نقد رمان معرفي و نقد رمان فصل تاريكي!(جلد دوم زاده تاريكي)|ldkh كاربر انجمن نگاه دانلود

با جلد سه اين رمان موافقيد؟

  • موافقم

  • مخالفم


نتایج فقط بعد از شرکت در نظرسنجی قابل رویت است.

ldkh

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2016/06/28
ارسالی ها
4,013
امتیاز واکنش
122,621
امتیاز
1,126
محل سکونت
مازندران
4xk7_11_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy_-_copy.jpg


نام
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
: فصل تاريكي
نويسنده:ldkh
ژانر:تخيلي
خلاصه:



اين
Please, ورود or عضویت to view URLs content!
ادامه زاده تاريكيه و جلد دومش محسوب ميشه!در اين جلد خواهيم خواند كه:
دختر داستان دچار فراموشي شده و نميدونه كجاست ،كيه ويا چطوري اومده به مكاني جديد! در راه با زني اشنا ميشه كه توسط اون موفق ميشه كه گذشته اش رو به ياد بياره و.......پايان(خودتون حدس بزنيد!)



سلام دوستان اميدوارم رمانم شايسته نقد شما عزيزان باشه.خوشحال ميشم با نقدتون قلمم رو بهتر و بهتر تر كنيد.منتظر نقد هاي گرانبهاتون هستم.

Please, ورود or عضویت to view URLs content!
 
آخرین ویرایش:
  • پیشنهادات
  • فاطمه تاجیکی

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/06
    ارسالی ها
    2,423
    امتیاز واکنش
    47,929
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    بندرعباس
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده
    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
    -تند تند پست بزار
    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
    و...........
    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد

    36598
     

    M.heshmati

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/29
    ارسالی ها
    20
    امتیاز واکنش
    94
    امتیاز
    91
    سسسسلاممممممم به نویسنده عزیزم
    وایی عزیزم نمیدونی با چه ذوق و شوقی رمانت رو دنبال میکنم و پست ها رو با ذوق میخونم
    وقتی دیدم رمان جلد دوم داره خیلی خوشحال شدم
    میخواستم بگم تو این جلد لطفا از حالت گرگش بیشتر استفاده کنه و وقتی که باید بره پیش الهه ها یه ورود خیلی خاص و باحال براش درست کنی جوری که همه تعجب کنن
    و حالا که ارتمیس قلبی نداره یه کوچولو بدجنس بشه و یه جاهایی هم حالت طنز یا عاشقانه بهش اضافه کنی بد نمیشه
    موفق باشی عزیزم
     

    ՀԹɧՐԹ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/25
    ارسالی ها
    942
    امتیاز واکنش
    9,586
    امتیاز
    571
    سلام عزیزم
    رمانت خیلیییییییییییییییییییییی خوبه
    ولی اگه یه جاهایی رو بیشترتوصیف میکردی خیلی بهتر بود اینطوری خواننده به ذهنیتی از رمانت پیدا میکرد بعد خودش میتونست تصویر سازی کنه برا خودش که این باعث میشه درگیر رمان بشه
    مثلا زمانی ارتمیس میخواد وارد بدنشه بشه خیلی سریع اتفاق افتاد میتونستی باتوضیح بیشتر محیط اطرافش واینکه
    سخت تر بتونه بدنشو پیدا کنه جذابترش کنی .
    به امید فردایی موفق تر
     

    ShAd ShAd

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/11/27
    ارسالی ها
    1,671
    امتیاز واکنش
    12,204
    امتیاز
    746
    آغاز هر کلامی نام خدای یکتا ، همواره می برم من نام مقدسش را
    سلامی به قشنگی فردوس و بی انتهایی هستی ، سلام به شما.



    نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    فصل تاریکی،خب! نام جذابیه و مخاطب رو جذب میکنه اما من نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هایی شبیه به نام انتخابیه شما زیاد دیدم مثل:
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تاریکی،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تاریکی شهر،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    دل تاریکی،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    قاتل تاریکی و...
    باتوجه به اینکه اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شناسنامه یک رمانه بهتر بود از اسمی به مراتب جدید تر و خلاقانه تری استفاده میکردید.نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به من این موضوع رو القا کرد که ممکنه دوره ای از زندگی شخص به سختی و همراه با رنج و مشکلات بگذره .نام انتخابی شما باهسته ی اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مطابقت داره .من با دیدن اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    حدس زدم که رمانی با ژانر تخیلیه که با ادامه دادن متوجه درستی حدسم شدم.



    جلدرمان
    وجود درختان در جلدرمان و همچنین رنگ سیاه و خاکستری و در کل فضای تاریک جلد با نام
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما هم خوانی لازم رو داره همچنین وجود چشمی به این رنگ با شخصیت اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تطابق داره .وجود چشمان دختر درون جلد ريا، فقط تاکمی با ژانر تخیلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هم خوانی داره .باید خدمت شما عرض کنم یک جلد خوب باید کاملا با ایده و ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مطابقت داشته باشه.


    خلاصه
    خلاصه داستان شما بسیار مختصره اما باتوجه به اینکه جلد دومه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    میشه گفت قابل قبوله.در خلاصه شما پرت گویی و اضافه گویی وجود نداره و مشخصا چون جلد دوم رمانه ، خواننده باخوندن جلد اول کنجکاو شده و تاجلد دوم همراه با شما ادامه داده پس احتیاجی به توضیح بیشتری نداره .پیشنهاد میدم خلاصه ای از جلد اول رو هم قرار بدید چون ممکنه بعضی از مخاطبان شما فاصله ی زمانی طولانی رو از خوندن جلد اول تا دوم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما پشت سر قرار داده باشند و بعضی شخصیت ها یااتفاقات رو فراموش کرده باشند.
    مشخصا خواننده با خوندن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما حدسیاتی برای خودش داره و احتیاج به گفتن شما در خلاصه وجود نداره پس بهتره جمله ی (خودتون حدس بزنید )رو حذف کنید.
    نویسنده عزیز،در خلاصه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    فقط باید مختصری از داستان قرار بگیره نه جمله ی(سلام!من اومدم با رماني جديد،تخيلي جديد و البته فصلي جديد!)پیشنهاد میدم این جمله رو همراه با توضیحاتی دیگه از جمله(قابل توجه کاربران عزیز و کسانی که درجلدو...)در قسمتی با عنوان سخنی با مخاطب قرار بدید.


    مقدمه
    اول از همه باید بگم جای درست قرار گیری مقدمه در پست اول .
    دوم اینکه مقدمه شما با اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    وجلد و هسته ی اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مطابقت داره.مقدمه به مخاطب میگه اتفاقات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    از چه جنسیه و مقدمه شما این اطلاعات رو به مخاطب میده که اتفاقات از جنس ترس و دلهره و پشت سر گذاشتن مشکلاته.
    بهتره به جملاتی که برای مقدمه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مینویسید دقت کنید به دلیل اینکه مقدمه پیام کلی داستان رو به مخاطب میگه و وقتی شما در مقدمه میگید(وقت حكمفرماني ابدي تاريكي فرا رسيده است.)پس چون کلمه ابدی اومده باید در پایان تاریکی حکم فرما باشه پس اگر این جمله باپایان داستان هم خوانی نداره ونیاز به تغییرات داره.


    شروع
    یکی از بهترین شروع ها برای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    اینه که نویسنده بدون هیچ پیش زمینه ای، خواننده رو یک مرتبه به درون جریانات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    پرت کنه و شما هم بدون پیش زمینه از موضوع اصلی یعنی فراموشی شخصیت اصلی شروع کردید.خب معمولا باید در شروع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ، ژانر انتخابی تا حدودی مشخص باشه که چون تصویر دختر درون آینه مشخص نیست ،کمی ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    در این قسمت نمود پیدا کرده.در پست اول شما توصیفی چندانی وجود نداره ، دیالوگ غالبه و سطح کیفی قلم شما رو نشون نداده . به دلیل گنگ و مبهم بودن شروع شما جذابت لازم رو داره و خواننده رو کنجکاو میکنه.بهتر بود .من باتوجه به خلاصه متوجه شدم که شخصیت پست اول شماچون فراموشی داره پس شخصیت اصلیه .بهتر بود در شروع از توصیفات بیشتر استفاده میکردید.


    سیرداستان
    سیرداستان ،پرش زمان و مکان نداره و این خوبه.سیررمان باید به گونه ای پیش بره که نه اروم و نه تند وهمراه با فراز و نشیب ها تا خواننده دلسرد نشه و کنجکاو بشه.سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما به طور کندی پیش میره و معماهای زیادی توش مطرح شده.بهتره در هرقسمت یکی دومورد از معماهای قبلی حل بشه و معماهای جدید مطرح بشه .از جلد اول معماهای زیادی باقی مونده که بدون حل اون ها شما معماهای جدیدتری مطرح کردید.این تعدد معماها وحل نشدنشون ممکنه خواننده رو گیج و تاحدودی دلسرد کنه.پس پیشنهاد میدم باحل چند معما و سریع ترکردن روند
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ادامه بدید.


    دیالوگ ها ومونولوگ ها
    دیالوگ ها ، اکثریت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما رو دربرگرفته و تقریبا اثری از مونولوگ به شخصه در این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    مشاهده نکردم.نبودن مونولوگ باعث میشه خواننده به خوبی احساس وحالت های درونی شخصیت رو درک نکنه پس پرواضحه که به خوبی هم نمیتونه بااون شخصیت ارتباط برقرار کنه . نویسنده عزیز باید بگم که یک دیالوگ خوب درخدمت داستانه و اطلاعات لازم رو برای پیشبرد داستان به مخاطب میده امابا زیاده روی در دیالوگ ممکنه مخاطب این تصور براش پیش بیاد که شما توانایی نوشتن مونولوگ های تاثیر گذار رو ندارید .درنهایت بااعتماد به توانایی شما در نوشتن ، در آینده انتظار مونولوگ هاودیالوگ هایی تاثیرگذارتر رو ازشما نویسنده عزیز انتظار داریم.


    علامت و اشتباهات نگارشی
    نویسنده عزیزبا تکرار علامت ها پشت سرهم ،مخاطب شما ممکنه فکرکنه شما چون به درستی نمیتونین حالت های شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو توضیح بدید میخواین باتاکید بیشتر بریک علامت مقصود خودتون رو به خواننده برسونید .شما با گذاشتن یک علامت تعجب هم خواننده رو متوجه حالت دیالوگ شخصیت میکنین و همچنین باید دیالوگ های شما چنان با مخاطب ارتباط برقرار کنه که بدون گذاشتن علامت نگارشی ،خواننده متوجه حالت شخصیت بشه.

    مثال:( يه روز اين جادو بشكنش رو ازش ياد ميگيرم!! )
    مثال:( ـ نـــــــه!!!)
    مثال:( چشماش كاملاً سياه بودن!!)

    همچنین ازعلامت های نگارشی به خوبی استفاده کردید و من تااینجا اشتباهی از شما ندیدم و این مطلب جای تبریک داره همچنین اشتباهات نگارشی هم تا به اینجا ندیدم.


    توصیف
    توصیفات شما بسیار کم بود .من توصیف حوصله سر بری ندیدم اما توصیف مختصر زیاد دیدم.نویسنده گرامی توصیفات مختصر لمس فضارو برای خواننده سخت میکنه .توصیف باید در حدی باشه که به خواننده این توانایی رو بده که مکان ،ظاهر ، احساست و شخصیت رو در ذهن تصور کنه .بهتره کمی بیشتر روی توصیفات
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کار کنید.

    توصیف ظاهر:چون
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما جلد دومه دلیل نمیشه که از خیر توصیف ظاهر بگذریم .خب ! کسی که مدتی گذشته از خوندن جلد نگـاه دانلـود شما حتی اگر اتفاقات رو فراموش نکرده باشه به احتمال زیاد چهره شخصیت هارو به فراموشی سپرده پس در پست های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کم کم دوباره ظاهر شخصیت هارو به خواننده توضیح بدید.

    توصیف مکان:دراین مورد خیلی مختصر عمل کردید مثلا وقتی میگید (به راهروي باريكي كه داخلش بودم نگاه كردم،جاي مجللي بود،انگار داخل يه قصر بودم!)خب این سوال پیش میاد چه شکلی بود؟منظورتون از مجلل چیه؟چون میگین قصر پس توضیح دیگه ای نمیخواد؟شخصیت از توی راهرو چه جور متوجه شد داخل یه قصر؟وقتی میگید قصر ،مگه همه قصرهاشکل هم هستند که توضیح ندادید؟
    در اکثر قسمت ها شما توصیف مکان رو بسیار کم استفاده کردید به طوری که خواننده اصلا نمیتونه فضا رو تصور کنه.

    توصیف احساس:من به عنوان خواننده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما نتونستم باآرتیمیس احساس ترس ، تعجب ، دلتنگی و ناراحتی رو تجربه کنم و این موضوع ارتباط خواننده باشخصیت رو کم میکنه و شخصیت رو غیرقابل باور نشون میده.


    شخصیت پردازی

    رفتار شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    با سن و ویژگی هاشون جور در میاد اما به شخصه با شخصیت ها ارتباط برقرار نمیکنم.شما باید انقدر در پردازش شخصیت ها قوی عمل کنید تا شخصیت ها برای مخاطب خاطره سازی کنند و به
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما جون بدند .از نظر من شخصیت آرتیمیس باید خیلی بیشتر از این ها کنجکاو باشه اما این شخصیت زیاد سوال نمیپرسه و اکثرا منتظر میمونه تا ببینه چه اتفاقی میوفته.این شخصیت باعث بروز احساسات در من به عنوان مخاطب نشد اما باتوجه به توانایی های شما ما منتظر پردازش بیشتر و بهتر شخصیت ها هستیم.


    زاویه ی دید
    زاویه ئ دید انتخابی شما اول شخصه و از زبان آرتیمیس .همون طور که مطلعید وقتی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    از زبان اول شخص نوشته میشه چون داستان زندگی خودش روایت میشه پس از خیلی چیزها خبرنداره و شما به خوبی از پس این موضوع براومدید. متوجه شدم که شخصیت اصلی خوابی قسمتی از گذشته رو در خواب مشاهده کرده ، پیشنهاد میدم شبیه اکثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های تخیلی به شخصیت اصلیتون قدرت دید در آینده و گذشته رو ندید چون بااین شیوه جذابیت
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کم میشه و به زاویه دید شما خلل وارد میشه .در زاویه دید اول شخص باید مشاهدات شخصیت اصلی کاملا ذکر بشه اما شخصیت اصلی شما اکثرا توضیح مختصری میده.


    نثرداستان
    نثر داستان شما بامونولوگ ها و دیالوگ های محاوره تا به اینجا به شیوه درستی پیش رفته بود . نثر یه مور سلیقه محوره و اکثرا به این نثر و شیوه نوشتن گرایش دارند . بااین شیوه نثر خواننده با نویسنده احساس نزدیکی میکنه . امیدوارم تا آخر به همین صورت ادامه بدید.


    ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!

    ایده
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    های تخیلی اکثرا شبیه به هم هستند اما این نویسنده س که باشیوه نوشتنش و بروز اتفاقات جدید و شخصیت های جدید تر،
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو جذاب و خوندنی میکنه .بهتره برای شخصیت اصلی رمانتون قدرت های مختلف وزیادتر از این قرار ندین.گاهی رفتار و عکس العمل شخصیت ها هستند که اون ها رو برجسته میکنند نه قدرت های متعدد .همچنین باعث خرسندیه که از خون آشام ها در رمانتون استفاده نکردید.مشخصا هرچه به دور از کلیشه و شخصیت های تکراری پیش برین ،رمانتون طرفدار بیشتری پیدا میکنه.


    باورپذیری
    وقتی اسم ژانر تخیلی میاد یعنی غیرقابل باور و در تخیل نه واقعیت پس از این مورد درمورد اتفاق هافاکتور میگیرم.
    توصیه میکنم عکس العمل های آرتیمیس به واقعیت نزدیک ترباشه به طوری که شما خودتون رو به جای شخصیت قرار بدین و عکس العمل خودتون رو دراون شرایط بنویسید .به این صورت رفتار شخصیت های شما قابل باورتر میشه و این نکته رو فراموش نکنید که
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تخیلی خوب اون رمانیه که چنان مخاطب رو جذب کنه که خواننده احساس کنه شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    واقعی هستند.


    ژانر های انتخابی
    کمی احساسی:ژانری به این نام وجود نداره اما اگر منظور شما ژانر عاشقانه است باید بگم نه در اسم ونه در جلد و نه تااینجا هیچ اثری از این ژانر به شخصه مشاهده نکردم .
    تخیلی فانتزی:ماژانر تخیلی دارم و فانتزی هم همون تخیلیه پس نوشتن ژانر تخیلی کفایت میکنه وشما از پس پردازش این ژانر به خوبی براومدید و بهتون تبریک میگم.



    سخنی با نویسنده

    نویسنده عزیز باید بگم قلم خوبی دارید وامیدوارم روز به روز بدون ناامیدی به سمت جلو وبرای بهبود قلم و رمانتون قدم بردارید همچنین امید دارم که نکات گفته شده توسط من و دیگر دوستان به شما درابن راه پرفراز و نشیب کمک زیادی بکنه.به امید موفقیت بایاری خدا.


    موفق باشی در سایه ی حق
    شادی

    یاعلی



    عضوآزمایشی شورای نقد انجمن نگاه دانلود
     
    آخرین ویرایش:

    ldkh

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/06/28
    ارسالی ها
    4,013
    امتیاز واکنش
    122,621
    امتیاز
    1,126
    محل سکونت
    مازندران

    ShAd ShAd

    کاربر اخراجی
    عضویت
    2016/11/27
    ارسالی ها
    1,671
    امتیاز واکنش
    12,204
    امتیاز
    746

    Hamraz.raz

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/09
    ارسالی ها
    1,186
    امتیاز واکنش
    10,905
    امتیاز
    748
    سن
    21
    نام رمان:
    اسم رمان، در اصل خلاصه ترین خلاصه رمان که باید اونقدر جذاب باشه که خواننده رو یه سمت خودش جذب کنه. نام این رمان تقریبا در جذب خواننده موفق بوده ولی با اینحال رمان هایی که نام تاریکی رو دارند(که اکثرا ژانر تخیلی دارند) خیلی زیاد شده و همین موضوع باعث میشه که اسم رمان خیلی در ذهن نمونه.
    با خوندن رمان من خودم احساس می کردم با یه رمان تخیلی طرفم و حدسم هم درست بود و من احساس میکنم که در این رمان برای مدت مدیدی تاریکی حاکم میشه برای همین به اون مدت میگن فصل تاریکی!
    برای اینکه بشه گفت که اسم رمان چه قدر با رمان تطابق داره زوده ولی با توجه به اتفاقات رمان تا الان میشه حدس زد که نام خوبی برای رمان انتخاب شده.
    جلد رمان:
    رنگ های تیره و سیاه جلد با نام رمان مطابقت داره ولی با ژانر نه! جلد رمان بیشتر مناسب رمان های ترسناک است و اثری از ژانر های نوشته شده برای رمان در جلد دیده نمی شود.
    جلد رمان تا حدودی خوبه و تا حدی میتونه خواننده رو به سمت خودش جذب کنه.
    یک نکته که باید درباره جلد گفت اینه که بهتره برای رمان هایی با ژانر های تخیلی و فانتزی از عکس های ماورایی استفاده بشه.
    خلاصه رمان:
    خلاصه رمان باید بدون اضافه گویی نکات کلیدی رمان رو شرح بده ولی تو این رمان همچین اتفاقی نمیوفته. خلاصه اینرمان تنها اتفاقات اولیه رمان رو شرح میده. خلاصه رنان خیلی جذاب نیست و سوال در ذهن خواننده ایجاد نمیکند تا او را وادار به خواندن
    به نظرم چون این رمان، دو جلدیه بهتره در جلد دوم پیشگفتاری توسط نویسنده، نوشته بشه و وقایع و اتفاقات جلد اول رو مختصرا توضیح بده و علاوه بر این نکاتی رو برای گفتن به خواننده نیاز میدونه به خواننده بگه و این مطالبو توی خلاصه رمان بازگو کنه و به دلیل بازگو کردن این مطالب تو خلاصه، خلاصه رمان، حالت خلاصه رو نداره.
    مقدمه رمان:
    مقدمه رمان تا حدودی مناسبه و جو متشنجی رو که در رمان حاکمه رو نشون میده ولی معنا و مفهومش مبهمه. مقدمه رمان حتی اگه در یک بیت و یا یک متن ادبی کوتاه و حتی قسمتی از رمان باشه باید ذهن خواننده رو اماده رویارویی با اتفاقات داخل رمان کنه.
    شروع رمان:
    شروع رمان خیلی مبهم بود؛ یعنی مشخص نبود که رمان با کدوم شخصیت شروع میشه ولی جذابیت و گیرایی کافی رو داشت و سوالاتی که با خوندنش در ذهن خواننده ایجاد میشه اونو مجبور میکنه که بقیه رمان رو بخونه. شروع رمان دو شخصیت رو معرفی میکنه که یکیش شخصیت اصلی و اون یکی شخصیت فرعیه و از لین نظر رمان شروع خوبی داره.
    ژانر رمان:
    ژانر های نوشته شده برای رمان عبارتند از: تخیلی، فانتزی و کمی احساسی
    در اول بگم که ژانری به اسم کمی احساسی وجود نداره و اگه منظور نویسنده عشق و عاشقیه باید از ژانر عاشقانه استفاده کنه.
    ژانر تخیلی و فانتزی که نوشته شده در ذهن خواننده تداعی گر ماجراهای موجودات خیالی ای مثل جن و پری در سیرزمین های خیالی است و تا اینجای کار این ژانر نشون داده شده است.
    دیالوگ ها و مونولوگ ها:
    دیالوگ ها غالب بیشتر پست های رمانه و بهتره مونولوگ ها افزایش پیدا بکنند. دیالوگ ها تا حدودی به سن شخصیت ها میخوره و از این نظر مناسبه.
    علائم نگارشی و غلط املایی:
    استفاده از علائم نگارشی در رمان تا حدودی خوبه ولی باید سه نقطه هایی که وسط متن رمان گذاشته شده حذف بشه برای مثال:
    وبعدمن رو روي صندلي سلطنتي نشوند و خودش رفت تا چاي بيار.سرمو به صندلي تكيه دادمو چشمام رو بستم.فكر كردم...فكر كردم...
    و زمانی که برای دیالوگ ها از گفت استفاده می کنید نیازی به گذاشتن علائمی مثل"-"و "+" نیست.
    شخصیت پردازی:
    تا اینجای رمان به نظر میرسه که رمان تنها یک شخصیت اصلی داره که اسمش ارتیمیس هستش که البته با توجه به اینکهرمان دو جلدیه ممکنه بیشتر شخصیت ها در اون گنجونده شده باشند.
    در مورد شخصیت ها توضیحات زیادی در رمان نوشته نشده ولی با توجه به توضیحاتی که دادم موردی نداره.
    سیر:
    سیر رمان کنده و جز برگشتن ارتیمیس به دنیای زنده ها هیچ اتفاق هیجان انگیز و جالبی نیوفتاده. بهتره سیر رمان کمی سریع تر بشه. سیر رمان یکدسته؛ یعنی بین گذشته و حال در گردش نیست و سیر رمان خیلی منطقی نبود برای مثال دلیل حمله بدل مرلین مشخص نشد و اینکه چرا وقتی اونها قادر به استفاده از جادو هستند از جادو استفاده نکردند.
    نثر:
    نثر رمان محاوره است یعنی شیوه نوشتار رمان به صورت مکالمه های روزمره است.
    توصیفات:
    توصیفات رمان به شدت کمه! حتی اگه رمان چند جلدی باشه بهتره توصیف ظاهر و مکان صورت بگیره و در مورد توصیف حالت هم باید بگم که رمان از این نظر هم فقیره و باید غنی بشه.
    بعضی چیز ها هم خیلی منطقی و طبیعی نبود برای مثال زمانی که آرتیمیس از دنیای مردگان برگشت، خیلی زود تونست قدرت کنترل کامل بدنشو به دست بیاره و خیلی شوکه نشد زمانی که فهمید سه سال مرده بوده. توصیف این مواردی که گفتم بهتره بیشتر و منطقی تر بشه.
    توصیف مکان خیلی کم بود و این باعث میشه که خواننده نتونه رمان رو به خوبی تصور کنه و این یک ضعف برای رمان محسوب میشه برای مثال خونه اون زنی که ارتینیس تو دنیای مردگان اونجا اقامت داشت و یا خونه جادوگری که اونجا به هوش اومد خیلی کم توصیف شده بود.
    ایده:
    رمان در مورد دختریه که از دنیای مردگان برمیگرده و متوجه میشه که سه ساله که مرده و جادوی سیاهش کامل شده و قلبشو از دست داده.
    ایده رمان تا حدودی قدیمی شده چون رمان های نسبتا زیادی درباره نیرو های تاریکی و صلح و... و.... نوشته شدن ولی کیفیت رمان رو قلم نویسنده تعیین میکنه.
    رمان تخیلیه یعنی امکان اینکه همچین اتفاقی برای کسی بیوفته زیر صفره!
    زاویه دید:
    زاویه دید رمان اول شخصه ولی توصیه میشه که از زاویه دید سوم شخص برای روایت رمان استفاده بشه چون هم دست نویسنده برای روایت رمان بازه و هم اینکه معمولا تو رمان های فانتزی شخصیت های زیادی هستند و نویسنده براب معرفی این شخصیت ها در این نوع زاویه دید ازاد تر و راحت تره.
    قلمتان سبز
    عضو آزمایشی شورای نقد انجمن نگاه دانلود
     

    NAZ-BANOW

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/12/11
    ارسالی ها
    850
    امتیاز واکنش
    23,352
    امتیاز
    671
    سن
    27
    محل سکونت
    تبریز
    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    فصل تاریکی
    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بر اساس پست های گذاشته شده توسط نویسنده می باشد
    ضمن خسته نباشید خدمت شما دوست و نویسنده ی عزیز

    *نام رمان
    نام انتخابی شما برای جلد دوم این رمان با عنوان فصل تاریکی است.من با خوندن نام رمان در واقع صحنه سازی های در مورد یک داستان با اتفاق های ترسناک کردم و چون این اسم یعنی فصل تاریکی دارای جاهای گنگی است مثلا فصل تنهایی به معنی بخش های زیادی هستش یعنی شروعی جدید با اتفاقاتی جدید و قرار گرفتن تاریکی کنا ر این کلمه به معنی به وجود آمدن بخش جدیدی به نام تاریکی است. "فصل تاریکی"امروزه نام های زیادی همنام با رمان شما در بین جامع رمان نویسی به چشم می خوره مثل کابوس تاریکی،دل تاریکی ،قاتل تاریکی و شما فصل تاریکی رو انتخاب کردید دوست خوبم متاسفانه نام شما در درجه اول در ردیف تکراری بودن قرار گرفته و بهتر می بود که خلاقانه تر در این قسمت عمل کنید چون انتخاب کردن اسم رمان یکی از چهار عنصر اصلی در عرصه رمان نویسی به حساب میاد و اگر با در نظر نگرفتن خلاقیت و ایده ای نو ازاین مبحث عبور کنیم اولین پوئن مثبت خود رو برای جلب و جذب مخاطب رو ازدست می دید.من با خودن فصل تاریکی ژانر های رو که به این اسم ربط دادم از جمله ژانر های پلیسی و ترسناک بود.

    *جلد رمان
    جلد رمان شما دارای طیف رنگ های سیاه و خاکستری هستش و به عنوان رنگ های خنثی و سرد تلقی میشه این نوع طبف رنگ های و تصویر صورتی که در اجزای صورتش چشم شخصیت بیشتر در مرکز نگاه هستش قرار گرفته و تصویر پشت صحنه صورت شخصیتتون رو درخت های موجود در جنگل رو تشکیل داده.شما ژانر تخیلی فانتزی رو برای رمانتون انتخاب کردید و این جلد بیشتر به ژانر ترسناک شبیه هست تا ژانر تخیلی و فانتزی.جلد شمادر راستای جذب مخاطب قرار می گیره و به صورت جذاب و حرفه ای طراحی شده اما کمی با موضوع رمانتون و ژانرتون هماهنگ نیست.در واقع من با دیدن جلد رمان شما اولین موضوعی که از این تصویر در ذهنم شکل گرفت داستانی ترسناک در مورد چشم سوم بود.بهتر می بود در مورد جلد رمانتون هم خلاقانه تر عمل می کردید.دوست عزیزم امید وارم در کارهای بعدیتون شاهد این پیشرفت و تغییر باشیم.

    *خلاصه رمان
    خلاصه ای که برای رمانتون انتخاب کردید دوست خوبم در واقع توضح مختصر و کوتاهی در مورد پست آغازین رمانتون بود و این بیشتر شبیه خلاصه نویسی نیست و بیشتر چکیده و خلاصه ای در مورد پست های آغازین رمانتون به حساب میاد.همانطور که گفتم خلاصه هم جزو همان چهار عنصر اصلی به حساب میاد و تاصیر زیادی در جلب مخاطب وقتی خواننده ای شروع به خوندن رمان می کنه اولین چیزی که نظرش رو جلب می کنه اسم رمان هست و در قدم بعدی دومین چیزی که نظرش رو جلب می کنه جلد اون هست و بعد از این اگر این دو مورد تا حدودی نظرش رو جلب کرد نگاهی به خلاصه اش می کنه یعنی مهم ترین قسمت انتخاب نگـاه دانلـود از نظر خواننده برای خوندن هست و درواقع خواننده از این قسمت تصمیم می گیره که به خوندن رمان ادمه بده یا نه دوست خوبم چون رمان شما در حال تایپ هستش می تونید تغییراتی در خلاصه اتون ایجاد کنید.رمان شما در حال حاضر شروع به فصل دوم کرده و شما فصل دوم شروعبه نوشتن کردید شاید کسانی وقت نداشتند فصل اول رمانتون رو بخونند و تصمیم گرفتند که از فصل دوم شروع خوندن می کنند و بهتر می بود شما مطلبی کوتاه حداقل در چند سطر شروع به خلاصه گویی از فصل اول رمانتون می کردید.دوست خوبم سعی کنید در خلاصه نویسی گره ها و رمز و راز هایی رو ایجاد کنید که خواننده بتونه خودش رو برای رویا رویی با اتافاقات غیر قابل پیش بینی بکنه.

    *مقدمه رمان
    مقدمه ای که برای رمانتون نوشتید بهتر می بود در پست آغازین رمانتون یعنی در اولین پستی که شروع به نوشتن رمان کردید قرار گرفته می شد.متنی که برای رمانتون نوشتید تا حدودی با اسم که مدام کلمات فصل تاریکی تکرار شده همخوانی داشت و تاحدودی این منظور رو می رسونه که رمانتون در راستای اتفاقات ترسناک قرار می گیره و شبه و شک زیادی رو ایجاد می کنه یک مقدمه خوب باید دارای اصول و قوانین زیادی باشه که در یک راستا با ید با موضوع اسم جلد خلاصه هماهنگی داشته باشه و چون رمان شما در حال تایپ هست ممکن هست بعد ها با اتفاقات ترسناک مواجه بشیم.و در این صورت مقدمه با موضوع رمان هماهنگی پیدا می کنه و در این مورد شما باید ژانر ترسناک رو به رمانتون اضافه کنید.

    *شروع و سیر رمان
    شروع رمان با دیالوگ شخصیت اول داستان با شخصی به اسم ماری هستش.دوست خوبم شما شما قلم خوبی دارید و من مطمئنم شاهد پیشرفته در شدن قلم شما خواهیم شد.شروع رمان شما در حالت اول دارای قسمت های شبه انگیز و گره دار بود و خواننده رو تا حدوی به رمان جذب می کنه ولی شما به هیچ عنوان شروع به معرفی شخصیت ها حتی تا حدودی هم نکردی درست هست که شخصیت شما دارای فراموشی شده ولی حداقل می تونستید شخصیت و افرادی رو کخ اونجا هستند رو و حالی که در حال حاضر دچار به اون بود رو توضیح می داد.
    سیر رمان شما دارای روال خیلی خیلی تندی بود و اتفاقا ها خیلی سریع و غیر قابل پیش بینی شده اتفاق می افته و بدون حاضر کردن خواننده برای حدس زدن ادامه رمان خودتون این کار رو کردید و در واقع شما اتفاقات های داخل رمانتون رو پیش از حد انتظار سریع جلو بردید مثلا قسمتی که دختره تو دنیای مردگان هستش و خلاص شدن اون بدون افتادن هیچ اتفاقی و سایر اتفاق ها که بهتر می بود آرام تر پیش ببرید تا جذابیت رمانتون رو زیاد کنه.

    *توصیفات(حالت،احساس،مکان،چهره)

    دوست خوبم توصیفات در رمان شما به شدت و به صورت خیلی کم به چشم می خوره یعنی تا حدودی در توصیف کردن ضعیف عمل کردید.
    توصیف مکان:شما در هیچ کجای رمان حتی به صورت کوتاه در توصیف مکان تلاشی نکردید دوست خوبم اگر توصیفات در رمان به صورت کافی نباشه مخاطب نمی تونه به راحتی با رمان ارتباط برقرار کنه و این یک ضغف به شدت بزرگ در رمان به حساب میاد شما برای اینکه بتونید مخاطب رو با رمانتون همراه کنید باید حداقل تلاشتون رو در توصیف گویی به عمل بیارید.رمانتون در حال حاضر در تایپ هست و شما فرصت های زیادی برای حرفه ای نوشتن در دارید پس می تونید در ادامه رمان توصیف کردن مکان رو به خوبی عمل کنید تا ما شاهد نگـاه دانلـود حرفه ای از سوی شما باشیم.
    برای مثال:(در پست اول من تخیله ذهنی خودم رو می گم فقط برای کمک و راهنمایی)

    پوف كلافه اي كشيد.خواست بره كه جرقه اي توي ذهنم زده شد!شايد اگه خودمو ميديدم بياد مياوردم.اره خودشه. با چشمام دنبال اينه گشتم.تازه متوجه اطرافم شدم!داخل خونه اي نيمه اشرافي بودم.نمی دونم اندازه خونه چقدر بود ولی تا چشم کار می کرد اتاق و در ها تو در تو به چشم می خورد فضای خونه مثل خونه های قدیمی بود سقفی با ارتفاع زیاد که یک لوستر بسیار بزرگ در مرکز خانه به سقف متصل شده بود و با نوری که از لامپ هایش ساتع می شد زیبایی خونه رو چند برابر کرده بودوسايل هاي زيباو قیمتی با قدمت بسیار و اصیل،مجسمه های شیر طلایی رنگ که در قسمت وردی خانه در قسمت چپ و راست قرار داشت به چشم می خورد.نگاهم به آیینه مجلل که در یکی از دیوار های بزرگ سالن پذیرایی قرار داشت افتاد که با قاب درشت که تراشکاری های زیبایی روی آن کار شده بود.لبخندي رو لبم شكل گرفت.از جا پريدمو به طرف اينه اي رفتم . جلوي اينه ايستادمو خواستم خودمو ببينم كه خشكم زد.چشمام از زور بهت گشاد شده بودن.قدمي عقب رفتم.يعني چي؟چرا،چرا تصوير من توي اينه نبود؟ اب دهنمو قورت دادمو
    من مثال کوتاهی در یکی از قسمت های رمان زدم امیدوارم کارساز بوده باشه.
    در مورد تو صیفات ظاهری هم به همین صورت به صورت کم کار شده و بهتره روی این مورد هم کار کنید دوست عزیزم.
    توصیفات حالات و احساسات شخصیت ها هم در واقع به درستی عمل نشده بود یعنی به صورت واقعی هیجان ترس شک تعجب شخصیت ها رو به خوبی توصیف نکرده بودید و امیدوارم این مورد رو در ادامه رمانتون به درستی عمل کنید.

    *دیالوگ و منولوگ

    دیالوگ های داخل رمانتون دیالوگ های خیلی معمولی هستند و دیالوگ های سادهای رو دنبال می کند.دوست عزیزم به نظر من اگر در دیالوگ ها دقت زیادی بکنیم رمان حالت خوبی به خودش می گیره یعنی:اگر مثل عنصر های اصلی رمان بهش توجه کنیم مثلا اگر مثل توصیف گویی با خلاصه نویسی بهش توجه کنیم رمان روال بهتری ادامه پیدا می کنه یعنی اگر دیالوگ ها هم قوانین و اصول خودش رو داشته باشن خلی بهتر میشه.
    دیالوگ هایی که از سوی شخصیت ها به چشم می خوره تا حدودی با نوع شخصیتشون هماهنگی داره.
    در رماتون دیالوگ ها تسلط بیشتری در رمانتون دارن و منولوگ های نقش کمی در رمانتون رو ایجاد می کند و شما باید این تعادل رو در رمانتون برقرار کنید از منولوگ ها در جاهای مناسب برای توصیف حالات و احساسات شخصیت اول و از دیالوگ ها برای آگاهی شخصیت های فرعی داستان.
    برای تاثیر پذیری رمانتون به عنوان دیالوگ برتر در ذهن خواننده بهتره از دیالوگ های ماندگار سایت استفاده کنید.

    *ژانر
    ژانر انتخابی شما برای رمان ژانر های فانتزی،تخیلی و کمی احساسی.
    ما در عرصه رمان نویسی ژانر با اسم کمی احساسی نداریم و اکر منظور شما روابط عاشقانه اس بهتره از ژانر عاشقانه استفاده کنید
    تخیلی بودن رمانتون به کامل مشاهده میشه و فانتزی بودن هم همچین ولی هنوز خبر از همان به قول خودتون ژانر کم احساسی نیست.

    *نثر
    نثر رمان به صورت محاوره نوشته شده و این تعادل تا آخر رمان به صورت کامل به چشم می خوره و موردی در این قسمت و جود نداره.

    *زاویه دید
    زاویه دیدی که برای رمان انتخاب کردید زاویه دید اول شخص مفرد هست که این تعدال تا آخر رمان به چشم می خوره.
    من وظیفه خودم رو دونستم تا برای پیشرفت قلم شما توصیه ای دوستانه کنم بهترین توصیف حالات و غیره رمان استفاده از زوایه دید دانای کل هستش دوست خوبم امدوارم در کارهای بعدیتون شاهد این پیشرفت ها باشیم.

    *ایده
    ایده ای که برای رمانتون انتخاب کردید امروزه در بسیاری از رمان ها به چشم می خوره و در واقع ایده و موضوع رمان تکراری بود دوست خوبم برای ایجاد و خلق صحنه های جدید و به دور از هیچ گونه تشابه و تکراریتی از موجودات تخیلی ذهن خودتون برای ایجا د یک موضوع تخیلی استفاده کنید دوست خوبم.
    روزنامه ها و مجله هم نیز خبر ها و اطلاعات جدیدی رو در احتیارتون می زاره و می تونید از اون ها هم استفاده کنید.

    *علائم نگاشی
    در این مورد هم تا حدودی تمامی موارد رعایت شده بود و عبارت های املایی کمی به چشم می خورد.مثال از ... در متن رمان استفاده نکنید استفاده از ... فقط در دیالوگ ها مجاز هست.

    شورای نقد نگاه دانلود
     

    nazanin.mohammadi

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/04/15
    ارسالی ها
    58
    امتیاز واکنش
    1,299
    امتیاز
    316
    سن
    23
    محل سکونت
    پشت کاجستان
    سلام.خسته نباشید.من بعد از خوندن قسمتی از رمان شما به چندتا نتیجه پی بردم.اول اینکه قلم خوب و گیرایی دارید.طوری که خواننده رو جذب میکنه.دوم علائم نگارشیتون.باید بیشتر روش دقت کنید.سومین و مهم ترین مطلب توصیفاتتونه که یکم آبکیه.بهتره با خوندن اشعار و متون ادبی قدرت توصیفتونو بالا ببرید.امیدوارم از انتقاداتم ناراحت نشید.
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا