نقد رمان معرفی و نقد رمان حلقه ی جادویی(Magic Ring)جلد اول|س. زارعپور کاربر انجمن نگاه دانلود

^شروین^

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2018/02/26
ارسالی ها
31
امتیاز واکنش
265
امتیاز
121

بحث من این نیست که مثلت عشقی رو وارد داستانت کردی بحثم اینه درست همونجوری وارد کردی که هزار تا نویسنده زن قبلت توی داستاناشون وارد کردند :) یه چیزی هست به نام تکرار که وقتی خیلی توی رمان های مختلف مشاهدهش کنی باعث خستگی خواننده می شه. نمی دونم چقدر رمان های دیگه رو مطالعه کردی ولی این مثلث عشقیت شباهت زیادی به مثلث هایی مثل خاطرات خون آشام و گرگ و میش داره. اگه می خوای مثلثی رو وارد داستان بکنی سعی کن کمی با نوشته های قبلیت متفاوت باشه. نیاز نیست که بین دو تا معشوق حتما هردوتاشون قوی باشند یکیشون می تونه ضعیف باشه(حتی ضعیف تر از شخصیت اصلی زن) نیازی نیست رفتارهای حسادت آمیز هردو مشابه هم باشه و.. یکی می تونه بتا باشه و یکی آلفا
درباره لرد، اگه می دونی که خیلی خوبه ولی توی رمان حداقل می تونستی از زبون یکی از شخصیت ها این شبهه رو ذکر کنی که چرا یه زن از عنوان لرد استفاده می کنه؟ تا اینجوری فضای منطقی تری داستانت داشته باشه.
حتما می دونی که تکبر مترادف کلمه غرور هستش. جای تعجب من از اینجاست که غرور رو برای لرد یه خصیصه منفی ذکر می کنی اما برای یه شخصیتی مثل لئو اون رو خصیصه مثبتی می دونی و نکته همینجاست که با تبعیض جنسیتی صفت غرور رو برای یه زن بد بدونیم اما برای یه مرد مایه جذابیت!!!
مستقل بودن از نظر من این نیست که از بقیه کمک نگیری مستقل بودن از نظر من اینه که تصمیماتتو خودت بگیری، خودت رو اداره کنی و منتظر یه شاهزاده با اسب سفید نباشی که بیاد و نجاتت بده. سافیرا به هیچ وجه استقلالی که شخصیت لرد داره رو نداره. ببین شاید بهتر باشه برات یه مثال بزنم تا بهتر متوجه بشی و بهترین مثال هم اینه که جنسیت ها رو تغییر بدیم. فرض کن همین داستان رو به همین شکل داریم فقط با این تفاوت که شخصیت اصلیمون(سافیرا) به جای دختر یه پسر باشه و مثلا هم اسمش الیور باشه و دو تا شخصیت اصلی هم مونث باشند و اسمشون مگی و لیزا باشه. حالا به نظرت وقتی جنسیت ها رو تغییر میدیم این الیور به نظرت یه شخصیت ضعیف به نظر نمیاد؟ همون اول داستان که نزدیکه از اژدها پرت شه پایین و مثلا مگی(دنیل) نجاتش میده. به نظرت الان این شخصیت قوی و مستقله؟ از نظر من و از نظر تو هم احتمالا نه. می دونی چرا برات جنسیت ها رو تغییر دادم؟ چون یه سوگیری جنسیتی توی گفتارت دیده می شه و برات یه شخصیت ضعیف زن ممکنه مستقل به نظر بیاد اما این موضوع درباره یه شخصیت ضعیف مرد دیگه صدق نمی کنه.
 
  • پیشنهادات
  • س.زارعپور

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/16
    ارسالی ها
    881
    امتیاز واکنش
    96,880
    امتیاز
    1,003
    سن
    26
    محل سکونت
    شیراز
    خب... مثل اینکه قراره گفتگوی طولانی ای بشه:)
    ببینید، غرور برای هر کسی می تونه یه ویژگی مثبت باشه، و همه هم مقداری از اون رو دارن، به شرطی خوبه که از حدی فراتر نره، غرور بیش از حد برای هیچ کس خوب نیست و من اصلا قصد نداشتم این موضوع رو خوب جلوه بدم، نمی دونم چه اصراری دارید که بگید من قصد داشتم نشون بدم که وای لئو چه پسر جذابیه، چقدر مغرور و خشنه!!
    لئو درسته اوایل کار به نظر منفی میاد ولی بعدا تغییر می کنه، لئو و دنیل هر دو شخصیت های مثبتی هستن که هیچکدوم به دیگری برتری ندارن، از نظر قدرت یا هر چیز دیگه، و اتقفاقا هر دو هم از سافیرا ضعیف ترن. در ضمن، لئو کسیه که حاضر می شه جونشو برای نجات همه شون فدا کنه. هر کدومشون یه اخلاقی دارن،مثلا دنیل بازیگوش و لوده ست، لئو درونگرا و کمی عصبیه، سافیرا در کنار روحیه ی قویش خیلی احساساتیه، ناتالی یه شخصیت خوش قلب و حمایتگر داره و... اینکه لئو به نظر خیلیا و به گفته ی شما، دخترها، جذاب تر و محبوب تر اومده به سلیقه برمی گرده، خیلیا هم هستن که طرفدار دنیلن و تو خصوصی و پروفایل و حتی گاهی همینجا ازش طرفداری کردن که آقا دنیل بهتره و فلان . و در مورد اون تغییر جنسیت هاتون، به نظرم اون طور قضاوت کردن اشتباهه، شخصیت های من با هر جنسیتی که دارن ، داستان رو شکل می دن و اگر جنسیت دیگه ای داشتن داستان فرق می کرد. بالاخره زن ها و مردها با هم متفاوتن و همیشه هم همینطور می مونه. اینکه مثلا یکی از اژدها بیافته و اون یکی نجاتش بده نشونه ی قدرت یا ضعف نیست، شما وقتی میبینی دوستت داره از بلندی پرت میشه وایمیستی نگاش می کنی تا ضعیف به نظر نیاد؟؟!! این اتفاق می تونست برعکس بیافته و اگر سافیرا دنیل رو نجات می داد باز هم نشونه ی ضعف دنیل نبود.
    لرد یا همون سلنا، شخصیت منفی داستان منه با خصیصه های منفی، اون مردم زیادی رو به خاک و خون کشیده، کمترین رحم و بخشش رو در برابر اشتباهات افرادش به خرج می ده و خودش باعث مرگ یکی از افرادش می شه که تا آخرین لحظه بهش وفادار مونده، منظور من از غرور و تکبر اینه، که احساس کنی خودت از پس همه کار برمیای و به هیچکس نیاز نداری حتی اونایی که کمک کردن تا تو رو به موفقیت برسونن. منکر این نیستم که قویه و قابلیت اینو داره تا تصمیمات بزرگ و محکم بگیره، اما اینو هم در نظر بگیرید که سلنا یه زن بالغ و با تجربه ست و بیشتر از یک قرن عمر کرده! طبیعتا باید رفتار و کردارش با سافیرای بیست و چند ساله ی ما متفاوت باشه.
    سافیرا یه دختر سیزده ساله بوده که زندگیش نابود می شه و ده سال از یه محدوده ی مشخص خارج نشده تا تجربه های مختلف به دست بیاره و لئو بیشتر نقش یک دوست رو براش بازی می کنه تا یه پسری که دوستش داره یا هر چیزی!... من خیلی کم به مسائل احساسیشون پرداختم و نمی دونم چرا انقدر تو چشم شما پررنگ اومده؟، معلومه که سافیرا نمی تونه مثل لرد باشه، درسته شخصیت اصلیه اما تنها کسی نیست که برای جنگ اقدام می کنه، اونا یه گروهن و گروه ها با کمک هم به طرف اهدافشون پیش می رن.
     

    ^شروین^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/26
    ارسالی ها
    31
    امتیاز واکنش
    265
    امتیاز
    121
    اگه بخوام گفتگویی رو کوتاه تموم کنم که از اول شروعش نمی کنم ^__^
    غرور هیچوقت قرار نیست خصیصه مثبت تلقی شه. غرور یه صفت منفیه که خودت رو از دیگران بالاتر،بهتر و بزرگتر می بینی. این صفت چطوری قراره مثبت باشه؟ غرور رو با اعتماد به نفس اشتباه گرفتی :)
    در مورد طرفداری تکیه من بر پایه نظرسنجیه. توی نظرسنجی لئو کجاست دنیل کجا؟ اصلا تعداد رای هایی که دارند با هم قابل قیاس هست؟ من حتی قبل از اینکه شروع به خوندن رمان هم بکنم با دیدن نظرسنجی که لئو در اون تقریبا صدرنشین بود خیلی راحت فهمیدم همون خصوصیات دخترپسند Bad Boy یا اونطور که توی فرهنگ پاپ بهش Alpha میگند رو داره. پیش بینی سلایق دخترا کار سختی نیست چون از یه قاعده تکراری پیروی می کنه، برعکس سلایق پسرا که می تونه کاملا متضاد باشه. اگه شخصیت لئو خصوصیات یه پسر بد رو نداشت بهت قول میدم نصف دنیل هم طرفدار نداشت :)
    در مورد جنسیت جوابمو ندادی. این جواب بیشتر شبیه پیچوندن من بود تا یه پاسخ قابل قبول. اینکه می گی اگه جنسیت ها فرق می کرد داستان هم فرق می کرد مثلا داستان قرار بود به چه شکلی بشه؟ جنسیت قرار نیست تفاوت زیادی توی داستان ایجاد کنه مگه اینکه شما یه نوع شخصیت خاص رو مرتبط با جنسیت زن و یه نوع شخصیت خاص رو مرتبط با جنسیت مرد بدونی که این نوعی جنسیت زدگی می شه که یه نوع فاجعه محسوب می شه. به هرحال جواب من داده نشد. وقتی جنسیت ها رو تغییر میدی واقعا می تونی تصور کنی الیور یه شخصیت قوی و مستقله؟ :) جوابت حداقل به صورت ناخودآگاه قطعا نه هستش و اینکه از جواب دادن به این سوال هم پرهیز کردی گفته من رو تایید می کنه. واقعیت اینه که به سختی می تونی سافیرا رو به یه شکل مذکر تصور کنی چون شخصیتش اونقدری که به نظرت برای یه مرد باید قوی باشه قوی نیست و این همون چیزیه که من بهش می گم سوگیری جنسیتی.
    من اژدها رو به عنوان مثال ضعف مثال نزدم فقط اون صحنه رو برات با تغییر جنسیت مثال زدم که احتمالا وقتی جنسیت ها رو توی ذهنت تغییر دادی و اون صحنه رو تصور کردی چندان خوشایند و جالب به نظر نرسیده که خب این رو می شه بیشتر به پای سلیقه دخترونه داشت. بیشتر دخترها دوست دارند نجاتشون بدند تا اینکه نجاتش بدند.هدفمم از این مثال بیشتر درک یکسری ناتوانی ها بوده و بله البته که اون صحنه یه نوع ضعفه ولی مشکل من صحنه ضعف یا کمک دوستان نبود. من منظورمو بد می رسونم؟ چون چیزی که از متنم برداشت می کنی با چیزی که توی ذهنمه صد و هشتاد درجه تفاوت داره.
    و در مورد تکبر "احساس کنی خودت از پس همه کار برمیای و به هیچکس نیاز نداری حتی اونایی که کمک کردن تا تو رو به موفقیت برسونن" اینی که گفتی اصلا تکبر و غرور نیست بلکه همون مستقل بودنیه که توی پست اولم گفتم همون قدرت استقلال فردی، احساس بی نیازی و تکیه به خود هستش. حالا مستقل بودن حتما به این معنا نیست که فکر کنی از پس همه کار برمیایی اما در اعمالت خودشو نشون میده.
    من از سافیرا انتظار نداشتم مثل لرد باشه انتظار داشتم به عنوان شخصیت اصلی ویژگی هایی داشته باشه که باعث علاقه مندی مخاطب بهش بشه. سافیرا به قدری شخصیت ضعیفی داره که پسر بد قصه ما تقریبا توی حیث طرفدارها اگه نگیم بیشتر حداقل باهاش برابری می کنه. تو می تونی کتاب گرگ و میش رو به هزارتا دختر بدی و آخر سر هم ببینی که نهصد تاشون میگند شخصیت بلا خیلی خوب و قوی بود و از یه طرفی می تونی کتاب رو به هزارتا پسر بدی و ببینی نهصدتاشون نه تنها معتقدند که شخصیت بلا توسری خور و ضعیف بوده بلکه از داستان هم خوششون نیومده. اینجاست که تفاوت جنسیتی در درک حقیقی از ضعف و قدرت مشخص می شه. خیلی تفاوت هست بین دخترایی که نهایت دعواشون به مو کشیدن همدیگه خلاصه می شه با پسرایی که نهایت دعواشون حداقل به خرد شدن دندوناشون خلاصه می شه. و دوباره اینجاست که من می گم هر وقت تونستی فانتزی بنویسی که پسرپسند هم باشه یعنی کارت به قول اونوریا "Very Good" بوده. نمونه بارز همچین فانتزی که تا حالا نوشته شده همونیه که عکس یکی از شخصیتاشو(دنریس تارگرین) گذاشتی.
     

    س.زارعپور

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/16
    ارسالی ها
    881
    امتیاز واکنش
    96,880
    امتیاز
    1,003
    سن
    26
    محل سکونت
    شیراز
    نظراتتون برام قابل احترامه، سعی می کنم در مابقی جلدها شخصیت های متفاوت تری خلق کنم. اون مثالتون کمی از موضوع نقدتون دور بود برای همین اونا رو گفتم. ببینید روند زندگی دخترها و پسرها فرق داره، دخترها تو یه شرایطی زندگی می کنن و پسرا تو یه شرایط دیگه به همین دلیل روند داستان متفاوت می شد.
    به نظرم شما در جنسیت ها سوگیری می کنید. مرد و زن، دو تا شخصیت کاملا متفاوتن، کاملا درسته که دخترها بیشتر دوست دارن نجات داده بشن تا اینکه نجات بدن، این ذاتشونه و دوست دارن به یکی متکی بشن، و ذات آقایون تکیه گاه بودنه.
    ( البته بگم که به نظر منم بلا یه شخصیت تو سری خور و بیچاره بود و هیچ ازش خوشم نمی اومد)
    غرور به نظر من مقداریش لازمه که باشه، این نظر شخصی منه و با عزت نفس اشتباهش نگرفتم. استقلال یعنی وابسته نبودن ولی غرور یعنی اینکه توهم بزنی خودت همه کاره ای و الی و بلی!
    در مورد لقب لرد بعدا توضیح خواهم داد، درمورد شخصیت لئو هم باور کنید که کاملا سلیقه ای دارید می فرمایید، چون من خواننده های پسر هم دارم که پسندیدن و اوکی بودن.
    ممنون از توجهتون:)
     

    ^شروین^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/26
    ارسالی ها
    31
    امتیاز واکنش
    265
    امتیاز
    121
    "سعی می کنم در مابقی جلدها شخصیت های متفاوت تری خلق کنم"
    در اینجا عبارت "Very Good" برازنده این جمله هستش :)
    اون چیزی که ازش به عنوان روند زندگی صحبت می کنی فقط یکسری هنجارهای فرهنگیه که در هر جامعه متفاوته. چیزایی مثل اینکه یه دختر باید چطور رفتار کنه یا یه پسر چطور رفتار کنه، پسر چه بازی کنه و دختر چه بازی کنه و.. اینا همش فرهنگیه.
    اول تعریف سوگیری رو از من بپرس بعد من رو متهم به داشتن اون صفت بکن. چون بحث جنسیت،فمنیسم و جنسیت زدگی مرتبط به موضوع تایپک نیست اینجا بحثش رو نمی کنم و شاید در یه تایپک جدا اگه حوصلشو داشتم درباره این موضوعات توضیح میدم.
    ذات؟ می دونی که تعریف ذات چیه؟ ذات یعنی یه عنصر ضروری،جداناپذیر و موجود در همه اعضای یه مجموعه. یعنی فرضا ذات مجموعه اعداد طبیعی اینه که هیچ عدد منفی توشون وجود نداره و نمی تونه هم وجود داشته باشه. حالا اینکه بیایی از کلمه ذات برای همچین چیزی استفاده کنی به من نشون میده روی موضوع خوب دقت نکردی. چرا؟ چون هزاران زن توی دنیا وجود دارند که دوست ندارند نجات پیدا کنند و بعضی هاشون حتی علاقه دارند که شخص مورد علاقشون رو نجات بدند(دیدم که میگم) هزاران مرد هم توی دنیا وجود دارند که کوچک ترین علاقه ای ندارند تکیه گاه باشند،نمون بارزش خود من و دهها مرد دیگه ای که می شناسم.(من حتی مردایی رو می شناسم که دوست دارند زن تکیه گاهشون باشه :) پس از کلمه ذات برای همچین چیزهایی که از فرد تا فرد متفاوته استفاده نکن. چیزی که من گفتم صرفا یه میانگین اونم فقط از روی حدس و گمان بود و هزاران مثال نقص انسانی دربارش وجود داره به هیچ وجه کل زنان رو جمع نبستم. و البته اگه بعضی زنان هم دنبال یه مرد به عنوان تکیه گاه باشند باید مایه شرم شما باشه نه اینکه اون رو با افتخار بیان کنی. اینکه می گی تکیه گاه بودن یعنی خودت رو از مرد ضعیف تر و وابسته به اون فرض می کنی. این یعنی همون شخصیت ضعیف،وابسته و توسری خوری که ازش صحبت می کردم. زنایی که توی جهان پیشرفت کردند، موج های فمنیستی که از قرن بیستم شروع شد و باعث حقوقی مثل حق رای در زنان،حق کار و.. شد همگی توسط زنانی بود که مستقل و قوی بودند. و البته الان شاید بهتر فهمیده باشی چرا من مثال جنسیت معکوس رو برات زدم چون توی داستان شما شخصیت زن تکیه گاهش اون دو تا شخصیت مرد بودند و خب اینکه به نظر شما یه مرد تکیه گاه باشه خوشایند بود ولی اینکه یه زن تکیه گاه یه مرد باشه ناخوشایند بود و منم دقیقا این مثال رو زدم تا بهت نشون بدم چطوری ذهنت به صورت ناهشیار یه سوگیری نسبت به جنسیت می کنه. چون اگه شخصیت زنت واقعا قوی بود وقتی جنسیت رو تغییر می دادیم باعث ناخوشایند شدن داستان حداقل از نظر خودت نمی شد.
    من حرفم بیشتر روی سافیرا بود و با لئو کاری نداشتم. اینکه شما سرجمع ده تا خواننده پسر رو میانگین جنس مذکر حساب کنی چندان معقولانه نیست. بیشتر از نود درصد خواننده های شما دخترند و فکر نمی کنم اگه تعداد زیادی پسر رمان شما رو بخونند به طور میانگین سافیرا براشون جذابیتی داشته باشه(مگر اینکه سافیرا شخصیت فرعی میبود)البته چندان هم مهم نیست خواننده هات بیشتر پسر باشند یا دختر اما یکسری نکاتی که قبلا گفتم رو نشون میده :) شاید حتی برای اینجا که فضایی دخترونه داره و جمعیت پسرهاش رو به انقراض هستند چیزایی که توی ذهنت داری جذاب تر باشند.
     

    س.زارعپور

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/16
    ارسالی ها
    881
    امتیاز واکنش
    96,880
    امتیاز
    1,003
    سن
    26
    محل سکونت
    شیراز
    من خیلی عذر میخوام، متاسفانه شما خیلی با لحن تندی انتقاد میکنید. من دارم با شما محترمانه صحبت میکنم و نیازی به این لحن تند نیست. وقتی انتقادی میکنید انتظار دفاعیات نویسنده رو هم داشته باشید، من گفتم خواننده های پسر هم دارم، میانگین نگرفتم:/
    من فمنیست نیستم، اون نیاز به تکیه گاه رو هم حقیقتو گفتم، ابدا موافق نیستم که اینطور باشه.
     

    ^شروین^

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/02/26
    ارسالی ها
    31
    امتیاز واکنش
    265
    امتیاز
    121
    لحن تند؟ شاید تند باشه ولی هیچ توهین یا تخریبی درونش وجود نداره. برای من واقعا کاری نداره که با یه لحن تشریفاتی با شخص مقابل حرف بزنم چه بسا بارها با این لحن صحبت کردم ولی وقتی با لحن معمولم صحبت نکنم انتقادات به درستی بیان نمی شند. حالا اینکه خودت از این لحن ناراحت می شی بیشتر یه جنبه شخصیه و احساسی که باید روش کار کنی که بتونی در برابر لحن هایی که صد برابر از این تندتر هستند به راحتی بحث کنی. تو می تونی با هر لحنی که راحتی صحبت کنی و برای من مهم نیست در اون تشریفاتی و معیار صحبت کنی یا مثل خودم صحبت کنی. اگه خیلی این لحن اذیتت می کنه می تونم از الان به بعد با یه لحن مشابه خودت صحبت کنم(یعنی از خط پایین به بعد)

    بسیار خب دوست عزیزم، من قطعا وقتی چیزی رو برای من بیان نکنید متوجه منظور شما نمی شم. وقتی درباره مساله ای مثل تکیه گاه صحبت کنید ولی عدم موافقت خودتون رو بیان نکنید طبعا مخاطب هم موافقت شما رو برداشت می کنه. با این حال خوشحالم که منظور اصلیتون رو بیان کردید. به هرحال اگر با این سبک هم موافق نیستید پس الزامی نیست اون رو در فانتزی نشون بدیم گرچه علایق و سلیقه های شخصی می تونه روی نوشتار تاثیرگذار باشه و این موضوع رو رد نمی کنم. از همصحبتی با شما خوشحال شدم. موفق باشید
     

    •♡ŊORA♡•

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2018/09/18
    ارسالی ها
    271
    امتیاز واکنش
    6,553
    امتیاز
    541
    سن
    21
    محل سکونت
    منطقه ۵۱-نوادا
    سلام
    اول از همه تشکر میکنم بابت رمانتون
    رمان خوبی بود و منو به خودش جذب کرد و صحنه‌های غافلگیر کننده داشت مثله اومدن عشق سافیرا
    شخصیت های داستان اکثرا در حال مسافرت بودند و شما باید یه وقت برای کارهای جالبتری که میشد بنویسی ، میگذاشتید
    اینجوری به نظر من بهتر میشد
    دوباره تشکر
     

    س.زارعپور

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/16
    ارسالی ها
    881
    امتیاز واکنش
    96,880
    امتیاز
    1,003
    سن
    26
    محل سکونت
    شیراز
    سلام دوست عزیز. ممنون از وقت گرانبهایی ک برای خوندن جلد اول حلقه جادویی گذاشتی. و خیلی خیلی خوشحالم ک خوشت اومده.
    تشکر از تعریف هات و نقدت.
    قابل پیش بینی بودن داستان تا حدودی به اراده ی خودم بود. چون میخواستم به جای فلش بک های مداوم توی جلدای بعدی ،‌ اتفاقات رو در قالب یه کتاب جدا شرح بدم تا اینطوری احساسات شخصیت ها رو هم درک کنید ک برای پیروزی و نجات خودشون و بقیه چقدر اذیت شدن یا چرا گاهی اشتباهاتی مرتکب شدن. و جلد های بعدی بخاطر اتفاقاتی ک در پیدا و پنهان این کتاب رخ داده،‌ بوجود میاد و زمینه ی اون هاست.
    امیدوارم از جلدهای بعدی هم لـ*ـذت ببری.
    موفق و پیروز باشی:)
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا