نقد رمان معرفی و نقد رمان خانم سنگی| fatemeh.z کاربر انجمن نگاه دانلود

[fatemeh.z]

به نام خدا

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

نام رمان : خانم سنگی
نام نویسنده:

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

ژانر:عاشقانه،طنز

پنج سال از آن نامزدی اجباری میگذردپنج سال است قلب دختری شوخ و بازیگوش تبدیل به تکه سنگی سخت شده است پنج سال است که لقب او از زلزله به خانم سنگی تغییر کرده
حال خانم سنگی قصه میخواهد فراموش کند میخواهد بزرگ شود میخواهد زندگی کند اما افرادی وارد زندگی او میشود که ............


...
اینم جلد رمان

Please, ورود or عضویت to view URLs content!

مقدمه :
لذّت دنیا،
داشتنِ کسى ست
که دوست داشتن را بلد است؛
به همین سادگى ..! "
این روزها
گفتن دوستت دارم ؛ آنقدر ساده است ،
که میشود آنرا از هر رهگذری شنید!
اما فهمش ؛
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست
سخت است اما زیبا!
زیباست
برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی "لیلی" نیست ،
هررهگذری"مجنون"...
و تو شریک زندگی هر کس نخواهی شد!
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی آمد و هم نشینت شد
در چشمانش باید
رد آسمان، رد خدا باشد
و باید برایش
از"من" گذشت
تا به
"ما" رسید...
-----------------------------------------------------------
دوستای عزیزم
لطفا هر نقدی که دارید و بدون تعارف بگید
ممنون

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[f.i]

رمان قشنگیه ولی هنوز من نفهمیدم شخصیت اصلی مرد کیه ؟؟؟؟؟
اخه خیلی واضح نیست.

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[fatemeh.z]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

ممنون عزیزم:aiwan_light_give_rose:
شخصیت اصلی مرد آرتانه
توی ادامه ی رمان متوجه میشی

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[օɾἶεղէმl ցἶɾl]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

مثلا وقتی تصمیم میگیره که عوض بشه وقتی 5سال سنگ شده نمیتونه به سرعت عوض بشه ...

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

 

[_best_]

سلام دوست من
من اولین باره که از طرف شورای نقد می خوام نقد کنم و امیدوارم مطالبی که می گم باعث بشه رمانت جزو بهترین رمان های سایت نگاه شناخته بشه.
از نظر موضوعیِ داستان خوشحالم که به سمت موضوعات تکراری هم خونه ای از نوع ازدواج اجباری و ... نرفتی البته تا جایی که من مطالعه کردم این طور بود. بابت این موضوع بهت تبریک می گم و همینطور زاویه دیدی که برای رمانت انتخاب کردی مناسبه و می تونه تو روند داستان کمک کنه. یکی دیگه از مزیت های رمانت اینه که یه راست سراغ موضوع اصلی نرفتی و میشه گفت خواننده از این جهت جذب رمانت می شه تا بدونه دلیل سنگی شدن خانم سنگی چیه و پدر بزرگش چه نقشی تو این ماجرا داشته. از طرف دیگه هم از اینکه هنوز نمی دونم شخصیت اصلی پسر داستان دقیقا چه کسیه خوشحالم چون این هم میشه نقطه ی قوت دیگه ای که باز هم من رو به سمت خودش می کشونه.
اما یک سری مسائل هم بود که اگر برطرف بشه به نظرم رمانت عالی میشه. وقتی رمانت رو می خوندم حسی که به من دست داد خوندن یک سری خاطرات روتین بود. اینکه صبح بیدار شدم اینطوری شد اونطوری شد و هیچ تصویر سازی از محیط زمان و مکان نداشت. یعنی یه تصویر گنگ تو ذهنم بود که نمی تونستم قبولش کنم. دومین نکته شوخی بیش از اندازه در ابتدای رمان بود. کسی که خانم سنگی شده و بعد فردای اون روز سر مهرشاد رو داخل خورشت قیمه می کنه ؟!
سومین نکته پاراگراف بندی نکردن رمانتون بود. شما به جای استفاده از علامت های نگارشی مثل ( . ، ویرگول و ؛ و ...) از اینتر استفاده کرده بودید و به سطر بعدی رفته بودید که این نوع نگارش تو رمان نویسی مرسوم نیست. غلط املایی ( جرعت » جرات . زنمو» زن عمو و ...) هم داخل نوشته ها به چشم میومد.
نکته ی بعدی اینکه شما گفته بودید چون آرمان مهندسی خونده تو شرکت کار می کنه !! تو کشور ما معمولا اینطوریه که رشته های ریاضی وقتی مدرک کارشناسی می گیرن مهندس نامیده میشن. مهندس صنایع ، مهندس کامپیوتر ، مهندس برق و .... یعنی صرف مهندس بودن قرار نیست همه تو شرکت کار کنن و اصلا ذکر نکردید مهندس چیه ؟! آرتان پزشک مغز و اعصاب بود ( بر فرض ایشون در 18 سالگی مدرکی معادل دیپلم گرفتن و یک راست رفتن دانشگاه . دوره ی کارشناسی برای پزشک عمومی شدن چیزی حدود 4-5 سال طول میکشه. بعد از اون 2 سال باید دوره طرح بگذرونن تا مجوز پزشکی عمومی بگیرن بعد برای تخصص مغز و اعصاب باید 5 الی 6 سال درس بخونن . با محاسبات من آرتان چیزی حدوده 30 الی 31 سالگی باید تخصص بگیره .
بعد مگه ایشون چقدر تبحر داره که از بیمارستان های معروف باهاشون تماس گرفتن ؟ پس ایشون سابقه ی کار هم داره پس دو سال روی 31 بزارید میشه 33 سال نه 28 سال !!!
تا اینجا اینا نکاتی بودن که به چشمم اومدن. با خوندن ادامه ی رمانتون باز هم براتون پیام میزارم. موفق باشید.

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[_best_]

سلام مجدد . من بازم اومدم
از صفحه دوم رمانت نقدهایی که دارم ایناست که : اونجایی که فیلم ترسناک می بینن و ... یه جورایی از رمان قرعه به نام سه نفر بود! البته اگه اسم رمان رو درست گفته باشم که سه تا دختر دانشجو با سه تا پسر دانشجوهم خونه شده بودن.
بعد از این پست یهو رمانت کشش خودش رو از دست داد. یعنی احساس می کنم هدف رمانت رو گم کردی. چندتا پست پشت سر هم خیلی روتین و تکراری بود. و سومین نکته که به نظرم خیلی تو ادامه ی رمانت تاثیر داره شخصیت اصلی رمانت هست.
همه ی آدما شخصیت های چند بعدی هستن. نه کسی صد در صد خوبه و نه کسی صد در صد بد. همه خوبی هایی داریم که شاید در مواردی مخالف بدی هامون باشه اما با تموم اینها یه شخصیت با ثبات هستیم. یعنی اطرافیان خیلی راحت می تونن ما رو توصیف کنن با تموم خوبی ها و بدی هامون. البته اینم بگم که بسته به شرایط آدم ها تغییر هم می کنن اما شخصیت اصلی رمان شما متاسفانه اصلا ثبات شخصیتی نداره.
هر پست رفتارش یه جوره یه جا در عین سنگی بودن شاد وشیطونه یه جا تصمیم میگیره زلزله بشه اما یهو تو عالم دپرسی می ره. کلا یه دختر بی هدف که هیچ فعالیت خاص و حرفه ای انجام نمی ده اما در آرزوی پلیس بودن به سر می بره!!! تناقض این مطلب واقعا زیاده.
منتظر ادامه ی رمانت هستم :aiwan_light_give_rose:

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[Neda Rezaie]

سلام من چندتا نقددارم امیدوارم مفیدباشه
۱：درمورد نفرت شخصیت دختر نسبت به باباجون باید بهترمیگفتی حس نفرتتو بیشترنشون میدادی .
۲：چرا باید تو رمان همش ازماشینای مدل بالا وخارجی گرون قیمت استفاده کرد ؟! برام سواله این همه ماشین چرا باید ازماشینای خارجی استفاده کرد…!!!؟ مگه ماشینای دیگه چشونه؟!
۳：این دخترسنگی توی این ۵سال بایدخیلی سردمیشد وبرخورداش خشک ولی توی رمان اصلا اینطورنبود شخصیت داستانت ثبات نداره چون شیطنت وجودش تو رمان حس میشه که این کاملا باشخصیت داستان دخترسنگی متناقصه .
۴：کسی که ضربه خورده نبایدچیزی براش مهم باشه ولی تو رمان تو وسواس درانتخاب لباس ورفتن به ارایشگاه رو اضافه کردی اونم برای یه مهمونی که اصلا مهم نبود واین بازم تناقص داره باموضوع داستان .
۵：برای تغییرلازم نیست شیطون بشه فقط کمی روی رفتاراش وبرخورداش کارمیکردی .
۶：بعدازمهمونی اونجا که دخترمیخنده واکنش پدرش باید خوشحالی باشه نه چیزدیگه.
۷：تو خیلی زود چرا سنگی شدن دختر رو گفتی واین به نظرم ازجذابیت داستانت کم شد . میشد درطول رمان از زبون دخترسنگی کم کم بیان کنی .
۸：بعداز فهمیدن چرای دخترسنگی باید نفرت نسبت به باباجون روتوی قلمت ونوشته ات بیشترمیکردی تا من مخاطب کم بودن این نفرت رو حس نکنم .
۹：اگه من بجای دخترسنگی بودم هیچوقت نمیخواستم چشمم به چشم مسبب این اتفاق بیفته وهرگز وارد خونه اش نمیشدم .
یه نکته ：درسته تصمیم گرفتی شخصیت دخترسنگی تغییرکنه ومتحول بشه ولی اول بایدبرخودای بد رونشون میدادی وبعد انعطاف دراخلاق دختررو به نمایش میذاشتی .اینطوری همه درک بهتری از شخصیت داستانت داشتن.
منتظرپستای بعدیت هستم .موفق باشی

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[fatemeh.z]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

Please, ورود or عضویت to view quote content!

سلام عزیزم
وای خدایی ی لحظه از ادامه دادن رمان ناامید شدم
ولی خب تصمیم گرفتم رمان و ویرایش کنم
غلط املایی ها و همه نقطه و ویرگول و... درست میکنم
وشغل آرمان و درست میکنم
و درباره ی اون فیلم ترسناک هم خداوکیلی من اون رمان قرعه به نام سه نفر و نخوندم
ممنون از نقدتون خیلی بهم کمک کرد
موفق باشید:aiwan_light_give_rose:

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[fatemeh.z]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

ممنون از نقد سازندتون و ممنون که انقد ریزبینانه رمان و مطالعه کردید:aiwan_light_give_rose:

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود

 

[_best_]

Please, ورود or عضویت to view quote content!

تو همه ی جنبه های زندگی کسایی که ضعیف عمل می کنن محکومن به عقب کشیدن و دیدن موفقیت دیگران. اما کسی که به خودش اطمینان داشته باشه از هر نقد یه پله درست می کنه برای بالا رفتن و نوشتن یه رمان با سطح کیفی بالا. خوشحالم که جا نزدی. آدما از ناامیدی به امید می رسن. موفق باشید

سایت دانلود رمان نگاه دانلود

تالار نقد نگاه دانلود