نقد رمان معرفی ونقد مرد ماورائی|arefe.sajadiکاربر انجمن نگاه دانلود

arefe.sajadi

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/05/05
ارسالی ها
285
امتیاز واکنش
17,723
امتیاز
641
محل سکونت
تهران
نام کتاب:مرد ماورائی
نام نویسندهarefe.sajadi کاربر انجمن نگاه دانلود
نام تایید کننده حیات
ژانر:تخیلی،عاشقانه fqm_tled.jpg

خلاصه:
یسنا دختری پر شور و احساساتی است که در شیراز همراه پدربزرگش زندگی میکند او از کودکی عاشق پسرخاله اش است. یک عشق دوطرفه و ناب.قرار براین میشود که پس از گرفتن لیسانس باهم ازدواج کنند.
یسنا دانشگاه تهران قبول میشود برای همین به تنهایی به تهران نقل مکان میکند.همه چیز درست بود تا اینکه متوجه ی رفتار های عجیب پسر مجرد همسایه میشود.پسری مغرور و عجیب که مسیر زندگی دخترک قصه را عوض میکند..
لینک رمان:
Please, ورود or عضویت to view URLs content!

سلام دوستای گلم،راستش رو بخواین این اولین رمانیه که دارم به اشتراک میگذارم دوست دارم عالی باشه خیلی استرس دارم روندش منطقی نباشه و خیلی سریع و بد پیش بره!عاجزانه کمک میخوام ازتون...
خیلی خوشحال میشم با نقدتون اشکالامو بگین.
اصلا هرچی نقد بیشتر بهتر! خواهش میکنم هر مشکلی بود بهم بگین...ممنون از همراهیتون
 
  • پیشنهادات
  • فاطمه تاجیکی

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/06
    ارسالی ها
    2,423
    امتیاز واکنش
    47,929
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    بندرعباس
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده
    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
    -تند تند پست بزار
    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
    و...........
    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد

    36598
     

    ELIFA

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/12
    ارسالی ها
    536
    امتیاز واکنش
    19,053
    امتیاز
    704
    سن
    21
    محل سکونت
    Moo...n
    سلام.
    من فقط یه نگاه کوتاه به رمانت انداختم و سعی دارم یه نکته کوچیک رو بگم.
    تو توی اول رمانت سریعا رفتی سر اصل مطلب. خب این باعث میشه خواننده اصلا به سمت رمانت هم نیاد. اگه از اولی که اومد تهران رو قشنگ توصیف میکردی خیلی بهتر بود
     

    °•○JaNNaN.SaDaT○•°

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/15
    ارسالی ها
    130
    امتیاز واکنش
    1,457
    امتیاز
    336
    سن
    25
    محل سکونت
    مازندران
    سلام عزیزم . بنده خیلی صاحب نظر نیستم اما خب به عنوان یه مخاطب که رمانتو دنبال میکنه و دوست داره که وقتش رو با خوندن یه رمان خوب بگذرونه چند نکته رو میگم .
    اولین نکته اینکه با شروع رمان با سیل حوادث مواجه میشیم ، به عنوان یک خواننده این برای من به شدت گیج کنندست و خب طول میکشه که ذهنم موضوع رمان رو استخراج کنه .
    با ورود ناگهانی به موضوع اصلی یک علامت سوال بزرگ در ذهن مخاطب ایجاد میشه و مدام از خ.دش میپرسه چی شد اصلا ؟
    موضوع دوم شخصیت رهانه من از پست اول منتظر توصیف این هیولایی بودم که یسنا ازش دم میزد اما با گذشت چندین پست هیچ تصویر سازی برام نشد و رهان همچنان مجهول موند . البته واقف هستم بر این قضیه که مجهولیت هویت رهان قراره یکی از محورهای داستان باشه ولی عرض بنده این هست که اصلا یسنا از رهان چی دید که اتفاقات بعدش رقم خورد . به عنوان یک خواننده این حق من هستش که از رهان یک تصویر‌ در ذهنم داشته باشم .
    نکته بعد شاید به باورپذیری یه رمان برگرده . رمان تخیلیه ، من هم واقف بر این قضیه هستم اما در بستری از واقعیات نوشته شده . شهر و خانه و آدمها و غیره ، همه و همه روزمرگی های دنیای واقعیست و تنها بعد مجهول داستان رهانه لذا انتظار میره که شخصیت ها رفتارهای قابل باوری داشته باشن ، به عنوان مثال دختری در شهر غریب مانده و ادعا میکند که عشقش را پیدا کرده و برای آسیب نرساندن به خانواده اش دروغ به هم میبافد و میخواهد که پیش او زندگی کند . خب متقابلا رفتار یک خانواده ایرانی ساکت موندن و دست رو دست گذاشتن نیست و بعضا رفتارهایی دیده میشه که خب خشونت و شکایت و پیگیری گوشه ای از این اقداماته . پس به امان خدا ول کردن یک دختر تنها در شهر غریب و راحت کنار آمدن با این قضیه فعلی است دور از باور عامه مردم .
    و نکته ای که میخوام در اخر بهش اشاره کنم گذشت زود به هنگام اتفاقات و به قول معروف روی دور تند بودن داستانه که خب هستند کسانی‌که کشدار کردن داستان به مذاقشون خوش نمیاد و‌ترجیح میدن از خواندن داستانهای پرتوصیف و پر دیالوگ صرفه نظر کنن . هر چند که نمیشه از این دو فاکتور چشم‌پوشی کرد چرا که لازمه یه رمان همین دو مهم است .

    بی شک داستانت محاسنی هم داشته من جمله انتخاب موضوع و شخص داستان . اینکه از شیوه دانای کل استفاده میکنی و تمام تلاشت بر استفاده از شیوه کتابی ست تحسین برانگیزه و بر ارزش ادبی رمانت افزوده . اینکه جسارت به خرج دادی و ژانر تخیلی رو انتخاب کردی هم شایسته تشویقه .
    علی ای حال بنده بیشتر به معایب پرداختم چون اعتقادم بر اینه که نقد سازنده و بازگو کردن معایب و نواقص میتونه کارساز باشه هر‌چند که ذکر محاسن هم مشوق ادامه راهه .
    موفق باشی و قلمت پایدار
    یا علی
     
    آخرین ویرایش:

    arefe.sajadi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/05
    ارسالی ها
    285
    امتیاز واکنش
    17,723
    امتیاز
    641
    محل سکونت
    تهران


    سلام خیلی ممنون که نظرتون رو صادقانه گفتین ،راستش یکی از دلایلی که داستان رو از اونجا شروع کردم این بود که جذاب تر بشه و خواننده برای پیدا کردن علامت سوالای ذهنش رمان رو دنبال کنه،یا یه جوریای داستان با بقیه داستان ها متفاوت باشه.اما اگه واقعا جذاب نیست و خیلی ایده ی بدیه،میتونم ویرایشش کنم....
    در کل هدفم اینه که خواننده از خوندن رمانم راضی باشه
     

    arefe.sajadi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/05
    ارسالی ها
    285
    امتیاز واکنش
    17,723
    امتیاز
    641
    محل سکونت
    تهران
    خیلی ممنون که وقت گذاشتین برای نقد.
    حق با شما است باید رهان توصیف میشد حتما ویرایشش میکنم،در رابـ ـطه با خانواده ی یسنا هم توی پستای بعدی معلوم میشه،درواقع یسنا تنها پدر بزرگش رو داره که اونم بی خبره،یعنی پیمان به کسی نگفته.البته همین که پیمان ساکت بمونه هم نمی دونم تا چه حد باور پذیره! در رابـ ـطه ی دور تند رمان هم فک می کنم بازم حق با شما باشه به نظر خودمم توصیفات رمان کم بودن و پشت سر هم اتفاق های مختلفی افتادن.حتما به یک ویرایش اساسی لازم داره.
    بازم ممنون از اینکه نقد کردین موفق باشین
     

    Fantta

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/19
    ارسالی ها
    397
    امتیاز واکنش
    3,535
    امتیاز
    441
    محل سکونت
    شیراز
    باسلام خدمت شما
    نقدای اساسی رو دوستان کردن ونیاز به تکرار نیست رمانت واقعا عالیه واگر طبق گفته ی افرادی که اون بالا نقدت کردن عمل کنی و ویرایشش کنی عالی ترم می شه فقط من چند تا چیزو در مورد رمانت بهت می گم اگر که دارم اشتباه می کنم که خب توجیحم کن ولی اگر نه خوش حال می شم درستش کنیBokmal

    ۱- یکی از چیزایی که می خوام برات بگم غلط های املاییته .نمی دونم شاید فقط من این جوریم ولی وقتی اشتباهاً اشتباهی نوشتی من موقع خوندنش یه مقدار از توی جو رمانت میومدم بیرون می فتم تو کف غلط املاییه امید وارم درستش کنی.

    ۲- اگه رمانت رو از جاییکه قبول شده وداره میاد تهران شروع کنی خیلی جذاب تر میشه ینی از اون جاییکه فهمیده قبول شده ومی خواد به بقیه بگه

    ۳- تا رمانت شروع شد رفت سر اصل مطلب بهتره درابتدای رمان اول یه سری بلندی باشه بعد بیفته توی سراشیبی .

    ۴- اگه خواستی اول رمانت رو ویرایش کنی واز اومدن یسنا به تهران بگی خوبه که کمی هم از احوال رهان هم بگی ینی تعریف داستان بیشترش برعهده ی دانای کل باشه بقیش نصف نصف بین رهان و یسنا تقسیم کن نه که اول از یسنا با شه بعد وقتی که میاد توی خونش بعدش که رهانو دید تازه اون موقع شرح رمان بیفته کردن رهان یعنی اینکه در یک زمان حال هردو شخصیت رو توصیف کنی امید وارم بفهمی چی میگم خودمم یکم گیج شدم اخه نمی دونم چطوری برات بگم که کاملا واضح باشه.

    ۵- رمانت یکم تند پیش رفت اتفاقات مهم خیلی سریعو پشت سر هم میفتاد و درک اتفاقات توش سخت تر می شد.

    ۶-دختره اخلاقش یه جوری بود قطعا کسی که از یه نفر که می خواسته بکشدش تا سر حد مرگ می ترسه حتی اگه مدت زیادی پیشش باشه .توی قسمت مهمونی علی یه جوری شده بود.

    ۷-اون جاییش که از زبون می گفتی برای اولین بار توی عمرم ترسیدم از نگاه سردو یخیش واینا خیلی کیف کردم خیلی باحال نوشنته بودیش خسته شدم بس که تو رمانا فقط دخترا از نگاه پسرا ترسیدن.

    ۸-سوالی که برای من پیش اومد این بود که رهان چجوری خونه ی دختررو فروخت ...مگه سند داشت..یه سوال دیگه هم این بود که ایا پدر بزرگه خونرو زده به نام یسنا؟اگه زده که نمیشه مگه خونه به دختر مجرد میدن اگه میشه جواب سوالا روبده شاید من درست متوجه نشدم.

    ۹- اگه قراره رهان و یسنا عاشق هم بشن که خیلی سریع کل رمانتو لودادی اگر نه هم که پس زودتر پست بزار تابفهمیم جریان چیه کی حوصله داره تا ده تیر صبر کنه .

    ۱۰-ژانر رمانتو نوشتی عاشقانه ...تخیلی هم بهش اضافه کن.

    امید وارم به دردت خورده باشه تا این جا منتظر بقیش هستیم رمانت واقعا عالیه وقلم خیلی خوبی داری فقط اگر به چند تانکته توجه کنی عالی تر میشه......مرسی از توجهت ..خدانگهدار..:aiwan_lggight_blum::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart::aiwan_light_heart:
     

    arefe.sajadi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/05
    ارسالی ها
    285
    امتیاز واکنش
    17,723
    امتیاز
    641
    محل سکونت
    تهران

    سلام دوست عزیز غلط هاشو حتما درست میکنم تا جایی که پیداشون کنم.
    راستش واقعا موندم چی کار کنم به نظر خودم اول داستان با یه عالمه علامت سوال خیلی جذاب تره تا مثل بقیه ی رمان ها شروع شدن.ولی خیلی ها بامن مخالفن!
    در مورد خونش هم حقیقتا به این نکته دقت نکرده بودم که خونه ی به دختر مجرد نمی دن،ممنونم که یاد آوری کردین.و اینکه رهان خونه رو نفروخته بود دروغ گفته بود.
    قبول دارم رمان سریع پیش رفته برای همین دوست داشتم سر فرصت دوباره ویرایشش کنم
    و ممنونم بابت نکته ی خوبتون در مورد شرح رمان سعی میکنم توی ویرایش در نظر بگیرم
    ممنون از توجهتون
     

    °•○JaNNaN.SaDaT○•°

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/03/15
    ارسالی ها
    130
    امتیاز واکنش
    1,457
    امتیاز
    336
    سن
    25
    محل سکونت
    مازندران
    خب خب خب ، یه خسته نباشید جانانه :) باید به شما دوست عزیز گفت . چون ویرایش مطالبی که از پیش نوشته شده به نسبت سخت تر از نوشتن اولیه ست .
    میشه گفت که تقریبا پستات رو از اول خوندم و تقریبا هم متوجه تغییرات شدم .
    و چقدر خوب که به تک تک نقدهای دوستان عمل کردی ، میتونم بگم که با این منوال شما میتونید علاوه بر نویسندگی در کارهای دیگه هم موفق باشید چون استفاده از انتقادات و پیشنهادات دیگران واقعا کارسازه .
    +در ابتدای امر با یک رهان کاملا مجهول مواجه بودیم که خب توی ویرایشت تقریبا میشه گفت فهمیدیم که رهان قدرت ذهن خوانی و ناپدید شدن و سریع از جایی به جای دیگه رفتن و.... داره که خب یک بعد مجهول دیگه که هویت این کاراکتره هم به چشم میاد که منطق و سیر داستان حکم میکنه که در اواسط داستان این بعد برای مخاطب معنی بشه ‌، پس تا اینجا فکر میکنم به نسبت قابل قبولی رهان شخصیت پردازی شده .
    + توصیفاتت رو از قبل بیشتر کردی تا جایی که ما فهمیدیم اون خونه ای که از نظر یسنا عجیب به نظر میومد چه ویژگی هایی داشته .
    + سعی کردی برای تک تک اتفاقات دلیل بیاری که خب این هم لازمه یک رمانه به طوری که اصلا دلیل اسیر شدن و کنجکاوی یسنا رو درمورد رهان فهمیدیم ....
    + این یک نکته رو مطمئن نیستم ولی حس کردم که پارت ها و لوکیشن جدیدی رو هم اضافه کردی (البته مطمئن نیستم ) مثلا حرف زدن یسنا با مورچه و یا کابوس شبانه ...
    + یک چیز جالبی که با خوندن دوباره رمان برام نمود پیدا کرد ، شخصیت حسام و خواب های شبانه یسنا بود ، به طوری که حدس زدم که احتمالا ارتباطی بینشون هست و داستان قراره از این حالت یکنواختی که تنها لوکیشنش خونه رهانه در بیاد که خب این امیدوار کنندست .

    بنده همونطور که توی پست اول نقدم بهتون گفتم صاحب نظر نیستم اما ترجیح میدم بر اساس اندک تجربیاتی که در زمینه نوشتن دارم یه چندتا پیشنهاد برای عالی پیش رفتن رمان بهتون بدم ، که خب فکر میکنم در اینجا پیشنهاد دادن کارسازتر از انتقاده
    + ثبات شخصیت در نگـاه دانلـود معقوله مهمیه ، پیشنهاد میکنم برای حفظ شخصیت های داستانتون روی یک برگه تمام ویژگی های کاراکترهارو اختصاصا بنویسید و هر بار مرور کنید که مخاطب در اواسط داستان با دگرگونی غیر طبیعی مواجه نشه ، مثلا ویژگی های ماورایی رهان رو بنویسید و سعی کنید این کاراکتر پا رو فراتر از ویژگیهای مد نظرتون نذاره
    + سیر داستان خیلی مهمه ، از اینجا به بعد داستانتون رو هم با طمانینه بنویسید هم سعی کنید اتفاقات جدید رو یکی پس از دیگری در متن رمان قرار بدید که بتونید حداکثر هیجان رو به مخاطب انتقال بدید ... در این خصوص میتونم بگم‌که لوکیشن شیراز و حضور یسنا کنار فامیل موقعیت خوبیه و باید تحسین کرد شمارو بابت وارد کردن این موقعیت به داستان
    + اتفاقاتی که قرار هست وارد داستان بشن رو یاد داشت و شاخه بندی کنید ، خودتون رو جای مخاطب بذارید و از خودتون سوال بپرسید ، حتما حتما حتما علت و معلول ها رو مشخص کنید ... معلولی که علت نداشته باشه مخاطب رو‌سر در گم میکنه .
    + در آخر فکر میکنم که ادامه رمان در اسرع وقت ضروری باشه چراکه طول کشیدنش باعث دلسرد شدن مخاطبان همیشگیتون میشه


    گفتن این پیشنهادات به منظور ایراد گرفتن نیست و اصلا هم ربطی به پست های نوشته شده شما نداره و صرفا برای ادامه هر چه بهتره رمانی هستش که مطمئنا پتانسیل عالی نمایان شدن رو داره وگرنه مطمئن باشید من وقتم رو بیهوده صرف رمانی که هیچ امیدی بهش نیست نمیکنم . بدون اغراق میگم که فضای رمانتون وسعت زیادی داره و قلمتون میتونه تا بی نهایت رو هم در این رمان ترسیم کنه ، فقط مهم اینه که از خلق اتفاقات جدید نترسید.

    با آرزوی توفیق روز افزون
    قلمتون پایدار
     

    carnelian

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/10/12
    ارسالی ها
    189
    امتیاز واکنش
    1,679
    امتیاز
    336
    محل سکونت
    سرزمین فانتزی:-)
    سلام دوست عزیز
    ۱_ شروع رمان همیشه خیلی مهمه چون خواننده با خوندن اولین پست تصمیم میگیره رمان رو ادامه بده یانه و تو بدترین کار ممکن رو کردی و اتفاق رو خیلی سریع باز مردی خوب نیشد اگه روند اروم تری داشتی تا جذاب تر میشد .
    ۲_ خلاصه رمان هم به همون اندازه مهمه که پست اول مهمه خیلی خوب میشه اگه
    خلاصه تو چوری مشخض میمردی که سیر داستان راحت تر مشخص بشه
    موفق باشی منتظر نقد های من بلش:-)
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا