maryam.ghaziani
کاربر نگاه دانلود
مقدمه：دل می رود ز دستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنارا
ده روز مهره گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
خلاصه：
صدای جیغ های پر از هیجان یه دختر...........یه دختر از جنس من و تو..........صدای خنده های مستانش.........دورهمی با دوستا و غش غش خندیدنا.........مانتوهای هم رنگ مدرسه..........زنگ آخر و خوشحالی برای تعطیل شدن..........آغـ*ـوش پر مهر پدر..............دست پخت خوشمزه مادر........!!!!!!!!
صدای نامعلوم..........جیغ های گوش خراش..............صدای آهنگایی که گوش آدمو کر می کنه.............بوم بوم باندهای بزرگ...........خنده های دست جمعی.........صدای لیوانایی که به هم برخورد می کنن و محتویاتشون تو معده
خالی میشه...........!!!!!!!!
یه جسم بی جون و بی روح.............یه قلب شکسته..............چشمای خسته............اعصاب داغون..........پاهای لرزون.............خاطراتی که هیچوقت از ذهن پاک نمیشه.........!!!!!!
صدای قرآنی که تلاوت میشه.............زنـ*ـا و مردای سیاه پوش............چند تا قبر درست کنارهم..........گریه کردن و افتادن رو قبرها........ناخنایی که تو خاک فرومیرن و مشت میشن..........دستای قوی و مردونه ای که شونه رو لمس می کنه..........له شدن خاک زیر انگشتا.......!!!!!!!
توضیحات：کل رمانو توی خلاصه گنجوندم بعد خوندنش متوجه میشین،متشکرم از نگاه دانلود که بهم کمک کرد تا رمانمو به اشتراک بزارم و این اولین رمانمه و امیدوارم حمایتم کنید.!
لینک رمان:
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنارا
ده روز مهره گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
خلاصه：
صدای جیغ های پر از هیجان یه دختر...........یه دختر از جنس من و تو..........صدای خنده های مستانش.........دورهمی با دوستا و غش غش خندیدنا.........مانتوهای هم رنگ مدرسه..........زنگ آخر و خوشحالی برای تعطیل شدن..........آغـ*ـوش پر مهر پدر..............دست پخت خوشمزه مادر........!!!!!!!!
صدای نامعلوم..........جیغ های گوش خراش..............صدای آهنگایی که گوش آدمو کر می کنه.............بوم بوم باندهای بزرگ...........خنده های دست جمعی.........صدای لیوانایی که به هم برخورد می کنن و محتویاتشون تو معده
خالی میشه...........!!!!!!!!
یه جسم بی جون و بی روح.............یه قلب شکسته..............چشمای خسته............اعصاب داغون..........پاهای لرزون.............خاطراتی که هیچوقت از ذهن پاک نمیشه.........!!!!!!
صدای قرآنی که تلاوت میشه.............زنـ*ـا و مردای سیاه پوش............چند تا قبر درست کنارهم..........گریه کردن و افتادن رو قبرها........ناخنایی که تو خاک فرومیرن و مشت میشن..........دستای قوی و مردونه ای که شونه رو لمس می کنه..........له شدن خاک زیر انگشتا.......!!!!!!!
توضیحات：کل رمانو توی خلاصه گنجوندم بعد خوندنش متوجه میشین،متشکرم از نگاه دانلود که بهم کمک کرد تا رمانمو به اشتراک بزارم و این اولین رمانمه و امیدوارم حمایتم کنید.!
لینک رمان:
