- عضویت
- 2016/10/27
- ارسالی ها
- 96
- امتیاز واکنش
- 781
- امتیاز
- 256
نام : پایان یک رابـ ـطه ...
نویسنده : b@r@n73
ژانر : عاشقانه اجتماعی
خلاصه داستان :
داستان در مورد دختری 22 ساله به نام سارا است که با مادر و خواهر کوچکتر از خودش زندگی آرام و معمولی را دارند.
با ورود شخص چهارمی به زندگی سارا ، سرنوشتش دستخوش تغییراتی می شود ..........
" اگر می خواهی اکنون عاشقم باشی ، باید بیاموزی گذشته ام را دوست بداری.
چون چالشهایی که دیروز پشت سر گذاشتم
مرا تبدیل به کسی کرده است که امروز هستم."
قسمتی از متن :
با احساس تهوع شدیدی از خواب بیدار شد.
با شتاب به سمت دستشویی رفت و عق زد، اما چیزی بالا نیاورد.
سرگیجه امانش را بریده بود.یک دستش را به سرش گرفت و با دست دیگرش شیر آب را باز کرد.عرق های سردی روی پیشانیش نشسته بود.
صورتش را آب زد و بدون اینکه آن را خشک کند از دسشویی بیرون آمد.
به سمت اتاقش رفت و با بیحالی روی تخت نشست.
گوشی را از روی پاتختی برداشت... یک تماس بی پاسخ و یک پیام نخوانده داشت...
پیام را باز کرد:"یادت باشه ... خودت خواستی."
یک تماس هم از همان شماره.
با حرص مبایلش را خاموش کرد و روی پاتخی پرت کرد.
بی توجه به حال خرابش برخاست و از اتاق بیرون رفت.
نویسنده : b@r@n73
ژانر : عاشقانه اجتماعی
خلاصه داستان :
داستان در مورد دختری 22 ساله به نام سارا است که با مادر و خواهر کوچکتر از خودش زندگی آرام و معمولی را دارند.
با ورود شخص چهارمی به زندگی سارا ، سرنوشتش دستخوش تغییراتی می شود ..........
" اگر می خواهی اکنون عاشقم باشی ، باید بیاموزی گذشته ام را دوست بداری.
چون چالشهایی که دیروز پشت سر گذاشتم
مرا تبدیل به کسی کرده است که امروز هستم."
قسمتی از متن :
با احساس تهوع شدیدی از خواب بیدار شد.
با شتاب به سمت دستشویی رفت و عق زد، اما چیزی بالا نیاورد.
سرگیجه امانش را بریده بود.یک دستش را به سرش گرفت و با دست دیگرش شیر آب را باز کرد.عرق های سردی روی پیشانیش نشسته بود.
صورتش را آب زد و بدون اینکه آن را خشک کند از دسشویی بیرون آمد.
به سمت اتاقش رفت و با بیحالی روی تخت نشست.
گوشی را از روی پاتختی برداشت... یک تماس بی پاسخ و یک پیام نخوانده داشت...
پیام را باز کرد:"یادت باشه ... خودت خواستی."
یک تماس هم از همان شماره.
با حرص مبایلش را خاموش کرد و روی پاتخی پرت کرد.
بی توجه به حال خرابش برخاست و از اتاق بیرون رفت.
آخرین ویرایش توسط مدیر: