نقد رمان معرفی و نقد رمان عامل مرگ های انتخابی(جلد دوم ثانیه های آخر)|sanaz-khanoom کاربر انجمن نگاه دانلود

دوکــــــــ

کاربر نگاه دانلود
کاربر نگاه دانلود
عضویت
2017/02/19
ارسالی ها
668
امتیاز واکنش
14,200
امتیاز
661
ام رمان: عامل مرگ های انتخابی( جلد دوم ثانیه های آخر)
نام نویسنده:sanaz-khanoom
نام تأیید کننده:
ژانر: عاشقانه - تراژدی-معمایی

u989_u049_83.jpg


درخواست تگ رمان

خلاصه :
جلد اول این رمان (ثانیه های آخر ) درباره ی زندگی دختری بود که فراز و نشیب زیادی داشت . دختری که مرگ رو به زندگی ترجیح داد ، و اما جلد دوم ثانیه های آخر:
سخته ، عامل مرگ انتخابی عشقت باشی .
از اون سخت تر اینه که نفست به نفس عشقت بسته باشه و با مرگ انتخابی اون، تو هم بمیری .
و حالا من ، عامل مرگ انتخابی عشقم هستم .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • پیشنهادات
  • فاطمه تاجیکی

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/06
    ارسالی ها
    2,423
    امتیاز واکنش
    47,929
    امتیاز
    956
    محل سکونت
    بندرعباس
    نویسنده عزیز ، ضمن عرض سلام ، ورود شما به تاپیک نقد که نشانی از نقد پذیری و علاقه مندی شما به پیشرفت قلمتان است را تبریک می گوییم . لطفا قبل از شروع فعالیت در تاپیک نقد ، قوانین بخش را مطالعه فرمایید .
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    توجه فرمایید که این چنین پیام ها اسپم محسوب میشوند و لازم است در صورت مشاهده ، پیام مربوطه را به کادر مدیریت بخش نقد ، گزارش دهید :
    -عزیزم ادامه بده
    -خیلی رمانت قشنگه من عاشقش شدم
    -تند تند پست بزار
    -تو رو خدا مهناز و فرهود بهم نرسن
    و...........
    برای آموزش " نقد " می توانید از تاپیک زیر بهره ببرید :
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!


    موفق باشید .
    مدیریت بخش نقد

    36598
     

    ARTAN._SH

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/01
    ارسالی ها
    108
    امتیاز واکنش
    5,241
    امتیاز
    506
    درود نویسنده عزیز: )خسته نباشید!

    نقد بیرونی:

    1)نام

    اسم رمـان،یکی از عواملیه که در جذب مخاطب نقش داره.اول از همه،اسم رمـان باید در نظر مخاطب،جذاب و ترغیب کننده بیاد.از طرف دیگه،باید با محتوا و فضای رمـان همخونی داشته باشه.اگر در رابـ ـطه با جذاب بودنش بخوام نظرمو بگم،باید بگم که تا حدی کنجکاو کننده و جذاب بود چون سوال هایی رو در ذهن مخاطب ایجاد می کرد.و اگر بخوام نظرمو راجع به همخونیش با محتوای رمـان بگم،باید بگم که این ویژگی هم داشت.چون پارسا خودشو عامل مرگ دنیا می دونه و چند بارهم این رو توی رمـان گفته؛پس اسم با محتوای رمـان همخونی داره.همون طور که گفتم،اسم رمـانتون کنجکاو کنندس و باعث می شه مخاطب این سوال تو ذهنش ایجاد شه که منظورتون از عامل مرگ های انتخابی چیه؟که بعد ها با خوندن رمـان متوجه می شه که شخصیت اصلی رمـان یعنی پارسا خودشو در مرگ دنیا مقصر می دونه و...البته اینم شایان ذکر هست که مخاطب تا جلد اول رمـان رو نخونه،متوجه دلیل دقیق انتخاب این اسم نمی شه.در کل اسمی که برای رمـانتون انتخاب کردید خوب بود و جذاب بود.

    2)جلد:

    جلد هم نقش مؤثری در جذب مخاطب داره.در واقع جلد باید با سبک یا ژانر رمـان و همچنین محتوای رمـان مطابقت داشته باشه.مثلا رمـانی که فضای غمگینی داره نباید یه جلدی داشته باشه که حس شاد بودنو به مخاطب القا کنه.بلکه باید جلدی داشته باشه که تراژدی بودن و غمگین بودن رمـان رو به تصویر بکشه.چون فضای رمـان شما غمگینه و همچنین ژانرتون تراژدی هست،پس باید یه جلدی داشته باشید که دقیقا همینارو به مخاطب نشون بده.عکس اصلی شما یه عکس محو از یه شخصه که چهرش مشخص نیست و این یه جورایی می تونه معمایی بودن رمـان رو نشون بده.عکس گوشه هم باز عکس یه شخصه که چهره اش معلوم نیست.رنگ های استفاده شده در جلدتون روشنن و با توجه به غمگین بودن فضای رمـان،بهتر می شد اگر جلدتون فضای تیره تری داشت.و البته عکس گوشه هم می تونست بهتر باشه.مثلا به جای اون عکس می تونستید عکس یه پسری که کلافست یا پسری که غمگینه رو بزارید که تراژدی بودن رمـان رو نشون بده و از طرفی می تونه این هم نشون بده که شخصیت اصلی رمـان یه پسره و یا رمـان از زبان یه پسر بیان می شه.فونتی هم که در جلد استفاده شده،رنگ تیره ای داره که تضاد خوبی رو با کل جلد ایجاد کرده.

    3)خلاصه:

    خلاصه،مهم ترین نقش رو در جذب مخاطب داره؛چرا که چکیده ای از رمـان رو اختیار مخاطب میذاره،و به مخاطب اجازه میده که انتخاب کنه که این رمـان رو بخونه یا نه.پس خلاصه رو باید با دقت تمام نوشت که کنجکاو کننده باشه و مخاطب برای خوندن رمـان،قدم برداره.البته تنها کنجکاو کننده بودن ملاک نیست بلکه باید کامل هم باشه!منظور از کامل بودن این نیست که از سیر تا پیاز داستان رو توضیح بده و کلا اخر رمـان رو به مخاطب بگه،بلکه منظورم از کامل بودن اینه که فقط موضوعات مهم رو در خلاصه بیان کنه نه مسائل جزئی!خلاصه ی شما این بود"جلد اول این رمان (ثانیه های آخر ) درباره ی زندگی دختری بود که فراز و نشیب زیادی داشت . دختری که مرگ رو به زندگی ترجیح داد ، و اما جلد دوم ثانیه های آخر:
    سخته ، عامل مرگ انتخابی عشقت باشی .
    از اون سخت تر اینه که نفست به نفس عشقت بسته باشه و با مرگ انتخابی اون، تو هم بمیری .
    و حالا من ، عامل مرگ انتخابی عشقم هستم .
    "باید بگم که خلاصتون قابل قبول نیست.چون اولا کامل نبود و ثانیا موضوعات مهم رو در خلاصتون بیان نکرده بودید و یه نکته ی دیگه این هست که کنجکاو کننده نبود.خلاصتون رو می تونستید به شکل بهتری بنویسید.مثلا از مرگ دنیا در جلد قبل و از غذاب وجدان پارسا و صد البته انتقامش بگید.این طوری خلاصتون کامل می شه.برای کنجکاو کننده شدنشم می تونید پایان خلاصرو باز بزارید.در کل بهتره خلاصتون رو تغییر بدید و کاملش کنید.

    4)مقدمه:

    مقدمه می تونه قسمتی از متن رمـان،یک بیت شعر و یا یه متن ادبی باشه.شما گویی یه متن ادبی نوشتید.مقدمه در واقع متنیه که ذهن نویسنده رو به چالش می کشه و اونو برای رو به رو شدن با حوادث و اتفاقات رمـان،آماده می کنه.مقدمه ای که شما نوشتید در کل به محتوای رمـان میخورد.اما یه ایرادی که داشت این بود که با هیجانات رمـان جور در نمی اومد.می تونستید یه مقدمه ی بهتری بنویسید که بیشتر هیجان داشته باشه.مثلا انتقام گرفتن پارسا از قاتل دنیا می تونه موضوع خوبی برای مقدمتون باشه.می تونید یه متن ادبی در وصف همین موضوع بنویسید و با یه جمله ی "انتقامش را خواهم گرفت..."اون رو تموم کنید که مقدمه رو جذاب تر می کنه.در کل مقدمتون می تونست بهتر از این باشه.

    نقد درونی:

    1)ژانر:

    ژانر رمـان نشون دهنده ی اینه که اتفاقات رمـان بر چه پایه ای رخ میدن و یا بهتر بگم،چه جنبه ای دارن.پس پرداختن به تمامی ژانرهایی ک نویسنده برای رمـانش انتخاب کرده،مهمه.ژانر هایی که شما برای رمـانتون انتخاب کردید"عاشقانه"و"تراژدی"و"معمایی"بودن.

    ژانر عاشقانه تقریبا می شه گفت یه ژانر جوون پسند شده و اکثر جوون ها تمایل به خوندن رمـان با ژانر عاشقانه دارن.ژانر عاشقانه نشون میده که در رمـان،عشقی بین دو نفر اتفاق میافته و رفتار های عاطفی در رمـان انجام می شه و یا...ژانر عاشقانه تا به این جا به چشم نخورده!البته پارسا هنوزم دنیارو دوست داره و این یه اتفاقات عاشقانست اما بیشتر جنبه ی تراژدی داره تا عاشقانه چون الان دنیا مرده و نمی شه گفت الان این رفتار ها بین دو نفر داره انجام میگیره.البته با توجه به این که رمـان در حال تایپه،امکانش هست که در ادامه اتفاقات عاشقانه بیافته.پس اگر قرار این ژانر رو در ادامه ی رمـان نشون بدید،هنوز وقت پرداختن بهش هست.


    ژانر تراژدی نشون میده که رمـان فضای غمگینی داره،پایان رمـان غمگینه و یا اتفاقات تلخی در رمـان اتفاق میافته.این ژانر به خوبی در رمـانتون حس می شد چون مرگ دنیا در این جلد خودش یه اتفاق تلخ بود.همچنین افسردگی گرفتن پارسا و...هم می تونه یه اتفاق تلخ در رمـان باشه.در کل به این ژانر به خوبی پرداخته بودید.

    ژانر معمایی نشون دهنده ی اینه که در رمـان رمز و راز ها و ابهاماتی وجود داره که با پیشروی رمـان،این ابهامات بر طرف می شن.این ژانر هم کم و بیش در رمـانتون دیده می شه.دلیل خــ ـیانـت پارسا که البته خــ ـیانـت بود،خودش یه معما بود که تقریبا حل شد و توضیح دادید که چرا پارسا اون کارو کرد و قضیه اون دختر چی بود و...به این ژانر هم به خوبی پرداخته بودین.

    2)شروع:

    شروع رمـان نقش مهمی در جذب مخاطب داره.چون اگر شروع خوب نباشه،مخاطب قطعا چندان اشتیاقی پیدا نمی کنه که ادامه ی رمـان رو بخونه.پس باید یه شروع هیجانی و یا ترغیب کننده رو در نظر گرفت.
    رمـان شما از ورود پارسا به خونه اش شروع می شد و اون رفتار هایی که حالت عصبی داشت.البته ذکر نکرده بودید که اون شخص پارساست و یا اون کسی که زنگ زده بود کی بود.و در قسمتی که که اون شخص وارد شد تا یه جایی ذکر نکردید که اون شخص کی بود و این باعث گمراهی و گیج شدن مخاطب می شه نه کنجکاو شدنش.
    در واقع یه شروع اگر هیجانی باشه قطعا کنجکاو کننده هم می شه.شروع شما می شد یه خواب یا یه کابوس باشه!مثلا کابوسی که پارسا دنیارو توی لباس عروس غرق در خون می بینه و یه دفعه از خواب پا می شه.یه همچین شروعی و یا نظایر این شروع می تونه برای رمـانتون خوب باشه.در کل شروعتون می تونست بهتر از این باشه.
    در شروعتون شخصیت های اصلی مثل پارسا و کارن رو معرفی کردید.مخاطب از شروعتون می تونه یقین پیدا کنه که دنیا مرده ولی وقتی پارسا پیش ساحل رفت تا بهش توضیح بده،مخاطب اونجا یه ذره گمراه می شه!بهتر می شد همون اول می گفتید که پارسا داره میره پیش ساحل.

    3)دیالوگ:

    -نظم:دیالوگ هاتون نظم متوسطی داشت.یعنی نه خوب بود نه بد.در یه مورد نظم دیالوگ هایرو رعایت نکرده بودید.برای مثال در پست 19 نوشتید:
    - دنیا ... من نمیخواستم ، به خودت قسم نمیخواستم دنیا . دنیا ، کاش بودی ، تو رفتی و ممو هم با خودت بردی . من دلمو میخوام دنیا ، تو رفتی ولی یادگاری هات ، خاطره هات داره منو میکشه .
    پیمان میگه انتقام بگیریم ، آره دنیا؟ تو هم انتقام میخوای؟

    بعد از جمله ی "خاطره هات داره منو می کشه"جمله ی بعد رو پایین سطر نوشتید که این نظم دیالوگ رو به هم می زد.در واقع با این کار مخاطب فکر می کنه جمله بعدی جزو مونولوگه.اگر اون جمله جزو دیالوگ هاست،بهتره توی یه سطر بنویسیدش در غیر این صورت نظم دیالوگ به هم می خوره.
    در رمـانتون امثال این دیالوگ زیاد بودن.بهتره با یه مرور اونارو اصلاح کنید.

    -کشیدن حروف:تا اون جایی که من چک کردم،حروف رو در دیالوگ هاتون نکشیده بودید و این یه نکته ی مثبت در رمـانتونه.

    -علائم نگارشی:رعایت علائم نگارشی چه در دیالوگ ها و چه در مونولوگ ها،واجبه.چرا که به مخاطب این کمک رو می کنه تا بتونه متن رو بهتر بخونه.شما در دیالوگ هاتون خیلی کم از علامت نگارشی استفاده کردید.همین کار می تونه یه نقطه ضعیفیو در قلمتون ایجاد کنه.در پست چهار در مکالمه ی بین کارن و پارسا نوشتید:
    - تو مقصر نبودی
    - مقصر اصلی من بودم ، کاش نجاتم نمیدادی
    - هیچ مشکلی با مرگ حل نمیش
    - اتفاقا راه حل بیشتر مشکلا مرگه

    خب در این مکالمه از هیچ علائم نگارشی استفاده نکردید!این یه پوئن منفی در قلمتون ایجاد می کنه.دیالوگ های بالا رو باید به این صورت می نوشتید:
    -تو مقصر نبودی!
    -مقصر اصلی من بودم!کاش نجاتم نمی دادی.
    -هیچ مشکلی با مرگ حل نمی شه.
    -اتفاقا راه حل بیشتر مشکلا مرگه!

    در ادامه ی نقد بیشتر راجع به این موضوع توضیح میدم.لطفا دیالوگ بالا رو در متنتون اصلاح کنید.

    -لحن و تن صدا:لحن و تن صدا،به مخاطب کمک می کنه که اون دیالوگ رو بهتر تصور کنه.مثلا وقتی نویسنده می نویسه:
    "با خشم رو به من گفت"می فهمه که فلان شخصیت این دیالوگ رو با عصبانیت گفته نه با آرومی و یا مهربونی و...پس لحن و تن صدای شخصیت ها بهتره در مواقع لزوم نوشته بشن.
    شما بعضی جاها این مورد رو رعایت کرده بودید و بعضی جاها نه.مثلا جایی نوشتید که پارسا بی خبر از بیمارستان خارج شد و کارن به خونه ی پارسا اومد و اون حرف هارو با فریاد و عصبانیت گفت.خب در این جا لحن و تن صدای کارن رو در بیان اون دیالوگ مشخص کردید.

    4)مونولوگ:

    مونولوگ ها،همون متن های اصلی رمـان هستن که در اون ها،توصیفات،علائم نگارشی و...قرار می گیره.حالا در این بخش راجع به هر کدومشون توضیح می دم:

    -توصیفات:توصیفات،نقش مهمی دارن.چون باعث می شن مخاطب بتونه اون مکان یا اون چهره رو در ذهنش تصور کنه و یا با توصیف احساسات فرد،شرایط اون فرد رو در اون موقعیت درک کنه.توصیفاتتون بعضی جاها کامل و بعضی جاها ناقص بود.راجع به توصیفاتتون به طور مفصل تر در قسمت"توصیفات"توضیح خواهم داد.

    -علائم نگارشی:همون طور که ذکر کردم،علائم نگارشی به مخاطب کمک می کنن که اون متن رو بهتر بخونه.رعایت علائم نگارشی در مکان درست خودش،حرفه ای بودن یا نبودن قلم نویسندرو می سازه و اگر نویسنده ای از علائم نگارشی استفاده نکنه و یا استفادش به جا نباشه،ضعف خودشو در نوشتن نشون میده.شما از علائم نگارشی خیلی کم در مونولوگ هاتون استفاده کرده بودید.در ادامه ی نقد مفصل تر توضیح میدم.

    -اصول نگارشی:
    خب تا جایی که دقت کردم،از سه نقطه(...)توی مونولوگ هاتون استفاده نکرده بودید مگر این که جمله پایان بازی داشته باشه که این یه نکته ی مثبته.


    اما در بعضی قسمت ها ایراد نگارشی داشتید.یعنی طرز جمله بندیتون غلط بوده.برای مثال در پست3نوشتید:
    در خونه رو که باز میکنم بدون توجه به صدای زنگ تلفن میرم سمت کاناپه ی زرشکی رنگ و خودمو پرت میکنم روش
    جمله ی بالا رو بهتر بود به شکل زیر می نوشتید:

    در خونه رو که باز می کنم،بدون توجه به صدای زنگ تلفن میرم سمت کاناپه ی زرشکی رنگ و خودمو روش پرت می کنم.
    یا در پست 16 نوشتید:

    میرم زیر یکی از درخت ها و تکیه میدم بهش .
    جمله ی بالا رو باید به این شکل می نوشتید:

    میرم زیر یکی از درخت ها و بهش تکیه میدم.
    بهتره یه مروری بکنید و این جمله هارو اصلاح کنید.


    -نکته:یه نکته درباره ی نظم دیالوگ هاتون هست.در پست 16 نوشتید:
    بعد نیم ساعت میرسم . اطرافمو نگاه میکنم ، نیست.

    دنیا نیست ، چشمامو میبندم و نفس عمیق میکشم.

    میرم زیر یکی از درخت ها و تکیه میدم بهش .
    در این جا بهتر بود همه ی این جمله هارو در یک سطر می نوشتید نه این که هر کدوم رو روی یک سطر جدا می نوشتید:

    بعد نیم ساعت می رسم.اطرافمو نگاه می کنم،نیست!دنیا نیست!چشماشو می بندم و نفس عمیقی می کشم.میرم زیر یکی از درخت ها و بهش تکیه میدم.
    لطفا جمله ی بالا رو در متنتون اصلاح کنید.


    5)علائم نگارشی و غلط املائی:

    -علائم نگارشی:همون طور که قبلا گفتم،رعایت علائم نگارشی،به مخاطب کمک می کنه تا مخاطب بتونه اون متن رو بهتر بخونه.رعایت اصول نگارشی و استفاده از علائم نگارشی به جا و درست حرفه ای بودن یا نبودن قلم نویسنده رو می سازه.شما از علائم نگارشی خیلی کم استفاده کرده بودید که این می تونه یه پوئن منفی برای رمـانتون باشه!در پست 7 نوشتید:

    دستامو باز میکنم و رو به آسمون فریاد میزنم: خدایا،معجزه میخوام
    در جمله ی بالا بهتر بود آخر جمله از علامت تعجب(!)استفاده می کردید.یه موردی که در علائم نگارشیتون بود،این بود که بیشتر در آخر جمله ها از علامت نگارشی استفاده نکردید.مثلا جایی که جمله سوالی بوده،آخرش علامت سوال نذاشتید.جایی یه باید آخرش علامت تعجب می ذاشتید،این کارو نکرده بودید.مخصوصا در دیالوگ هاتون!بهتره یه دور مرور کنید و جمله هاتون رو اصلاح کنید!


    -غلط املائی:غلط املایی هم یه جورایی می تونه نشون دهنده ی ضعف قلم نویسنده باشه.چون وقتی نویسنده از درست بودن کلمه مطمئن نیست،بهتره یا اونو به کار نبره و یه معادل واسش پیدا کنه،و یا این که توی هرجایی چکش کنه و بعد از مطمئن شدن بنویسه.خب شما غلط املائی زیادی در رمـانتون نداشتید فقط این که در متنتون نوشته بودید:
    "راجب"
    که شکل درست این کلمه،راجع به هست.غلط املائیتون فقط همون بود و مورد دیگه ای ندیدم.


    -اشتباه تایپی:یه نوع دیگه از غلط هایی که توی نوشتن رایجه،اشتباه تایپیه.مثلا نویسنده یه حروفی رو جا میزاره و یا اشتباها بین کلمه ای فاصله میندازه و یا حروفی رو جا به جا می نویسه و...در متنتون چند اشتباه تایپی هم پیدا کردم.
    مثلا در پست 5 نوشتید:

    وخشیانه
    در کلمه ی بالا اشتباها در حرف"خ"به جای"ح"استفاده کرده بودید.در پست 10 نوشتید:
    پاشو دعوام کن بگو بهم نگو دنیا ، تو بایز بگی دنیام .
    در متن بالا کلمه ی "باید" رو اشتباه نوشتید.در پست17نوشتید:
    پیمان: کارن هم کل ماجرا رو نمیدونه ، پس چه بهوای و چه نخوای من باید بگم
    در متن بالا کلمه ی "بخوای"رو اشتباه نوشتید.در پست19 نوشتید:
    تو رفتی و ممو هم با خودت بردی .
    و در جمله ی بالا کلمه ی"منو"اشتباه نوشتید.

    -اشتباهات تایپیتون بیشتر از غلط املائی هاتون بود و مشکل زیادی نداره.این جا فقط چندتا مثال زدم ولی در متنتون زیاد بود.مثلا در پستی"از"رو نوشته بودید"لز"و...برای این که اشتباه تایپی نداشته باشید،بعد از این که متنتون رو نوشتید،یک دور بخونیدش و موارد رو اصلاح کنید.

    6)شخصیت پردازی:

    شخصیت های تا به اینجای شما پارسا،کارن،پیمان،ساحل،محمد،حمید،کامیار و...بودن که می شه گفت شخصیت های کمی داشتید؛اما با توجه به درحال تایپ بودن رمـان،ممکنه تعداد شخصیت ها کم یا زیاد بشن.

    رفتار و حرکات شخصیت ها مثل آدم های عادیه و چیز غیرعادی در اون ها دیده نمی شه.اسامی که برای شخصیت ها انتخاب کردید،اسامی ساده ای هستن.

    1)پارسا:خب بر خلاف جلد اول،پارسا در این جلد حضور بیشتری داشت و می شه گفت تقریبا کل داستان در رابـ ـطه با پارساست.درجلد اول زیاد راجع به پارسا توضیح نداده بودید و ابهامات راجع به این شخصیت زیاد بود.اما در این جلد این ابهامات برطرف شدن و الان بیشتر شناخته شده.خب پارسا یه شخصیت افسرده و عصبی به نظر میاد.چون بعد از مرگ دنیا پارسا افسردگی گرفته عصبی هم به خاطر این که حتی با کارن هم بعضی وقتا با پرخاشگری صحبت می کنه و بعضی کارایی هم که می کنه نشون میده چه آدم عصبی هست.در واقع این شخصیت رو به خوبی نشون دادید گرچه هنوز ابهاماتی وجود داره اما بازهم بهتر از دفعه قبل بهش پرداختین و موردی نبود.

    2)کارن:کارن هم که دوست صمیمی پارساست و در این شرایط سعی داره کمکش کنه.کارن شخصیت آروم و منطقی به نظر میاد.درجلد اول شخصیت گنگی بود اما در این جلد بهتر بهش پرداختین اما کامل راجع بهش توضیح ندادید!هنوز یه سری سوال هایی راجع به این شخصیت هست که بی جواب مونده.بهتر در ادامه راجع به این شخصیت بیشتر توضیح بدید.

    3)پیمان:پیمان هم که در جلد اول قرار بود با دنیا ازدواج کنه.حضور پیمان در جلد اول بیشتر از این جلد بود و در جلد دوم پیمان به اندازه ی قبل حضور نداره.می شه گفت این طبیعیه چون داستان از زبان پارسا بیان می شه و خب معلومه که پارسا دوست نداره زیاد پیمان رو ببینه و به خاطر همین حضورش از قبل کمرنگ تر شده.البته می شه یه حدسایی زد که در ادامه این شخصیت بیشتر دیده خواهد شد.خب در جلد اول راجع به پیمان توضیحات کافی رو داده بودید و به نظرم نیازی نیست که در این جلد به همون اندازه به این شخصیت بپردازین.درکل موردی درباره ی این شخصیت نبود.

    4)ساحل:ساحل،درواقع نزدیک ترین کس به دنیا بود.در این جلد اصلا ساحل دیده نشده به جز اون قسمتی که پارسا رفت پیش ساحل تا بهش توضیح بده که البته مکالمشون خیلی کوتاه بود.بهتره به این شخصیت بیشتر بپردازین چون به نظرم به عنوان نزدیک ترین کس دنیا نقش مهمی داره!در جلد اول توضیحاتتون راجع به این شخصیت کامل نبودو در این رمـان هم که اصلا ساحل حضور نداشت!بهتره بیشتر بهش توجه کنید.

    -(شخصیت هایی مثل کامیار و حمید هنوز بهشون نپرداختین ولی در ادامه بهتره بیشتر بهشون توجه کنید و راجع بهشون بیشتر توضیح بدید)-

    7)توصیفات:

    همون طور که گفتم،توصیفات نقش مهمی در نوشتن رمـان دارن.چون به مخاطب برای تصور کردن کمک می کنن و بهتره به حد کافی باشه.اگر بخوایم توصیفات رو به چهار بخش تقسیم کنیم در نتیجه توصیف چهره،احساسات،مکان و حالت خواهیم داشت.خب حلا راجع به تک تکشون توضیح می دم:

    توصیف چهره:توصیف چهره،به مخاطب کمک می کنه که بتونه تصویری از چهره ی اون شخص رو توی ذهنش درست کنه.توصیف چهرتون بعضی جاها کامل نبودو بعضی جاها کامل بود.بهتره توصیف چهره ی شخصیت هاتون رو(اونایی که توصیف نکردید)در ادامه توصیف کنید.گرچه در جلد اول این کارو کرده بودید اما در این جلد هم بهتره یه اشاره ای به چهرشون بکنید.

    توصیف مکان:توصیف مکانتونم تا حدی خوب بودو اطلاعات کافی رو درباره ی اون مکان به مخاطب می داد.در واقع در توصیف مکان باید ذکر کنید که اون مکان بزرگه یا کوچیک؟دیواراش چه رنگیه؟مبلاش چه رنگیه؟و یا غیره.ولی اگر توصیف مکانتون رو بیشتر می کردید،بهتر بود.

    توصیف احساسات:توصیف احساسات یعنی احساسات و شرایط اون فرد در اون موقعیت رو توصیف کنیم.توصیف احساسات باعث می شه که مخاطب با شخصیت همزاد پنداری کنه و اون شخصیت که در اون موقعیت قرار داررو درک کنه.توصیف احساساتتون خوب بودو احساس پارسا بعد از مرگ دنیا رو خیلی خوب نشون داده بودید و می شه گفت توصیف احساساتتون از بقیه توصیفاتتون بهتر بود.

    توصیف حالت:توصیف حالتتون خوب بود.حالت های مختلفی که پارسا،کارن و یا...در موقعی که عصبانی می شدنو خوب نشون دادید.در کل موردی در توصیف حالتتون نبود.

    -(همون طور که قبلا هم بهتون توضیح دادم،توصیفات تدریجی بهتر از توصیفات یهویی و پشت سر همه.در جلد اول شما توصیفاتتون تدریجی نبود اما الان توصیفاتتون رو تدریجی کردید و این یه نکته ی مثبته.مثلا در جایی به رنگ مبل اشاره کردید و در جای دیگه به رنگ دیوار و...در مورد توصیفات در این جلد بهتر عمل کرده بودید.)-

    8)نثر:

    اگر بخوایم نثر رو به دو دسته تقسیم کنیم در نتیجه دو نثر "محاوره ای"و "ادبی"خواهیم داشت.نثر ادبی پر از اصطلاحات و کلمات زیباست که به متن داستان زیبایی می بخشه.اما کمتر کسی پیدا می شه که بتونه یه رمـان رو با نثر خالص ادبی بنویسه و قطعا توی اون از بعضی کلمات محاوره ای هم استفاده می کنه.در نثر ادبی بعضی کلمه ها هستن که به گوش ما نخوردنو ممکنه ما باهاشون آشنا نباشیم و یا معنیشونو ندونیم.اما نثر محاوره ای که نثر پرطرفداری هست،بیشتر از نثر ادبی مورد استفاده قرار می گیره.چون نثر محاوره ای حالت خودمونی داره و پر از کلمات و اصطلاحاتیه که ما هرروز در صحبت هامون ازشون استفاده می کنیم و با اونا آشناییم.در واقع نثر محاوره ای تبدیل شده به یه نثر"جوون پسند" و اکثر خواننده های جوون دوست دارن کتاب یا متنی رو بخونن که نثر محاوره ای داشته باشه.
    نثری که شما در رمـانتون استفاده کردید محاوره ایه که همون طور که گفتم طرفدار های بیشتری نسبت به ادبی داره.از پس این نثر به خوبی بر اومدید و خیلی کم می شد که کلمات ادبی به چشم بخوره.درکل دراوردن شکل خالصی از یک نثر کار سختیه اما شما نثرتون رو تا حد ممکن به خوبی نوشته بودید و اون کلمات زیاد به چشم نمی خورد.در کل از نثر محاوره ای به خوبی استفاده کردید.

    9)سیر:

    سیر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ،یعنی فراز و نشیب ها و هیجانات رمـان.یا همون روند پیش روی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    .روند پیشروی رمانتون خوب و در تعادل بود.یعنی نه خیلی تند پیش رفتید نه خیلی آهسته.همه چیز باهم جور درمیومدو اینا همه نشون دهنده ی در تعادل بودن روند رمانن.سیر رمـانتون خوب بود.همه چیز باهم جور بودو زیاد تند پیش نمی رفت.جاهایی که باید سریع ازشون می گذشتید همین کارو کرده بودید و جاهایی که باید روی اونجا یه ذره مکث می کردید همین کارو کرده بودید.رمـانتون بعضی اوقات هیجان انگیز و مشتاق کننده و گاهی هم خیلی عادی پیش می رفت.در کل سیر رمـانتون خوب بود.


    10)ایده:

    خب جلد اول راجع به دختری به نام دنیا بود که فکر می کرد پارسا بهش خــ ـیانـت کرده و از پارسا هم یه پسر داشت.دنیا با پیمان آشنا می شه و کم کم پیمان بهش علاقمند می شه و دنیا هم برای این که پسرشو بزرگ کنه قبول می کنه که با پیمان ازدواج کنه اما روز عروسی دنیا پارسا رو می بینه و وقتی می خواد بره طرفش کسی با ماشین بهش می زنه و همون جا رمـان تموم می شه.و اما در جلد دوم دنیا میمیره و داستان از زبان پارسا بیان می شه.خب تا اونجایی که خود پارسا توضیح داده در واقع به دنیا خــ ـیانـت نکرده!خب پارسا فکر می کنه که مرگ دنیا به خاطر کامیاره که خودش میگه اینطور نبوده و حالا پارسا و پیمان و کارن می خوان دنبال قاتل دنیا بگردن و...
    خب ایدتون همون طور که در جلد اول هم گفتم ایده ی جدیدیه و رمـانی مشابه با این رمـان تاحالا ندیدم.و همینطور ایدتون جذاب هست و مخاطب رو بعد از خوندن چند پست از رمـان،راغب به خوندن ادامه ی رمـان می کنه و اگر در یک جمله بخوام بگم باید بگم که ایدتون مخاطب رو مجذوب خودش می کنه.


    موفق و مؤید باشید

    «عضو شورای نقد نگاه»

    59461


     

    دوکــــــــ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/19
    ارسالی ها
    668
    امتیاز واکنش
    14,200
    امتیاز
    661

    ramtin

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/27
    ارسالی ها
    759
    امتیاز واکنش
    12,517
    امتیاز
    727
    خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز

    نقد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    :

    اسم: خب وقتی برای اولین بار اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو دیدم از ذهنم گذشت که قراره با یه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تراژدی و معمایی روبه رو بشم . خوب این اسم، یه اسم فلسفیه و به معنیه اینه که یه اتفاقی باعث بشه اون فرد خودش بخواد بمیره یه جورایی خودشو بکشه . مثل خودکشی کردن و یا قرص خوردن . خوب موضوعی که من با خوندن این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    حدس زدم این بود که یه فردی تو زندگیش یه اتفاقی میوفته که توی جامعه ی ما از این اتفاقات زیاد میوفته و البته این اتفاق براش مجهوله و وقتی پیداش میکنه دیگه امیدی برای زندگی نداره و خلاصه میره سراغ خودکشی و در اخر هیچ. و البته این چیزی که من حدس زدم به کل متفاوت با موضوع
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بود و اسم رمانت هم ژانر معمایی رو توی خودش جا داده ولی خبری از ژانر عاشقانه نیست . بهتره یه اسم انتخاب کنی که ژانر های رمانتو توی خودش داشته باشه . اسم رمانت اون کشش لازم رو برای خواننده داره ولی اینقدر سخته که توی ذهن خواننده نمیمونه . بهتره یه اسمی انتخاب کنی که توی ذهن خواننده باشه به صورت دیگه ماندگار بشه .


    جلد : خب جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یکی از چهارگانه اصلیه که بودنش توی جذب خواننده خیلی تاثیر داره و بیشتر خواننده ها اول به جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نگاه میکنن بعد به اسم و بقیه ی موارد جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    تشکیل شده از دو بخش ( تصویر بزرگ و کوچک ) است . خوب تصویر بزرگ جلد یه جورایی مبهمه و هیچ گونه برداشته خاصی نمیشه ازش داشت و این یه جورایی معمایی بودن جلد
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو نشون میده و تصویر کوچیک جلد عکس یه فردیه که پشت شیشست که فقط سایه اش مشخصه و دست شو روی شیشه گذاشته و یه حس خفقانی رو درون خواننده ایجاد میکنه و این تراژدی بودن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو به خوبی نشون میده ولی جلد رمانت عاشقانه بودن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو نشون نمیده و اینکه رمانت هیچ گونه کششی رو درون خواننده ایجاد نمیکنه و بهتر بود که یه جلدی انتخاب میکردی که خواننده رو به خودش جذب کنه .


    خلاصه : یه خلاصه ی خوب خلاصه ایه که بدون لو دادن قضایای
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    یه دید کلی از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو خواننده نشون بده و یه گره ی ابتدایی رو توی ذهن خواننده ایجاد کنه تا خواننده کنجکاو بشه و
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو دنبال کنه البته این گره نباید تا اخر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    باز بشه چون دیگه خواننده انگیزه ای برای ادامه ی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نداره . خوب تو داخل خلاصت یه تیکه از جلد اول
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    حرف زدی و بقیه از جلد دوم . اون چیزی که تو نوشتی خلاصه به حساب نمیومد . با اینکه داستان رو لو نداده بود ولی هیچ گونه گره ای توی ذهن خواننده ایجاد نکرده بودی خلاصت ژانر عاشقانه رو نشون نمیده و با کلمه از دست دادنی که توش به کار بردی تراژدی بودن
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو نشون دادی ولی ژانر معمایی رو خلاصت نشون نمیده خب به نظرت بهتر نیست یه خلاصه ای بنویسی که واقعا خلاصه باشه و ژانر های رمانتو نشون بده ؟


    مقدمه : مقدمه مکمل خللاصه ست و یه پیش زمینه ی ذهنی و احساسی رو به مخاطب میده . مقدمه معمولا یا یک شعر و یا یک متن ادبی مرتبط با داستانه . البته مقدمه هم میتونه قسمتی از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ویا حرف های شخصیت اصلی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    باشه . مقدمه مثل خلاصه باید گره ای رو توی ذهن خواننده ایجاد کنه . خوب مقدمه ی رمانت هیچ گونه پیش زمینه ی احساسی از
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو به خواننده نمیده و اینقدر از کلمات قلنبه سلنبه استفاده کردی که ممکنه خواننده های زیر 16 سالت کلا دچار پیچش بشن و هیچی از مقدمه ی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نفهمن و شاید مقدمت تنها به اسم
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ربط داشته باشه و بهتره یه مقدمه ای انتخاب کنی که خصوصیات یه مقدمه ی عالی رو داشته باشه . ژانر رمانت معماییه میتونی یه مقدمه ای بنویسی که خواننده رو به خودش جذب کنه .


    شروع :خوب پست اول داستان همیشه شروع داستان محصوب میشه و مقدمه ی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو هم توی خودش جای میده . خب یک شروع خوب شروعیه که متفاوت باشه و سوالاتی رو توی ذهن خواننده ایجاد کنه و با دیالوگ و توصیف
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو شروع کرده باشه و نویسنده همراه با شروع ابهاماتی رو در ذهن خواننده تشکیل بده که خواننده ترغیب به خوندن ادامه ی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بشه . خوب تو شروع رمانتو با مونولوگ و دیالوگ یه فرد ناشناس با پارسا شروع کردی . خوب شروع رمانت گره های جزیی رو توی ذهن خواننده ایجاد میکنه که اونا هم توی ادامه ی داستان باز میشه و سعی کن گره هارو یکی یکی برای خواننده باز کنی و گره های زیادی یه دفعه درست نکن که خواننده دچار پیچش بشه . این گره ها هم باعث میشه خواننده برای خوندن ادامه ی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ترغیب بشه .


    زاویه ی دید : خوب زاویه ی دید رمانت از اول شخص ( من ) گفته میشه بیشتر افرادی که سنشون پایین 16 ساله این زاویه ی دید رو بیشتر میپسندن . زاویه ی دید
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به خوبی انتخاب شده چون اینجور که مشخصه اگه از زبون سوم شخص ، داستان گفته میشد خواننده گیج میشد . انگار محدودیت های زاویه ی اول شخصو میدونی چون تا اینجا مشکلی توی زاویه ی دیدت ندیدم .


    نثر : خب نثر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    محاوره ایه و کلمات ساده و روان بیان شده . بیشتر افراد زیر 16 سال این نوع نثر رو بیشتر میپسندن . توی انتخاب نثر هم موفق بودی چون این داستان معماییه و با نثر ادبی ممکن بود خواننده دچار پیجش بشه .


    شخصیت پردازی :گاهی ایده های بعضی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ها بسیار ناب و تازه ست اما اونقدر تو پردازش شخصیت ها دچار مشکل و ضعفه که خواننده رو ازش خودش طرد میکنه .این شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    هستند که برای مخاطب خاطره سازی میکنند و به اثر شما جون میدن و مارو دچار حس نفرت یا عشق یا...می کنند وبسیار اهمیت دارند.شخصیت های شما پارسا،کارن،ساحل،پیمان و...بودند.شخصیت ها در طول
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    کم کم به خواننده نشون داده شده بود و از این لحظا موردی نداشت.بهتر بود تعداد شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بیشتر از این باشه و تااینجا شما به خوبی از پس پردازش این شخصیت ها براومدید .رفتار شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما طبق انتظار بود و رفتار نامعقول و غیرقابل باوری نداشتند و این رفتارهای صحیح شخصیت های
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    رو قابل باور کرده بود.رفتارهای شخصیت ها اما کلیشه ای بودند به طور مثال :سیگار کشیدن و مشـ ـروب خوردن و ...برای نشون دادن ناراحتی یک فرد تکراری و قابل پیش بینیه.ویژگی های شخصیت ها با چیزی که از ژانر
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    شما دریافت میشه هم خوانی لازم رو داره ،مثلا :رفتار های پارسا به طور کامل عشق رو نشون میده و این با ژانر عاشقانه داستان شما منطبقه.شخصیت ها معمولی و با رفتار و اسم هایی ساده و روان انتخاب شده بودند.
    1.پارسا:برای پارسا

    ژانر : ژانرهای انتخابی معمایی و عاشقانه بودن .نکته ی قابل ذکر اینه که تراژدی ،سبکه نه ژانر .بهتره که این مورد رو درقسمت سبک رمانتون بنویسی.خب،در
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    به ژانرها اشاره شده بود برای مثال قسمت های عاشقانه حرف هایی بود که پارسا روی مزار به دنیا میزد و قسمت معمایی هم از جایی بود که خواننده بیچاره کنجکاو میشد که چرا دنیا مرده. توی انتخاب ژانر موفق بودی .


    ایده : خب دختری که موقع ازدواج دومش تصادف میکنه و میمیره و پارسا و پیمان دنبال دلیل مرگ دنیا میگردن . خب ایده ی رمانت جدیده و من جایی ندیدم که همچین رمانی بنویسن . خوب تو میتونی برای اینکه رمانت جدید ناب بشه با پر و بال دادن به موضوعات مختلف رمانتو تبدیل به یه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جدید و عالی بکنی .


    غلط تایپی : خب توی رمانت غلط تایپی زیاد داشتی مثلا :
    (( بهوای ))
    (( بخوای ))
    یا :
    (( ممو ))
    (( منو ))
    یا:
    (( بایز ))
    (( باید ))
    بهتره یکم توی نوشتن دقت کنی .

    غلط املایی : خوب توی رمانت بنده غلط املایی پیدا نکردم و این خودش یه نکته ی مثبته .

    علامت های نگارشی : خوب بعضی جاها علامت ها جای خودشون قرار نگرفتن مثلا :
    (( و از اون مهم تر دلم میخواست تنها باشم ! ))
    خب اینجا علامت تعجب لازم نداره این جمله یه جمله ی خبریه .
    (( و از اون مهم تر دلم میخواست تنها باشم . ))
    ویا :
    (( هیچ مشکلی با مرگ حل نمیشه ! ))
    (( هیچ مشکلی با مرگ حل نمیشه . ))
    انگار علاقه زیادی به علامت تعجب داری !
    ویا :
    (( نمیشه ))
    ((نمیشه.))

    دیالوگ و مونولوگ : خب دیالوگ های شخصیت ها در صورتی که اسمشون گفته نشه قابل تشخیص نیستن مثل شخصیت کارن. میتونی توی مکالمات تفاوت های سنی و جنسیتی رو رعایت کنی تا خواننده دچار پیچش نشه.مونولوگ های رمانت هم حسی به خواننده القا نمیکنه مثل عصبانیت پارسا .تو میتونی با نوشتن حالات یک فرد عصبانی این حس رو به خواننده القا کنی.

    توصیفات :( چهره ، مکان ، حالات )
    چهره : خوب چون این
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    جلد دوم هست به احتمال زیاد چهره هارو اونجا برای خواننده گفتی و بهتره توی رمانت بعضی از جاها این چهره هارو یاداوری کنی تا خواننده به یاد بیاره مثلا :
    (( یقه کتشو گرفتم و با عصبانیت به چشمای عسلی رنگش زل زدم و.. ))
    مکان : من توی
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    ندیدم مکانی رو توصیف کرده باشی تو با توصیف کردن میتونی خواننده رو به رمانت جذب کنی .
    حالات : حالات شخصیت های رمانتو ضعیف توصیف کردی . برای مثال قسمتی که پارسا کنترل رو پرت میکنه طرف تلویزیون این قسمتو اینقدر بی حس گفتی که من فکر کردم یه توپو پرت میکنه سمت یه بچه !
    (( دندونامو روی هم چفت میکنم . بغض توی گلومه و فقط میخواد از اونجا بیاد بیرون ، اب دهنمو تند تند قورت میدادم. نفس عمیق میکشیدم . افاقه نیمکرد ، کنترلو توی دستم محکم فشار دادم و یهو با تمام قدرت پرتش میکنم سمت تلوزیون همزمان دادی میزنم که لیوان روی میز از داد من میلرزه . بغضم میشکنه ، بلند میشم و... ))
    سعی کن اینجوری توصیف کنی .

    متفرقه : خب ببین یه قسمت گفته بودی بطری میندازه رو تخت . خوب قربون شکل ماهت این بطری درش بازه وقتی میندازه رو تخت کلا گند میزنه به زندگی و هرچی که هست .

    موفق باشی : )
    عضو ازمایشی شورای نقد انجمن

    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
     
    آخرین ویرایش:

    دوکــــــــ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/19
    ارسالی ها
    668
    امتیاز واکنش
    14,200
    امتیاز
    661
    سلام ، شما هم خسته نباشی ،مرسی از این که وقت گذاشتین و نقد کردین .
    چند تا توضیح هست که تو نقل قول جلوی مطلبی که نوشتین مینویسم .

     

    ~*~havva~*~

    مدیر بازنشسته
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/04/06
    ارسالی ها
    2,276
    امتیاز واکنش
    23,187
    امتیاز
    916
    با سلام
    ویرایش
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    بر اساس نقد تایید شد
    امید است در ادامه
    Please, ورود or عضویت to view URLs content!
    نیز همه موارد ذکر شده را رعایت فرمایید
    با تشکر
    62127
     

    _0_0_zahra_

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/05/09
    ارسالی ها
    3
    امتیاز واکنش
    17
    امتیاز
    16
    سلام، بعد از مرگ دنیا یعنی تو همین جلد دوم چرا دیگه از زندگی ساحل نمیگیدوحافظ هم در چه حاله؟اصلا از این دو مورد حرفی زده نشد جز ساحل ک پارسا فقط یه بار رفت دمه خونش،همین!!!

    سلام
    خسته نباشی نوسنده عزیز
    پارت های آخر هم عالی بود ولی چرا هیچی از حافظ نمیگی ک چی شد
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    دوکــــــــ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2017/02/19
    ارسالی ها
    668
    امتیاز واکنش
    14,200
    امتیاز
    661
    سلام عزیزم ، مرسی
    والا تقریبا ساحل وسطای قصه پیداش میشه و بعد یه مدتی هم به طور واضح میگه چرا از حافظ حدا شده ، تو جلد اول هم اشاره کرده بودم ب اختلاف ساحل و حافظ
     

    برخی موضوعات مشابه

    بالا