نقد رمان معرفی و نقد رمان یاقوت خونین|رزمین رولینگ کاربر انجمن نگاه دانلود

روند رمان را چگونه ارزیابی میکنید؟

  • در کل کند است.

    رای: 0 0.0%
  • بسیار تند پیش میرود.

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    15
  • پیشنهادات
  • Marzie

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/08
    ارسالی ها
    2
    امتیاز واکنش
    5
    امتیاز
    16
    خسته نباشید پایان رمانتون خیلی زیبا بود کل رمانتونو خیلی خوب نوشته بودید البته به نظرم مرگ سامیتا خیلی غم انگیز بود البته نظر نویسنده مهمه
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    منم با مرگ سامیتا خودم خیلی گریه کردم.سعی کردم پایان بندی رو جوری بنویسم که توی ذهن خواننده بمونه...فصل آخر یه تراژدی بود.در طول رمان فکر میکردیم که تارو اخرش با یکیشون یعنی سامیتا یا جینو میمونه ولی مرگ دوتاشون باعث شد یه معمای بزرگ به وجود بیاد:حالا دیگه کی؟
    ممنونم که همه جای رمان باهام بودید و تشکرهاتون بهم روحیه داد.امیدوارم همیشه برقرار باشید.پایان بندی،واقعا وقت گیر بود و من براش زحمت کشیدم و خوشحالم که مورد پسندتون بود...
    "یا زهرا"
     

    س.زارعپور

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/16
    ارسالی ها
    881
    امتیاز واکنش
    96,884
    امتیاز
    1,003
    سن
    26
    محل سکونت
    شیراز
    سلام دوست خوبم.خسته نباشی بابت رمانت...ببین رمان تو از نظر محتوی حرف نداره و کاملا با قاعده و پخته بیان شده.منم از ایده ی تو در مورد لوکیشن ژاپن خوشم اومد اما به نظرم یکی از دلایل کم توجه قرار گرفتن رمانت همین باشه منظورم این نیست که بده .اتفاقا خیلی نو و جالبه اما اینو بدون که ایده های جدید همیشه پرطرفدار نخواهند بود و سرمایه گذاری روشون خیلی ریسکش زیاده...تو کشور ما ژاپن خیلی طرفدار نداره یا شاید من اینطوری فکر می کنم .خودم شخصا با اسم تارو همش ذهنم میرفت توی فوتبالیست ها(وای من عاشق این برنامه بودم.نخندی بهما خخخخ)...تا یه مدتی هم تو تشخیص دادن جنس شخصیتات دچار مشکل میشدم که این همونه که فلان کرد.یا مثلا لیتا زنه ؟سامیتا مرده؟ یا امثال این.اسماشون برام سخت بود خب...
    راستی آخرشم خیلی بد تموم شد این چه وضعشه دلم ماتم گرفتHanghead:aiwan_light_blusfm:همیشه دوست داشتم به اونایی که آخر رمانشون تراژیکه بگم جلد دومشم بنویسن..حالا به تو میگم تو رو خدا بنویس...ادامه ش بده.این بار با پایان خوش و یکم دراماتیک تر:aiwan_light_air_kiss:...
    اوففف چقدر حرف زدم.ببخشید.خلاصه که اینه...منتظر کارای بعدیت هستم.:campe45on2:
     

    Anastasia

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/17
    ارسالی ها
    1
    امتیاز واکنش
    2
    امتیاز
    0
    سن
    32
    رمان فوق العاده ای بود. اوسطاش چند بار حوصله ام سر رفت و میخواستم نصفه ولش کنم ولی خوشحالم که این کار رو نکردم. از لحاظ احساسی خیلی خوب مخاطب رو با خودش همراه میکنه من چند بار گریه کردم. دست و پنجه ات طلا.
     

    فرزانه رجبی

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/18
    ارسالی ها
    927
    امتیاز واکنش
    12,139
    امتیاز
    661
    محل سکونت
    شهر لبخند
    وای رزا من بالاخره رمانت رو خوندم...عاااالی بود..
    خیلی دوستش داشتم به جز فصل آخرش...ببین همه توقع دارن آخر رمان خوب تموم بشه...به هم برسن...هرچند من موافق نیستم ولی
    نظر مخاطبا اینه...و اینکه تارو دونفر رو دوست داشت و به هیچکدوم نرسید خیلی بد بود...واقعا سامیتا رو باید زنده نگه میداشتی...میوری
    به یکباره حذف شد و و آخرش انگار دوباره تارو باهاش ازدواج کرد...آخر رمانت رو کامل نگفتی الان چندسال گذشته و وضعیت زندگی تارو
    چطوریه؟ در ضمن از نظر من تو رمان های بعدی زمان حال بنویس...یعنی از ای کاش و افسوس استفاده نکن،اجازه نده مخاطبت حدس بزنه
    که قراره تو چند بند بعدی چی بنویسی...نمونه بارزش همون مرگ سامیتا که کامل میشد فهمید و اصلا غافلگیری نداشت...
    ولی در کل خسته نباشی،اطلاعاتت فوق العاده زیاد بود و قلمت محشر...خسته نباشی عزیزم!
     

    he.s

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/07/09
    ارسالی ها
    2,495
    امتیاز واکنش
    10,204
    امتیاز
    904
    رمانت عالی بود
    شاید خیلیا بخاطر اینکه تو کشور ژاپنه و یا آخرش بد تموم شد نپسندنش ولی اینکه تو کشور ژاپنه ایده جدید و خوبیه
    و آخر همه رمان ها هم قرار نیست دو نفر به هم برسن
    اینجوری خیلی کلیشه ای میشه
    راستش آخرش و منم نفهمیدم چی شد؟
    یعنی با کی ازدواج کرد
    اونجایی که با ریو صحبت میکنه گفت ریو رازدار خوبیه از اونجا آدم استنباط میکنه با میوری ازدواج میکنه!
    واقعا وقتی تو نقدا خوندم رمانت خواننده کم داره داشتم شاخ درمیاوردم
    این رمان واقعا عالیه گرچه بعضیا دوست دارن رمانای عشقی آبکی رو بخونن
    البته نمیخوام به عاشقانه نویسا توهین کنم ولی واقعا موضوعا کلیشه ای شده حتی رمان خودم!
    به نظرم یه چیزی فراتر از عالی بود
    من اینجا چند جا بهت گفتم
    شاید بگی کچلم کرد از بس گفت ولی رمانت و چاپ کن
    این رمان ارزشش رو داره حتی اگه بعد این رمانا دیگه ای بنویسی!
    من رمان های چاپی خوندم که خیلی از این پایین تر بودن
    راستش یه جایی از رمانت من و یاد دختر پرتقال انداخت،همون شر تولد سامیتا و همچنین رفتارای آخرش با سامیتا
    البته اینا کلا با هم فرق میکنه ژانر و موضوعاشون اما خب واقعا یاد اون افتادم نمیدونم چرا هیچ ربطیم به هم ندارن آخه

    خیلی خوب بود
    و اینکه من کلا تورو نمیشناسم که بخوام الکی ازت تعریف کنم و هندونه زیر بغلت بذارم
    اگه یکی رمانش خوب نباشه شاید بهش نگم رمانت بده اما تعریف الکیم نمیکنم
    شاید این رمان تو ژانر خودش بهترین رمان مجازی بود که خوندم
    ببخش زیاد حرف زدم موفق باشی
     

    Բ໐ՐງēԵ๓Ēຖ໐Ե

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/09/09
    ارسالی ها
    2,059
    امتیاز واکنش
    16,497
    امتیاز
    696
    سلام نویسنده عزیز
    یه دورانی بود که روزانه سه تا سه تا رمان می خوندم ولی این دوران دیگه اون دوران نیست،الان به ندرت رمانی رو می خونم و اگه هم شروع کنم مطمئن نیستم که بتونم تا اخرش برسونمش؛شاید همون اوایلش و یا اواسطش رهاش کنم و یا اونقدر راحت ماجراهاش رو حدس بزنم که با خوندن چند صفحه ی اخر رمان دیگه کامل نخونمش،ولی برای خوندن رمان یاقوت خونین اینچنین نبود من واقعا عاشق فضا و شخصیت ها و داستانش شده بودم و با هر خطش می خندیدم و گریه می کردم.
    واقعا بهتون خسته نباشید می گم به خاطر خلق همچین اثری.
    ساعاتی که در حال خوندن رمانتون بودم می تونن از ساعات با ارزش زندگیم به حساب بیانچند تن از دوستان بسیار نزدیکم خیلی رمان یاقوت خونین رو به من توصیه کردن و درواقع من کنجکاو شدم تا رمان رو بخونم ولی وقتش نبود تا اینکه وقتی که لازم داشتم به وجود اومد و خیلی سریع رمان رو دانلود کردم و شروع به خوندن کردم.
    فضایی که برای نوشتن رمان انتخاب کرده بودین عالی بود من خودم عاشق ژاپن هستم و وقتی یه رمان با همین ویژگی ها دیدم خیلی خوشحال شدم و نکته جالبش اینجاست که شما اطلاعات خیلی خوبی درباره این کشور داشتین و کاملا مشخص بود که با تحقیق و اگاهی کامل راجب این کشور می نویسین.
    داستان اصلی که تو رمانتون وجود داشت یک داستان غیر تکرار،جدید و بکر به حساب می اومد.
    موضوعاتی که تو رمان استفاده شده بودن و صحنه هایی که خلق شده بودن همه فوق العاده بودن.
    قلمتون،قلم ساده،روان و زیبایی بود که باعث میشد خواننده به خوندن ادامه بده و کششی که باید در رمان وجود داشته باشه رو به وجود بیاره.
    رمانتون از باند هایی استفاده کرده بود،شما توضیحات کامل و مناسبی در باره ی اونها داده بودید.
    معماهای رمان،رمان متفاوتتون رو خارق العاده کرده بود و زمانیکه فهمیدم جینو دختر گانگ شین هست واقعا دهنم باز مونده بود.
    تو صحنه های احساسی رمان،منظورم به زمان مرگ سامیتاست واقعا اشکم در اومده بود و فوق العاده ناراحت شده بودم،البته من با تراژدی شدن رمان ها مشکلی ندارم و تا حدودی از این موضوع خوشمم میادولی این واقعا یه چیز دیگه بود،صحنه مرگشون واقعا غم انگیز بود خیلی خیلی ناراحت کننده بود.
    شخصیت هایی که در رمان بودند چه شخصیت های پر رنگش و یا کم رنگش همه و همه عالی پردازش شده بودند به خصوص شخصیت تارو.
    تو رمان از صدا زدن تارو و سامیتا خیلی خوشم میومد یک ایده جالب بود
    خانم سامیتا و اقای میساکی.
    جلد رمانتون خیلی زیبا بود و خلاصه ای که ارائه داده بودین واقعا واقعا در خور شان نگـاه دانلـود معمایی و جنایی و خاص بود.
    از خلاصه رمان خیلی خوشم اومد
    و اخرین موضوعی که می خواستم بگم این بود که سل چه بیماری هست و من کاملا متوجه سرنوشت اصلی تارو نشدم و ایا رمان زیباتون جلد دوم داره؟؟
    با تشکر
    نیلوش
     

    رزمین رولینگ

    کاربر نگاه دانلود
    کاربر نگاه دانلود
    عضویت
    2016/08/03
    ارسالی ها
    770
    امتیاز واکنش
    13,290
    امتیاز
    671
    سن
    22
    محل سکونت
    خرم آباد
    سلام به همه ی دوستانی که منت گذاشتن و رمان یاقوت خونین رو خوندن...
    خیلی ممنونم از نظرات ارزشمندتون!از نقدهاتون...از جملات امیدوار کننده تون...این رمان،راستشو بخواین خودمم نمیدونم واقعا لایق این همه تحسین بود یا نه!اما شاید چون متفاوت بود اینقدر دوستش داشتید!
    خب،نمیدونم این خبر خوبه یا نه،ولی میخوام همه تون بدونین که رمان جلد دوم داره...جلد دوم با یه ماجرای جدید و یه قصه ی پرپیچ و خم جنایی روایت میشه!در جلد دوم هم سعیم اینه که همه ی رمان اون کشش لازم رو در شما ایجاد کنه برای خوندن ادامه ش!ممنونم از همراهیاتون...فقط سعی کنید نپرسین کی تایپ رو شروع میکنم چون خودمم نمیدونم.واقعا وقت ندارم!درسای مدرسه م سنگینه و نمیتونم از حالا شروع کنم.ولی مطمئن باشید که جلد دومی هم در راه هست!
    و اما،اینم بدونین که جلد دوم،یه غافلگیری واقعی داره...قراره همه در کنار هم باز هم برای تارو میساکی و تنهاییاش گریه کنیم...این بار اما بیشتر!...و شاید دلمون برای "دیگران"هم بسوزه!
    بازم ممنون.
    "یا زهرا"
     
    آخرین ویرایش توسط مدیر:

    برخی موضوعات مشابه

    بالا