبیل چیزها.
بیصبرانه منتظرم ببینم آخر این داستان چیه :)
موفق باشی :)